اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

آموزش کسب یقین به خدا، دین و مذهب خردمندانه حتی برای نونهالان

اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

آموزش کسب یقین به خدا، دین و مذهب خردمندانه حتی برای نونهالان

اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

سلام
خوش آمدید.

مخاطبان محترم
در حال حاضر فعال‌ترین صفحه‌ی ما، در پیام‌رسان «ایتا» می‌باشد:
https://eitaa.com/esbatekhodavand
نشانی ما در سایر پیام‌رسان‌های مشهور داخلی و خارجی:
esbatekhodavand
همیشه در مسیر درست موفق باشید.

آخرین نظرات

 پاسخ دهنده: نویسندۀ کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه 

وابسته به: کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

فهرست (بر هر قسمت کلیک نمایید):

مقدمه : ثبات شخصیت چیست و چگونه به آن برسیم؟

قسمت ۱: ارزیابی روازنۀ عملکرد (محاسبۀ اعمال) در کمتر از 1 دقیقه

قسمت ۲: درمان پرحرفی

قسمت ۳: درمان وسواس

قسمت ۴: تمرین عاقل شدن

قسمت ۵: درمان ناامیدی

قسمت ۶: مدیریت ارتباط با دیگران

قسمت ۷: درمان اعتیاد به رایانه و فضای مجازی

قسمت ۳:

نفی خطورات ذهنی و درمان وسواس

انجام روش‌ زیر آسان طراحی شده و مشکل‌ترین قسمت، خواندن متن آن است که اگر درست متوجه شوید، شما نیز به تجربه خواهید دید با هر بار عمل به تمرین مطرح شده به هدفتان نزدیک‌تر خواهید شد و به عنوان یک قاعده فراموش نکنید تکرار هر عمل -ولو در ابتدا بسیار سخت به نظر آید- به تدریج انجام آن‌را آسان و آسان‌تر خواهد نمود. ایموجی گل

۳- تمرین رفع فوری وسوسه و درمان پایدار وسواس و روش مجرب جهت اخراج دائم ضایعات ذهنی قدیمی و جدید.
        شما نیز بسیار شنیده‌اید یا احتمالاً خودتان جزو آن افرادی هستید که می‌گویند وقتی مشغول دیدن مثلاً یک مسابقۀ حساس ورزشی می‌شوند، هر چه تمرکزشان بر روی مسابقه بیشتر می‌شود ذهنشان از هر فکر دیگری (چه غم‌انگیز و چه حتی خوب مانند یاد خدا) خالی‌تر می‌شود به‌طوری‌که دیگر در حساس‌ترین لحظات مسابقه به یاد هیچ‌کدام از مشکلات و گرفتاری‌های حتی بزرگ خود نمی‌افتند اما بعد از اتمام هیجان کاذبی که ذهنشان مشغول آن بود، به سرعت و با اوقات تلخی بیشتر به حال اول برمی‌گردند! (۱)

(۱) البته به تجربه روشن است که این روش (فراموشی موقت با مشغول شدن به هیجانات کاذب) نه تنها مشکلات انسان را در زندگی واقعی حل نمی‌کند بلکه خود سبب تأخیر در حل مشکلات و موجب افزایش نگرانی‌ها می‌شود خصوصاً اینکه مشغول شدن به هیجانات کاذب در مواردی موجب وارد شدن آسیب‌های جسمی و روانی جدی نیز به فرد می‌شوند.
       اما درسی که از مثال فوق (مشغول شدن ذهن به چیزی و فراموشی موقت مشکلات) می‌توان گرفت آشنایی با خاصیت بسیار مهم ذهن هر انسانی (۲) ازجمله ذهن شماست که خصوصاً اگر مبتلا به وسواس فکری هستید باید حتماً از آن اطلاع داشته باشید و آن درس این است که ظرف ذهن هر انسانی، اندازه و ظرفیت کاملاً محدودی دارد به طوری که هیچ ذهنی نمی‌تواند تمام خاطرات عمر، وسوسه‌ها و انواع خطورات و مشکلات زندگی را هم‌زمان حاضر کند و در یک لحظه شما را به همۀ آن‌ها مشغول نماید.

(۲) ذهن با حافظه فرق دارد.

تمرین بسیار آسان و کاملاً مؤثر خصوصاً جهت دفع وسوسه‌های آزاردهنده (قابل انجام توسط خداباوران و خداناباوران)
       بنابراین هر زمان احساس کردید وسوسه‌ای نگران‌کننده و آزاردهنده یا خیالات جذاب اما غلط و فریبنده و در یک‌کلام هر خطور ذهنی قدیمی و جدید (در قالب خاطرات یا وسوسه‌ها) که عقل می‌گوید نباید به آن مشغول و درگیر شوید سراغتان آمد کافی است از خصوصیت مهم محدود بودن ذهن خود که توضیح آن گذشت غافل نباشید و از این ویژگی که هر انسانی از آن برخوردار است بهترین استفاده را بنمایید به این صورت که هنگام وسوسه‌ها و خطورات ذهنی غیرخردمندانه، تمرکز خود را به فکر و کار دیگری قرار دهید (حتی تکرار یک جمله ساده مثل‌اینکه به خود بگویید: «بهش فکر نکن»! «بهش فکر نکن»! «بهش فکر نکن»! ...) و این تمرکز را ادامه دهید تا به تجربه، شما نیز مطمئن شوید که بعد از زمانی معین، جا برای هر فکر و وسوسۀ آزاردهنده و نابخردانه تنگ شده و چاره‌ای جز خارج شدن از ذهن شما برایشان باقی نمی‌ماند و حتماً شما با ادامۀ تکرار جملۀ فوق یا هر فکر و کار دیگری که مشغول آن شده‌اید از شر آن وسوسۀ مزاحم -هرچه باشد- خلاص خواهید شد!

اگر آن وسوسه خواست بار دیگر وارد ذهن شما شود باز هم کافی است، تمرین فوق را انجام دهید و با ادامۀ آن اجازه ندهید آن وسوسه در ذهن شما جای بگیرد و مستقر شود!

نکته: به محض آغاز حمله وسوسه هر چه زودتر این تمرین را انجام دهید زودتر و راحتت‌تر از شر آن وسوسه خلاص می‌شوید و الا اجازه می‌دهید وسوسه وارد عمق ذهن شما شده که در این صورت باید این تمرین را در تعداد بیشتر و با تمرکز بالاتر تکرار کنید.

نکته: به محض آغاز حمله وسوسه تغییر مکان، خصوصاً اگر تازه از خواب بیدار شده‌اید فوق العاده در نجات از آن وسوسه مؤثر است.

در صورت تکرار تمرین فوق در برنامه روزانۀ خود، در نهایت بدون تردید از شرّ هر خطور و وسوسۀ مزاحم -حتی اگر بسیار قدیمی و پرتکرار باشد- خلاص خواهید شد و اگر از آن افرادی که هستید که اعتیاد به رایانه دارید یا بدون شنیدن چیزی نمی‌توانید مشغول کاری شوید یا برای نجات از افکار مزاحم مرتب با دیگران چت می‌کنید و بیشتر باعث خستگی خود می‌شوید با انجام همین تمرین به ظاهر ساده مشکل شما به شکل محسوسی حل خواهد شد.

فراموش نکنید آنچه گذشت یک قانون مسلم و بارها تجربه شده است که هر کس تمرین فوق را انجام دهد، به یک نتیجۀ واحد خواهد رسید و بسته به تمرکز بهتر هر فرد در حین تمرین، زمان رسیدن به نتیجه متفاوت است و به اصطلاح: دیر و زود دارد اما بدون تردید سوخت و سوز ندارد.

بنابراین اطمینان از وجود قانون فوق (محدودیت ذهن)، خاطر هر کسی را (حتی اگر به وسواس شدید مبتلا باشد تا جایی که به وجود خودش هم شک کرده باشد!) از رسیدن به نتیجۀ تضمینی آسوده می‌کند و به وی انگیزۀ کافی جهت ادامۀ تمرین فوق تا رسیدن به نتیجه را می‌دهد و همین اطلاع صرف از وجود این قانون طلایی (محدودیت ذهن)، کلید نجات از هر وسوسۀ آزاردهنده و درمان نهایی وسواس فکری در کمترین زمان ممکن (یعنی درست در لحظه انجام تمرین) است.

نکته: خوشبخانه نگارنده ساعت‌ها مشاوره با افرادی که برخی ناگهان دچار حملۀ وسوسه‌های گزنده می‌شوند داشته‌ام، وسوسه‌هایی که سبب می‌شود بدون هیچ دلیلی سخنان زننده و زشت گاهی در خلوت و گاهی نیز در جلوت و نزد دیگران از زبان افرادی که از کودکی تا بزرگسانی هرگز اهل ناسزا نبوده‌اند صادر شود که فرصت طرح آن‌ها در این مختصر نمی‌گنجد و امیدوارم در کتاب درمان وسواس فکری و عملی به تفصیل این مشاوره‌ها را نیز منتشر نمایم.

 این افراد بعد از اطلاع از قانون فوق (محدودیت ذهن)، با خاطری آسوده موفق شده‌اند هنگام شروع حملۀ وسوسه‌ها، با تکرار عبارتی نظیر «بهش فکر نکن» و خصوصاً آنچه در ادامه خواهد آمد، به طور کامل حمله‌های مذکور را خنثی و دفع کنند و از آن وسوسه به سلامت خلاص شوند.

        بنابراین به جهت اهمیت موضوع تأکید می‌کنم در حین تمرین بسیار ساده و مؤثر فوق، هرگز یادتان نرود که بدون تردید گنجایش ذهن شما محدود است و مسلماً در صورت ادامۀ تمرین فوق و مشغول شدن جدی به فکر و کار دیگر -چه بخواهید یا نخواهید- حتماً از شرّ هر نوع وسوسه و افکار مزاحم خلاص خواهید شد و برای رهایی دائم از هر نوع وسوسه، اگر تمرین فوق را هر ۲۴ ساعت یک‌بار در برگۀ محاسبۀ اعمال که در «اینجا» توضیح دادم، ارزیابی کنید، مطمئن باشید به‌تدریج حتی بر خاطرات قدیمی آزاردهنده و وسوسه‌های گزندۀ خویش نیز غلبه خواهید کرد و می‌توانید ذهنتان را از زباله‌های متعفنی که ممکن است سال‌ها شما را درگیر خودش نموده باشد پاک و خالی کنید و در نهایت اگر دچار انواع وسواس‌های فکری و عملی شده باشید از شر این بیماری نیز ولو شدید، برای همیشه خلاص شوید.

تمرین کاملاً مؤثر دیگر جهت دفع وسوسه‌های آزاردهنده (قابل انجام توسط خداباوران)
       تمرین فوق را علاوۀ بر افراد خداناباور، خداباواران نیز می‌توانند انجام دهند اما اگر شما از گوهر ارزشمند اعتقاد به خدا محروم نباشید می‌توانید به‌جای تکرار عبارت «بهش فکر نکن»! و امثال آن، اسم زیبا و آرامش‌بخش «خدا» را تکرار کنید و اگر مسلمان هستید می‌توانید از نام جلالۀ «الله» که شامل تمام اسماء و صفات خداوند است استفاده نمایید (یعنی با گفتن «الله» شما در واقع تمام اسامی و صفات خداوند مثل خالق، روزی‌دهنده، بخشنده، ایمنی‌بخش، مهربان و غیره را هم‌زمان یاد می‌کنید ضمن اینکه در هنگام گفتن «الله» لب‌ها حرکت نمی‌کنند و شما می‌توانید در انظار عمومی بدون اینکه کسی متوجه شود این ذکر را به راحتی و پیوسته تکرار کنید).

خصوصاً هنگام حمله و هجوم تند و تیز و ناگهانی انواع وسوسه‌ها و خطورات غیر خردمندانه (در قالب خاطرات قدیمی و جدید و حتی برخی اوقات بدون هیچ دلیل) کافی است نام فرخندۀ «الله» یا به زبان فارسی «خدا» را با حضور قلب و توجه تکرار کنید تا به تجربه ببینید بعد از مدت کوتاهی دیگر هیچ اثری از وسوسه‌ها و خطورات در قلب و ذهن و جان شما باقی نمی‌ماند و احساس آرامشی فراتر از تکرار عباراتی نظیر «بهش فکر نکن» به شما دست خواهد داد.
نکته: تکرار قلبی نام خداوند (بر خلاف تکرار بدون هیچ توجهی به معنا) اجازه نمی‌دهد خود این تکرار، تبدیل به وسواس جدیدی شود و شما با تحقیقی ساده می‌توانید متوجه فرق اساسی بین آثار ذکر قلبی با آثار ذکر زبانی شوید.
       فرق تکرار عبارت «بهش فکر نکن»! با تکرار قلبی اسم «خدا» در این است که شما علاوه بر نتایج فوق (خالی شدن موقت ذهن از ضایعات)، از کمک ویژۀ خداوند نیز در خالی کردن دائم ذهن از ضایعات و زباله‌های زائد به‌صورت تضمینی بهره‌مند خواهید شد و در صورت ذکر قلبی خدا در عرض چند لحظه قلبتان آرام شده و از شر هرگونه وسوسه، استرس و غصه‌هایی که عموم مردم به آن مبتلا هستند در امان خواهید ماند و نتایج پایدار و لذت‌بخش دیگری را تجربه خواهید نمود که توصیف، توضیح و حتی شمارش آن‌ها در این مختصر نمی‌گنجد و بهترین راه درک آن تجربۀ خود شماست.
       برای این منظور کافی است عبارت «آثار ذکر خدا» را در فضای مجازی جستجو کنید و از نتایج محسوس ذکر قلبی خداوند در زندگی فردی و اجتماعی خویش شگفت‌زده شوید در حالی که ناباوران و حتی افرادی که باوری سطحی به خدا دارند و در حال تجربۀ آثار هولناک دوری از یاد آفریدگار خویش هستند، بهتر از دیگران این خلأ بزرگ را احساس می‌کنند؛ ازجملۀ آثار دوری از یاد خدا: خود فراموشى، سخت شدن زندگی، بی‌اعتقادی به اخلاق و اصول انسانی، از دست دادن شادی‌های واقعی، غفلت‌های تلخ، دور شدن از انسان‌های خوش‌باطن و جذب شدن به افراد بدخواه و پلید است.                                                                                قسمت ۵: تمرین عاقل شدن (کلیک)

لطفاً سؤالات خود در موضوع خدا، ادیان و مذاهب را به این صفحه (کلیک) ارسال کنید!

نظرات  (۲۴)

  • مهناز 15 ساله
  • سلام وقت شما بخیر

    ببخشید دوباره پیام میدم آخه مجبورم کسی نیست کمکم کنه 

    شما بهم گفتید من وسواس فکری دارم من راه حل درمان وسواس شما رو خوندیم وار منظورتون رو متوجه شدم که هر موقع وسواس وارد ذهنم شد خودمو با یه جمله سرگرم کنم تا وسواس نتونه توی ذهنم جا کنه اما مشکل اصلی من اینکه نموتنم رو یه جمله تمرکز کنم و سریع تمرکزم رو از دست میدم ضعف اراده دارم و زود ازش ناامید میشم و رهاش میکنم 

    به دور و برم که نگاه میکنم فقط بهم یادآور میشه که هیچی وجود ندارد حتی خودم 

     

    و... می‌دونم که تمرینی که شما دادین آسونه اما نمی‌دونم چرا نمیتونم انجام بدم اصلا رو هیچی نمیتونم تمرکز کنم یه وقتایی از بس ذهنم شلوغ میشه کم مونده روانی شم حتی خودمم نمی‌دونم چمه و چرا اینجوری میشم 

    ممنون میشم پاسخ بدین 

    پاسخ:
    سلام

    وقت شما هم به خیر
    آنچه شما مخاطب محترم توضیح دادید یک مشکل شناخته‌شده با راه حل مشخص است که به دلایل متعدد برای افراد گوناگون در سنین و شرایط مختلف ایجاد می‌شود و درهرصورت تجربه نشان داده خوشبختانه این مشکل پایداری ندارد و شما به خواست خدا از آن عبور خواهید کرد.
     اما اگر می‌خواهید در کمترین زمان ممکن و بدون تحمل فشار اضافه از آن عبور کنید لازم است توجه کنید سخت‌ترین بخش تمرین که در ابتدای همین صفحه آمده شروع آن است و شما حتی اگر یک‌ بار آن را انجام دهید به تجربه خواهید دید سختی آن برای بار دوم کمتر می‌شود و تکرار آن (خصوصاً اگر جمله یا کلمۀ شما ذکر خدا باشد) به‌تدریج نه‌تنها این تمرین را آسان بلکه شیرین خواهد نمود و همین دیدن نتیجه باعث خواهد شد انگیزه پیدا کنید و تا رسیدن به نتیجۀ مطلوب آن را ادامه دهید.
    اما راه‌حل:
    این بار تمرین را آغاز کنید و به‌محض اینکه دیدید ارده‌تان سست شده (ولو چند ثانیه هنوز از تمرین نگذشته)، فوراً تمرین را ترک کنید و منتظر بمانید تا دوباره اراده‌تان از حالت سستی خارج شده و به حالت عادی برگردد؛ سپس تمرین را به همان شیوه تکرار کنید.
    طبق توضیحاتی که در ابتدای همین پاسخ دادم فراموش نکنید اگر بار اول فقط در حد چند ثانیه این تمرین را انجام دهید و به دلیل ضعف اراده تمرین را ترک کنید تا اینجا هم قطعاً شما سود بزرگی کرده‌اید چون با همان یک‌بار، شما توانسته‌اید اولین قدم تمرین که سخت‌ترین بخش آن است را بردارید و هر چه این تمرین را به روشی که گذشت (ولو هر روز یک بار) تکرار کنید خودتان به تجربه خواهید دید تمرین مرتب آسان و آسان‌تر و در نهایت شیرین می‌شود و کمک می‌کند گاهی در چند ثانیه از شر افکار مزاحم راحت شوید و هر چه تمرکز و توجه شما به معنای کلمه یا جمله‌ای که می‌گویید بیشتر باشد زودتر به نتیجۀ مطلوب می‌رسید.
    البته ببینید چه وقت حال‌تان بری انجام تمرین بهتر و اراده‌تان برای انجام آن از وقت‌های دیگر قوی‌تر است (مثلاً بعد از خواب کافی مثل خواب شب) سپس سعی کنید از آن‌وقت بیش از اوقات دیگر برای انجام این تمرین استفاده کنید.
    در هر صورت حتماً طوری برنامه ریزی کنید که این تمرین را با فشار و تحمیل انجام ندهید و در انجام آن عجله نکنید و بدانید اگر فقط روزی یک بار ولو چند ثانیه این تمرین را انجام دهید ولی انجام آن را برای روزهای دیگر ترک نکنید به تجربه ثابت شده است که شما نیز به خواست خدا به نتیجۀ مطلوب خواهید رسید.
     مهم این است که به شیوه‌ای که گفته شد این تمرین را بدون فشار آغاز کنید و تا رسیدن به نتیجۀ مطلوب آن را ترک نکنید.
     
    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام من چون ضعف اراده داشتم شما گفتین تمرین درمان وسواس رو بدون فشار اضافه انجام بدم و من موفق شدم و شش روز هست که تکرار تمرین برام آسون شده 

    اما یه چیز خیلی نگرانم کرده اینکه من بعد از شش روز که تمرین برام آسون شده بود  حالام احساس میکنم تمرین دوباره برام سخت شده مثل روز اولی که شروع کردم نمی‌دونم شاید به خاطر ضعف اراده ام هست ولی هر چی هست خیلی نگرانم کرده

    پاسخ:
    سلام

    وقت شما هم به خیر
    خوشبختانه همین‌که موفق شدید تمرین مذکور را آغاز کنید، یکی از مهم‌ترین‌ بخش‌ها را با موفقیت پشت سر گذاشته‌اید.
     آنچه اینک برای شما مخاطب محترم پیش‌آمده، در هر کار دیگری که حتی انجامش نیاز به تمرین ندارد هم پیش می‌آید.
    به‌عنوان نمونه گاهی ما به دلایل گوناگون احساس می‌کنیم کارهای ساده‌ای مثل پیاده‌روی، استحمام و غیره برایمان خیلی سخت شده و اصلاً اراده و حال انجامشان را در آن لحظه نداریم!
    ما در این لحظات می‌توانیم یکی از سه کار زیر را انجام دهیم:
    اول: آن کاری که احساس می‌کنیم انجامش برایمان سخت شده را رها کنیم تا حال و انگیزۀ انجامش را پیدا کنیم چون به تجربه برای هرکسی ثابت است چنین بی‌حالی‌هایی موقتی است و دوام ندارد (معمولاً بعد از چند دقیقه یا نهایتاً چند ساعت از بین می‌رود) بنابراین می‌توان در این لحظات، کارهای شدنی مثل خواب و غیره را انجام داد تا این اوقات راحت‌تر بگذرند و سستی اراده و بی‌حالی برطرف شود.
    دوم: هم‌چنین می‌توانیم چند لحظه فکر کنیم ببینیم آیا دلیل قانع‌کننده‌ای پیدا می‌کنیم که به ما حال و انگیزه بدهد آن کار را انجام دهیم؟ و به‌محض اینکه آن دلیل قانع‌کننده را پیدا کردیم و دیدیم حال و انگیزۀ انجام آن در ما پیدا شده، اقدام کنیم.
    سوم: اما اگر احساس کردیم چاره‌ای از انجام آن کار در آن لحظه نداریم، خیلی کوتاه با زبان خودمانی دعا کنیم و از خداوند بخواهیم به ما حال و انگیزۀ انجام آن کار را بدهد، سپس تا وقتی دعایمان مستجاب نشده و حال و انگیزه در ما پیدا نشده حواسمان باشد که خداوند صلاح ما را بهتر از خودمان می‌داند بنابراین کم‌صبری نکنیم.
    سپس به‌محض اینکه  دیدیم خداوند دعایمان را اجابت نموده و حال و انگیزه در ما پیدا شده، باز با زبان خودمانی (درست همان‌طور که از مردم تشکر می‌کنیم) از خداوند تشکر کنیم که این تشکر باعث می‌شود اگر دفعه بعد دوباره بی‌حال شدیم خداوند بیشتر توفیق دهد. (۱)

    آنچه در بالا گذشت در مورد هر کاری که احساس کردیم نسبت به انجامش ارادۀ ما سست شده و حالش را نداریم قابل اجراست خصوصاً برای تمرینی که شما مشغول آن هستید که اگر به همان شیوۀ فوق و شیوه‌ای که در پرسش و پاسخ قبلی «اینجا» توضیح داده شد آن را ادامه دهید (یعنی فقط زمانی که احساس کردید حال دارید انجامش دهید و الا رهایش کنید) نه‌تنها وسواس را درمان می‌کند بلکه نتایج فوق‌العاده دیگری هم دارد. (۲)

    پس با توضیحات فوق معلوم شد اگر روزی این تمرین مثل آب خوردن برایتان آسان شد بازهم یادتان نرود هر انسانی به دلایل مختلف گاهی حال اینکه برود یک لیوان آب بخورد را هم در خودش احساس نمی‌کند و همین کار آسان برایش از کوه کندن هم سخت‌تر به نظر می‌رسد که در این صورت می‌تواند یکی از سه کار فوق را انجام دهد و الا اگر به خود فشار زیادی را تحمیل کند خطر احساس ناامیدی وجود دارد.

    ________________
    پاورقی
    (۱) لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ

    اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود!

    (۲) برای اینکه بدانید نتایج دیگر این تمرین که در حال انجامش هستید چیست اگر وقت کردم سعی می‌کنم پرسش و پاسخ مشابه با یکی از مخاطبان که به‌شدت دچار وسواس بود را منتشر کنم؛ این بزرگوار مثل شما همین تمرین (که روش انجامش در ابتدای همین صفحه آمده) را از صفر شروع کرد و الان در انجام آن حرفه‌ای شده است به‌طوری‌که می‌تواند در همان لحظه انجام این تمرین موفق به دفع وسوسه (و نفی خطورات خصوصاً آزاردهنده) شود و آرامش ذهنی را فوراً تجربه کند و اگر دچار استرس و نگرانی شده باشد در مدتی کوتاه قلباً احساس راحتی کند و حتی بر حالات خطرناکی مثل وقتی‌که دچار خشم شدید شده با همین تمرین غلبه کند و آرامش عمیق را تجربه نماید.
    اطلاع شما و دیگر مخاطبان از تجربۀ این فرد و پرسش و پاسخ با او (که مثل شما از پایه و به‌طور اصولی تمرین فوق را شروع کرده) می‌تواند راه‌ را برایتان میان‌بر کند تا بدون آزمایش و خطای بیش‌ازحد، در کمترین زمان ممکن از نتایجی که به بخشی اشاره کردم بهره‌مند شوید.
    البته انتشار این پرسش و پاسخ ضرورت ندارد چون شما موفق شدید یکی از مهم‌ترین بخش‌های تمرین که آغاز آن است را پشت سر بگذارید و اگر مهم‌ترین بخش تمرین که تکرار آن است را ترک نکنید شما نیز به خواست خدا همان نتایج را شخصاً تجربه خواهید کرد.
    من قبلاً می‌خواستم این پرسش و پاسخ را -مثل خیلی از کارهای دیگر- منتشر نمایم اما واقعاً به دلیل کارهای در اولویت موفق نشدم و بعید هم می‌دانم موفق شوم بنابراین از شما و سایر مخاطبان محترم می‌خواهم دعا کنید تا خداوند اگر صلاح می‌داند مرا در این کار موفق نماید که عرض کردم اگر هم نشد، به خواست خدا هیچ خللی به موفقیت شما وارد نمی‌کند.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام

    آیا وسوسه ها وناامیدی ها ازشیطان است؟

    پاسخ:
    سلام

    شیطان موجودی است که به طور متعارف با چشم دیده نمی‌شود (۱) لذا عقل در این موارد تابع اخبار وحی (قرآن و روایت) است.
    طبق روایت، منشاء تمام وسوسه‌ها و به تبع آن ناامید‌ی‌ها، گمراهی‌ها و هر گناهی شیطان است، به طوری که اگر شیطان وجود نمی‌داشت هیچ گنهکارى، گناه نمی‌کرد و هیچ گمراهی، گمراه نمی‌شد! (۲)
    اما آیا فقط شیطان وسوسه می کند؟ پاسخ منفی است چون وقتی یکی از انسان‌ها، توسط شیطان وسوسه شد و فریب خورد، او نیز می‌تواند همان وسوسۀ شیطانی را دانسته یا از روی جهل به دیگران منتقل کند.
     حتی نَفْس خودمان نیز اگر توسط شیطان وسوسه شود و فریب بخورد، پی در پی با حدیث نفس، آن وسوسۀ شیطانی را در ذهنمان تکرار می‌کند تا جایی که امر به بدی نیز خواهد نمود. (۳) اما در هر صورت منشاء تمام این اغواگری‌ها، وسوسۀ شیطان است که به تصریح روایت اگر شیطان وجود نمی‌داشت احدی وسوسه و گمراه نمی‌شد تا بتواند دیگران را نیز مانند خود وسوسه و گمراه کند و البته یکی از حکمت‌های وجود شیطان نیز همین است که معلوم شود چه کسی با اختیار خود پیرو خرد می‌شود یا با پشت کردن به عقل، گام به گام از وسوسه‌های نابخردانۀ شیطان پیروی می‌کند که اگر ادامه دهد کارش تا شرک و کفر نیز کشیده خواهد شد.
    خوشبختانه می‌توان تمرین ساده و مجرب جهت نجات از وسوسه و خطورات ناامیدکننده را انجام داد که در صورت تداوم آن، موفق به دفع هر نوع وسوسه (از شیطان، انسان یا نفس خودمان) خواهیم شد و در نتیجه از تبعات وسوسه که ناامیدی و استرس و غم است نیز نجات پیدا خواهیم نمود.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    ____________________
    پاورقی‌ها
    (۱) علیرغم اینکه شیطان با چشم دیده نمی‌شود اما حتی منکران نیز چه بخواهند یا نخواهد در حال بمباران وسوسه توسط این موجود رانده شدۀ درگاه الهی هستند و به روشنی اغواگری‌هایش را در زندگی فردی و اجتماعی خویش احساس می‌کنند.

    (۲) فَلَوْ لَا أَنَّ الشَّیْطَانَ یَخْتَدِعُهُمْ عَنْ طَاعَتِکَ مَا عَصَاکَ عَاصٍ، وَ لَوْ لَا أَنَّهُ صَوَّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِی مِثَالِ الْحَقِّ مَا ضَلَّ عَنْ طَرِیقِکَ ضَال‏
    پس اگر نبود که شیطان، ایشان (انسان‌ها) را از اطاعت تو فریب می‌دهد هیچ گنهکارى، گناه نمی‌کرد و اگر او باطل را در چهره حق جلوه نمى‏‌داد، هیچ گمراهی راه تو را گم نمى‌‏کرد.
    الصحیفة السجادیة، ص: ۱۶۴

    (۳) إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی
    به یقین نفس بسیار امر به بدی می‌کند مگر آنچه را پروردگارم رحم نماید!



  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • مجدداً سلام،

    من وسوسه فکری خیلی شدیدی دارم در مورد خدا و همه چیز.

    اگر به وسواس اهمیت ندهم ازبین میروند یاکارهای دیگری باید انجام بدهم تابه ایمان و یقین برسم؟

    پاسخ:
    سلام

    برای پاسخ به سؤال شما مخاطب محترم کافی است بدانیم عامل اصلی تمام استرس ها، ناامیدی‌ها، ناراحتی‌ها و غفلت‌ها وسوسه (یا خطورات ذهنی) است که در صورت اهمیت ندادن به آن، بدون تردید انسان از درون و سپس از بیرون (زندگی فردی و اجتماعی) امنیت و آرامش واقعی را تجربه خواهد کرد.
    به تجربه ثابت شده اگر هر کسی بتواند طبق تمرین ساده‌ای که «اینجا» توضیح داده شده، وسوسه‌ها را دفع کند به همان میزان، زندگی فردی و اجتماعی‌‌اش نیز از هر گونه ناامیدی، استرس و غفلت خالی خواهد شد و همین احساس امنیت زمینه برای رسیدن هر چه سریعتر به ایمان و یقین را فراهم می‌کند. (۱)
    در قدم اول برای کسب ایمان و یقین لازم است باور به اصل وجود خدا اصلاح شود که روش آن در کتاب نگارنده با زبان ساده توضیح داده شده است.
     
    بنابراین خلاصۀ پاسخ شما مخاطب محترم این است که با اهمیت ندادن به وسوسه، راه کسب ایمان و یقین نیز هموار می‌شود.

    ______
    (۱)- ریشۀ وسواس با پیروی از عقل خشکانده می‌شود که روش آن در «اینجا» توضیح داده شده است.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام وقت بخیر

    من چند روزی به وسواس توجه نکردم بهترشدم ولی موقعی که فکرمی‌کنم میتونم جواب شبهات روبدهم بازحالم بدمیشه وبازبی اراده میشوم تاکی باید بهشون فکر نکنم تابعد بتونم به شبهاتم پاسخ صحیح بدهم که به شک نیوفتم

    پاسخ:
    سلام

    وقت شما هم به خیر

    پاسخ به شبهات خصوصاً ناباوران که اذهانی مملو از وسواس دارند، نیاز به شرایط خاصی دارد (ازجمله داشتن یقین ثابت، نداشتن وسواس حتی خفیف و ...) که در کتاب به تفصیل توضیح داده‌ام.
    اگر این شرایط حاصل شوند نه تنها حال انسان از پاسخ به شبهات احدی (با هر عنوان و سطح سواد) بد نمی‌شود بلکه هر بار بر اطمینان و آرامش وی نیز می‌افزاید.
    برای اینکه هر چه زودتر بتوانید این شرایط را کسب کنید لازم است اولاً کسب آن را به هیچ وجه برای خود محال ندانید و ثانیاً تلاش کنید به حداقل ثبات شخصیت برسید که روش آن را با تمرینات ساده در «اینجا» توضیح داده‌ام و از مهمترین آن‌ها آشنایی با روش بی‌توجهی به وسوسه‌ها (کلیک) و سپس محاسبه روزانه اعمال است (کلیک) که هر بار کمتر از یک دقیقه در روز بیشتر زمان نمی‌برد. (۱)
    بعد از این خودتان به تدریج ثبات شخصیت را تجربه خواهید کردی و یکی از نشانه‌های آن این است که دیگر حالتان نسبت به هر آنچه حساس بودید (ازجمله انچه گفتید) بد نمی‌شود ضمن اینکه روشن است اولویت تا پایان عمر حفظ آرامش و حال خوب است نه کارهایی نظیر پاسخ به شبهات خصوصاً اگر هنوز شرایط لازمش را نداشته باشیم.

     ______
    (۱) به عنوان نمونه نگارنده قبل از اینکه پاسخ سؤال شما مخاطب محترم را بدهم، دفتر محاسبۀ اعمالم را باز کردم و هر کار مهمی که باید در طول ۲۴ ساعت گذشته انجام می‌دادم یا نمی‌دادم را طبق همان روش حدود فقط ۲۰ ثانیه به طور دقیق محاسبه و ارزیابی کردم و با خیال راحت به کارهای دیگرم مشغول شدم که اگر این روش هر روز تکرار و عادت شود بعد از مدتی انسان متوجه کاهش محسوس نقاط ضعف و افزایش نقاط قوت خود خواهد شد.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • از کلمه خداناباورترس وجودم رو میگیره نکنه همینطوربمونم،

    من به خدایقین داشتم تو هرکاری فقط به خودش امیدداشتم ، زندگیم عالی بود چون همیشه یادخداروداشتم،

    توشرایطی فکرکردم دارم راه رواشتباه میرم به ایمان خودم شک کردم یا شایدگول وسوسه روخوردم، دنبال عقاید مردم میرفتم، چه باایمان وبی ایمان همین شدکه کلا سردرگم شدم و به همه چی شک دارم وضع من خیلی طول کشیده ،

    پاسخ:
    سلام

     هر انسانی به نوبۀ خود به طور طبیعی در معرض انواع وسوسه‌هاست و باید با پیروی مداوم از عقل در مقابل این وسوسه‌ها نه تنها منفعل نشود بلکه از طریق صحیح تک تک ‌آن‌ها را از خود دور نموده تا زندگی به معنای واقعی شاد و آرام را تجربه کند.
    ضمن اینکه روشن است هیچ انسان خردمندی یقین خود را با شک (خصوصاً اگر آن شک بی‌اساس باشد) نمی‌شکند چون در این صورت از میوۀ یقین که اطمینان و آرامش در زندگی است محروم شده و اسیر نتایج شک‌های بی‌اساس که ناخرسندی و بلاتکلیفی است می‌شود.
     بنابراین سعی کنید این اشتباهی که در حال تجربۀ نتایج تلخ آن هستید را ولو در ابتدا با تظاهر (۱) جبران کنید تا در قدم اول به‌تدریج به وضع گذشته برگردید ( که گفتید در آن زمان به خدا یقین داشتید و در هرکاری فقط به خودش امید می‌بستید و به همین دلیل زندگی‌تان عالی بود) و در قدم دوم بهتر از گذشته شوید و از زندگی عالی به عالی‌تر برسید.
    برای اینکه بتوانید به این هدف مهم برسید سعی کنید هرروز طبق روشی که برای محاسبه اعمال روزانه (اینجا) توضیح داده شده است حتماً خودتان را در همین زمینه ارزیابی کنید که آیا توانستید ولو به تظاهر، گذشتۀ خود را بازسازی کنید؟
    مطمئن باشید اگر محاسبۀ اعمال را (که هر بار چند ثانیه بیشتر وقت نمی‌گیرد) حتی المقدور روزی یک بار ترک نکنید همانطور که عرض شد کم‌کم وضع خوب یا به قول خودتان عالی که در گذشته داشتید را دوباره تجربه خواهید کرد و سپس اگر به خدا خوش‌گمان باشید شاهد روزهایی فوق‌العاده بهتر از گذشته نیز خواهید بود.

    نکته: به عنوان یک قاعدۀ تعیین کننده سعی کنید نسبت به نعمت‌هایی که هم‌اکنون از آن برخوردار هستید همیشه نیمۀ پر لیوان را ببینید تا هم مانع سستی بیش‌ازحد ارادۀ خود شوید و هم بیش از پیش قدردان آنچه دارید باشید که فقط در این صورت است که می‌توانید شاهد افزایش امید و داشته‌های خود باشید و موفق به رفع یکی یکی مشکلات خود شوید. (این نکته و دیگر نقاط ضعف خود را نیز -ازجمله سستی اراده- را می‌توانید در محاسبۀ اعمال روزانه ارزیابی کنید تا شاهد کاهش و سپس محو کامل هر کدام از نقایص خود در زندگی فردی و اجتماعی باشید.)

    _____________
    (۱) منظور از تظاهر این است که خود را مانند یک هنرپیشۀ سینما یا تئاتر تصور کنید که قصد دارد گذشتۀ خوب و خردمندانۀ خود را (در فکر و عمل) درست همان‌طور که قبلاً تجربه کرده بود در خانه و اجتماع بازی کند و سپس هرروز در برگۀ محاسبۀ اعمال روزانه درصدی که در آن روز موفق شدید نقش خود را درست ایفا کنید را ثبت نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام

    میشه فقط با امید به خدااین افکار از ذهنم بره چون ترسم خیلی زیاده هرکاری میکنم ترس ته دلم هست

    پاسخ:
    سلام

    خوشبختانه پاسختان مثبت است و طبق تجربه هر انسانی حتماً می‌تواند با امید به خدا ۱۰۰% آرامش کامل را تجربه کند.
     البته همانطور که قبلاً نیز عرض شد اگر می‌خواهید اصولی به این هدف برسید طبق تمرین مجربی که «اینجا» توضیح داده شده عمل کنید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام ،

    من دوران نوجوانی چندبار افسرده شدم نه درمورداعتقادی، ترس های دیگه، ولی باروشی که شما گفتید باتوجه قلبی به خداوند و خواست از خودش یک هفته یاکمترخوب شدم ،ولی نمی‌دونستم که واقعاً وسوسه شیطانه،

    تااینبارکه در مورد اعتقادی برام پیش آمده دلیل ناآگاهی خیال میکردم فکر از خودمه بهش پروبال دادم ، هرکسی یک چیزی می‌گفت که وسواسم زیاد میشد، یکی می‌گفت بیمارروانیه به دارو رواوردم، یکی می‌گفت شیطانه اهمیت نده، یکی می‌گفت سحریاچشم خوردی ،رقیه درمانی شدم یک هفته کلا خوب شدم کلاخودمم سردرگم شدم الان سوالم اینه چرا با قران درمانی یک هفته خوب خوب شدم

    پاسخ:
    سلام

    حرز یا تعویذ برای حفظ انسان، ریشۀ شرعی دارد (یعنی طبق راهنمایی خداست) بنابراین حتماً مفید است و در مورد قرآن درمانی نیز می‌توانید تحقیقی که «اینجا» صورت گرفته را با دقت مطالعه کنید و از چند و چون آن آگاه شوید.
    اما با توجه به اینکه در هر لباس و شغلی افراد ناصالح وجود دارند این امور نیز باید دقیقاً منطبق با آنچه خدا گفته (احادیث معتبر و ...) و از طریق افراد صالح انجام شود و البته خود انسان هم اگر اهل تحقیق و دارای سواد کافی باشد می‌تواند با مراجعه به منابع معتبر اقدام کند.
    اما در کنار استفاده از حرز که طبعاً برای شما مخاطب محترم نیز مفید است باید از دفع وسوسه در خلوت و جلوت که نقش تعیین‌کننده دارد، خصوصاً وقتی که انسان دچار وسوسه می‌شود (به روش مذکور) غفلت نکرد.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام ،

    ازشماسپاسگذارم به خاطر راهنمایی های خیلی خوبتون،

    من دوروزه بایادخدا دوباره مثل قبل آرامش گرفتم ،

    من دراین مدت که باوجود وسوسه نمی‌توانستم به یادخداباشم زندگیم جهنم شده بود،

    حالا سوالم اینه خداناباوران چطور بدون یادخدامی توانند زندگی کنند.

    پاسخ:
    سلام

    این همه از لطف خداست.
    مهمترین بخش، آغاز تمرین یاد خداست و مهمتر از آن برای اینکه یاد خدا در وجود ما تثبیت شود (به طوری که احساس امنیت و آرامش در ما، پایدار و دائمی گردد) لازم است به این تلاش درهرحال (چه در حال نگرانی و چه امنیت) بدون اینکه فشاز زیادی به خود بیاوریم ادامه دهیم.

     اما در مورد سؤال شما، یکی از دلایلی که نگارنده همیشه با مدارا، پاسخ شبهات ناباوران را می‌دهم با اینکه شاهد هتاکی آن‌ها به زمین و زمان هستم همین است که می‌دانم آن‌ها نیز مانند هر انسانی دیگر به شدت نیازمند یاد آفریدگار خویش هستند.
    👤 دکتر الکسیس کارل (DR. ALEXIS NARREL)، فیزیولوژیست معروف فرانسوی:
    انسان ‌همانند اکسیژن و آب به «خدا» نیاز دارد.
    📘 اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص ۲۱ به نقل از: نیایش، چاپ اول، ص ۱۷

    اما چون عمداً از یاد خدا روی گردان شده‌اند، زندگی به شدت سخت و در فشاری را تحمل می‌کنند هر چند تلاش کنند خلاف این را نشان دهند اما هرگز نمی‌توانند واقعیتی تلخی که گرفتارش شده‌اند را مخفی کنند.
     
    نیویورک‌تایمز:
    «آتئیسم (بی‌اعتقادی به خدا) یکی از عوامل خودکشی است».
    ‏ATHEISM A CAUSE OF SUICIDE
    🌐 www.nytimes.com

    👤 دیلی میل، Daily Mail:
    احتمال اینکه آتئیست‌ها (خداناباوران) خودکشی کردن را انتخاب کنند بیشتر است.
    ‏atheists most likely to choose assisted suiside
    🌐 www.dailymail.co.uk

     مرکز ملی اطلاعات زیست‌فناوری آمریکا، National Center for Biotechnology Information:
    «دین در برابر خودکشی نقش محافظتی ایفا می‌کند».
    ‏Religion plays a protective role against suicide in a majority of settings where suicide research is conducted.
    🌐 www.ncbi.nlm.nih.gov

    دانشگاه هاروارد، Harvard University:
    «شرکت در مراسم مذهبی برای زنان موجب کاهش خودکشی می‌شود».
    ‏second study that found that women attending church services at least weekly were at five-fold lower risk for suicide
    🌐 www.hsph.harvard.edu

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل



    سلام خسته نباشید ،من داشتم روبه جلو پیش میرفتم باروش هاتون که دوباره حالم بدشد باورم روا زدست دادم که بااین روش خوب بشم اصلأ نمی‌دونم روش درست چیه 

    پاسخ:
    سلام

    شما هم خسته نباشید

    نه‌فقط من و شما بلکه تمام کسانی که در کرۀ زمین زندگی می‌کنند نیز گاهی حالشان بد (و حتی بعضاً خیلی بد) می‌شود اما برخی نیز هستند که با تکرار یاد آفریدگار خویش، به تدریج به مرحلۀ انس و دوستی با خدا می‌رسند تا جایی که پیوسته حالشان خوب است و دچار کوچک‌ترین شک بی‌اساس، استرس و غم نمی‌شوند! (۱)

    روشن است این افراد هم مثل شما مخاطب محترم، یاد خدا را از صفر شروع کردند و هنگامی‌که اولین آرامش را بعد از استرس‌های پی در پی تجربه نمودند (۲) با همۀ وجود قدر آن را دانستند و به جای اعتنا به شک‌‌های بی‌اساس، خدا را با همۀ وجود شکر کردند، چون می‌دانستند شرط افزایش هر نعمت، شکر است (۳) و همانطور که عرض شد کم‌کم با تکرار یاد خدا به مرحلۀ انس و محبت رسیدند و تکلف یاد خدا از ایشان برداشته شد. (۴)

    البته رسیدن به این مرحله نیاز به شکر، توجه به خرد و تجربه به جای شک‌های بی‌اساس و از همه مهمتر تکرار یاد خدا دارد که خوشبختانه شما موفق به شروع آن شده‌اید درحالی‌که بسیاری از مردم (که بعضاً انسان‌های بدی هم نیستند) به همین مرحله‌ای که شما در حال تجربۀ آن هستید شک دارند و به اشتباه خیال می‌کنند تنها راهی که انسان می‌تواند از حال بد عبور کند رفتن پیش روانپزشک، روان‌کاو، روان‌شناس و خوردن قرص‌های پر عوارض اعصاب و امور پر ضرر مشابه است.

    ضمن اینکه یادمان نرود اگر حالمان گاهی بد می‌شود تجربه نشان داده این حال حتماً گذراست و خوشبختانه می‌توان با انجام تمرین سادۀ مذکور خیلی زودتر و به سلامتی کامل از هر حال بدی عبور کرد.

    پس اگر ما واقع‌گرا باشیم و بر اساس تجربه و خرد به واقعیات زندگی نگاه کنیم هرگز اسیر شک‌های بی‌اساس که محصول وسوسه هستند نمی‌شویم بلکه متوجه می‌شویم حتی حال بد نیز بی‌فایده نیست از جمله به ما یادآوری می‌کند قدر زمانی که حالمان خوب است را بدانیم و از شکر خدا غافل نشویم تا خداوند نیز به وعدۀ قطعی خود که افزایش آن حال خوب است عمل کند.

      ______________

    (۱) أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ

    آگاه باشید (دوستان و) اولیاى خدا، نه ترسى دارند و نه غمگین مى‏‌شوند!

     

    (۲) همچنان که شما در نوشتۀ قبلی گفتید: «من دوروزه با یاد خدا دوباره مثل قبل آرامش گرفتم؛ من در این مدت که باوجود وسوسه نمی‌توانستم به یادخداباشم زندگیم جهنم شده بود»

     

    (۳) لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود.


    (۴) علم و تجربه ثابت کرده، هر عملی تکرار شود موجب آسانی و انس می‌شود و  یاد خدا نیز اگر تکرار شود به تدریج موجب انس و محبت با خدا می‌شود و تکلف و سختی یاد خدا تبدیل به آسانی و راحتی می‌شود به طوری که انسان حاضر نیست در هیچ حالی (چه بین مردم و چه در خلوت) از یاد خدا غافل شود و یک لحظه از امنیت و انسی که یاد خدا برایش آورده خارج گردد و روشن است برای رسیدن به این مرحله نباید عجله کرد و به خود فشار اضافه آورد بلکه لازم است فقط زمانی که توان لازم بود با اختیار از تکرار یاد خدا کوتاهی نکرد.


    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

     

    آیا کسی که به وجودخدایقین پیداکرده دچارشک،تزلزل ویاناباوری میشه،یافقط کسانی دچارش میشن که یاباورسطحی دارندیااینکه در خانواده مسلمان به دنیا اومدن وباعلم دنبال دین نرفتن به دلیل نبود آگاهی دچار وسوسه میشن،

    پاسخ:
    سلام

    همان‌طور که به‌درستی اشاره کردید فقط کسانی دچار تزلزل و ناباوری می‌شوند که از یقین مستدل به وجود خدا برخوردار نباشند.
    یقین مستدل، توأم با دلایل و شواهد کافی و اطمینان‌بخش به اصل وجود خداست که جای هیچ‌گونه تردید و ابهامی باقی نمی‌گذارد و روش کسب آن در کتاب نگارنده آمده است.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    من به غیرازشک به خدا،احساس گناه شدید دارم به طوری که هرکاری رو،احساس میکنم گناه ،توزندگی کردن هم سردرگم شدم 

    پاسخ:
    سلام

    انسان وقتی گناهی مرتکب می‌شود باید صادقانه توبه و اصلاح کند که در این صورت خداوند همان گناه را تبدیل به خوبی می‌کند (۱) اما اگر صرفاً بدون دلیل احساس گناه به کسی دست دهد به آن «وسواس گناه» می‌گویند که باید مانند هر وسوسۀ دیگر با بی‌اعتنایی کامل (روش) از آن عبور کند که در صورت تکرار این بی‌اعتنایی، تجربه نشان داده این نوع وسواس نیز مانند هر نوع وسواس دیگر از اساس درمان می‌شود.

    _____________
    (۱) إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً
    مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏‌کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است! 

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    ببخش که زیاد سوال میپرسم منظورتون از استفاده از عقل اینه که به وسواس توجه نکنیم و به خداوند درحل هرمشکلی امیدوارباشیم ،وامیدکاذب چیست ،

    پاسخ:
    سلام

    خواهش می‌کنم.
    هر کسی به عقلش مراجعه کند به روشنی به وی می‌گوید باید به هیچ نوع وسوسه و وسواسی کوچکترین توجهی نکند (روش).
    انسان خردمند در مواجهه با هر مشکل به جای تصمیم عجولانه، ابتدا با عقل خویش مشورت می‌کند و عقل نیز بر اساس واقعیات زندگی، بهترین اسباب و راه حل را پیشنهاد می‌دهد و جالب اینکه همان عقل با تکیه به تجربه تأکید می‌کند برای حل کامل هر مشکل، لازم است به جای دل بستن به اسباب، فقط به مسبب الاسباب (خدا) امید بست و به او تکیه نمود تا از هر نوع شکست و ناکامی در امان ماند و حتی از شکست نیز پلی برای پیروزی ساخت.
    امید کاذب به امیدی می‌گویند که خالی از واقعیت است و سرابی بیش نیست.
    خوشبختانه عقل، به سادگی فرق امید واقعی و کاذب را از هم تشخیص می‌دهد.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام ببخشید دوباره سوال برام پیش اومده،من وقتی به وسوسه فکرنکنم حالم خوب میشه،ولی دوتا سوالم چیزیه که تجربه کردم ،یکی همون قرآن درمانی بود،چرایک هفته خوب شدم،اون راقی بعضی آیات قرآن رو روی آب وعسل خوندگفت اگه روی صورتت اب بپاشم بااب پاش،اگه سحرشده وجن توبدنت باشد مثل سوزن آب درددارد،واتفاقا همین طور هم شد،که من باورم شدسحرشدم وقران رومن خوندویک هفته خوب شدم امیدم ویادخداتودلم برگشت ،میشه واضح جوابمو بدین جواب قبلیتون رونفهمیدم ،چرامیگن به هرچی باور کنی همان میشود،اگه به دعااعتقادداشته باشی اثرمیکند،سوال دومم اینه که اگه در کاری که گناهه به خداامیدداری واون کارحل میشه ،من امروز حالم خیلی خوب بود ولی این دوفکراذیتم کردند،سپاس ازشما

    پاسخ:
    سلام

    برخی سؤالات را قبلاً پرسیدید که خلاصۀ جواب آن این است هر چه منطبق با عقل، آیات و روایات معتبر باشد به حکم عقل و شرع صحیح است.
    در خصوص این سؤال شما «چرامیگن به هرچی باور کنی همان میشود» این مطلب (خصوصاً روایت پایانی نقل شده از امام رضا ع) را مطالعه نمایید.

    پ.ن: تردید نکنید خداوند به شما مخاطب محترم کمک کرده و راه حل مشکل را به قلم خودتان جاری کرده است که نوشتید: اگر به وسوسه فکر نکنید حالتان خوب می‌شود. پس به خود شک راه ندهید و تا آخر در حد توان محکم پای همین تشخیص مجرب که آیات و روایات فروانی نیز در تأیید آن وجود دارد بایستید (البته بدون اینکه هیچ فشار اضافه به خود بیاورید) و مطمئن باشید آرامش شما (و هر انسان دیگر) در گرو عمل به همین تشخیص خردمندانه است.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام،این سوالاتم هم ازوسواسه توجه نکنم برام حل میشن

    پاسخ:
    سلام

    امیدوارم در عمل به این تشخیص خردمندانه همیشه موفق باشید و امنیت پایدار را تجربه کنید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام من هرکاری میکنم که دستورات خدارورعایت کنم ،نمیتونم ،بهم خیلی فشارمیاد،شایدمن لایق هدایت نباشم که خداهدایتم نمیکنه ازهمه چی خسته شدم .

    پاسخ:
    سلام

    همانطور که خودتان به درستی «اینجا» تشخیص دادید خوشبختانه این نگرانی وسوسه‌ای بیش نیست و اگر توجه نکنید حتماً حل خواهند شد.
    از قضا به نظر نگارنده که افتخار پاسخ به چندین سؤال شما را داشتم افرادی چون شما انسان‌های صادق و جویای حقیقت هستید و توفیقاتی دارید (خصوصاً تکرار یاد خدا) که نشان می‌دهد خداوند شما را دوست دارد و کافی است به تشخیص برآمده از عقل خویش عمل کنید و به این وسوسه‌های بی‌اساس اهمیت ندهید.
    آنچه وظیفۀ ما به عنوان بنده است این است که نیت کنیم به تمام دستورات خداوند عمل کنیم و در عمل نیز در حد توان کوتاهی نکنیم اما اگر به هر دلیل کوتاهی کردیم وظیفه توبه و اصلاح در حد توان است که از قضا خداوند نیز توبه کنندگان را دوست دارد.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام ،ببخشید،من اگه یک ثانیه ازیادخداغافل باشم دوباره شکها سراغم میان حتی به یادخداهم شک میکنم چکار کنم که باورم ثابت بشه 

    پاسخ:
    سلام
     قبلاً روش کسب یقین مستدل که مانع هر نوع وسوسه و شک بی‌اساس می‌شود را در پاسخ به سؤال خودتان توضیح دادم.
    اما این حالت (ترک یاد خدا و برگشت احساس نگرانی) خصوصاً برای افرادی همچون شما که قبلاً توضیح دادید: «من دوروزه با یاد خدا دوباره مثل قبل آرامش گرفتم؛ من در این مدت که باوجود وسوسه نمی‌توانستم به یادخداباشم زندگیم جهنم شده بود» کاملاً طبیعی است و در افرادی که وسواس دارند بیشتر به چشم می‌آید.
    یکی از علت‌های آن این است که با یاد خدا موفق به دفع وسوسه می‌شوید و از آن حالت منفی که مدت‌ها درگیرش بودید خارج شده و احساس امنیتی که مدت‌ها از آن دور بودید را تجربه می‌کنید و اگر به این تمرین دهید و یاد خدا بر هر کاری که مشغولش هستیم غلبه داشته باشد (یعنی در هر حال از یاد خدا غافل نشویم) در این صورت مشکل مذکور نیز از اساس حل می‌شود.
    روش غلبه یاد خدا در هر حال
    خوشبختانه همانطور که در این پرسش و پاسخ توضیح داده شد با هر بار تکرار یاد خدا، یک قدم به جلو برداشته شده و سختی آن، آسان‌تر می‌شود و در نهایت اگر عجله نشود (بسته به شرایط فرد و حسن ظن او به خدا) سختی یاد خدا به طور کامل برداشته می‌شود بلکه برعکس چنین فردی با اشتیاق در هر حال حتی وقتی دارد با دیگران سخن می‌گوید از یاد خدا غافل نمی‌شود و چنین کسانی بری خلاف عموم مردم (حتی آنان که وسواس ندارند) از هر گونه وسوسه و شک بی‌اساس و در نتیجه از هرگونه استرس و غم تا پایان عمر در امان‌اند و زندگی به معنای واقعی راحت و شاد را در هر حالی تجربه می‌کنند.
    پس برای داشتن باور ثابت و نجات دائم از انواع وسوسه‌ها و شک‌های بی‌اساس، در قدم اول لازم است بدانید حالی که توضیح دادید کاملاً طبیعی است و مربوط کسانی است که تازه تمرین یاد خدا را آغاز کرده‌اند (و اگر وسواس دارند که بیشتر طبیعی است) و در قدم دوم لازم است فراموش نکنید با هر بار یاد خدا، بدون تردید سختی آن به همان اندازه برداشته می‌شود و بسته به شرایط فرد و حسن ظن او به خدا در نهایت یاد خدا ضمن رفع هر مشکل (از جمله درمان کامل وسواس)، تثبیت و دائمی شده و زندگی را تا پایان عمر در آرامش و امنیت واقعی قرار می‌دهد.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام،ببخش می دونم که خسته ات کردم با سوال پرسیدنم ،مشکلی نیست هر سوالی داشتم ازتون بپرسم؟شناخت خودچطوریه؟نفس راچطوربشناسیم؟وسواس شیطان راچطور؟هرحرفی راکه شنیدیم چطور بفهمیم کدام حقیقت است ،کدام خرافات؟میدونم میگی باعقل؟چطوربفهمیم که جواب از عقلمان بوده؟الهامات خداراچطوربشناسیم؟اذکار چه تاثیراتی دارند؟

    پاسخ:
    سلام

    افتخاری است به اندازۀ توان و توفیق در خدمت مخاطبان محترم باشم.

    برای شناخت اینکه عقل چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد توضیحاتی در این صفحه ارائه شده است.

    ✔️ برای شناخت تفاوت الهام از وسوسه، حقیقت از خرافات و در یک‌کلام برای تشخیص هر چیز خوب از هر چیز بد، کافی است ببینیم آیا آن چیز مورد تأیید عقل و به‌اصطلاح عاقلانه است یا خیر؟
    روش اینکه بفهمیم چه چیزی عاقلانه و چه چیزی غیرعاقلانه است این است که ابتدا ببینیم آیا آن چیز، دارای دلیل قانع‌کننده (که مورد تأیید عقل باشد) هست یا خیر؟
    اگر دلیل قانع‌کننده داشت، پس آن چیز عاقلانه (و خوب) است اما اگر دلیل عاقلانه نداشت ولو در ظاهر خوب نیز به نظر برسد پس آن چیز عاقلانه نیست (و بد است.)
    به‌عنوان نمونه ناگهان به ذهن کسی خطور می‌کند: «برای اینکه خانواده‌ات همیشه در رفاه باشند (و از خطر اختلاف و طلاق در امان باشی) بدان که پول در آوردن از هر راهی (ولو فریب مردم) لزوماً کار بدی نیست!»
     حال برای اینکه مطمئن شوید این ادعا عاقلانه (و الهام) است یا اینکه خلاف عقل (وسوسه و حدیث نفس) می‌باشد باید قبل از پذیرفتن عجولانۀ آن، به عقل خود مراجعه کنید و ببینید آیا می‌توانید دلیل قانع‌کننده برای درست یا غلط بودن این ادعا پیدا کنید؟
    برای این منظور، عقل با تکیه به تجربه می‌گوید: «اگر فروشنده‌ای با انواع ترفند، مشتری‌اش را فریب دهد و جنس گران‌قیمتی را به چند برابر قیمت به وی بفروشد و پول کلانی (که آن مشتری عمری برای به دست آوردنش زحمت کشیده‌) را با فریب، از چنگش دربیاورد و سپس در توجیه کارش بگوید: من این کار را برای رفاه خانوادۀ خودم و برای دوری از خطر اختلاف و طلاق انجام دادم» بدون تردید شما و هر انسان خردمند دیگر کوچک‌ترین تردیدی در بد و ناجوانمردانه بودن این کار ندارید خصوصاً اینکه چه بسا در این جریان، مشتری بیچاره که سرمایۀ زندگی‌اش را ازدست‌داده دچار اختلافات خانوادگی و حتی طلاق شود.
    پس بدون شک، آنچه گذشت و به ذهن خطور کرده بود، وسوسه است نه الهام.
    بنابراین برای تشخیص اینکه چه چیزی (مثل الهام) خوب و عاقلانه و چه چیزی (مثل وسوسه) بد و غیرعاقلانه است، هر انسانی در هر سنی (از سن تمییز که هنوز عقل نوپاست تا سن نوجوانی و بالاتر) کافی است چند لحظه مستقیماً از عقلش بپرسد: «آیا برای آن چیز دلیل قانع‌کننده‌ای که مورد تأیید تو باشد وجود دارد یا خیر»؟ در این صورت عقل (بسته به سن هر فرد) پاسخ متناسب مانند آنچه گذشت را خواهد داد!
    البته در مواردی هم علیرغم مراجعه به عقل متوجه می‌شویم عقل می‌گوید چون ابعاد مسئله هنوز برایش (عقل) روشن نشده، نمی‌تواند قضاوت آشکاری در آن خصوص داشته باشد بنابراین به ما توصیه می‌کند فعلاً در مورد آن چیز توقف کنیم (و نظری در رد یا تأییدش ندهیم) تا با تحقیق و روش‌های عاقلانۀ دیگر، حقیقت روشن شود.
    نکته: برخی بااینکه عقل دلایل کافی در تأیید چیزی را آورده است و شکی را باقی نمی‌گذارد اما به دلایل مختلف ازجمله ابتلا به وسواس عمداً به پیام عقل خود پشت کرده و حاضر به تأیید آن نمی‌شوند و خود را گرفتار انواع شک‌های بی‌اساس می‌کنند.

    ✔️ همان‌طور که به تجربه شاهدیم نتیجۀ وسوسه، مشتبه شدن حقیقت و گرفتار شدن به انواع استرس، شک‌ بی‌اساس و افسردگی است اما در مقابل از مهم‌ترین آثار ذکر، دفع وسوسه، اطمینان قلب و تجربۀ نشاط واقعی است و هر کس، به هراندازه بتواند با یاد خدا، از وسوسه‌ها در امان بماند به همان اندازه عقلش کامل‌تر شده و حقایق را بدون شبهه و شفاف‌تر تجزیه‌وتحلیل می‌کند درنتیجه این افراد بیش از دیگران، خود (و خصوصیات نفسشان) را می‌شناسند و می‌توانند راحت‌تر فرق وسواس و حدیث نفس را از الهام و همچنین فرق حقیقت را از دروغ و خرافات تشخیص دهند و فرق هر آنچه مورد تأیید عقل است را ازآنچه عاقلانه نیست شناسایی کنند و در نتیجه از تصمیمات خسارت‌بار و پشیمان‌کننده در زندگی فردی و اجتماعی در امان بمانند.

    ✔️ افراد دائم الذکر چون همیشه از وسوسه در امان هستند، پیوسته در حالت یقین به سر می‌برند و هرگز دچار شک‌های بی‌اساس نمی‌شوند.
    اما در مقابل هرکسی به هراندازه از یاد خدا غفلت کند به همان اندازه اجازه داده وسوسه‌ها به درون ذهن و قلبش نفوذ کنند و حقایق و حتی در مواردی بدیهیات را برایش مشتبه سازند! چنین کسی ابتدا باید مانع نفوذ وسوسه به درون ظرف ذهن و قلبش شود در غیر این صورت هر چه بیشتر علم و آگاهی به دست آورد، وسوسه‌‌ها مانند آفت همان علم و آگاهی را مشتبه نموده و او را از حقیقت دور می‌کنند مگر اینکه با ابزار ذکر، وسوسه‌ها را از ذهن و قلبش طرد کند:
    ذِکْرُ اللَّهِ مَطْرَدَةُ الشَّیْطَان‏
    ذکر خداوند ابزار طرد (و راندن) شیطان (و وسوسه‌های او) است.
    📘 غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۳۶۹

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام،ببخشید این فیلم  مزرعه پرورش جنین واقعیت دارد،که دراینده قراره اتفاق بیافتد

    من کمی بهتر شده بودم که با دیدن اتفاقی این فیلم دوباره حالم بدشد،کلاهرچیزی یا حرفی دوباره حالم بدمیشه ،کلابی اراده ام ،توزندگی سردرگم شدم نمی‌دونم چطور زندگی کنم 

    تلاش میکنم به خداامیدوارباشم مشکلم حل بشه اما نمیتونم دلم خالیه،چه کارکنم ،اول به یاد خدا باشم بعدامیدخودش تودلم میاد،میشه همه چیوواضحترتوضیح بدهید ممنون ازشما

    پاسخ:
    سلام

    در مورد فیلم مزرعه پرورش جنین، به تصریح سازندۀ آن این فیلم از اساس غیرواقعی است و تکنولوژی‌ای که در آن ویدیو می‌بینید هنوز وجود ندارد و در حد فرضیه است. (۱)
    تودۀ مردم خصوصاً کسانی که دچار وسواس فکری هستند نباید اجازه دهند حالشان حتی با برخی امور واقعی خراب شود چه رسد به فرضیات و امور غیر واقعی مانند فیلم مذکور.
    یکی از امورات واقعی (و نه غیر واقعی مانند فیلم مذکور) که باید برای آن فکری کرد وجود اینترنت است که زندگی بشریت را فتح کرده، به طوری که در صورت استفاده بیش از حد، وجود فرد را به قدری در مدت کوتاه از زباله‌های ذهنی پر می‌کند که این افراد با کمترین فشار و حتی با توهمات غیرواقعی، فورا دچار بدحالی، سردرگمی، سستی اراده و عارضۀ خالی شدن دل می‌شوند که همۀ این نتایج از نداشتن یک برنامه بسیار ساده در استفاده از فضای مجازی است.
    درحالی که داشتن برنامه برای استفاده از فضای بی در و پیکر مجازی اگر برای تودۀ مردم ضروری است برای افراد محترمی که مثل شما مشغول نفی خواطر و دفع وسوسه‌ها با یاد خدا هستتد (خصوصاً اگر سابقۀ وسواس ذهنی هم داشته باشند) بسیار ضروری‌تر است.
     بدین منظور می‌توانید از تجربۀ نگارنده در این خصوص «اینجا» استفاده کنید تا مطمئن شوید نتایج و لذت داشتن یک برنامه ساده در استفاده از رایانه و فضای مجازی، حقیقتاً قابل توصیف نیست؛ ازجمله آثار مجرب این مدیریت می‌توان به این موارد اشاره کرد:
    ۱- تجربۀ زندگی طبیعی با لذت‌های واقعی و نشاط بخش.
    ۲- خواب‌های عمیق و طولانی که خطورات و خستگی را از اعماق ذهن و جان شما خارج می‌کند و شما را آماده می‌کند برای اینکه با آرامش و بدون فشار به تمرین یاد خدا ادامه دهید و از وسوسه‌ها، استرس‌ها، خالی بودن دل و هر نوع ناراحتی‌(به همان میزان که مشغول یاد خدا هستید) در امان بمانید.
    ۳- آزاد شدن محسوس ظرفیت مغز از وسوسه‌ها و ضایعات ذهنی و فراهم شدن امکان تفکر آزاد (خصوصاً برای مخاطبانی که دچار وسواس هستند و می‌پرسیدند چه کنند تا موفق شوند کتاب نگارنده را با حواس جمع مطالعه نموده و به یقین مستدل برسند).
    ۴- خوش‌اخلاق شدن با خود و دیگران (خصوصاً اگر بدون فشار بیش‌ازاندازه موفق به مدیریت فضای مجازی شده باشید و توانسته باشید کارهایی مثل مطالعه کتب مفید و جذاب را جایگزین رایانه کرده باشید) به طوری که هر چه زمان بگذرد خوش‌اخلاق‌تر خواهید شد.
    ۵- ایجاد فرصت برای دفع انواع وسوسه‌ها و خطورات غم‌انگیز یا استرس‌زا (خصوصاً برای خداباوران که امکان یاد قلبی آفریدگار برایشان بیشتر فراهم است.)

    ____________
    (۱) هاشم الغیلی، تهیه کننده، فیلمساز و زیست شناس مولکولی مقیم برلین و سازنده این ویدیو، در این رابطه صحبت کرده  و گفته:«تکنولوژی‌ای که در ویدیو می‌بینید هنوز وجود ندارد؛ این یک ایده است و نه یک کمپانی واقعی. می‌دانم که این ویدیو از جایگاهی که باید می‌داشت، خارج شده و بعضی افراد آن را به نحوی به اشتراک می‌گذارند که انگار واقعی است.» (منبع)

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام .من به اون وسوسه هافکرنمیکنم ولی چراایمانم برنمی‌گرده چندوقته تلاش میکنم دیگه به کلی ناامید شدم از زندگی کردن 

    پاسخ:
    سلام

    مقدمه:
    اینکه شما مخاطب محترم اذعان کردید به آن وسوسه‌ها فکر نمی‌کنید معنای روشن آن این است که پس موفق شده‌اید به وسیلۀ ذکر، (طبق روش همین صفحه) آن وسوسه‌ها را طرد کنید که بدون تردید موفقیت فوق‌العاده بزرگی است (و برای تداوم و رسیدن به نتایج بالاتر و مطلوب، نیازمند شکر است و الا مانند بسیاری از توفیقات دیگر از دست خواهد رفت و تبدیل به خاطره خواهد شد) خصوصاً اینکه همه می‌دانیم مع‌الأسف جمع قابل توجهی از مردم دنیا، از انجام همین روش ساده (جهت طرد وسوسه) که شما توفیق آن را دارید به کلی غافل‌اند و در عوض برای نجات خود از وسوسه‌ها سراغ روانکاو و حتی روانپزشک و قرص‌های پرعوارض و دردسرساز می‌روند که معمولاً حاصلی جز اظهار پشیمانی برای ایشان در پی ندارد (نگارنده در جریان موارد متعدد که از مراجعه به روانکاو و ... و مصرف قرص اظهار پشیمانی زیادی کرده‌اند هستم)!
     راه حل:
    ابتدا به عقلتان مراجعه کنید تا شما را مطمئن کند اینکه نوشته‌اید: «به کلی ناامید شدم از زندگی کردن» خود همین جمله بدون تردید وسوسه است و کافی است چنین افکاری را نیز به فهرست وسوسه‌های دیگرتان اضافه کنید و با همان روش مذکور، آن‌ها را نیز بدون تعارف طرد نمایید و فراموش نکنید ذکر، فقط آن وسوسه‌های مد نظر شما را طرد نمی‌کند بلکه می‌تواند هر نوع وسوسه از جمله وسوسۀ ناامیدی را نیز به طور کامل طرد نماید و اگر موفق شوید با گمان نیکو همین مقدار توفیق را شکر بکنید و عجله نکنید ایمانی توأم با معرفت و بسیار بهتر از گذشته را نیز تجربه خواهید کرد.
     افکار ناامیدکننده سراغ هر انسانی از جمله شما مخاطب محترم می‌آید، اما اگر هر کسی آن‌ها را وسوسه نداند روشن است دیگر برای طرد آن اقدام نخواهد کرد و آن وسوسه با خیال راحت می‌تواند مانند خوره به ذهن و قلب او افتاده و کار خودش را بدون هیچ مانعی پیگیری کند.
    ضمن اینکه فراموش نکنیم تا به امروز هیچ کدام از حالات منفی که سراغمان آمده حتی یک موردش نیز پایدار باقی نمانده و همیشه بعد از مدتی (معمولاً تا چند ساعت) آن حال بد از بین رفته، بنابراین این بار هم قطعاً دوام نخواهد داشت و از بین خواهد رفت که اگر ما از ذکر نیز استفاده کنیم بدون تردید زودتر از آن حال نامطلوب رها خواهیم شد.
    البته روش‌های دیگری نیز برای عبور موفق از هر حال نامطلوب (مثل احساس ناامیدی، سستی اراده و ...) وجود دارد که به‌طور خلاصه اشاره می‌شود:

    اول: آن کاری که احساس می‌کنیم انجامش برایمان سخت شده را رها کنیم تا حال و انگیزۀ انجامش را پیدا کنیم چون به تجربه برای هرکسی ثابت است چنین بی‌حالی‌هایی موقتی است و دوام ندارد (معمولاً بعد از چند دقیقه یا نهایتاً چند ساعت از بین می‌رود) بنابراین می‌توان در این لحظات، کارهای شدنی مثل خواب و غیره را انجام داد تا این اوقات راحت‌تر بگذرند و سستی اراده و بی‌حالی برطرف شود.
    دوم: هم‌چنین می‌توانیم چند لحظه فکر کنیم ببینیم آیا دلیل قانع‌کننده‌ای پیدا می‌کنیم که به ما حال و انگیزه بدهد آن کار را انجام دهیم؟ و به‌محض اینکه آن دلیل قانع‌کننده را پیدا کردیم و دیدیم حال و انگیزۀ انجام آن در ما پیدا شده، اقدام کنیم.
    سوم: اما اگر احساس کردیم چاره‌ای از انجام آن کار در آن لحظه نداریم، خیلی کوتاه با زبان خودمانی دعا کنیم و از خداوند بخواهیم به ما حال و انگیزۀ انجام آن کار را بدهد، سپس تا وقتی دعایمان مستجاب نشده و حال و انگیزه در ما پیدا نشده حواسمان باشد که خداوند صلاح ما را بهتر از خودمان می‌داند بنابراین کم‌صبری نکنیم.
    سپس به‌محض اینکه  دیدیم خداوند دعایمان را اجابت نموده و حال و انگیزه در ما پیدا شده، باز با زبان خودمانی (درست همان‌طور که از مردم تشکر می‌کنیم) از خداوند تشکر کنیم که این تشکر باعث می‌شود اگر دفعه بعد دوباره بی‌حال شدیم خداوند بیشتر توفیق دهد. (۱)

    آنچه در بالا گذشت در مورد هر کاری که احساس کردیم نسبت به انجامش ارادۀ ما سست شده و حالش را نداریم قابل اجراست خصوصاً برای تمرینی که شما مشغول آن هستید که اگر به همان شیوۀ فوق و شیوه‌ای که در پرسش و پاسخ قبلی «اینجا» توضیح داده شد آن را ادامه دهید (یعنی فقط زمانی که احساس کردید حال دارید انجامش دهید و الا رهایش کنید) نه‌تنها وسواس را درمان می‌کند بلکه نتایج فوق‌العاده دیگری هم دارد. (۲)

    پس با توضیحات فوق معلوم شد اگر روزی این تمرین مثل آب خوردن برایتان آسان شد بازهم یادتان نرود هر انسانی به دلایل مختلف گاهی حال اینکه برود یک لیوان آب بخورد را هم در خودش احساس نمی‌کند و همین کار آسان برایش از کوه کندن هم سخت‌تر به نظر می‌رسد که در این صورت می‌تواند یکی از سه کار فوق را انجام دهد و الا اگر به خود فشار زیادی را تحمیل کند خطر احساس ناامیدی وجود دارد.

    ________________
    پاورقی
    (۱) لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ

    اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود!



    esbatekhodavand کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه در پیام‌رسان ایتا؛ نشر آزاد است حتی بدون ذکر منبع

    اول: در این مواقع (حداقل چند دقیقه و حداکثر چند ساعت) به کارهایی مثل خواب، شنیدن داستان‌های مفید و موارد مشابه که منجر به گذر راحت‌تر زمان برایمان می‌شود بپردازیم، تا شدت و سختی آن حال نامطلوب کُند یا تمام شود و راحت‌تر از آن عبور کنیم.
    دوم: یا به محض احساس حال نامطلوب، خیلی کوتاه و با زبان خودمانی می‌توانیم دعا کنیم و از خداوند بخواهیم لطف کرده حال بدمان را به بهترین حال تبدیل کند (و اگر حال توسل داریم به جای دعا، توسل کنیم به این صورت که یکی از معصومین (ع) که با ایشان مانوس‌تریم را با زبان بسیار دوستانه و خودمانی خطاب قرار دهیم و از وی بخواهیم او برایمان دعا کند که زودتر حالمان خوب شود) سپس تا وقتی دعا مستجاب نشده و حال و انگیزه در ما پیدا نشده حواسمان باشد که خداوند صلاح ما را بهتر از خودمان می‌داند بنابراین کم‌صبری نکنیم که در هر صورت تجربه ثابت کرده آن حال نامطلوب مانند هر حال نامطلوب دیگر پایدار نخواهد بود.
    سپس به‌محض اینکه دیدیم خداوند دعایمان را اجابت نموده و حالمان خوب شده، باز با زبان خودمانی (درست همان‌طور که از مردم تشکر می‌کنیم) از خداوند تشکر کنیم که این تشکر باعث می‌شود اگر دفعه بعد با هر حال نامطلوبی مواجه شدیم نه تنها کم نیاوریم و اظهار شکستگی نکنیم، بلکه خداوند بیشتر از قبل ما را موفق کند تا با پیروی از عقل به جای وسوسه از هر حال بدی به سلامت عبور کنیم. (۱)
    در پایان، مهم این است که فراموش نکنیم مشغول شدن به ذکر خصوصاً ذکر قلبی یکی از نتایج‌اش ایجاد آرامش قلب است که هر حال نامطلوبی که تصور شود یا نشود را بدون تردید از بین می‌برد.

    ________________
    پاورقی
    (۱) لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ
    اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود!

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام و خسته نباشد

    مشکلمو توضیح میدم لطفاً کمک کنید حلش کنم.

    به رایانه اعتیاد دارم که بهش میگن Computer addiction نوعی استفاده بیش از حد و غیرقابل کنترل از رایانس.

    البته بهتر شدم قبلا برای اینکه خوابم ببره رایانه رو روشن میذاشتم الانم وقتی بخوام برم بیرون بدون گوشی محاله تا سرکوچه دووم بیارم.

    همیشه حتی وقتی میرم دستشویی یا ظرف میخوام بشورم باید یک چیزی گوش کنم و الا فکر و خیال منو با خودش میبره و اون چیز حتماً باید جذاب باشه و بتونه سرمو گرم کنه مثل مناظره یا فیلم سینمایی خوب که تو فضای مجازی خیلی کم میشه پیداشون کرد به خاطر همین خیلی وقتها بلاتکلیف و کلافم.

    خواهش میکنم راهنمایی کنید.

    ممنونم

    پاسخ:
    سلام

     شما هم خسته نباشید!
    بعید می‌دانم کسی پیدا شود که کم و بیش مشکل شما مخاطب محترم را نداشته باشد و برای دفع خطورات ذهنی، نیاز به شنیدن، مطالعه و غیره پیدا نکند!
    بنابراین شما را در جریان تجربۀ خود که برخی مخاطبان نیز با موفقیت انجام دادند قرار می‌دهم:
    سعی کنید خطورات ذهنی خود را به جای شنیدن و ... با تمرینی ساده (ابتدای همین صفحه) که ضعیف‌ترین اراده‌ها نیز قادر به انجامش هستند دفع کنید تا در همان روزهای اول به تجربه ببینید که می‌توانید بدون نیاز به شنیدن چیزی ... کارهای روزمرۀ خود (استحمام، دستشویی، شستن ظروف و ..) را به راحتی انجام دهید!
     اگر این تمرین را آنقدر تکرار کنید تا عادتتان شود، آن زمان اعتیاد شما به رایانه نیز از اساس درمان خواهد شد و در هیچ حالی (چه داخل، چه خارج از خانه) نیاز به مشغول کردن خود به امور ضمنی (شنیدن صوت، دیدن فیلم، حرف زدن با خود یا دیگران) پیدا نخواهید کرد و از هر نوع خیال، وسوسه، پرحرفی و مشکلات رایج دیگر نیز (به میزان تمرکز بر این تمرین) در امان خواهید ماند.
     این تمرین بسیار ساده به دو روش قابل اجراست.
    روش اول: قابل اجرا برای همۀ اقشار ازجمله غیرمذهبی‌ها.
    روش دوم: قابل اجرا برای خداباوران که درواقع با انجام تمرین مذکور می‌توانند خشت اول ذکر (زبانی و قلبی) را به روش کاملاً ساده، علمی و صحیح در دل همین اجتماع شلوغ بنا کنند و هر روز خشت به خشت، بر دامنۀ آن (بدون هیچ فشار غیرمنطقی) تا دائم‌الذکر شدن بیفزایند.

    نکته:اگر برای انجام کارهای روزمره (پیاده‌روی، استحمام، شستن ظروف و ...) نیاز به انجام امور ضمنی (شنیدن صوت، حرف زدن و ...) را در خود احساس می‌کنید سعی کنید چیزی را بشنوید که علاوه بر جذابیت، مفید نیز باشد؛ به‌عنوان نمونه مجموعه صوتی جذاب (حدود ۸۰ ساعت) با عنوان از سرزمین نور را بارها بشنوید تا هر بار ضمن در امان ماندن از خواطر،  چیز جدیدی بیاموزید!
    این اثر بی‌نظیر یا کم‌نظیر توسط بهترین صداپیشگان سینما و تلویزیون (ازجمله آقایان منوچهر اسماعیلی و جلال مقامی) اجرا شده است و می‌تواند ضمن پر کردن مفید اوقات فراغت، شما را با جزئیات مهم زندگی پیامبر اسلام (ص) و امام علی (ع) آشنا نموده و بر اطلاعات سرنوشت‌سازتان بیفزاید و همان‌طور که برخی مخاطبان گزارش دادند (کلیک) با شنیدن این مجموعۀ زیبا، دل‌ آدمی شاد و خرم می‌شود.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام وقت شما بخیر

    من یه نوجوانم و وسواس دارم عملی و اعتقادی و حتا به چیز هایی که جلو چشمم هستن هم شک دارم

    میخواستم این تمرین رو انجام بدم دوست ندارم عبارتی امثال بهش فکر نکن یا هر چیزی رو تکرار کنم

    و اینطور که شما در تمرین بالا گفتید ذکر بهتره تا عبارت خودمم یع چند روزی این تمرین رو ادامه دادم با تکرار یه عبارت... به هدفم می‌رسیدم و جواب هم میداد خیلی کم  که البته می‌دونم با تکرار و تمرین بهتر میشه اما سخت بود و آرامش نداشتم و سخت می‌گذشت یه وقت هایی هم سرم درد میکرد ازش خسته میشدم وقتی می‌دیدم جواب کم و خیلی دیر میشه ولش میکردم

    اما اینو می‌دونم گفتن ذکر با آرامش همراه و شاید اینجوری خستم نکنه

    اما مشکل اصلی اینه که من به همه چی وسواس دارم هم عملی و چیز هوایی که جلوی چشممن و هم اعتقادی

    و اینکه به خدا و امامان ....کلا شک دارم همش دودلم چون وسواس اعتقادی دارم و کلا قاطی کردم خداییی هس یا نه برا تمرین ذکر بگم یا عبارت ...

    میترسم ذکر بگم چون وسواس اعتقادی هم دارم عمل نکنه و وسواسم ازینی که هس بد تر بشه و کلا هنگ کنم عبارت هم به بار گفتم خستم کرد دیگه نمی‌خوام تکرارکنم

    و سوالم این بود منی که وسواس اعتقادی دارم و به خدا هم شک دارم میتونم به جای عبارت امثال بهش فکر نکن از ذکر یاد خدا استفاده کنم آیا جواب میده و وسواسم خوب میشه  ؟دوس دارم از ذکر استفاده کنم اما میترسم جواب نده و وسواسم بد تر بشه

    و اینکه با این روش که شما گفتید میشه وسواس و فکر های الکی رو درمان کرد؟مثلا همین فکر هایی که   هر چی که میبینی الکیه و ازاین فکرا

    پاسخ:
    سلام

    وقت شما هم به خیر
    این تمرین از تمرین‌های مجرب است (مجرب یعنی متکی به تجربۀ موفق افراد فراوانی است بنابراین ازنظر علمی درنتیجه بخش بودن آن تردید معنا ندارد ضمن اینکه علاوۀ بر تجربۀ بشری، آیات و روایات فراوان -در آثار ذکر- نیز مؤید آن است).
    خوشبختانه نتایج این تمرین (اگر ذکر خدا باشد نه گفتن جملاتی نظیر بهش فکر نکن) منحصر به درمان وسواس عملی و فکری نیست بلکه مشکلات فراوان دیگری را نیز در صورت ادامه، از اساس حل می‌کند که یکی از این مشکلات همان‌طور که اشاره شد درمان شدیدترین نوع وسواس‌های فکری و عملی است که در مجرب بودن درمان وسواس با این تمرین نیز تردیدی وجود ندارد (معنای مجرب را توضیح دادم) بنابراین ترس شما مخاطب محترم بدون تردید خودش نوعی وسوسه است که کافی است با انجام همین تمرین به آن اعتنا نکنید.
    البته مهم این است که این تمرین را حتماً بدون هیچ فشار اضافه انجام دهید (خصوصاً در آغاز) و برای اینکه بهتر متوجه منظورم شوید این پرسش و پاسخ را «اینجا»با دقت مطالعه و طبق آن عمل کنید.
     فراموش نکنید مهم‌ترین و سخت‌ترین بخش این تمرین، شروع و آغاز آن است که شما موفق به آغاز آن شدید درحالی‌که بسیاری از مخاطبان به دلایل مختلف (ازجمله ابتلا به وسواس‌های گوناگون) به همین مرحله (یعنی آغاز تمرین) نرسیده‌اند و در عوض خود را ناچار می‌بینند برای عبور از مشکلات کوچک و درمان وسواس‌های حتی خفیف و معمولی، به روانشناس، روانکار و روانپزشک مراجعه و قرص‌های عوارض دار و پرهزینه مصرف کنند و در نهایت از نتیجه نیز راضی نباشند.
     بنابراین کافی است شما مخاطب محترم هر نوع ناامیدی، نگرانی و بددلی را با انجام همین تمرین به ظاهر ساده از خود دور کنید و بدون هیچ فشار اضافه، آن را تکرار کنید و مطمئن باشید در این صورت شما نیز مانند برخی مخاطبان، هر چه نتایج این تمرین را بیشتر تجربه کنید و بچشید آن‌وقت تردیدهایتان از بین رفته بلکه تبدیل به اطمینان خواهد شد.

    فیلم مرتبط:

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام بزرگوار 

    از شما قدردانم و سپاسگزار بابت زحماتی که کشیدید،

    بنده اکنون دانشجو هستم، از سه سال قبل بر اثر همنشینی با فردی که تا پیش از آن صمیمی ترین دوستم بود امّا به بعد از مدتی دوری به یک آتئیست بدل شده بود،دچار بحران اعتقادی شدم،

    طبعا این اتفاق برای من که روزگاری میخواستم طلبه بشم و ارتباط عاشقانه ای با پروردگار متعال داشتم تحمل ناپذیر و چونان عذاب جهنم بود،

    اکنون در حال مطالعه کتابتان هستم،امّا نیاز به مشاوره حضوری و شرح درد خود با فردی خبره دارم،ممنون میشم بهم پیام بدید و کمکم کنید‌ 

     از شما خواهشمندم کمکم کنید،

    لطفا اگر برقراری جلسه حضوری ممکنه به بنده اطلاع بدید.

    وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا

    سه سال از مهم ترین سال های عمرم بعد از مجالست با آن فرد به باد رفت،کمکم کنید.

    پاسخ:

    سلام

    از شما سپاسگزارم
    در خصوص درخواست مشاوره در پایان نکته‌ای را عرض خواهم کرد.
    خوشبختانه نگرانی شما هم‌وطن محترم را به خوبی درک می‌کنم چون مانند جنابعالی (همانطور که در کتاب نیز اشاره کردم) صمیمی‌ترین دوست تمام دوران تحصیل نگارنده، تبدیل به فردی ضد دین شد و بالاتر از آن بسیاری از نزدیکان بنده متأسفانه دچار انحرافات معتنابه هستند که با اعتماد به خدا، از عقل و تجربۀ خویش پیروی کردم و این تهدید، امروز تبدیل به فرصتی شیرین شده است.
    بنابراین با توجه به همین مقدار توضیحات و ادبیات متین شما، با اطمینان عرض می‌کنم نگرانی جنابعالی نیز قطعاً جدی نیست و فقط کافی است با تمرینی مجرب و بسیار ساده که «اینجا» توضیح داده‌ام به احیاناً وسوسه‌ها و خاطراتی که در این موضوع (و هر موضوع دیگر) سراغتان می‌آید و موجب رنجش شما می‌شود، مدتی محدود، بی‌اعتنایی کنید و اجازه دهید با انجام تمرین مذکور، مقداری زمان بگذرد چون این تمرین کمک بسیار خوبی می‌کند تا نگرانی که توضیح دادید، در ذهن شما بال و پر پیدا نکند و افسارگسیخته نگردد و تلقینات بیش‌ازحد منفی به شما وارد نشود و بدین وسیله می‌توانید مقداری زمان بخرید و به‌سلامت از این آزمایش (که برای خیلی‌های دیگر نیز پیش آمده) عبور نمایید.
    اگر همت خود را بلندتر کنید و تمرین مذکور را بعد از عبور از این مسئله نیز ادامه دهید می‌توانید از سایر تجربه‌ها و حتی اشتباهات و خطاهای بزرگ و کوچک تمام زندگی خویش نیز، واکسنی بسازید که تا پایان عمر شما را بیمه نموده و در امنیت کامل قرار دهد.
    می‌توانید با خواندن پرسش و پاسخ‌هایی که در همان صفحه آمده از تجربۀ دیگران نیز استفاده کنید.

    پ.ن: اینکه نوشته‌اید: «نیاز به مشاورۀ حضوری و شرح درد خود دارید» طبعاً صِرف بیان درد (به شکل صحیح) به فردی مطمئن، موجب تخلیۀ روانی فرد می‌شود اما به‌هرحال آنچه مشکل اصلی شما مخاطب محترم را حل می‌کند و موجب راحتی پایدار شما می‌شود بدون هیچ تردیدی انجام تمرین مذکور است ولی اگر همچنان فکر می‌کنید نیاز به شرح درد خویش دارید، می‌توانید به همین صفحه ارسال کنید و من برای اینکه این گفتگو حالت ناشناس خود را حفظ کند، همانطور که ملاحظه می‌کنید اسم و شمارۀ تلفن شما را حذف نمودم.
    ضمن اینکه انجام تمرین مذکور می‌تواند به شما در اینکه کتاب را با آرامش بیشتری مطالعه نمایید کمک به سزایی کند و به خواست خدا نتیجه را برایتان ملموس‌تر نماید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام مجدد

    اگر بخوام دقیق تر در مورد تجربه ام صحبت کنم باید عرض کنم که من خودم علاقه مند به فلسفه اسلامی و آشنا با تمامی براهین اثبات خداوند در فلسفه اسلامی بودم 

    امّا متأسفانه پس از گفت و گو با آن فرد آلوده به شبهات کأنه مطافی از شیاطین دوره ام کرده باشند احساس کردم تمامی داشته ها و اندوخته های اندیشه ای و معنوی خودم را به یکباره از دست داده ام،

    همه ما تصوری از وجود ذی جود الله داریم،امّا از آن روز به بعد به تبع فروپاشی اندوخته هایم،چون دیگر آن تصویر گذشته از پروردگارم را ندارم و حضور مطلق او را که تا پیش آن حادثه تنها انیسم بود به شفافیت آن دوران احساس نمی کنم هربار که تلاش کرده ام به در بسته خورده ام،بارها از اهل بیت و ذات یگانه اش برگشتم به حال سابق را خواسته ام اما نمیدانم قلبم چه شده شاید خدای ناکرده قلبم غلف شده یا خدای من به دلم مهر نهاده،

    از راهنمایی شما سپاسگزارم،

    لطفا در جواب این پیام بنده هم نظر خودتان را بفرمایید و بیشتر کمکم کنید.

    پاسخ:
    سلام

    ✔️ اینکه شما مخاطب محترم نوشته‌اید: «کأنه مطافی از شیاطین دوره ام کرده باشند» تشخیصی است صحیح و مبتنی بر عقل و نقل (وحی) و  مسلماً آنچه برای شما پیش آمده نتیجۀ حملات پی‌درپی وسوسه در مدتی نسبتاً طولانی است که در برخی موارد این حملات با استدلال و براهین عقلی به طور کامل خنثی می‌شوند اما در مواردی راه نجات از  آن، تکرار استدلال و براهین نیست (که چه‌بسا کار را دشوارتر و پیچیده‌تر نیز می‌کند) بلکه تنها راه نجات و رهایی از تشویش و ناخالصی‌ها، (برای این افراد) به حکم عقل و نقل و تجربه، طرد وسوسه‌های پی در پی است که با انجام تمرین ساده‌ای که در همین صفحه آمده (ذکر خدا) می‌توان به این هدف رسید و در پرسش و پاسخ قبلی نیز به آن اشاره شد.

    ✔️ تجربۀ مشاوره و ارتباط با افرادی که مورد حملات پی در پی وسوسه قرار می‌گیرند به نگارنده آموخته که این افراد در مجموع دو دسته هستند:
    دسته اول: کسانی هستند که حادثۀ بسیار تلخی (مثلاً تصادف شدید ماشین) -چه در کودکی چه در بزرگ‌سالی- را تجربه کرده‌اند که:
    ۱- یا خودشان به‌طور کامل در پیش آمدن آن حادثه مقصر بوده‌اند که در این صورت اولاً لازم است به این تقصیر، به جای توجیه و انداختن مسئولیت آن به گردن دیگران، صادقانه نزد وجدان خود و مهم‌تر از آن نزد آفریدگار خویش، اقرار نموده و طلب بخشش کنند و علاوۀ بر آن اگر آن تقصیر، منجر به تعدی و ظلم به دیگران نیز شده، باید این تعدی و ظلم را نیز اصلاح نمایند تا از اثر وضعی و عذاب وجدان به‌طور کامل رها شوند مثلاً اگر تعدی مالی است مستقیم  و اگر امکان ندارد با رد مظالم آن را جبران نمایند یا اگر تعدی به شخصیت و آبروی افراد است اگر امکان دارد مستقیماً (چه شفاهی چه کتبی) حلالیت کسب کنند و  اگر کسب حلالیت مفسده دارد و عاقلانه نیست، برای موفقیت فردی که به وی تعددی و ظلم کرده‌اند، دعای خیر نمایند و یک بار نیت کنند خداوند پاداش اعمال خوبی که از این به بعد انجام می‌دهند (مثل ذکر و زیارت و حضور در مجالس عزاداری اهل بیت ع) را تا زمانی که کاملاً جبران ظلم شود در پروندۀ اعمال فرد مورد نظر نیز منظور دارد (در این صورت بدون اینکه از پاداش عمل کم شود، می‌توان نیت کرد خداوند هر تعداد افرادی که به ایشان ظلم شده را در پاداش عمل شریک نماید) و سپس با خیال ۱۰۰٪ راحت، مشغول انجام تمرین مذکور جهت طرد وسوسه‌ها و نفی خواطر شوند و با تکرار این تمرین به طور مطلق نباید حتی یک لحظه به آن خاطرۀ تلخ (که دست‌آویز اصلی برای حملۀ شیطان قرار گرفته) ذهن خود را درگیر کنند و باید مطمئن باشند خداوند ایشان را از اثر وضعی حق‌الناس حفظ نموده و بعد از مدتی محدود شیطان چون به شدت متکبر است وقتی می‌بیند به وی بی‌اعتنایی می‌شود از تکرار وسوسه خسته و ناامید شده و سراغ سوژۀ دیگری جهت آغاز وسوسه‌ای جدید می‌رود و خوشبختانه باز با تکرار همان تمرین قطعاً ناکام خواهد ماند و در نهایت به خواست خدا در صورت عادت شدن تمرین مذکور، به طور کامل ناامید خواهد شد.
    ۲- یا اینکه این افراد نسبت به آن حادثۀ تلخ (مثلاً تصادف) ۱۰۰٪ بی تقصیر هستند (مثلاً در حادثۀ تصادف، راننده کوتاهی کرده‌ یا اگر تعدی مالی یا شخصیتی بوده دیگران مدیون وی شده‌اند و خودش هیچ تقصیری نداشته) که در این موارد اگر واقعاً عقل و انصاف و شرح صدر به وی اجازه می‌دهد که قلباً مقصرین و ظالمین به خود را ۱۰۰٪ حلال کند حتماً و بدون یک لحظه تردید این کار را انجام دهد (همانطور که دوست دارد خداوند نیز از بدی‌های او به طور کامل درگذرد) که در صورت گذشت کامل، دست‌آویز شیطان برای تکرار حملات وسوسه به او نیز به‌طور کامل گرفته می‌شود؛اما اگر واقعاً به حکم عقل، چاره‌ای جز احقاق حق وجود ندارد فقط به میزان جبران ظلم اقدام نماید و بیش از حد ذهن خود را درگیر نکند و یا اگر در مواردی مطمئن نیست آن فرد ظالم مستحق بخشش کامل و حتی ناقص اوست در این موارد به خداوند بگوید: من با علم محدود خودم، ۱۰۰٪ از این ظلم گذشتم و به تو واگذار نمودم که داوری کنی و با این کا ر خیال خودم را راحت نمودم و اینک تو با علم کامل خود، اگر آن فرد را لایق می‌دانی، عفو و بخشش خویش را شامل حالش کن و الا هر طور صلاح می‌دانی با وی رفتار نما و مانع ادامۀ ظلم او به دیگران نیز بشو و بعد از این اقدام، باز همان‌طور که گذشت این افراد با خیال کاملاً راحت مشغول انجام تمرین مذکور (ذکر خدا) جهت طرد وسوسه‌ها و نفی خواطر شوند و دیگر حتی یک لحظه نیز نباید به آن خاطره (که دست‌آویز حملۀ شیطان قرار گرفته) فکر کنند و ذهن و آرامش خود را بازیچۀ وسوسه کنند و مطمئن باشند به طور کامل از آن وسوسه (ولو قدیمی و کهنه) در صورت تداوم ذکر برای همیشه رها خواهند شد.

    ۳- یا اینکه در وقوع آن حادثه، خود این افراد کم و بیش مقصرند و به عبارتی در ظلمی که به ایشان شده خودشان زمینه را ولو از روی جهالت فراهم نموده‌اند مثل کسی که پول کلانی را با بی‌احتیاطی در معرض دید عموم قرار می‌دهد و باعث می‌شود فردی که حریص به مال است وسوسه شده و اقدام به دزدی آن مال کند در حالی اگر آن بی‌احتیاطی توسط مال باخته انجام نشده بود این فرد نیز چه بسا وسوسه نمی‌شد و دزدی نمی‌کرد که در این موارد باید ترکیبی از دو روش فوق را به همان شکل که گذشت انجام دهیم یعنی بابت آن بخش که ما به دیگران ظلم نموده‌ایم (ولو زمینۀ ظلم را خودمان فراهم کرده باشیم) به روش اول و بابت آن بخش که دیگران به ما ظلم نموده‌اند به روش دوم عمل نماییم و سپس باز با خیال راحت با انجام تمرین مذکور باید ۱۰۰٪ به آن خاطره (که دست‌آویز حملۀ شیطان قرار گرفته) اجازه ورود به ذهن‌مان را ندهیم.

    دسته دوم: کسانی هستند که تصمیم می‌گیرند با پیروی مداوم از عقل، همواره رضای خدا را در تمام مراحل زندگی، محور قرار دهند و  سبک زندگی خود را از زندگی خسته‌کننده، تکراری و نابخردانۀ عوام (بخوانید اکثریت مردم) جدا کنند!
    طبیعی است همین نیت و تصمیم (که رضای خدا را محور قرار دهند) موجب دستپاچگی شیطان نسبت به این افراد خردمند می‌شود چون شیطان به تجربه آموخته، هرکسی (حتی گنه‌کارترین موجود تاریخ)، اگر صادقانه بخواهد از عقل خویش پیروی کند و به خدا برگردد و در آن استقامت کند به تصریح قرآن، خداوند وی را در همین دنیا با اسباب طبیعی و غیرطبیعی یاری کرده (۱) و به‌طور کامل از وسوسه‌های شیاطین و در نتیجه هر نوع استرس و افسردگی که عموم مردم به آن دچارند نجات خواهد داد (۲) و زندگی دنیا و آخرتش را مملو از آرامش و نشاط خواهد نمود.
    شیطان در مورد این افراد نیز مانند دستۀ اول از طریق یادآوری خاطرات کودکی تا بزرگ‌سالی حملات گسترده و پی‌درپی وسوسه را آغاز می‌کند که کافی است این افراد نیز با تکیه به تمرین مذکور دقیقاً همان مراحلی که برای دستۀ اول عرض شد را طی کنند تا درنهایت به‌طور پایدار و ۱۰۰٪ از شر حملات وسوسه راحت شوند.

    اما فرق بسیار مهم این دو دسته این است که افراد دستۀ اول به‌محض اینکه از شر حملات وسوسه با انجام تمرین مذکور (ذکر خدا) راحت می‌شوند دیگر انگیزه‌ای برای ادامۀ ذکر خدا در همه حال ندارند و همین سبب می‌شود به‌محض قطع حملات وسوسه، ذکر را ترک کرده و دوباره به سبک زندگی اکثر عوام (از باسواد تا بی‌سواد) برگشته و خدای‌ ناکرده این بار با وسوسه‌های مکارانه و نامحسوس شیاطین جنی و انسی، دچار چنان غفلتی شوند که عاقبت‌به‌خیری خود را نیز از دست بدهند!
    درواقع این افراد وقتی با امثال نگارنده مشورت می‌کنند و می‌گویند می‌خواهند به حال خوش گذشته و باور و ایمانی که قبلاً داشتند برگردند، منظورشان این است که می‌خواهند به حال بی‌‌خیالی گذشته که خبری از حملات پی در پی وسوسه نبود برگردند و مثل سایر مردم در غفلت و بی‌خبری زندگی‌ عادی خویش را سپری کنند، به عبارت دیگر این افراد در واقع برگشت به ایمان و باور پاکی که در گذشته داشتند برایشان مهم نیست همچنانکه وقتی در آن زمان باور شفاف و پاک و اذهان بدون شبهه داشتند، قدر آن را ندانستند و به مرور با بی‌احتیاطی اجازه دادند، غبار شبهات و آلودگی‌ها بر ذهن شفاف ایشان فروبنشیند و روزبه‌روز از شفافیت ایشان کاسته شود و از شادی حقیقی دور شوند.
    اما دستۀ دوم چون تابع عقل هستند و به همین دلیل نیت خدایی پیدا کرده‌اند هرگز انجام تمرین مذکور (ذکر خدا) را مشروط به نجات از وسوسه‌ها و حملات شیاطین نکرده‌اند (اگر چه این امر نیز برای ایشان ضروری است) اما چون عقل سلیم ایشان، شایسته نمی‌داند به عنوان مخلوق، لحظه‌ای از خالق خویش (که هر چه دارند از اوست) غافل شوند بنابراین به‌محض اینکه با انجام تمرین مذکور (ذکر خدا) از شر حملۀ وسوسه‌های تمام عمرشان راحت می‌شوند و زندگی‌ خالی از هر استرس و افسردگی را تجربه می‌کنند، هیچ تغییری در انگیزه و نیت‌شان برای ادامۀ ذکر خدا ایجاد نمی‌شود و همچنان وظیفۀ خود می‌دانند (که به حکم عقل و نقل) در هر حال حتی اگر وسط بهشت نیز باشند و هیچ وسوسه و ناراحتی را تجربه نکنند لحظه‌ای به عنوان مخلوق، از یاد خالق خویش غفلت ننمایند.

    بیان این نکته نیز خالی از فایده نیست که بنای اصلی شیطان این است که وسوسه‌هایش نامحسوس و توام با دلایل فریبنده باشد به همین دلیل تا ناچار نشود هرگز به شکل حمله، وسوسه نمی‌کند مگر اینکه ببیند طرف مقابلش، انسانی به شدت نابخرد است و با حملات وسوسه به راحتی تسلیم او می‌شود و طوق بندگی وی (شیطان) را اختیاراً به گردنش می‌اندازد (مانند شیطان‌پرستان و برخی خداناباوران) و سپس این افراد را به کلی از رحمت خدا ناامید نموده و به راحتی تا مرز خودکشی وسوسه می‌کند یا از آن طرف ببیند فردی بسیار خردمند است و استعداد خاصی برای سلوک الی الله دارد و هر لحظه ممکن است فضل خداوند شامل حالش شود و به مخلَصین بپیوندند (که شیطان خود اقرار کرده هیچ راهی برای تسلط به ایشان ندارد (۳)) که در این صورت نیز شیطان از روال جاری خود (وسوسه نامحسوس و مکارانه) دست بر می‌دارد و گاهی دستپاچه شده و به احمقانه‌ترین شکل ممکن، حملات وسوسه را به ایشان در وقت و بی‌وقت آغاز می‌کند و چون این افراد همواره تابع عقل خویش هستند، همین حملات، تبدیل به بهترین وسیله جهت اثبات ضعیف بودن کید شیطان (۴) و رسوایی  مضاعف او و در نتیجه رشد و تعالی مضاعف افراد مذکور خواهد شد.
    یکی دیگر از دلایلی که شیطان تا می‌تواند از وسوسه به شکل حمله به اکثر مردم خودداری می‌کند این است که می‌بیند عوام مردم خودشان در مسیر مد نظر وی (شیطان) در حال حرکت هستند خصوصاً اینکه به تجربه دیده، برخی افراد دستۀ اول (که از عوام مردم هستند) بعد از حملات پی در پی وسوسه به ایشان، بیدار و خردمند شده و این تهدید را با پیروی از عقل تبدیل به فرصتی بی‌نظیر برای خود می‌کنند و به همین دلیل موفق می‌شوند با تمرین مداوم مذکور (ذکر خدا) نیت خود را پاک نموده و به دستۀ دوم بپیوندند و ایشان نیز جزو مخلَصین و پاکان روزگار شوند که نمونه‌های مصداقی این افراد در زمان خودمان فراوان هستند ازجمله شهید ادواردو آنیلی (که توسط آقای قدیری ابیانه شیعه شد و می‌خواست به قم آمده طلبه نیز بشود که  صهیونیست‌ها او را به شهادت رساندند وی تنها وارث جِیانّی آنیلی با ثروت افسانه‌ای و مالک باشگاه یونوتوس ایتالیا بود) و همچنین دوست این شهید، لوکا گائتانی لاواتلی (فرزند یکی از بزرگترین تولیدکنندگان شراب ایتالیا معروف به سلطان شراب).
    آنچه باعث شد این دو به سعادت برسند پرهیز از ناامیدی و حسن ظن عالی ایشان به آفریدگار مهربان بود که حتی برخی افراد به شدت مذهبی نیز لازم است در این دو حوزه جداً تمرین کنند.
    روشن است رسیدن به نتایج مذکور با سپردن امور به شانس و تصادف حاصل نمی‌شود و نیاز به عقلانیت، برنامه‌ریزی، پرهیز از عجله و خصوصاً محاسبۀ روزانۀ عملکرد خویش دارد که در «اینجا» روش آن را با زبان ساده توضیح داده‌ام.


    ____________________
    (۱)
    إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُونَ 
    به یقین کسانى که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‌‏شوند که: «نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است! 
    نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ لَکُمْ فیها ما تَشْتَهی‏ أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ما تَدَّعُونَ 
    ما یاران و مددکاران شما در زندگى دنیا و آخرت هستیم؛ و براى شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است و هر چه طلب کنید به شما داده مى‏‌شود! 
    نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحیمٍ 
    اینها وسیله پذیرایى از سوى خداوند غفور و رحیم است!»
    (۲)
     إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ خالِدینَ فیها جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ
    کسانى که گفتند: «پروردگار ما اللَّه است»، سپس استقامت کردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگین مى‌‏شوند.
    آن‌ها اهل بهشتند و جاودانه در آن مى‌‏مانند؛ این پاداش اعمالى است که انجام مى‏‌دادند.
    (۳)
    قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی‏ لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ 
    گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختى، من (نعمتهاى مادّى را) در زمین در نظر آنها زینت مى‏دهم و همگى را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان مخلصت را.» 
    (۴)
    إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً 
    به یقین کید (و نقشه) شیطان همواره، (همانند قدرتش) ضعیف است.
     
    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی