اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

آموزش کسب یقین به خدا، دین و مذهب خردمندانه حتی برای نونهالان

اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

آموزش کسب یقین به خدا، دین و مذهب خردمندانه حتی برای نونهالان

اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

سلام
خوش آمدید.

مخاطبان محترم
در حال حاضر فعال‌ترین صفحه‌ی ما، در پیام‌رسان «ایتا» می‌باشد:
https://eitaa.com/esbatekhodavand
نشانی ما در سایر پیام‌رسان‌های مشهور داخلی و خارجی:
esbatekhodavand
همیشه در مسیر درست موفق باشید.

آخرین نظرات

 پاسخ دهنده: نویسندۀ کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه 

وابسته به: کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

می‌توانید جهت مشاوره یا طرح سؤال، پیام خود را حتی با نام مستعار و کاملاً ناشناس از طریق همین صفحه ارسال نمایید.

 پیام‌هایی که (به جای ایمیل و کانال‌های نگارنده) به این صفحه ارسال شوند در اولویت پاسخگویی قرار دارند.

 تمرین طرد افکار مزاحم ( یا تمرین ذکر، درمان وسواس، افسردگی...)

نکته:

  پیام‌های متعددی از سوی مخاطبان محترم -خصوصاً کسانی که به وسواس حادّ مبتلا هستند- مرتب در حال ارسال است که می‌پرسند:
👤«تمرین طرد افکار مزاحم را از طریق سایت (همین صفحه) آموزش ببینم یا از طریق کانال؟»
 (جهت دیدن اولین قسمت آموزش در کانال «کلیک» کنید).

🗣 #پاسخ: چون انجام اصل تمرین، بسیار آسان است، -خصوصاً افرادی که دچار حملات پانیک Panic attack می‌شوند- لازم است برای در امان ماندن فوری از حملات افکار مزاحم، از همین لحظه، این تمرین ساده را به شیؤه زیر آغاز کنید و سپس منتظر بمانید و تمرین را با جزئیات تعیین کننده در کانال آموزش ببینید:

۱- هر زمان متوجه شدید، فکر مزاحمی سراغتان آمده، حداکثر بعد از ۳ ثانیه، یک جمله یا کلمه (مثل «بهش فکر نکن!» یا بهتر است کلمۀ «الله») را پشت سر هم تکرار کنید، تا آن فکر مزاحم دیگر تکرار نشود و در صورت آمدن مجدد آن فکر مزاحم، روش فوق را باز حداکثر بعد از ۳ ثانیه تکرار کنید.

۲- در مواقعی که بی‌اختیار به فکر فرو می‌روید، ازجمله هنگام مطالعه یا بعد از خواب (که هنوز در رختخواب دراز کشیده‌اید)، اگر دیدید فکری، خصوصاً تحریک‌کننده یا گزنده، مانند کنه، رهایتان نمی‌کند، لازم است علاوۀ بر تکرار کلمۀ فوق، بعد از حداکثر ۳ ثانیه، حداقل ۳ متر از محلی که در آن قرار دارید، فاصله بگیرید!

۳- اگر می‌توانید در حین تمرین فوق، تنفس را به صورت علمی و صحیح انجام دهید؛ به این صورت: نَفَس را از بینی به داخل بدهید و از دهان خارج کنید و هم‌زمان با خروج نَفَس، کلمۀ مورد نظر (ترجیحاً «الله») را تکرار کنید.

✔️ در صورتی که موفق شوید تمرین فوق را از طریق کانال به طور کامل آموزش ببینید، جزئیاتی -با ارجاع به منابع علمی و تماشای فیلم- خواهید آموخت که در صورت عمل به آن، طبق آموزش، به خواست خدا شما نیز مانند جمع دیگری از مخاطبان محترم که به انواع اختلالات روانی، خصوصاً افسردگی و وسواس حادّ (در حد تشنج) مبتلا بودند، به تجربه خواهید دید، در همان مراحل اولیۀ تمرین، نه تنها از حملات تند و تیز افکار مزاحم به شکل محسوس رها خواهید شد، بلکه نیازتان به مصرف دارو و رجوع به دکتر نیز به طور کامل برطرف خواهد گردید.

✔️  این آموزش به دو شکل، برای افراد مذهبی و غیر مذهبی تنظیم شده است و هم‎‌اکنون حتی برخی خداناباوران و ندانم‌گرایان در حال مشاوره با نگارنده و دوره دیدن این آموزش هستند و البته برخی نیز قبلاً این آموزش را با موفقیت به پایان رسانده‌اند و هم‌اکنون در مراحل بالای آن قرار دارند که به خواست خدا، در خلال آموزش در جریان قرار خواهید گرفت.

📘 اگرخدا بخواهد این آموزش به قالب کتاب PDF نیز منتشر خواهد شد.

🙏🏻 با توجه به کارهای در اولویت، اگر مایل بودید دعا کنید، تا آفریدگار مهربان، توفیق تکمیل این آموزش سرنوشت‌ساز را به نحو احسن و در کمترین زمان ممکن روزی نگارنده کند؛ خصوصاً اینکه طبق اخبار رسمی، به دلیل هجوم افکار مزاحم، حدود ۶۰ درصد مردم ایران دارای افسردگی، اضطراب، وسواس و یکی از اختلالات روانی هستند. (منبع)

 

اگر نبود این احتمال که برخی مخاطبان محترم مشتاق‌اند، هر چه زودتر با ابعاد بیشتر تمرین آشنا شوند، تا تنظیم آموزش به شکل کتاب، از انتشار آن خودداری می‌کردم خصوصاً اینکه هنوز موفق نشده‌ام متن زیر را به شکل حرفه‌ای ویرایش نمایم، بنابراین از بابت اشکالات فنی نیز قبلاً عذرخواهی می‌کنم.

مقدمه

اگر دچار وسواس فکری هستید، سعی کنید سه مرحلۀ زیر را بیش از دیگران رعایت کنید:
۱- بدون عجله، متن زیر را سطر به سطر به ترتیب مطالعه نمایید و جلو بروید.
۲- هرگاه از خواندن متن، احساس خستگی یا کراهت به شما دست داد، موقتاً خواندن را ترک کنید!
۳- بعد از اینکه خستگی‌تان برطرف شد و باز انگیزۀ کافی در خود یافتید، به خواندن ادامه دهید.
 رعایت سه بند فوق کمک می‌کند بدون فشار بتوانید خواندن متن را ناقص رها نکرده و تا آخر به اتمام برسانید.

اگر رعایت روش فوق موجب شود خواندن کامل متن در چند نوبت طول بکشد، در مقابل آنچه به دست خواهید آورد هیچ اهمیتی ندارد چون در صورت کامل خواندن متن، درست است که شما با تمرینی فوق العاده آسان (که نونهالان نیز می‌توانند از آب خوردن آسان‌تر آن را انجام دهند) آشنا خواهید شد، اما چون همین تمرین ساده، لازم است در شرایط گوناگون تکرار شود (خصوصاً کسانی که هنگام کارهای روزمره نیز دچار حملات وسوسه می‌شوند) پس لازم است با جزئیات و ریزه‌کاری‌های بیشتر این تمرین نیز آشنا شوید که نگارنده تلاش کردم تا جایی که مقدور است شما را تا پایان متن با این ریزه‌کاری‌های کلیدی و ترفندهای مهم آشنا کنم که شما بسته به شرایط خاصی که در آن قرا دارید لازم است از جزئیات این تمرین اطلاع داشته باشید! (اگرچه ممکن است برخی از جزئیات فعلاً به کارنتان نیاید) تا موفق شوید با به کار گرفتن هر کدام از این روش‌ها، حملات وسوسه را در هر شرایطی که تصور شود و در کمترین زمان ممکن دفع کنید و به جای ترک ناقص تمرین، از نتایج کامل آن بهره برده و تشویق شوید و تمرین را به قدری ادامه دهید که ضمن قطع کامل حملات ناگهانی وسوسه، به خواست خدا شاهد درمان کامل وسواس فکری و عملی یا هر نوع اختلال شناخته شده و ناشناختۀ دیگر خود نیز باشد.

خلاصۀ آنچه خواهید خواند:

با توجه به افتخار مشاورۀ نگارنده با اقشار گوناگون ازجمله ناباوران، بخش اول تمرین زیر، طوری طراحی شده که ناباوران (اعم از خداناباور و ندانم‌گرا) نیز با انجام آن خودشان به تجربه ببینند چگونه در حین تمرین شاهد دفع حملات وسوسه خواهند بود به طوری که ظرفیت ذهن‌شان از وسوسه‌های پی در پی، تا حد قابل قبولی آزاد خواهد شد و امیدوارم تجربه همین مقدار آزادی ذهن، بعد از فشاری که در حال تحمل آن هستند، ناباوران را تشویق کند که تمرین بخش دوم (که تمرین اصلی و روش خشکاندن ریشۀ وسواس است) را آغاز کنند تا ایشان نیز مانند برخی ناباوران که داوطلبانه خودشان تمرین دوم یعنی تمرین ذکر را انتخاب و انجام دادند برای همیشه با هر نوع حملۀ ناگهانی وسوسه، ناامیدی و کابوس‌های تمام نشدنی وداع نمایند!

در واقع بخش دوم، آموزش تمرین ذکر از صفر تا بالاترین سطوح ممکن است و طوری تنظیم شده تا افراد به شدت وسواسی با سست‌ترین اراده (خصوصاً کسانی که دچار حملاتپ پی در پی وسوسه در شبانه روز شده‌اند) نیز قادر به انجام آن باشند.

با انجام همین تمرین به ظاهر ساده، اولین خشت اول ذکر با تکیه به آیات و روایات توسط فرد بسیار محکم و استوار گذاشته می‌شود و به خواست خدا در صورت تکرار کافی ذکر زبانی، به مرحلۀ ذکر قلبی نیز خواهد رسید.

خوشبختانه برای انجام تمرین بخش دوم، حداقل باور به وجود خدا کافی است اگرچه ندانم‌گرایان (که احتمال حدود ۵۰ درصد) و خداناباوران (احتمال کمتر از ۵۰ درصد) وجود خدا را می‌دهند نیز می‌توانند این تمرین را به همان میزان که احتمال وجود آفریدگار را می‌دهد ولو برای تجربه نیز شده انجام دهند که اگر بدون تعصب تمرین ذکر را تجربه کنند، ایشان نیز مانند برخی ناباوران خواهند دید به برکت تکرار ذکر شفابخش، گشایشی را که در پی آن هستند به شکل محسوس و غیر قابل انکار تجربه خواهند کرد و به آنچه امید اندکی داشتند، کاملاً امیدوار شده و زندگی‌شان شاد و خالی از ناامیدی خواهد شد مشروط به اینکه قبل از تجربۀ تمرین مذکور ناامیدی و منفی بافی را کنار بگذارند و اجازه دهند با انجام تمرین مذکور، منفی بافی ایشان درمان شود!

البته هر زمان افکار ناامید کننده سراغتان آمد کافی است به خودتان یادآور شوید با انجام تمرین بخش اول می‌توانید به راحتی مانع نفوذ یأس در اعماق وجود خود شوید.

اما تمرین بخش دوم  به هر کسی ازجمله شما مخاطب محترم با کمترین باور به وجود خدا کمک می‌کند تا خودتان تجربه و قضاوت کنید که چگونه به برکت تکرار ذکر شفابخش آفریدگار مهربان خویش،
در قدم اول:
 در همان لحظات آغاز تمرین ذکر، از شرّ حملات گزندۀ وسوسه به شکل محسوسی رها و آسوده خاطر خواهید شد.
 در قدم دوم:
 اگر تمرین ذکر را به‌طور مستمر هرروز ادامه دهید، بعد از مدتی شاهد خشکانده شدن ریشۀ وسواس در نهاد خویش خواهید بود، بدون اینکه کوچک‌ترین نیازی به مشاوره‌ و مراجعه به دکتر و مصرف داروهای پر عوارض پیدا کنید.
در قدم سوم:
اگر به نتایج مذکور (دفع حملات وسوسه و درمان وسواس و احساس امنیت بهتر از گذشته) بسنده نکنید و به تمرین ذکر آن‌قدر ادامه دهید که انجام آن برایتان اسان شده و به مرحله ذکر به دوام در شبانه‌روز برسید، آن وقت، به‌طور مداوم و شبانه‌روز و تا آخرین لحظه زندگی، حتی در خواب نیز از شر حملات وسوسه و حدیث نفس و به‌تبع آن -به‌تصریح آیات و روایات- از شر هر خوف و حزنی در دنیا و آخرت در امان خواهید ماند.


نکتۀ کلیدی: آنچه در توضیح تمرین سادۀ بخش اول و دوم بر آن تأکید می‌شود و دانستن آن شاه‌کلید نجات از هر خطور مزاحم است این است که بدانید ظرفیت ذهن شما مانند هر انسان دیگر محدود است، بنابراین هر زمان ذهنتان درگیر افکار مزاحم شد به هراندازه -خصوصاً به روشی که در بخش دوم آمده- ذکر را با تمرکز تکرار کنید -چه بخواهید یا نخواهید- ذهنتان از شر هر خطور مزاحمی که در همان لحظه درگیرش بودید خالی خواهد شد و درصورتی‌که تمرین مذکور را ادامه دهید، ضمن تجربۀ آثار حیرت‌انگیز ذکر (که متکی به آیات و روایات صریح و فراوان است) دیگر برای همیشه شاهد تکرار وسوسۀ مشخصی که درگیرش بودید نخواهید بود و در صورت ادامۀ تمرین، ضمن برداشته شدن کامل تکلف تمرین ذکر و تخلیه کامل هر استرس و غم در حین ذکر از ذهن و قلب خود، ان شاء الله به مرحلۀ ذکر دائم نیز خواهید رسید و نتایج دائمی و عزت‌مندانه‌ای را تجربه خواهید کرد که در ادامه می‌توانید بخشی از آن را مطالعه نمایید.

برای اینکه همین ابتدا بدانید دقیقاً چه تمرین بسیار ساده‌ای را می‌خواهید انجام دهید، چند خط بعدی را با دقت بیشتری مطالعه نمایید تا توضیحات طولانی بعدی، بی‌جهت رشتۀ کار را در اینکه بناست دقیقاً چه کنید را از دستتان خارج نکند:

خلاصۀ تمرین بخش اول (مخصوص ناباوران) به زبان ساده به همراه شاره به نتایج آن

در تمرین بخش اول شما کافی است برای دفع وسوسه و نفی خطورات، ققط یک کلمۀ ساده یا جملۀ اختیاری (که با آن راحت‌تر ارتباط برقرار می‌کنید مثل «بهش فکر نکن») را پشت سر هم (البته به شکل کاملاً فنی و علمی که در ادامه توضیح آن خواهد آمد) خصوصاً زمانی که دچار حملات وسوسه می‌شوید تکرار کنید تا خودتان به تجربه ببینید چگونه همین تمرین به ظاهر بسیار ساده چون استمرار دارد و تکرار می‌شود، به طرز محسوسی موجب نفی خطورات ذهنی و نجات شما از حملات مکرر، ناگهانی و گزندۀ وسوسه خواهد شد!

خلاصۀ تمرین بخش دوم (روش صحیح ذکر ) به زبان ساده به همراه نوع نتایج آن

دقیقاً همان تمرین بخش اول است، با این تفاوت که کلمۀ مورد تکرار شما، اسم شفابخش آفریدگار جهان است. (یَا مَنِ اسْمُهُ دَوَاءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفَاءٌ)

با  انجام تمرین به ظاهر ساده بخش دوم، (ضمن آشنایی و پایه گذاری روش صحیح تمرین ذکر از زبانی تا قلبی و برای کسانی که کوتاه نیایند ان شاء الله تا باز شدن کامل زبان قلب)، شخص به تجربه خواهد دید اگر تمرین را ادامه دهد، علاوه بر رهایی از حملات تکراری و گزندۀ وسوسه، به خواست خدا اختلال حادّ وی نیز ولو وسواس-جبری Obsessive-Compulsive Disorder (OCD) برای همیشه درمان خواهد شد، بدون اینکه دیگر کوچک‌ترین نیازی به مشاوره‌های طولانی با امثال نگارنده یا روانکاوان، روانشناسان و روان‌پزشکان محترم و مصرف داروهای پر عوارض (خواب‌آور که بعد از مدتی بی‌اثر نیز می‌شوند) پیدا کند.

به دلیل اهمیت اطلاع مخاطبان از تجربۀ افراد فوق نگارنده قصد دارم در کانال اگر خدا بخواهد با هشتگ #وسواس برخی از مشاوره‌ها خود با این افراد را منتشر نمایم و شما را در جریان تجربه خصوصاً ناباورانی قرار دهم که ابتدا تمرین بخش اول و سپس تمرین بخش دوم را آغاز کردند و به اذعان خویش بعد از چندین روز تمرین مداوم، به شکل محسوس از جهنم حملات پی‌درپی وسوسه که مدت‌ها گرفتارش بودند با شگفتی رها شدند و نگارنده را با شعف زیاد در جریان قرار دادند که همواره توصیۀ این‌جانب به ایشان این بوده و هست که سعی کنید خوشحالی بیش‌ازحد خویش را (که قابل درک نیز هست) کنترل کنید تا بتوانید تمرین ذکر را تا رسیدن به نتایج اصلی آن (ازجمله درمان دائم وسواس و عدم مصرف حتی یک قرص ...) ادامه دهید و اگر همت بالاتری هم داشته باشید شک نکنید که می‌توانید با ادامۀ تمرین ذکر، انتقام کامل خود را وسوسه‌های ناجوانمردی که مانند کنه شما را در وقت و بی‌وقت رها نمی‌کردند بگیرید و نتایج بالاتری که تماماً متکی با آیات و روایات است (و در ادامه به آن اشاره کردم) را تجربه کنید که درهرحال می‌توانید با پیگیری هشتگ #وسواس در کانال نگارنده از تجربۀ اقشار گوناگون ازجمله این افراد محترم، استفاده و به پاسخ سؤالات فراوان خود برسید و اگر خودتان نیز سؤالی دارید در همین صفحه مطرح و سؤالات مشابه را به همراه پاسخ و مشاورۀ نگارنده مطالعه نمایید.
همان‌طور که اشاره کردم چون هنوز فرصت پیدا نکرده‌ام متن زیر را آن‌طور که دوست دارم برای افرادی  که دچار وسواس حادّ هستند مرتب و منظم کنم بنابراین لازم است این افراد ادامۀ مطلب را با امیدواری کامل و با رعایت سه مرحله بالا که گذشت، هر زمان (ازجمله بعد از خواب) که ذهنشان آزادتر و هر طور که راحت‌تر هستند (ازجمله در حین استفادۀ از تنقلات مفید) مطالعه نمایند تا به نتیجۀ مطلوب برسند.

البته متن زیر روان و با زبان ساده نوشته شده به طوری که برخی نوجوانان پانزده ساله نیز آن را مطالعه و تمرین را تا مراحل بالا انجام داده‌اند که  می‌توانید در جریان نظرات ایشان در انتهای همین صفحه قرار بگیرید (نمونه).

متن اصلی

آشنایی با خاصیت محدودیت ذهن هر انسان، کلید انگیزه جهت تمرین زیر

تمرین رفع فوری وسوسه و درمان پایدار وسواس و روش مجرب جهت اخراج دائم ضایعات ذهنی قدیمی و جدید.
        شما نیز بسیار شنیده‌اید یا احتمالاً خودتان جزو آن افرادی هستید که می‌گویند وقتی مشغول دیدن مثلاً یک مسابقۀ حساس ورزشی می‌شوند، هر چه تمرکزشان بر روی مسابقه بیشتر می‌شود ذهنشان از هر فکر دیگری (چه غم‌انگیز و چه حتی خوب مانند یاد خدا) خالی‌تر می‌شود به‌طوری‌که دیگر در حساس‌ترین لحظات مسابقه به یاد هیچ‌کدام از مشکلات و گرفتاری‌های حتی بزرگ خود نمی‌افتند، اما بعد از اتمام هیجان کاذبی که ذهنشان مشغول آن بود، به‌سرعت و با اوقات‌تلخی بیشتر به حال اول برمی‌گردند! (۱)

(۱) البته به تجربه روشن است که این روش (فراموشی موقت با مشغول شدن به هیجانات کاذب) نه تنها مشکلات انسان را در زندگی واقعی حل نمی‌کند بلکه خود سبب تأخیر در حل مشکلات و موجب افزایش نگرانی‌ها می‌شود خصوصاً اینکه مشغول شدن به هیجانات کاذب در مواردی موجب اعتیاد و وارد شدن آسیب‌های جسمی و روانی جدی به فرد می‌شود.


       اما درسی که از تجربۀ فوق (مشغول شدن ذهن به چیزی و فراموشی موقت مشکلات) می‌توان گرفت آشنایی با خاصیت بسیار مهم و کلیدی ذهن هر انسانی ازجمله ذهن شماست که خصوصاً اگر مبتلا به وسواس فکری هستید باید حتماً از آن اطلاع داشته باشید و آن خاصیت این است که ظرف ذهن هر انسان، ظرفیت کاملاً محدودی است به‌طوری‌که هیچ ذهنی نمی‌تواند تمام خاطرات عمر، وسوسه‌ها و انواع خطورات و مشکلات تلخ و شیرین زندگی را هم‌زمان در خود حاضر کند و در یک‌لحظه شمارا به همۀ آن‌ها مشغول نماید بلکه مانند لیوان که هر مقدار در آن آب بریزید از هوا خالی می‌شود در ذهن خود نیز به فکری مشغول شوید به همان اندازه -چه بخواهید یا نخواهید- از فکر قبلی ولو مثل کنه به ذهن شما چسبیده باشد خالی می‌شود.

 بخش اول (تمرین دفع وسوسه قابل انجام برای همه اعم از خداباور و ناباور)

تمرین آسان و مؤثر جهت دفع خصوصاً وسوسه‌های آزاردهنده
       با توجه به توضیحاتی که گذشت هر زمان احساس کردید وسوسه‌ای نگران‌کننده و آزاردهنده یا خیالات جذاب اما غلط و فریبنده و در یک‌کلام هر خطور ذهنی قدیمی و جدید (در قالب خاطرات و وسوسه و حدیث نفس) که عقل می‌گوید نباید به آن مشغول و درگیر شوید سراغتان آمد کافی است از خصوصیت مهم محدود بودن ذهن خود که توضیح آن گذشت غافل نباشید و از این ویژگی که هر انسانی از آن برخوردار است بهترین استفاده را بنمایید به این صورت که مخصوصاً هرگاه وسوسه‌ای به شما هجوم آورد تمرکز خود را به فکر و کار دیگری قرار دهید (حتی در حد تکرار یک جمله ساده مثل‌اینکه به خود بگویید: «بهش فکر نکن»! «بهش فکر نکن»! «بهش فکر نکن»! ...) و کافی است فقط یک‌بار ساعت خود را تنظیم و جملۀ سادۀ «بهش فکر نکن» را ۲ تا ۵ دقیقه تکرار کنید تا شما نیز به تجربه کاملاً مطمئن شوید که به‌تدریج دیگر در ظرف ذهن شما جا برای هر فکر و وسوسۀ آزاردهنده که درگیرش بودید تنگ شده و درنهایت هیچ چاره‌ای برای آن وسوسه جز خارج شدن از ذهن شما باقی نمی‌ماند و حتماً شما درصورتی‌که جمله مذکور را خصوصاً در هنگام حملات وسوسه تکرار کنید به‌تدریج از شر تکرار هر وسوسۀ مزاحم -ولو کهنه و قدیمی- برای همیشه خلاص خواهید شد! (مجرب)
یکی از ترس‌های جدی که برای کسانی که دچار حملات ناگهانی وسوسه می‌شوند برگشت به یکبارۀ حملات وسوسه است که اگر شما تمرین فوق العاده سادۀ فوق را یاد گرفته باشید (تکرار پشت سر هم یک کلمه یا جمله) خودتان خواهید دید بدون نیاز به هیچ بی‌تابی و پناه بردن یه این و آن و مصرف دارو ... دیگر حتی یک بار هم دچاره دلهره از حملات ناگهانی وسوسه نخواهید شد چون هر زمان هر نوع وسوسه‌ای بخواهد وارد ذهن شما شود کافی است تمرین بسیار سادۀ فوق را فوراً تکرار کنید با ادامۀ آن اجازه ندهید آن وسوسه در ذهن شما جای بگیرد و مستقر شود و به اعماق وجود شما نفوذ کند!
 به‌محض آغاز هر حمله وسوسه هر چه زودتر این تمرین را انجام دهید زودتر و راحت‌تر از شر آن خلاص خواهید شد و الا در صورت مشغول شدن به وسوسه و بال‌وپر دادن به آن با دست خود اجازه می‌دهید وسوسه درعمق ذهن شما جا خوش کرده که در این صورت بازهم ناامید نشوید چون هر زمان این تمرین را آغاز کنید و خصوصاٌ در تعداد بیشتر و با تمرکز بالاتر تکرار کنید می‌توانید به‌طور کامل هر نوع فکر مزاحم که مانند کنه رهایتان نمی‌کند را از اعمال ذهن و وجود خود بیرون کشیده و از ذهن خود بیرون بیندازید و تا ساعت‌ها آسوده خاطر باشید و قبل از تلاش مجدد وسوسه جهت ورود به ذهن شما، با تکرار تمرین بسیار سادۀ مذکور حتی هنگامی که در حال استراحت هستید فوراً مانع دست‌اندازی وسوسه‌ها شوید.
البته فراموش نکنید به‌محض آغاز حمله وسوسه، تغییر مکان، خصوصاً اگر تازه از خواب بیدار شده‌اید فوق‌العاده در نجات از درگیر شدن به وسوسه و نفوذ به اعماق ذهن مؤثر است.
اگر تمرین بسیار سادۀ فوق را در برنامه روزانۀ خود بگنجانید و هرروز به اندازۀ توان تکرار کنید، درنهایت به جای اینکه از امثال نگارنده فقط بشنوید، خودتان به تجربه خواهید دید که از شرّ هر خطور و وسوسۀ مزاحم -حتی اگر بسیار قدیمی و پرتکرار باشد- خلاص شده‌اید نتیجه‌ای که موجب شگفتی برخی مراجعه‌کنندگان محترم که این تمرین ساده را انجام داده‌اند شده است که گمان می‌کردند تنها چاره نجات از وسوسه‌های مزاحم مراجعه به روانکاو، روانشناس و حتی روان‌پزشک و مصرف داروهای پر عوارض خواب‌آور است که بعد از مدتی همین داروها نیز بی‌اثر می‌شوند.
انجام این تمرین به‌ظاهر ساده فواید فروان دیگری نیز دارد ازجمله اگر شما از آن افرادی که هستید که اعتیاد به رایانه دارید یا بدون شنیدن چیزی نمی‌توانید مشغول کاری شوید یا برای نجات از افکار مزاحم مرتب با دیگران چت می‌کنید و بیشتر باعث خستگی ذهن و جسم خود می‌شوید با انجام همین تمرین،، مشکل شما به شکل شگفت‌آور و محسوسی حل خواهد شد و بدون نیاز به شنیدن هیچ چیزی در حین کارها می‌توانید به صرف تکرار یک کلمه یا جمله از انجام کارهای روزمرۀ خویش لذت ببرید.
فراموش نکنید آنچه ادعایش را شنیدید یک قانون مسلم و بارها تجربه شده است که هر کس تمرین فوق را انجام دهد و خودش تجربه کند چه بخواهد یا نخواهد، بدون شک به یک نتیجۀ واحد خواهد رسید و البته بسته به تمرکز بهتر هر فرد در حین گفتن کلمه یا جمله مورد نظر خود،میزان تأثیر و نتیجه نیز طبعاً متفاوت خواهد بود.
بنابراین اطمینان از وجود قانون فوق (محدودیت ذهن)، خاطر هرکسی را (حتی اگر به وسواس شدید مبتلا باشد تا جایی که به وجود خودش هم شک کرده باشد!) از رسیدن به نتیجۀ تضمینی این تمرین آسوده می‌کند و به وی انگیزۀ کافی جهت ادامۀ تمرین فوق (تکرار یک کلمه یا جمله پشت سر هم خصوصاً هنگام حملات وسوسه) تا رسیدن به نتیجه را می‌دهد و همین اطلاع صرف از وجود این قانون طلایی (محدودیت ذهن)، کلید نجات از هر وسوسۀ آزاردهنده (درست در لحظه انجام تمرین) است.

نکته: خوشبختانه نگارنده ساعت‌ها مشاوره با افرادی که برخی ناگهان دچار حملۀ وسوسه‌های گزنده می‌شوند داشته‌ام، وسوسه‌هایی که سبب می‌شود بدون هیچ دلیلی سخنان زننده و زشت گاهی در خلوت و گاهی نیز در جلوت و نزد دیگران از زبان افرادی که از کودکی تا بزرگ‌سالی هرگز اهل ناسزا نبوده‌اند خارج شود که فرصت طرح آن‌ها در این مختصر نمی‌گنجد و امیدوارم در کتاب درمان وسواس فکری و عملی یا کانال (با هشتگ #وسواس) به‌تفصیل این مشاوره‌ها را نیز منتشر نمایم.
 این افراد بعد از اطلاع از قانون طلایی فوق (محدودیت ذهن)، با خاطری آسوده موفق شده‌اند هنگام شروع حملۀ وسوسه‌ها، با تکرار عبارتی نظیر «بهش فکر نکن» و خصوصاً آنچه در بخش دوم (تمرین ذکر) خواهد آمد، به‌طور کامل حملات وسوسه را خنثی و دفع کنند و از هر خطور مزاحم به‌سلامت خلاص شوند.
        بنابراین در حین تمرین بسیار ساده و مؤثر فوق، هرگز یادتان نرود که بدون تردید گنجایش ذهن شما محدود است و مسلماً در صورت تکرار حتی یک کلمۀ ساده و ادامه آن -چه بخواهید یا نخواهید- حتماً از شرّ هر نوع وسوسه و افکار مزاحم در صورت تکرار کافی خلاص خواهید شد. (که البته تکرار کلمه بهتر است به همراه ریزه‌کاری‌های فنی باشد که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد از جمله تنفس صحیح در حین گفتن هر کلمه بهتر است به شکل علمی و تجربه شده باشد که در این صورت به شکل محسوسی‌تری استرس از بین می‌رود.)

بخش دوم (تمرین دفع وسوسه با ذکر با پایه گذاری اولین خشت روش صحیح ذکر)

تمرین کاملاً مؤثر دیگر جهت دفع وسوسه‌های آزاردهنده
       اگر به‌جای تکرار جملاتی مانند «بهش فکر نکن»، اسم زیبا و آرامش‌بخش «خدا» را تکرار کنید به همین سادگی موفق به گفتن ذکر شده‌اید که البته اگر مسلمان هستید چه‌قدر عالی است که از همین ابتدای تمرین عادت کنید که همیشه نام جلالۀ «الله» که شامل معنای تمام اسماء و صفات خداوند است را تکرار کنید.

چون با گفتن یک‌بار کلمۀ «الله» شما درواقع دارید تمام اسامی و صفات خداوند مثل خالق، روزی دهنده، بخشنده، ایمنی‌بخش، مهربان و غیره را هم‌زمان با هم یاد می‌کنید و از آثار تمام این معانی در همان لحظه که آن را تکرار می‌کنید (علاوۀ بر نفی خطورات و دفع حملات وسوسه) برخوردار می‌شوید؛ مثلا اگر دغدغه روزی دارید با گفتن نام الله، به برکت صفت رزاقیت خداوند، دغدغۀ شما برطرف می‌شود یا اگر کار مهم اداری و غیره دارید که شما را دچار استرس می‌کند و امثال آن با تکرار نام الله، در واقع صفاتی نظیر «السَّلامُ» یعنی امنیت‌بخش را نیز تکرار کرده‌اید و شما آرامش مضاعفی را با ذکر الله در حالات مختلف تجربه خواهید نمود.

ویژگی مهم دیگری که تردید را کنار می‌زندکه کلمۀ «الله» را برای تمرین و تکرار انتخاب کنیم این است که هنگام گفتن «الله» لب‌های شما حرکت نمی‌کنند بنابراین می‌توانید به‌راحتی در انظار عمومی نیز بدون اینکه احدی متوجه شود که شما مشغول تکرار ذکر هستید نام پاک «الله» را پیوسته تکرار کنید و در اوج فعالیت اجتماعی نیز از شر وسوسه‌ها و خطورات مزاحم و هر نوع استرس در امان بمانید و آرامش محسوسی را حتی در اوقاتی که مردم عادی دچار ترس و وحشت می‌شوند، تجربه کنید گویی که در خلوت آرامش بخش خود یا در جزیره‌ای سرسبز و با طراوت تنها زندگی می‌کنید در حالی که در دل اجتماع مملو از مردمِ دارای انواع استرس هستید.
خصوصاً هنگام حمله و هجوم تندوتیز و ناگهانی انواع وسوسه‌ها و خطورات غیر خردمندانه (در قالب خاطرات قدیمی و جدید و حتی برخی اوقات بدون هیچ دلیل) کافی است نام فرخندۀ «الله»  را با حضور قلب و توجه به روش کاملاً فنی و علمی که در ادامه خواهد آمد تکرار کنید تا به تجربه ببینید بعد از مدت کوتاهی در حین گفتن ذکر پاک الله شاهد تخلیه هر استرس و غصه از تمام ذهن و قلب خویش خواهید بود به طوری که در عرض چند دقیقه هیچ اثری از وسوسه‌ها و خطورات و استرس‌ها در ذهن و جان شما باقی نمی‌ماند و احساس آرامشی بسیار فراتر از تکرار عباراتی نظیر «بهش فکر نکن» به شما دست خواهد داد.
نکته: تکرار قلبی نام الله  اجازه نمی‌دهد خود این تکرار، تبدیل به وسواس جدیدی برای شما شود و شما با تحقیقی ساده (که در ادامه با ذکر منبع خواهم آورد) می‌توانید متوجه فرق اساسی بین آثار ذکر قلبی با آثار ذکر زبانی شوید و البته همین مقدار بدانید که اگر بتوانید در شبانه روز زیاد ذکر خدا را ولو زبانی صرف و بدون توجه به معنا تکرار کنید علاوه بر اینکه همان لحظه تکرار از شر حملات وسوسه‌ها نجات پیدا خواهید کرد به مرور همین تکرار زیاد وسوسه‌ها را از شما دور و کم کم توجه شما را به معنای ذکر جلب خواهد کرد و همانطور که بزرگان تصریح کرده‌اند (که در ادامه خواهد آمد) تکرار ذکر زبانی منجر به ذکر قلبی خواهد شد.
       فرق تکرار عبارت «بهش فکر نکن»! با تکرار قلبی اسم «الله» در این است که شما علاوه بر نتایج فوق (خالی شدن موقت ذهن از ضایعات)، از کمک ویژۀ خداوند نیز برخوردار خواهید شد و خواهید دید که ذکر قلبی چگونه باعث خالی کردن فوری و آنی ذهن و قلب شما از ضایعات و زباله‌های زائد شده و در نهایت منجر به درمان کامل استرس، وسواس فکری و عملی چه مزمن و چه حاد در شما خواهد گردید .

هر کسی از جمله شما هر بار که ذکر قلبی الله را خصوصاً در سخت‌ترین حالاتی که بشر تجربه کرده بگویید فوراً قلبتان آرام شده و همان لحظه از شر هرگونه وسوسه، استرس و غصه‌هایی که عموم مردم به آن مبتلا هستند در امان خواهید ماند و نتایج پایدار و لذت‌بخش دیگری را با تکرار به ظاهر سادۀ کلمۀ فرخندۀ «الله» که توضیح روش فنی و علمی آن در ادامه می‌آید تجربه خواهید نمود که توصیف، توضیح و حتی شمارش این آثار که همه متکی به آیات و روایات صریح و فراوان است در این مختصر نمی‌گنجد و بهترین راه تصدیق حداقل بخشی از این آثار، تجربۀ خود شماست که در صورت انجام تمرینی که روش آن در ادامه خواهد آمد نونهال و بزرگ‌سال به سادگی می‌توانند این تمرین را انجام و آثار آن را با گوشت و پوست خود تجربه و زندگی جدید و خالی از استرس را در صورت تکرار کافی روزانه این ذکر تجربه نمایند.
       جهت آگاهی از آیات و روایات آثار ذکر کافی است عبارت «آثار ذکر خدا» را در فضای مجازی جستجو کنید و از نتایج محسوس ذکر قلبی خداوند در زندگی فردی و اجتماعی خویش شگفت‌زده شوید.
بدون تردید اگر تمرینی که در ادامه خواهد آمد را حتی افرادی که باوری سطحی و مملو از شبهه به خدا دارند انجام دهند به‌مرور ذهن و قلبشان به برکت تکرار ذکرشفا بخش، از هر نوع وسوسه و شبهه خالی و بدون هیچ هزینه‌ای شستشو داده خواهد شد.
اما خداناباوران متعصبی که صرفاً بر اساس گمان، عمداً به خداوند پشت کرده‌اند و حاضر هم نیستند حداقل در حد تجربه تمرین ذکر خدا را انجام دهند، خودشان بهتر می‌دانند با این انتخاب اشتباه، به‌طور طبیعی در حال تجربۀ آثار هولناک دوری از یاد آفریدگار خویش هستند و ایشان بیش از دیگران خلأ عمیق یاد خد را در زندگی فردی و اجتماعی خود هر روز احساس می‌کنند؛ ازجملۀ آثار دوری از یاد خدا: خود فراموشى، سخت شدن زندگی، حملات وسوسه، بی‌اعتقادی به اخلاق و اصول انسانی، از دست دادن شادی‌های واقعی، غفلت‌های تلخ، دور شدن از انسان‌های خوش‌باطن و جذب شدن به افراد بدخواه و پلید و ... است.
البته همانطور که گذشت با توجه به اینکه هر خداناباوری مانند بزرگان خداناباور خویش به‌ناچار اذعان دارند که احتمال وجود خدا را می‌دهند (نمونه ) بنابراین ایشان نیز اگر تمرین ذکر که در ادامه خواهد آمد را صادقانه و فقط در حد تجربه انجام دهند امید است خودشان ببینند که چگونه شبهات و وسوسه‌ها مانند دود سیاه از ذهن و وجودشان خارج خواهد شد و بهتر از گذشته، زندگی در امنیت و در پناه آفریدگاری که مهربان‌تر از مادر است را تجربه خواهند نمود و از نو متولد خواهند شد.

قبل از اینکه با روش فنی و علمی تکرار نام «الله» آشنا شویم به سؤال یکی از مخاطبان و پاسخ نگارنده توجه کنید:

آیا عامل تمام وسوسه‌ها و در نتیجه دلیل تمام استرس‌ها و افسردگی‌ها موجودی به نام شیطان است؟

شیطان موجودی است که به طور متعارف با چشم دیده نمی‌شود (۱) لذا عقل در این موارد تابع اخبار وحی (قرآن و روایت) است.
طبق روایت، منشاء تمام وسوسه‌ها و به تبع آن ناامید‌ی‌ها، گمراهی‌ها و هر گناهی شیطان است، به طوری که اگر شیطان وجود نمی‌داشت هیچ گنهکارى، گناه نمی‌کرد و هیچ گمراهی، گمراه نمی‌شد! (۲)
اما آیا فقط شیطان وسوسه می کند؟ پاسخ منفی است چون وقتی یکی از انسان‌ها، توسط شیطان وسوسه شد و فریب خورد، او نیز می‌تواند همان وسوسۀ شیطانی را دانسته یا از روی جهل به دیگران منتقل کند.
 حتی نَفْس خودمان نیز اگر توسط شیطان وسوسه شود و فریب بخورد، پی در پی با حدیث نفس، آن وسوسۀ شیطانی را در ذهنمان تکرار می‌کند تا جایی که امر به بدی نیز خواهد نمود. (۳) اما در هر صورت منشاء تمام این اغواگری‌ها، وسوسۀ شیطان است که به تصریح روایت اگر شیطان وجود نمی‌داشت احدی وسوسه و گمراه نمی‌شد تا بتواند دیگران را نیز مانند خود وسوسه و گمراه کند و البته یکی از حکمت‌های وجود شیطان نیز همین است که معلوم شود چه کسی با اختیار خود پیرو خرد می‌شود یا با پشت کردن به عقل، گام به گام از وسوسه‌های نابخردانۀ شیطان پیروی می‌کند که اگر ادامه دهد کارش تا شرک و کفر نیز کشیده خواهد شد.
خوشبختانه می‌توان تمرین ساده و مجرب جهت نجات از وسوسه و خطورات ناامیدکننده را انجام داد که در صورت تداوم آن، موفق به دفع هر نوع وسوسه (از شیطان، انسان یا نفس خودمان) خواهیم شد و در نتیجه از تبعات وسوسه که ناامیدی و استرس و غم است نیز نجات پیدا خواهیم نمود.
همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
____________________
پاورقی‌ها
(۱) علیرغم اینکه شیطان با چشم دیده نمی‌شود اما حتی منکران نیز چه بخواهند یا نخواهد در حال بمباران وسوسه توسط این موجود رانده شدۀ درگاه الهی هستند و به روشنی اغواگری‌هایش را در زندگی فردی و اجتماعی خویش احساس می‌کنند.
 
(۲) فَلَوْ لَا أَنَّ الشَّیْطَانَ یَخْتَدِعُهُمْ عَنْ طَاعَتِکَ مَا عَصَاکَ عَاصٍ، وَ لَوْ لَا أَنَّهُ صَوَّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِی مِثَالِ الْحَقِّ مَا ضَلَّ عَنْ طَرِیقِکَ ضَال‏
پس اگر نبود که شیطان، ایشان (انسان‌ها) را از اطاعت تو فریب می‌دهد هیچ گنهکارى، گناه نمی‌کرد و اگر او باطل را در چهره حق جلوه نمى‏‌داد، هیچ گمراهی راه تو را گم نمى‌‏کرد.
الصحیفة السجادیة، ص: ۱۶۴
(۳) إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی
به یقین نفس بسیار امر به بدی می‌کند مگر آنچه را پروردگارم رحم نماید!


esbatekhodavand کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه در پیام‌رسان ایتا؛ نشر آزاد است حتی بدون ذکر منبع
شیطان موجودی است که به طور متعارف با چشم دیده نمی‌شود (۱) لذا عقل در این موارد تابع اخبار وحی (قرآن و روایت) است.
طبق روایت، منشاء تمام وسوسه‌ها و به تبع آن ناامید‌ی‌ها، گمراهی‌ها و هر گناهی شیطان است، به طوری که اگر شیطان وجود نمی‌داشت هیچ گنهکارى، گناه نمی‌کرد و هیچ گمراهی، گمراه نمی‌شد! (۲)
اما آیا فقط شیطان وسوسه می کند؟ پاسخ منفی است چون وقتی یکی از انسان‌ها، توسط شیطان وسوسه شد و فریب خورد، او نیز می‌تواند همان وسوسۀ شیطانی را دانسته یا از روی جهل به دیگران منتقل کند.
 حتی نَفْس خودمان نیز اگر توسط شیطان وسوسه شود و فریب بخورد، پی در پی با حدیث نفس، آن وسوسۀ شیطانی را در ذهنمان تکرار می‌کند تا جایی که امر به بدی نیز خواهد نمود. (۳) اما در هر صورت منشاء تمام این اغواگری‌ها، وسوسۀ شیطان است که به تصریح روایت اگر شیطان وجود نمی‌داشت احدی وسوسه و گمراه نمی‌شد تا بتواند دیگران را نیز مانند خود وسوسه و گمراه کند و البته یکی از حکمت‌های وجود شیطان نیز همین است که معلوم شود چه کسی با اختیار خود پیرو خرد می‌شود یا با پشت کردن به عقل، گام به گام از وسوسه‌های نابخردانۀ شیطان پیروی می‌کند که اگر ادامه دهد کارش تا شرک و کفر نیز کشیده خواهد شد.
خوشبختانه می‌توان تمرین ساده و مجرب جهت نجات از وسوسه و خطورات ناامیدکننده را انجام داد که در صورت تداوم آن، موفق به دفع هر نوع وسوسه (از شیطان، انسان یا نفس خودمان) خواهیم شد و در نتیجه از تبعات وسوسه که ناامیدی و استرس و غم است نیز نجات پیدا خواهیم نمود.
همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
____________________
پاورقی‌ها
(۱) علیرغم اینکه شیطان با چشم دیده نمی‌شود اما حتی منکران نیز چه بخواهند یا نخواهد در حال بمباران وسوسه توسط این موجود رانده شدۀ درگاه الهی هستند و به روشنی اغواگری‌هایش را در زندگی فردی و اجتماعی خویش احساس می‌کنند.
 
(۲) فَلَوْ لَا أَنَّ الشَّیْطَانَ یَخْتَدِعُهُمْ عَنْ طَاعَتِکَ مَا عَصَاکَ عَاصٍ، وَ لَوْ لَا أَنَّهُ صَوَّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِی مِثَالِ الْحَقِّ مَا ضَلَّ عَنْ طَرِیقِکَ ضَال‏
پس اگر نبود که شیطان، ایشان (انسان‌ها) را از اطاعت تو فریب می‌دهد هیچ گنهکارى، گناه نمی‌کرد و اگر او باطل را در چهره حق جلوه نمى‏‌داد، هیچ گمراهی راه تو را گم نمى‌‏کرد.
الصحیفة السجادیة، ص: ۱۶۴
(۳) إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی
به یقین نفس بسیار امر به بدی می‌کند مگر آنچه را پروردگارم رحم نماید!


esbatekhodavand کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه در پیام‌رسان ایتا؛ نشر آزاد است حتی بدون ذکر منبع
ذِکْرُ اللَّهِ مَطْرَدَةُ الشَّیْطَان‏
ذکر خداوند ابزار طرد (و راندن) شیطان (و وسوسه‌های او) است.
📘 غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۳۶۹


esbatekhodavand کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه در پیام‌رسان ایتا؛ نشر آزاد است حتی بدون ذکر منبع

بله؛ توضیح بیشتر اینکه هیچ کسی حتی ناباوران نیز منکر ورود انواع خطورات مطلوب و نامطوب به ذهن خود نیستند و چه بخواهند یا نخواهد در حال بمباران وسوسه هستند و به روشنی اغواگری‌های هوشمندانۀ شیطان را در زندگی فردی و اجتماعی خویش احساس می‌کنند.

اما خرد می‌گوید با توجه به محدودیت علم انسان، تنها گزینۀ مطمئن جهت اینکه بدانیم منشاء تمام وسوسه‌ها  و خطورات ذهنی از کجاست؟ استفاده از راهنمایی کسی است که با علم نامحدود خویش جهان را آفریده است، خصوصاً اینکه شیطان موجودی است که به طور متعارف با چشم معمولی دیده نمی‌شود بنابراین برای قضاوت خردمندانه، دیگر هیچ چاره‌ای جز مراجعه به اخبار وحی (قرآن و روایت) باقی نمی‌ماند.
طبق روایت، منشاء تمام وسوسه‌ها و به تبع آن ناامید‌ی‌ها، گمراهی‌ها و هر گناهی که هر گنه‌کاری مرتکب می‌شود فقط شیطان است، به طوری که اگر شیطان وجود نمی‌داشت هیچ گنهکارى، گناه نمی‌کرد و هیچ گمراهی، گمراه نمی‌شد!

فَلَوْ لَا أَنَّ الشَّیْطَانَ یَخْتَدِعُهُمْ عَنْ طَاعَتِکَ مَا عَصَاکَ عَاصٍ، وَ لَوْ لَا أَنَّهُ صَوَّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِی مِثَالِ الْحَقِّ مَا ضَلَّ عَنْ طَرِیقِکَ ضَال‏
پس اگر نبود که شیطان، ایشان (انسان‌ها) را از اطاعت تو فریب می‌دهد هیچ گنهکارى، گناه نمی‌کرد و اگر او باطل را در چهره حق جلوه نمى‏‌داد، هیچ گمراهی راه تو را گم نمى‌‏کرد.
📗 الصحیفة السجادیة، ص: ۱۶۴
اما آیا فقط شیطان وسوسه می‌کند؟ پاسخ منفی است؛ چون وقتی یکی از انسان‌ها، توسط شیطان وسوسه شد و فریب خورد، او نیز می‌تواند همان وسوسۀ شیطانی را دانسته یا از روی جهل تکرار و به من و شما و هر کسی که دستش برسد منتقل کند.
 حتی نَفْس امّارۀ خودمان نیز اگر به دلیل غفلت ما از ذکر، توسط شیطان وسوسه شود و فریب بخورد، پی در پی با حدیث نفس، آن وسوسۀ شیطانی را در ذهنمان تکرار می‌کند تا جایی که رسماً امر به فکر و کار بد نیز خواهد نمود.

🌺 إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی
به یقین نفس بسیار امر به بدی می‌کند مگر آنچه را پروردگارم رحم نماید! 🌺

 اما در هر صورت طبق تعالیم وحی، منشاء تمام اغواگری‌ها، وسوسۀ شیطان است که به تصریح روایت اگر شیطان وجود نمی‌داشت احدی از جمله نفس‌مان وسوسه و گمراه نمی‌شد تا بتواند دیگران را نیز مانند خود وسوسه و گمراه کند و البته یکی از حکمت‌های وجود شیطان نیز همین است که معلوم شود چه کسی با اختیار خود پیرو خرد می‌شود یا با پشت کردن به عقل، گام به گام از وسوسه‌های نابخردانۀ شیطان پیروی می‌کند که اگر ادامه دهد ابتدا دچار حملات پشت سر هم وسوسه شده و سپس در صورت تبعیت، ذهنش مشوش و کارش تا شرک و کفر نیز کشیده خواهد شد!
خوشبختانه می‌توان فقط با تکرار نام «الله» که در  ادامه با روش فنی آن آشنا خواهید شد در صورت تداوم آن، موفق به دفع هر نوع وسوسه (از طرف شیطان، انسان یا نفس خودمان) شد و در نتیجه از تبعات وسوسه که شک بی‌اساس، ناامیدی، استرس و افسردگی است به طور کامل نجات پیدا نمود.


وظیفۀ کسی که رسماً مورد حملات شدید و گزندۀ وسوسه قرار می‌گیرد چیست؟

شیطان موجودی است که به طور متعارف با چشم دیده نمی‌شود (۱) لذا عقل در این موارد تابع اخبار وحی (قرآن و روایت) است.
طبق روایت، منشاء تمام وسوسه‌ها و به تبع آن ناامید‌ی‌ها، گمراهی‌ها و هر گناهی شیطان است، به طوری که اگر شیطان وجود نمی‌داشت هیچ گنهکارى، گناه نمی‌کرد و هیچ گمراهی، گمراه نمی‌شد! (۲)
اما آیا فقط شیطان وسوسه می کند؟ پاسخ منفی است چون وقتی یکی از انسان‌ها، توسط شیطان وسوسه شد و فریب خورد، او نیز می‌تواند همان وسوسۀ شیطانی را دانسته یا از روی جهل به دیگران منتقل کند.
 حتی نَفْس خودمان نیز اگر توسط شیطان وسوسه شود و فریب بخورد، پی در پی با حدیث نفس، آن وسوسۀ شیطانی را در ذهنمان تکرار می‌کند تا جایی که امر به بدی نیز خواهد نمود. (۳) اما در هر صورت منشاء تمام این اغواگری‌ها، وسوسۀ شیطان است که به تصریح روایت اگر شیطان وجود نمی‌داشت احدی وسوسه و گمراه نمی‌شد تا بتواند دیگران را نیز مانند خود وسوسه و گمراه کند و البته یکی از حکمت‌های وجود شیطان نیز همین است که معلوم شود چه کسی با اختیار خود پیرو خرد می‌شود یا با پشت کردن به عقل، گام به گام از وسوسه‌های نابخردانۀ شیطان پیروی می‌کند که اگر ادامه دهد کارش تا شرک و کفر نیز کشیده خواهد شد.
خوشبختانه می‌توان تمرین ساده و مجرب جهت نجات از وسوسه و خطورات ناامیدکننده را انجام داد که در صورت تداوم آن، موفق به دفع هر نوع وسوسه (از شیطان، انسان یا نفس خودمان) خواهیم شد و در نتیجه از تبعات وسوسه که ناامیدی و استرس و غم است نیز نجات پیدا خواهیم نمود.
همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
____________________
پاورقی‌ها
(۱) علیرغم اینکه شیطان با چشم دیده نمی‌شود اما حتی منکران نیز چه بخواهند یا نخواهد در حال بمباران وسوسه توسط این موجود رانده شدۀ درگاه الهی هستند و به روشنی اغواگری‌هایش را در زندگی فردی و اجتماعی خویش احساس می‌کنند.
 
(۲) فَلَوْ لَا أَنَّ الشَّیْطَانَ یَخْتَدِعُهُمْ عَنْ طَاعَتِکَ مَا عَصَاکَ عَاصٍ، وَ لَوْ لَا أَنَّهُ صَوَّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِی مِثَالِ الْحَقِّ مَا ضَلَّ عَنْ طَرِیقِکَ ضَال‏
پس اگر نبود که شیطان، ایشان (انسان‌ها) را از اطاعت تو فریب می‌دهد هیچ گنهکارى، گناه نمی‌کرد و اگر او باطل را در چهره حق جلوه نمى‏‌داد، هیچ گمراهی راه تو را گم نمى‌‏کرد.
الصحیفة السجادیة، ص: ۱۶۴
(۳) إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی
به یقین نفس بسیار امر به بدی می‌کند مگر آنچه را پروردگارم رحم نماید!


esbatekhodavand کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه در پیام‌رسان ایتا؛ نشر آزاد است حتی بدون ذکر منبع
شیطان موجودی است که به طور متعارف با چشم دیده نمی‌شود (۱) لذا عقل در این موارد تابع اخبار وحی (قرآن و روایت) است.
طبق روایت، منشاء تمام وسوسه‌ها و به تبع آن ناامید‌ی‌ها، گمراهی‌ها و هر گناهی شیطان است، به طوری که اگر شیطان وجود نمی‌داشت هیچ گنهکارى، گناه نمی‌کرد و هیچ گمراهی، گمراه نمی‌شد! (۲)
اما آیا فقط شیطان وسوسه می کند؟ پاسخ منفی است چون وقتی یکی از انسان‌ها، توسط شیطان وسوسه شد و فریب خورد، او نیز می‌تواند همان وسوسۀ شیطانی را دانسته یا از روی جهل به دیگران منتقل کند.
 حتی نَفْس خودمان نیز اگر توسط شیطان وسوسه شود و فریب بخورد، پی در پی با حدیث نفس، آن وسوسۀ شیطانی را در ذهنمان تکرار می‌کند تا جایی که امر به بدی نیز خواهد نمود. (۳) اما در هر صورت منشاء تمام این اغواگری‌ها، وسوسۀ شیطان است که به تصریح روایت اگر شیطان وجود نمی‌داشت احدی وسوسه و گمراه نمی‌شد تا بتواند دیگران را نیز مانند خود وسوسه و گمراه کند و البته یکی از حکمت‌های وجود شیطان نیز همین است که معلوم شود چه کسی با اختیار خود پیرو خرد می‌شود یا با پشت کردن به عقل، گام به گام از وسوسه‌های نابخردانۀ شیطان پیروی می‌کند که اگر ادامه دهد کارش تا شرک و کفر نیز کشیده خواهد شد.
خوشبختانه می‌توان تمرین ساده و مجرب جهت نجات از وسوسه و خطورات ناامیدکننده را انجام داد که در صورت تداوم آن، موفق به دفع هر نوع وسوسه (از شیطان، انسان یا نفس خودمان) خواهیم شد و در نتیجه از تبعات وسوسه که ناامیدی و استرس و غم است نیز نجات پیدا خواهیم نمود.
همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
____________________
پاورقی‌ها
(۱) علیرغم اینکه شیطان با چشم دیده نمی‌شود اما حتی منکران نیز چه بخواهند یا نخواهد در حال بمباران وسوسه توسط این موجود رانده شدۀ درگاه الهی هستند و به روشنی اغواگری‌هایش را در زندگی فردی و اجتماعی خویش احساس می‌کنند.
 
(۲) فَلَوْ لَا أَنَّ الشَّیْطَانَ یَخْتَدِعُهُمْ عَنْ طَاعَتِکَ مَا عَصَاکَ عَاصٍ، وَ لَوْ لَا أَنَّهُ صَوَّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِی مِثَالِ الْحَقِّ مَا ضَلَّ عَنْ طَرِیقِکَ ضَال‏
پس اگر نبود که شیطان، ایشان (انسان‌ها) را از اطاعت تو فریب می‌دهد هیچ گنهکارى، گناه نمی‌کرد و اگر او باطل را در چهره حق جلوه نمى‏‌داد، هیچ گمراهی راه تو را گم نمى‌‏کرد.
الصحیفة السجادیة، ص: ۱۶۴
(۳) إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی
به یقین نفس بسیار امر به بدی می‌کند مگر آنچه را پروردگارم رحم نماید!


esbatekhodavand کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه در پیام‌رسان ایتا؛ نشر آزاد است حتی بدون ذکر منبع
ذِکْرُ اللَّهِ مَطْرَدَةُ الشَّیْطَان‏
ذکر خداوند ابزار طرد (و راندن) شیطان (و وسوسه‌های او) است.
📘 غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۳۶۹


esbatekhodavand کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه در پیام‌رسان ایتا؛ نشر آزاد است حتی بدون ذکر منبع

طبق تجربه و آیات و روایت بنای شیطان برای تمام انسان‌ها، در قدم اول وسوسۀ مخفی و توأم با استدلال‌های مکارانه و فریبنده است تا بتواند طرف مقابل خودش را به شکل نامحسوس فریب دهد  مگر اینکه شرایطی پیش بیاید که شیطان تشخیص دهد باید حملات وسوسه را به شکل عریان و پی در پی و گزنده به فرد منتقل و تحمیل کند و شخص را در چرخه‌ای تکراری از شک و شبهه و وسوسه که نتواند از آن به سادگی خارج شود گرفتار کند که روانشناسان از این چرخۀ شبیه اجباری تعبیر به اختلال وسواس-جبری Obsessive-Compulsive Disorder (OCD) می‌کنند.

نگارنده در جریان نظرات افراد متعدد وسواسی از نوع شدید و حادّ هستم که تصریح دارند سال‌های سال هر نوع دکتر روانشناس، روانکاو و حتی روانپزشک را مکرر تجربه کرده و هر نوع داروی خواب آور از ضعیف تا قوی را تجربه کرده‌اند و فقط در اوایل که هنوز تأثیر داروها از بین نرفته بود چند ساعت در شبانه روز با خواب اجباری کمی استراحت می‌کردند اما به محض اینکه تأثیر داروها به تدریج بر روی بدنشان کم شد و از بین رفت باز بی محابا شاهد حملات پی در پی وسوسه بودند و وقتی دیدند روش‌های پرهزینه دیگر مانند هیپنوتزیم و جراحی مغز نیز نمی‌تواند ایشان را از وسوسه‌ها نجات دهد به توسل و دعای جدی روی آوردند و خداوند نیز ایشان را متوجه تعالیم ساده و نجاتبخش خویش نمود از جمله به تصریح آیات و روایات به ایشان فهماند که تنها ابزار تضمین و ساده جهت طرد شیطان و در نتیجه نجات دائم از وسوسه‌ها فقط تکرار ذکر خدا (الله) است:


ذِکْرُ اللَّهِ مَطْرَدَةُ الشَّیْطَان‏
ذکر خداوند ابزار طرد (و راندن) شیطان (و وسوسه‌های او) است.
📘 غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۳۶۹


esbatekhodavand کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه در پیام‌رسان ایتا؛ نشر آزاد است حتی بدون ذکر منبع
 

 ذِکْرُ اللَّهِ مَطْرَدَةُ الشَّیْطَان‏
ذکر خدا (الله) ابزار طرد (و راندن) شیطان (و وسوسه‌های او) است.
📘 غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۳۶۹

توجه به معنا این روایت (که به عنوان مشت نمونۀ خروار عرض شد) امید است هر کسی (از کودک تا بزرگسال) که مشغول خواندن این نوشتار است و به هر دلیل از جمله فوت عزیزانش، مورد حملات شدید وسوسه قرار گرفته (و حتی در مواردی شیطان با جسارت برخی از این عزیزان را با وسوسۀ احمقانه به خودکشی دعوت می‌کند) را متوجه این حقیقت کند که بدون شک، هر کسی از این به بعد بفهمد تنها ابزار تضمینی جهت خلاصی پایدار از هر نوع وسوسه، فقط ذکر آفریدگار است در این صورت توجه به این قانون الهی، اجازه نمی‌دهد برای نجات از وسوسه‌ها سراغ مصرف داروهای پرعوارض رفته و با مشاوره‌های گاه طولانی و بی‌حاصل با امثال نگارنده یا روانکاوان، روانشناسان و روان‌پزشکان محترم وقتش را هدر دهد و در نهایت با پشیمانی از صرف این همه هزینۀ مادی و معنوی ببیند که هنوز هم در مقابل حملات وسوسه کاملاً آسیب‌پذیر است و هیچ راه نجات و پناهی ندارد!

هر کدام از مخاطبان خصوصاً ناباوران که به نگارنده می‌گویند سالهاست که به دنبال نشانه‌ای از طرف خداوند هستند اگر موفق به انجام تمرینی که در ادامه توضیح آن خواهد آمد شوند و به تجربه خود ببیند بعد از مدت‌ها به برکت تکرار ذکر خدا واقعاً از شر حملات وسوسه راحت شده‌اند و آرامش محسوسی را تجربه می‌کنند آیا خرد به ایشان نمی‌گوید که این همان نشانه‌ای است که هر انسانی در جهان آرزوی تجربۀ آن را به جای مصرف داروهای مضر و ... دارد؟

همچنانکه وقتی برخی مخاطبان محترم به نگارنده مراجعه و اعلام کردند به دلیل اختلالات عصبی، از داروهای اعصاب استفاده می‌کنند ایشان را با تمرین بسیار ساده و در عین حال مجرب که در ادامه توضیح داده‌ام آشنا نمودم که در همان اوایل تمرین از شرایط به شدت بحرانی رها شدند.
به عنوان نمونه یکی از مراجعه‌کنندگان محترم که نوجوانی ۱۳ ساله بود و قصد ترک تحصیل داشت همان ابتدا، به طور کامل استفاده از داروهای اعصاب را کنار گذاشت و با جهش چشمگیر تحصیلی، جزو دانش‌آموزان ممتاز در استان خویش شد.

البته با توجه به آثار ذکر که بسیار فراتر از نجات از وسوسه‌ها و برگرداندن فرد به زندگی عادی است و خداوند زندگی بدون هرگونه ترس و غم را در پناه ذکرش و در همین دنیای پر از استرس وعده داده، بنابراین همواره تأکید نگارنده به این افراد این بوده و هست که مطمئن باشید در صورت ادامۀ تمرینی که در ادامه خواهد آمد:

باش تا صبح دولتت بدمد👈🏻 ☀️ کاین👈🏻 ☁️ هنوز از نتایج سحرست!

 

آیا حملات پی در پی و گزندۀ وسوسه فقط مخصوص افراد وسواسی است؟

خیر! علاوه بر افراد وسواسی (که عملاً کاری به عقل ندارند و کورکورانه اسیر وسوسه شده و آن را تکرار می‌کنند) شیطان اگر ببیند هرانسانِی به پیروی از عقل خوش، واقعاً مصمم شده تا تمرین ذکر خدا را آغاز کند و به تدریج با تکرار یاد خدا، فضای ذهن و قلبش را (بعد از عمری که حیات خلوت وسوسۀ شیطان بوده) از هر نوع رفت و آمد بی‌ حساب و کتاب خطورات ذهنی آزاد و پاک کند و دیگر از این به بعد خودش تصمیم بگیرد ذهنش به چه فکری مشغول باشد و به چه فکری مشغول نباشد بدون شک چنین کسی نیز مورد حملات پی در پی و گاه کاملاً احمقانه و از سر استیصال شیطان قرار می‌گیرد چون جرمش از نظر شیطان این است که می‌خواهد یاد خدا را جایگزین تمام افکار مزاحم، وسوسه‌ها و خطورات سرگردان نماید.

بدون تردید چنین کسی با انجام تمرین بسیار ساده‌ای که در حال آموزش آن هستید می تواند ابتدا از حملات گزنده و اگر با تکرار ذکر، به مرحلۀ دائم الذکر بودن برسد به طور کامل از شر هر وسوسه و حدیث نفس نیز مصون خواهد ماند خصوصاً اینکه نیت این افراد فراتر از کسانی است که می‌خواهند با انجام تمرین ذکر، فقط از شر وسوسه‌ها و احیانا قرص اعصاب و رفتن به نزد دکتر آسوده شوند.

چگونه کسانی که به پیروی از عقل، ذکر می‌گویند، کمتر در معرض وسوسه هستند؟

شیطان زمانی وسوسه می‌کند که ببیند وسوسه‌اش فایده دارد؛ حتی اگر در مواردی ببیند طرفش انسان خردمندی نیست (یعنی انسانی نیست که در حد تمرین و تجربه نیز حاضر باشد با عقلش مشورت کند) با خاطری آسوده حملات وسوسه را به وی آغاز می‌کند تا وی را به انواع بیماری‌های وسواس‌گونه و اختلالات روانی و مصرف قرص‌های پرعوارض مبتلا کند و سپس در مراحل بعدی به باور وی نیز حمله نموده و با شک‌های پی در پی و گاه کاملاً احمقانه تلاش می‌کند کارش را به کفر و الحاد نیز بکشاند.

اما دست شیطان برای وسوسه افراد خردمند (که قبل از هر فکر و کاری اهل مشورت با عقل هستند) به شدت بسته است چون هر وسوسه‌ای که بکند انسان عاقل، قبل از اینکه عجولانه عکس‌العمل نشان دهد توقف کرده و آن وسوسه را با عقل خویش در میان می‌گذارد و سپس نظر عقلش را با فکر کردن جویا می‌شود و بعد از مشورت با عقل مطمئن می‌شود آن خطوری که سراغش آمده وسوسه است چون هیچ دلیل مورد قبول عقل برایش پیدا نمی‌کند و می‌فهمد آن خطور پایه و اساس ندارد.

اما کسانی که اهل مشورت با عقل نیستند چون هدفشان از انجام تمرین قسمت اول یا قسمت دوم (تمرین ذکر) صرفاً نجات از وسوسه‌ است به همین دلیل با کوچکترین وسوسه، بدون اینکه آن را با عقل راستی‌آزمایی کنند، ناامید شده و تمرین را ترک و با پیروی از همان وسوسه‌ها باز سراغ دکتر و داروهای اعصاب می‌روند.

درحالی که انسان‌های خردمند چون پیرو عقل خویش هستند حتی هدف خود از انجام تمرین ذکر را نیز بامشورت عقل انجام می‌دهند به همین دلیل دست شیطان برای ناامید کردن ایشان از انجام این تمرین به شدت بسته می‌شود.

چه هدفی از تمرین ذکر داشته باشیم که کمتر وسوسه شویم؟

بهترین هدف تمرین ذکر را می‌توان با مشورت عقل (روش) شناخت.

به عنوان نمونه انسان خردمند بعد از مشورت با عقل می‎‌گوید:

بدون شک من سازندۀ خودم در حد یک سلول بدنم هم نیستم و هر چه دارم متعلق به آفریدگار جهان است که تصریح کرده هدفش از آفریدن من عبادت (و اطاعت) اوست. (ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ)

بنابراین من در حد یک چشم بر هم زدن هم حق ندارم با این علم محدودی که دارم، از وسوسه و هوسم خودم اطاعت کنم تا بر اساس همان زندگی کنم و به اندازۀ یک چشم بر هم زدن از آفریدگارم (که هر جه دارم از اوست) غافل شوم خصوصاً اینکه خداوند خودش امر فرموده که او را بدون تعیین هیج حدی (مَا مِنْ‏  شَیْ‏ءٍ إِلَّا وَ لَهُ‏ حَدٌّ یَنْتَهِی إِلَیْهِ إِلَّا الذِّکْرَ)، زیاد (اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً) و در همه حال (لَاتَدَعْ ذِکْرِی عَلى‏ کُلِّ حَالٍ) و حتی هنگام تخلی نیز یاد کنم (لَا بَأْسَ بِذِکْرِ اللَّهِ وَ أَنْتَ تَبُولُ) و الا حتماً (به دلیل دست درازی وسوسه) دچار قساوت قلب ( و سخت دلی) می‌شوم (إِنَّ تَرْکَ ذِکْرِی یُقْسِی‏ الْقُلُوبَ) که از نتایج قساوت دل: غفلت، بی‎رحمی، جهالت و انواع اختلالات روانی است!

به تجربه ثابت شده اگر افرادی که تازه تمرین ذکر را آغاز کرده‌اند، هدفشان از تمرین ذکر عاقلانه باشد به شکل محسوسی دست شیطان را می‌بندند و شاهد وسوسۀ کمتری در حین تمرین ذکر خواهند بود و  به همین دلیل می‌توانند با خاطر آسودۀ بیشتری تمرین ذکر را به نتیجۀ مطلوب برسانند.

  به عنوان نمونه اگر شیطان به ایشان بگوید: خوب اینهمه ذکر گفتی آخرش چه شد؟ تا کی می‌خواهی ادامه دهی؟ این افراد چون قبلاً با عقل مشورت کرده بودند فوراً همان پاسخ خردمندانه را از آستین خود در می‌آورند و می‌گویند: « برو این دام بر مرغ دگر نه! و کسی را وسوسه کن که مثل مزدبگیران تنها هدفش از تمرین ذکر این است که از شر وسوسه‌های احمقانۀ تو خلاص شود یا می‌خواهد از ذکر لذت ببرد و بر خلاف من نمی‌خواهد چون خداوند شایستۀ ذکر است، تمرین ذکر را انجام دهد درحالی که عقل من می‌گوید: اگر من وسط بهشت هم می‌بودم و تو (شیطان) آنجا نبودی که وسوسه کنی و هیچ استرس و غصه‌ای هم نداشته باشم و کاملاً خوش باشم، باز هم عاقلانه نیست از آفریدگارم یک چشم بر هم زدن غافل شوم، چون من سازندۀ خودم در حد یک سلول هم نیستم ... (و ادامۀ متن همان است که در بالا با مشوت عقل گذشت) و به این ترتیب در حین تمرین هر وسوسه‌ای شود آن کید شیطانی را با مشورت عقل خویش به طور کامل خنثی و بی‌اثر می‌کند. 

اگرچه خداوند حتی کسانی که با هدف نجات از وسوسه، لذت و ... تمرین ذکر را انجام می‌دهند از آثار محروم نمی‌کند ولی چنین کسانی در حین تمرین ذکر بسیار بیش از خردمندانی که تابع عقل هستند دست شیطان را برای وسوسه باز می‌کنند و خودشان را به زحمت می‌اندازند و خطر اینکه این افراد تمرین ذکر را قبل از رسیدن به ثبات ناقص رها کنند بیشتر است.

چطور می‌توانم فقط با این هدف که چون خدا شایسته ذکر است تمرین ذکر را انجام دهم درحالی که به شدت نیازمند دفع حملات وسوسه هستم؟

بدون تردید کسی که به پیروی از عقل فقط با این هدف که خدا شایسته است، تمرین ذکر را انجام می‌دهد مانند دیگران در معرض انواع وسوسه‌ها قرار دارد و او نیز به آثار ذکر به شدت نیازمند است و چون او نیز معصوم نیست مانند دیگرانی که چنین هدفی خردمندانه‌ای از تمرین ذکر ندارند در معرض انجام خطاهای بزرگ و کوچک نیز هست اما آنچه مورد پذیرش اوست فقط پیروی از عقل است اما در عین حال او از تمام اثار ذکر (حتی بیش از دیگران) برخوردار است ولو هدفش صرفاً پیروی از عقل است و همانطور که عرض شد هدف و نیت صحیح از تمرین ذکر را می‌توان با مشورت عقل (روش) به راحتی شناخت.

چرا  کسی که از حداقل خرد و عقل برخوردار نیست نمی‌تواند تمرین ذکر را تکمیل و از نتایج آن به طور کامل بهره‌مند شود؟

چون همانطور که گذشت، منشاء تمام استرس‌ها و گمراهی‌ها وسوسه و علت پیدایش تمام وسوسه‌ها و نیرنگ‌ها فقط شیطان است که به تصریح خداوند، دشمن آشکار هر انسان از منکر تا مؤمن است. (لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ).

بنابراین حتی ناباورانی که مورد حملات وسوسه قرار گرفته‌اند و تصمیم دارند که تمرین بخش اول این صفحه را (که بدون گفتن ذکر خداست ) انجام دهند نیز از اینکه وسوسه شوند و تمرین بخش اول را نیز نیمه و ناقص رها کنند در امان نیستند چون همان تمرین بخش اول نیز (که بدون ذکر است) اثرش این است که مانع حمله کاملاً آزاد وسوسه می‌شود و در نتیجه هرگز مطلوب شیطان نیست بنابراین شیطان تا بتواند تلاش می‌کند فرد را از انجام همان تمرین که بدون ذکر خدا نیز هست ناامید کند تا باز وی را ناچار کند که به سمت مصرف داروهای پرعوارض و پیرکننده روی آورد و علاوه بر اعصاب، زیبایی ظاهرش را نیز ضربه بزند و خراب نماید!

وقتی شیطان برای تمرین بخش اول (که بدون ذکر است) دست از وسوسه و القای ناامیدی بر نمی‌دارد معلوم است انسان خردمند توقع ندارد شیطان از وسوسۀ کسی که تصمیم دارد تمرین بخش دوم (که رسماً تمرین ذکر خداست) را آغاز کند کوتاه بیاید خصوصاً اینکه در تمرین روش دوم، فرد مرتب ذکر خدا را تکرار می کند که به تصریح روایت (ذِکْرُ اللَّهِ مَطْرَدَةُ الشَّیْطَان) موجب طرد شیطان از اطراف او -هرجا که باشد- می‌شود و اگر در جمع باشد دیگران نیز بدون اینکه علت را بدانند از کنار بودن او به شکل محسوسی احساس امنیت می‌کنند.

اما خوشبختانه راه بسیار ساده که ثابت می‌کند چقدر وسوسه‌های شیطان احمقانه و ضعیف است (إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً) انجام تمرین بسیار آسان مشورت با عقل است که «اینجا» توضیح داده‌ام و هر بار چند دقیقه بیشتر زمان نمی‌برد.

کافی است هر زمان وسوسه‌ای از شما درخواست کرد که از انجام تمرین بخش اول و خصوصاً دوم ناامید شوید به صفحه مذکور مراجعه و در عرض چند دقیقه طبق روش مذکور با عقل‌تان مشورت کنید تا به روشنی متذکر شوید  چطور شیطان می‌خواهد با دعوت و وسوسۀ احمقانۀ خویش شما را از انجام تمرین بسیار ساده و مجرب ذکر ناامید کند و شما در زندگی پر از کابوس و حملات گسترده‌تر وسوسه باقی نگه دارد و تا می‌تواند شرایط را به سمت بحران جلوتر ببرد!

توضیح روش عملیاتی و جزئی تمرین ذکر:

درست است که تکرار ذکر «الله»، همان حرف زدن معمولی و از آسان‌ترین کارهاست اما همین کار ساده، ریزه‌کاری‌ها فروان و مؤثری دارد که اگر از آن‌ها اطلاع داشته باشید می‌تواند موجب آسانی تمرین ذکر در هر شرایط و تجربۀ نتایج چشم‌گیر آن شود.

در ادامه با تعدادی از این ریزه‌کاری‌ها آشنا خواهید شد که بدون تردید وقتی خودتان تمرین ذکر را آغاز و به اندازۀ کافی تجربه کنید با ریزه‌کاری‌هایی که بعضاً به راحتی قابل توصیف نیستند و فقط خود فرد باید تجربه کند آشنا خواهید شد.

تنفس صحیح و علمی در هنگام تمرین

اگر تنفس را در حین تمرین ذکر به شکل صحیح و علمی انجام دهید قدم بزرگی در اینکه بتوانید ذکر را به‌تدریج از حالت زبانی صرف به سمت قلبی سوق دهید برداشته‌اید.

تنفس صحیح علاوه بر اینکه تکرار ذکر را آسان می‌کند از نظر علمی و تجربه نیز موجب کاهش محسوس استرس می‌شود که البته اولویت با تکرار ذکر است به هر شیوه که برایتان راحت‌تر است و اگر دیدید می‌توانید در همین آغاز، تنفس صحیح را نیز بدون اینکه مانع تکرار ذکر شود انجام دهید بسیار بهتر است.
تنفس صحیح به این صورت است که همیشه خودتان را عادت بدهید نفس را از بینی به داخل بدن وارد کنید و سپس از دهان خود خارج نماید و به محض خروج نفس از دهان، ذکر الله را تکرار کنید که این شیوه در نهایت کمک می‌کند که ذکر زبانی زودتر منجر به ذکر قلبی شود که به‌تصریح بزرگان * درنهایت همین ذکر زبانی، منجر به باز شدن زبان قلب شما نیز خواهد شد.
 یکی از آثار ذکر قلبی این است که هنگام ذکر قلبی، علاوه بر تخلیۀ خطورات و وسوسه‌ها از ذهن خویش، در همان لحظه شاهد تخلیۀ هر نوع استرس و غصه از قلب و تمام تاروپودتان نیز خواهید بود که تأکید می‌شود بهترین روش راستی آزمایی این آثار که متکی به آیات و روایات متواتر و صریح است این است که خودتان این تمرین (که در ادامه با جزئیات بیشتری از آن آشنا خواهید شد) را بدون هیچ پیش‌فرض تجربه کنید و نتیجه‌ای که شخصاً با گوشت و پوست چشیده‌اید را مورد ارزیابی و قضاوت قرار دهید.

* روش مجرب و صحیح ذکر قلبی با هدف باز کردن زبان قلب (با ذکر منبع)

 امام خمینی (ره): زبان که ذکر الهی را تکرار کرد، کم کم زبان قلب‏‎ ‎‏هم باز می شود و آن نیز متذکر می شود ... (اما برای باز شدن زبان قلب) ‏شیخ عارف کامل ما، جناب شاه آبادی، روحی فداه، می فرمودند‏‎ ‎‏شخص ذاکر باید در ذکر مثل کسی باشد که به طفل کوچک زبان‏‎ ‎‏باز نکرده می خواهد تعلیم کلمه را کند: تکرار می کند تا اینکه او به‏‎ ‎‏زبان می آید و کلمه را ادا می کند. پس از آنکه او ادای کلمه را کرد،‏‎ ‎‏معلم از طفل تبعیت می کند؛ و خستگی آن تکرار برطرف می شود‏‎ ‎‏و گویی از طفل به او مددی می رسد. همین طور کسی که ذکر‏‎ ‎‏می گوید باید به قلب خود، که زبان باز نکرده، تعلیم ذکر کند. و‏‎ ‎‏نکتۀ تکرار اذکار آن است که زبان قلب گشوده شود. و علامت‏‎ ‎‏گشوده شدن زبان قلب آن است که زبان از قلب تبعیت کند و‏‎ ‎‏زحمت و تعب تکرار مرتفع شود. اوّل زبانْ ذاکر بود و قلب به‏‎ ‎‏تعلیم و مدد آن ذاکر شد، و پس از گشوده شدن زبان قلب، زبان از‏‎ ‎‏آن تبعیّت کرده به مدد آن یا مدد غیبی متذکر می شود.‏

پس‏‎ ‎‏در اول، از معلم به او مدد می شود و در آخر، از او به معلم کمک و‏‎ ‎‏مدد می شود. انسان اگر مدتی مواظبت کند ... مثل امور طبیعیۀ عادیه می شود

‏‏     ‏‏بالجمله، در اوّل امر باید انسان این ادب یعنی «تفهیم» را‏‎ ‎‏ملحوظ دارد تا زبان قلب که مطلوب حقیقی است گشوده گردد. و‏‎ ‎‏علامت آن که زبان قلب گشوده شده آن است که تعب ذکر و‏‎ ‎‏زحمت آن مرتفع شود و نشاط و فرح رخ دهد و خستگی و رنج‏‎ ‎‏زایل گردد؛ چنانچه اگر کسی طفلی را که زبان باز ننموده بخواهد‏‎ ‎‏تعلیم دهد، تا طفل زبان باز ننموده معلم خسته و ملول شود؛ همین‏‎ ‎‏که طفل زبان گشود و آن کلمه را که تعلیم او می کرد ادا کرد،‏‎ ‎‏خستگی معلّم رفع شود و معلّم به تبع طفل کلمه را ادا کند بی رنج‏‎ ‎‏و تعب. قلب نیز در ابتداءِ امر طفلی است زبان نگشوده که آن را‏‎ ‎‏باید تعلیم داد و اذکار و اوراد را باید به زبان آن گذاشت، و پس از‏‎ ‎‏باز شدن زبانِ آن انسان تابع آن گردد و رنج و تعب تعلیم و خستگی ‏‎ذکر مرتفع گردد و این ادب برای کسانی که مبتدی هستند خیلی‏‎ ‎‏لازم است!

نکته (خواندن این نکته اختیاری):
نگارنده چند سال قبل متن فوق را دیدم و تلاش هم کردم طبق همان دستورالعمل، ذکرِ الله را به شکل قلبی تمرین کنم و بگویم اما تلاشم ثمر نداشت و تمرین به شکل مذکور را رها کردم تا اینکه اخیراً موفق شدم طبق همان دستورالعمل، مراحل زیر را تمرین کنم و وقتی این تمرین را به شیوۀ زیر به اندازۀ کافی تکرار کردم نتایجی را تجربه کردم که سبب شد مصمم شوم تمرین ذکر (همین آموزش) را بعد از مدت‌ها تأخیر آغاز کنم درحالی که سال‌ها آرزو داشتم خداوند به من انگیزه‌ای بدهد که بتوانم تمرین ذکر را در بیشتر روز انجام دهم اما انگیزه نداشتم تا اینکه نتایج روش  زیر را شخصاٌ تجربه کردم و تمام ابهاماتم برطرف شد.
نکته قابل تأمل اینکه نگارنده روش زیر را به فرد محترم دیگری نیز عیناً آموزش دادم و او نیز بعد از مدتی کوتاه، دقیقاً همین نتایجی که نگارنده تجربه کردم را با شفگتی و خوشحالی از نتایج مؤثر آن در استرس‌ و غم‌زدایی فوری برایم توصیف کرد.
البته روشن است کسی که تازه تمرین ذکر را آغاز کند ابتدا ناچار است صرفاً تمرین را به شکل زبانی مدتی انجام دهد و سپس بدون عجله شیوۀ زیر را تمرین کند بنابراین اگر شما تازه تمرین ذکر را می‌خواهید آغاز کنید بدانید اولویت تکرار ذکر به شکل زبانی است و لازم نیست به شیوۀ زیر عمل کنید مگر اینکه واقعا مستعد باشید؛ چون تکرار ذکر زبانی شما را به ذکر قلبی خواهد رساند.
نگارنده برای عمل به شیوۀ نقل شده از مرحوم شاه‌آبادی (که گذشت) این مراحل را طی کردم:

۱- نفس عمیق را از بینی به داخل بدن می‌دهم (البته کاملاً طبیعی و بدون هیچ فشار و تحمیل باید نفس عمیق بکشید و فقط تاجایی که بدن‌تان اجازه نفس عمیق را به شما بدهد این کار را انجام دهید که گاهی خیلی زود بدن اجازۀ نفس عمیق می‌دهد و گاهی باید تمرین ذکر زبانی را آن قدر تکرار کنید تا در نهایت نفس شما به طور طبیعی عمیق شود.)

۲- سپس در حالی که چشمانم را می بندم و به قلبم توجه می کنم، نفسی که از بینی به داخل داده بودم را از دهانم خارج می‌کنم و طبق معمول هم زمان ذکر الله را به زبان می گویم.
۳- اما وقتی حرف لام را در هنگام گفتن «الله» تلفظ می‌کنم و به طور طبیعی زبانم به سقف دهانم می خورد در همان لحظه قبلم را همچون کودک خردسالی که هنوز زبان باز نکرده فرض می‌کنم و از او (قلبم) با مهربانی و آرامش می‌خواهم که ذکر الله را با زبان خودش (زبان قلب) تکرار کند.

۴- هچنین همز‌مان، هنگام گفتن حرف لام «الله» (که زبانم به سقف دهانم می خورد) سعی می کنم مثل کسی که می‌خواهد قلبش را از درون تکان مختصری بدهد، فشاری نرم به قلبم وارد کنم تا هر چه وسوسه، استرس و غصه داخل آن وارده شده همان لحظه از آن خارج شود.

۵- خوشبختانه وقتی گاهی که تمرین را به اندازۀ کافی تکرار می‌کنم در نهایت نَفَس کشیدنم به طور طبیعی عمیق می‌شود و در این حال شاهد خروج کامل هر استرس و غصه از قلبم، درست هنگام گفتن هر ذکر به شیؤه مذکور هستم و البته خودم به تجربه متوجه شده‌ام که باید این روش را در حد معقول و به اندازۀ خلاص شدن از هر استرس و غصه انجام داد، چون بعد از خلاصی از استرس و غصه ادامۀ این تمرین موجب نشاط و تحرک می‌شود که هر کسی که طبق مشورت عقل این تمرین را انجام دهد خودش می‌فهمد که باید شیوۀ فوق را در حد معتدل انجام دهد (در حد نجات از حملات وسوسه، رهایی از استرس و غصه و نشاط معتدل).

البته خصوصاً برای تازه کار مهم این است که ذکر زبانی (تمرینی که در حال آموزش آن هستید) را بتواند پشت سر هم تکرار کند تا فعلاً از شر حملات وسوسه راحت شود و در نهایت با تکرار همین تمرین به طور طبیعی و بدون افراط و تفریط موفق به ذکر قلبی می‌شود همچنانکه به تصریح امام خمینی که گذشت، «زبان که ذکر الهی را تکرار کرد، کم کم زبان قلب‏‎ ‎‏هم باز می شود و آن نیز متذکر می شود»
نکته قابل توجه اینکه نگارنده برای رسیدن به مرحلۀ فوق مدت‌ها تمرین کردم و بعد از کلی دعا و توسل خداوند توفیق فوق را روزی‌ام کرد و به تجربه نیز آموختم باید تمرین فوق را حتماً در حد معتدل انجام داد و از هرگونه فشار و تحمیل زیادی به قلب أکیداً خودداری نمود تا جایی که ماه‌ها متمرکز بر ذکر زبانی (همین تمرین که در حال آموزش آن هستید) شدم و الان کار به جایی رسیده که تقریباً هر زمان اراده کنم موفق به ذکر قلبی بدون افراط و تفریط خواهم شد؛ بنابراین شما نیز لازم است برای شروع حتماً اولویت خود را بر انجام تمرین ذکر زبانی که در حال آموزش آن هستید قرار دهید تا در قدم اول ازشر حملات وسوسه نجات پیدا کنید و در صورت تکرار ذکر زبانی به طور طبیعی ذکر قلبی را نیز تجربه خواهید کرد.

آنچه مرا به یقین رساند که موفقیت در تمرین ذکر قلبی به شیوۀ مرحوم شاه‌آبادی، نیاز به دعا و کمک ویژۀ خداوند دارد این بود که بعد از اینکه ماه‌ها هر روز تمرین فوق را با موفقیت و تأثیر غیرقابل انکارش انجام می‌دادم و از نتایج آن (رفع هر نوع نگرانی بدون استثناء) بهره می‌بردم، در مقاطع مختلف و گاهی روزهای طولانی، علیرغم اینکه مراحل فوق را دقیقاً و با آرامش و تمرکز تکرار می‌کردم اما هر چه تلاش می‌کردم در کمال شگفتی، هیچ نتیجه‌ای حاصل نمی‌شد به طوری که به عنوان نمونه یک بار ساعت‌ها پشت سر هم روش فوق را تکرار کردم و قلبم هیچ عکس‌العملی نشان نداد به طوری که گویی اصلاً من قلب ندارم در حالی که قبلاً با چند بار تکرار ذکر الله به شیوۀ فوق قلبم بیدار و کاملاً عکس‌العمل نشان می‌داد؛ به همین جهت مطمئن شدم که خداوند باید برای بیداری قلب کمک ویژه کند و دعا و توسل برای بیداری قلب (که گاهی کامل و گاهی ناقص بیدار می‌شود) نقش کلیدی دارد.

مسلماً اگر خداوند بخواهد شما نیز موفق به تمرین ذکر قلبی شوید، اسبابش را برایتان فراهم خواهد کرد و حداقل آن این است که به خواست خدا بعد از تمرین کافی ذکر زبانی، خودتان با آثاردیگر ذکر قلبی (از جمله اینکه با ذکر قلبی صحیح، ذهن شما آثار خواب عمیق را تجربه می‌کند و بدون اینکه بخوابید خستگی از تن و عمق ذهن شما خارج می‌شود و ...) و ریزه‌کاری‌های دیگر آن به تجربه آشنا خواهید شد و نگارنده اگر خدا بخواهد در وقت خودش داستان‌های واقعی در این خصوص را خواهم گفت که بدون تردید اطلاع از این تجارب، بسیار آموزنده و تشویق‌کننده است.

  استفاده از زنگ ساعت موجب آسان شدن چشم گیر تکرار تمرین ذکر در شبانه‌روز

یکی از مشکلات جدی در آغاز تمرین ذکر، فراموشی بیش‌ازحد تکرار ذکر است که حتی این فراموش گاهی باعث می‌شود خصوصاً کسانی که دچار حملات وسوسه نیستند روزها و ماه‌ها و بلکه گاهی سال‌ها از تمرین ذکر (گاهی در حد تکرار چند بار ذکر پشت سر هم) غفلت نموده و محروم شوند.
بنابراین اگر شما دچار حملات پی‌درپی وسوسه شده‌اید، لازم است به جای اظهار ناخشنودی، قدر این نعمت بزرگ را از باب «خواست شیطان بد کند با من ولی احسان نمود» بدانید چون هر حملۀ وسوسه، خودش بهترین وسیله جهت یادآوری ذکر را برایتان فراهم کرده است و باعث می‌شود خیلی زودتر از کسانی که دچار حملۀ وسوسه نشده‌اند موفق شوید تمرین ذکر را در کمترین زمان ممکن به مرحله ثبات و عادت برسانید تا جایی که به علت تکرار زیاد و بدون فوت وقت ذکر، زودتر به مرحله‌ای که تکلف و زحمت تمرین ذکر به‌کلی از شما برداشته می‌شود برسید و در نهایت بتوانید ذکر به دوام را تجربه کنید که نتیجۀ آن امنیت دائم از هرگونه نگرانی و غصه تا پایان عمر در همین دنیای پر از وسوسه و سپس در آخرت است درحالی که اگر حملات وسوسه سراغتان نیامده بود چه بسا مثل اکثر مردم هیچ رغبتی که تمرین ذکر آغاز کنید پیدا نمی‌کردید.

اما مشکل اینجاست کسانی که دچار حملات وسوسه می‌شوند غالباً دست روی دست می‌گذارند و به جای تکرار ذکر (جهت نجات و دفع حملات پی در پی وسوسه که در حال آموزش روش صحیح آن هستید) خیال می‌کنند با درد دل کردن پی در پی با امثال نگارنده یا روانپزشک، روان‌کاو، روان‌شناس و خوردن قرص‌های پر عوارض خواب و اعصاب می‌توانند برای همیشه از شر حملات پی در پی وسوسه راحت شوند و هیچ علاقه‌ای که سراغ ذکر بیایند ندارند و همین روی گردانی از ذکر (که تنها راه طرد شیطان است ذِکْرُ اللَّهِ مَطْرَدَةُ الشَّیْطَان‏) نتایجی در پی دارد که همه شاهد آن هستیم به طوری که طبق اعلام رسمی معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت کشور در سال ۱۴۰۰، حدود ۶۰ درصد مردم ایران دارای افسردگی، اضطراب، وسواس و یکی از اختلالات روانی هستند (منبع) و طبق خبر رئیس انجمن روانپزشکی ایران، بالاتر از ۵۰ درصد بیماران در کشور، مبتلا به گونه های مختلف بیماری روانی از جمله افسردگی هستند (منبع) و در خصوص وضعیت آسیب‌های روانی در کشورهای خصوصاً غربی متأسفانه آمار و اخبار به مراتب تکان‌دهنده و نگران‌کننده‌تر وجود دارد (منبع) که نگارنده را مصمم کرده نظر افراد متعدد که بعد از مراجعه به دکتر و مصرف هر قرص باز هم موفق نشدند از حملات مرتب وسوسه نجات پیدا کنند و تا مرز جنون پیش رفتند را به زودی اگر خدا بخواهد در کانال منتشر خواهم کرد که چگونه برخی از ایشان انجام تمرین بسیار ساده که در حال آموزش آن هستید راآغاز کردند و به معنای واقعی کلمه از حملات وسوسه و مراجعه به دکتر و مصرف قرص بی نیاز شدند و شک‌های بی‌اساسی که مرتب در مورد خدا و امور سرنوشت ساز دیگر برایشان پیش آمده بود به کلی از ذهن و قلبشان خارج شد و در عوض در کسب علم و آگاهی و فهم حقایق به جای توهمات حریص شدند؛ اما متأسفانه واقعیت این است که فضای اجتماعی ما طوری شده که غالب مردم علیرغم اینکه مرتب در حرف دم از خدا می‌زنند اما در عمل از ذکر چنین آفریدگار مهربان‌تر از مادر، روی‌گردان هستند و به همین دلیل شاهد افزایش چشم گیر بیماری‌های روانی و جسمی در بین اکثر مردم ایران و جهان هستیم که باعث شده زندگی سختی را تجربه کنند؛ همانطور که آفریدگار فرزانه نیز به این حقیقت تصریح نموده است:

🌺 مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى‏
هر کس از یاد من روى گردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت. 🌺

اگرچه باید منصفانه قدر تلاش کسانی که هنوز دچار حملات وسوسه نشده‌اند را دانست که درعین‌حال به پیروی از عقل و نقل، در انجام تمرین ذکر و تکرار یاد آفریدگار خویش کوتاهی نمی‌کنند؛ این افراد بدانند تلاش ایشان که بر خلاف کسانی که دچار حملات وسوسه شده‌اند از روی اختیار کامل است بسیار ارزشمند است .

هر کس در تکرار ذکر خداوند (انجام همین تمرین) کوتاهی نکند با تکرار هر ذکر، یک قدم به جلو برداشته‌ که هرگز برگشت ندارد و بدون تردید تکرار هر ذکر، یک قدم فرد را به انس و در نهایت محبت خدا نزدیک خواهد کرد.

بنابراین خصوصاً افرای که بدون تجربۀ حملات وسوسه این تمرین را آغاز کرده‌اند، مطمئن باشند که  زحمت گفتن حتی یک ذکر ایشان نیز هدر نمی‌رود به طوری که اگر تکرار ذکر به حد مشخصی برسد و صداقت فرد آشکار شود، خداوند به هر شیوه حتی اگر لازم شد از باب «خواست شیطان بد کند با من ولی احسان نمود» ایشان را وادار می‌کند که ذکر پیوستۀ خدا را فقط با نیت پیروی از عقل (که توضیحش گذشت)، تا رفع کامل وسوسه‌ها تکرار کنند و ضمن برداشته شدن تکلف ذکر، امنیت دائم و در هر حال را تا پایان عمر تجربه نمایند.

به هر حال کسانی که می‌بینند دوست دارند صادقانه تمرین ذکر (که در حال آموزش آن هستید) را انجام دهند اما مرتب دچار فراموشی بیش از حد در انجام آن می‌شوند لازم است تدابیری خردمندانه بیندیشند که یکی از این تدابیر مراقبه است که شیوه‌های گوناگونی دارد (ازجمله من هر زمان کوتاهی می‌کنم فوراً یک دانه لوبیا در ظرفی می‌اندازم سپس آخر شب تعداد لوبیاها را در برگۀ محاسبه روزانه اعمال (روش) می‌نویسم و تلاش می‌کنم بابت هر کوتاهی (هر لوبیا یک دقیقه) به همان میزان در حین کارها مثل ظرف شستن ذکر را تمرین و کوتاهی‌ام را جبران کنم و شب بعد در برگۀ محاسبه، مقابل این عبارت که آیا در تمرین ذکر موفق بودم یا خیر؟ علامت مثبت یا منفی را می‎‌زنم که همین روش ساده به شکل محسوس کمک می‌کند نفس اماره‌ام روز بعد در تمرین کوتاهی نکند و با خواست عقلم همراهی نماید.
به‌هرحال بهتر است اگر می‌توانید با مراقبه مانع فراموشی نفس اماره از تکرار ذکر شوید و تمرین ذکر را بدون تکیه به روشی که در ادامه توضیح خواهم داد  آغاز کنید اما اگر به تجربه دیدید مرتب دارید تمرین ذکر را فراموش می‌کنید به طوری که خطر قطع کامل تمرین و تکرار ذکر وجود دارد پس معلوم می‌شود شما به وسیله‌ای نیاز دارید که به‌طور منظم یادآوری کند که تمرین ذکر را پیوسته و به‌موقع تکرار کنید در این صورت با توکل به خدا تا زمانی که سنگینی تکرار ذکر برداشته شود به روش زیر عمل کنید.
اما لازم است بدانید که درنهایت چه بخواهید یا نخواهید تکیه با زنگ ساعت، شما را برای تکرار ذکر شرطی می‌کند (به اصطلاح علم اخلاق، نفس اماره و روح شما را شرطی می‌کند) به‌طوری‌که تا صدای زنگ را نشنوید حتی یک ذکر هم نخواهید گفت! (به طوری که نگارنده گاهی بعد از ساعت‌ها تمرین ذکر با زنگ ساعت، متوجه می‌شدم که چند ساعت زنگ ساعت قطع شده و من بدون اینکه حتی یک ذکر بگویم اصلاً متوجه نشده بودم!)

پس لازم است بعد از اینکه به اندازۀ کافی با استفاده از زنگ ساعت (که روش استفادۀ فنی آن خواهد آمد) تمرین ذکر را انجام دادید، به‌محض اینکه دیدید سنگینی تمرین ذکر به دلیل تکرار کافی از شما برداشته شده درنهایت باید تمرین کنید که از آن به بعد بدون تکیه به زنگ ساعت، خودتان ذکر را تکرار کنید که به تجربه به نگارنده ثابت شده، بهترین جایگزین زنگ ساعت، تنفس صحیح و طبیعی بدن است (یعنی نفَس از بینی به داخل و از دهان به خارج و هنگام خروج ذکر الله را تکرار کردن) که اگر به‌اندازۀ کافی سعی کنید بدون زنگ ساعت ذکر را تمرین کنید هر  نَفَس شما به‌طور خودکار و منظم درست مانند هنگام شنیدن زنگ ساعت به شما یادآوری می‌کند که در تکرار ذکر دچار فراموشی و غفلت نشوید (مهم) و همین یادآوری برای غلبه بر وسوسۀ شیطان که تلاش کاملی برای غفلت شما از تکرار هر ذکر می‌کند کافی است که البته رسیدن به این مرحله که هر نَفَس به شما (خصوصاً وقتی میان مردم و در فضاهای شلوغ هستید) یادآوری کند که ذکر خدا را بگویید با تکرار کافی تمرین ذکر به سادگی تمام میسر است و در این صورت (توفیق ذکر با هر نَفَس) به تجربه خواهید دید چرا خداوند علیرغم همۀ هشدارهایی که در مورد دشمنی عمیق شیطان می‌دهد اما در عین حال کید و مکر او را ضعیف معرفی کرده است. (إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً به یقین نقشه و حیلۀ شیطان ضعیف است) علت آن این است که تمام وسوسه‌های شیطان بر بی‌خردی استوار است و کسی که بتواند مشورت با عقل را به شیوۀ ساده‌ای که «اینجا» توضیح داده‌ام در کارهایش انجام دهد خودش با اندک تأمل در هر وسوسه، پی به احمقانه بودن آن می‌برد و در عین حال به تجربه می‌فهمد فقط کسی که همواره در پناه ذکر خدا باشد، می‌تواند به برکت ذکر خدا، اجازه ندهد عقلش منزوی شود و در نتیجه از کید شیطان که تجربۀ هزاران ساله در فریب‌کاری دارد در امان بماند.

انسان در پناه ذکر به دوام می‌تواند با پیروی مداوم از عقل، ضعف و خواری شیطان را در تمام مراحل زندگی خویش ببیند، چه این فرد (که مدام اهل ذکر است و از عقلش استفاده می‌کند) یک عامی بی‌سواد باشد یا یک عالم و دانشمند با سواد.

اما کسی که با پشت کردن به ذکر، از پناه خدا خارج شد و از ذکر خدا غفلت نمود، هر که باشد -حتی باسوادترین عالم و دانشمند جهان- بدون شک تجربۀ زندگی کوتاه او، حریف تجربۀ زندگی هزاران سالۀ شیطان در فریب‌ دادن باهوش‌تر از وی نخواهد شد و شیطان او را طوری که خیال کند دارد کاری را قربة الی الله انجام می‌دهد مثل آب خوردن فریب می‌دهد که حتی وقتی نونهالان نیز متوجه انحراف این عالم و دانشمند و گاهی مرجع تقلید می‌شوند اما خود این افراد چنان در وسوسه‌های چند لایه گرفتار شده‌اند که با لجاجت تمام زیر بار خردمندانه‌ترین و ساده‌ترین حقایق نمی‌روند و توجه به همین واقعیات است که انسان خردمند در تکرار یاد خدا (انجام همین تمرین) و پناه بردن به او (با نیت خالص که گذشت) کوتاهی نمی‌کند مگر اینکه بخواهد عمداً عقلش را تعطیل و منزوی کند و به ذکر آفریدگار مهربانش پشت نماید که مسلماً هیچ خردمندی چنین نمی‌کند.

روش تنظیم زنگ ساعت جهت تمرین آسان‌تر ذکر

با انجام روش زیر هم تمرین ذکر بسیار آسان می‌شود و هم می‌توانید تمرین ذکر را به‌سادگی در حین کارهای روزمره مثل آشپزی و غیره انجام دهید و به شکل چشم‌گیری تعداد بیشتری ذکر را در شبانه‌روز تمرین نمایید.
برای اینکه چگونه می‌توانید این روش را انجام دهید به این توضیحات ساده توجه کنید:
زمان هرکدام از اصوات زیر به ترتیب از ۱ دقیقه تا ۵ دقیقه و سپس ۱۰ دقیقه و ۱۵ دقیقه است.

زنگ هر ۱ دقیقه

زنگ هر ۲ دقیقه

زنگ هر ۳ دقیقه

زنگ هر ۴ دقیقه

زنگ هر ۵ دقیقه

زنگ هر ۱۰ دقیقه

زنگ هر ۱۵ دقیقه

اصوات فوق را در رایانه خود (با کلیک بر روی هرکدام از نوشته‌های زیر) ذخیره کنید.

زنگ هر ۱ دقیقه / زنگ هر ۲ دقیقه / زنگ هر ۳ دقیقه / زنگ هر ۴ دقیقه / زنگ هر ۵ دقیقه / زنگ هر ۱۰ دقیقه / زنگ هر ۱۵ دقیقه

ابتدا زنگ هر ۱۵ دقیقه را برای تمرین ذکر انتخاب کنید که رأس هر ۱۵ دقیقه به شما یادآوری می‌کند به شیوه‌ای که در ادامه خواهد آمد یک‌بار ذکر الله را بگویید.

صوت زنگ هر ۱۵ دقیقه را در نرم افزار پلیر player نظیر  Windows Media Player باز کنید و پلیر را روی حالت تکرار Repeat تنظیم کنید که به طور خودکار بعد از پایان زمان زنگ هر ۱۵ دقیقه آن صوت را مرتب تکرار کند. (می‌توانید از نرم‌افزارهای مثل AlarmClock نیز استفاده کنید.)

روش دقیق انجام تمرین ذکر به همراه اصوات فوق

وقتی زنگ هر ۱۵ دقیقه را فعال کنید ۱۵ ثانیه قبل از آغاز تمرین ذکر، صدای زیر (تیک ساعت) را خواهید شنید:

وقتی صدای فوق را شنیدید معنایش این است به هر  کاری که مشغولش هستید ادامه دهید اما فقط در ذهن خود آماده شوید که ۱۵ ثانیه دیگر باید یک‌بار ذکر الله را تکرار کنید.
سپس ۵ ثانیه قبل از گفتن ذکر، باز صدای دیگر که شبیه صدای زنگ دوچرخه است را خواهید شنید:

به‌محض اینکه صدای فوق را شنیدید باید دست از هر کاری که مشغول آن هستید بردارید و بدن خود را حرکت ندهید (حتی اگر می‌توانید درست مانند هنگام نماز دو دست را اطراف خود رها کرده و بدنتان را آزاد کنید و سر و سینه را صاف کرده و ترجیحاً روبه‌قبله باشید و تکان نخورید و آماده گفتن ذکر شوید)
نکته: به تجربه ثابت شده اگر واقعاً با نیت احترام به خدای عزیز که لطف کرده و به شما اجازه داده ذکر پاکش را تکرار کنید به‌محض شنیدن صوت فوق، با همۀ وجود از هر فکر و کاری که مشغولش بودید منصرف شوید و به احترام خداوند فکر و توجه خود را آماده برای گفتن ذکر پاکش کنید، خداوند نیز در همین ۵ ثانیه به دلیل احترامی که به نام پاکش گذاشتید، به شما توفیق می‌دهد که ذکر الله را با حضور قلب و توجه بیشتر بگویید. (مجرب)
هر چه بتوانید تظاهر کنید که دارید باحالت شوق از هر فکر و کاری که به آن مشغول بودید دست برمی‌دارید معنایش این است که خدایا من دارم تمرین می‌کنم که به من بفهمانی هیچ فکر و کاری در این جهان مهم‌تر از ذکر پاک تو نیست.
سپس بعد از گذشت ۵ ثانیه صدایی شبیه دینگ را خواهید شنید:

به محض شنیدن صوت فوق کافی است که ذکر الله را یک بار (همانطور که در بالا گذشت) به این شکل که قبلا هم گذشت بگویید: نفس را  از بینی به داخل بدهید و از دهان به خارج بفرستید و هنگام خروج نفس از دهان یک بار ذکر مبارک الله را تکرار کنید و اگر بتوانید به شکلی که امام خمینی (ره) از استاد بزرگوارش نقل کرد ذکر الله را بگویید (یعنی به شکل ذکر قلبی) و الا به طور معمولی بگویید کافی است چون تکرار کافی ذکر زبانی، در نهایت همانطور که امام خمینی به آن تصریح کرد (زبان که ذکر الهی را تکرار کرد، کم کم زبان قلب‏‎ ‎‏هم باز می شود) به طور طبیعی منجر به ذکر قلبی خواهد شد.

سپس بعد از اینکه ذکر الله را گفتید همچنان بدن خود را چند ثانیه حرکت ندهید تا صدای زنگ پایانی زیر را بشنوید:

معنای صوت فوق این است که حالا دیگر می‌توانید بدن خود را از حالت بی‌حرکتی خارج نموده و فکر و کاری که حدود ۱۵ ثانیه قبل رها کرده بودید را ادامه دهید و هر چه در این لحظه بتوانید تظاهر کنید که دارید باحالت بی‌میلی به سمت آن فکر و کار می‌روید معنایش این است که خدایا من دارم تمرین می‌کنم که به من بفهمانی هیچ فکر و کاری مهم‌تر از ذکر پاک تو نیست.
نکته: سعی کنید ابتدا تمرین فوق  را هر ۱۵ دقیقه یک‌بار طی چندین ساعت تکرار کنید و اگر دیدید با گفتن هر ۱۵ دقیقه یک‌بار ذکر، از شر افکار مزاحم راحت شده‌اید و احساس امنیت می‌کنید که فبها المراد و الا زمان را روی هر ۱۰ دقیقه یک‌بار تنظیم کنید و باز  چند ساعت نیز آن را تمرین کنید و همین‌طور زمان‌های پایین‌تر تا ۱ دقیقه تا درنهایت ببینید کدام‌یک از زمان‌های فوق با شرایط شما سازگارتر است و موجب امنیت ذهنی و فکری شما می‌شود و شمارا از شر افکار مزاحم و حملات وسوسه نجات می‌دهد.
البته گاهی نیز ممکن است بعدازاینکه زمان مناسب فوق را برای خودتان پیدا کردید، بسته به حوادث جدید و هیجانات وارده ناچار شوید زمان فوق را بیشتر یا کمتر کنید تا امنیت شما محفوظ باقی بماند و از شر خصوصاً حملات وسوسه در امان بمانید.

نکته مهم: تکرار می‌کنم اگر به طور طبیعی بدون نیاز به اعلام زنگ ساعت می‌توانید خودتان ذکر را تکرار کنید حتماً از تکیه دادن تمرین ذکر به زنگ ساعت أکیداً خودداری کنید که برای نگارنده سخترین مرحله تمرین ذکر آن زمانی شد که تلاش کردم تمرین ذکر را (به همین شیوه که در حال آموزش آن هستید) بدون تکیه به زنگ ساعت انجام دهم که خوشبختانه خداوند به من کمک کرد خصوصاً اینکه من با مشورت عقل ناچار شدم تمرین ذکر را با تکیه به زنگ ساعت به شیوۀ فوق آغاز کنم چون هیچ محرکی که باعث شود ذکر را به خود یادآوری کنم نداشتم و خوشبختانه با تکیه به زنگ ساعت تقریبا در تمام زمان بیداری موفق به تمرین در حین کارها می‌شدم بدون اینکه کوچکترین فشار را تحمل کنم که ابتدا زنگ را روی هر دو دقیقه یک بار تنظیم کردم و سپس روی هر پنچ دقیقه یک بار تنظیم نمودم که موجب شده بود فضای خانه بسیار امن و زیبا شود و این روش (استفاده از زنگ ساعت) به من بسیار در اینکه بت عدم تکرار ذکر به شکل مداوم بکشند کمک بزرگی کرد درحالی که چند سال قبل به دلیل اینکه ایدۀ زنگ ساعت به ذهنم نرسیده بود با اینکه تمرین ذکر را جدی آغاز کردم اما خداوند صلاح ندید و آن زمان موفق نشدم.

آشنایی با انواع روش ذکر؛ مناسب هر شرایط، از آسان تا سخت‌ترین شرایط
هر کسی بتواند تمرین ذکر را به اندازه کافی انجام دهد متوجه خواهد شد که می‌تواند بنا بر شرایط زندگی فردی و اجتماعی به هر کدام از روش‌های زیر ذکر پاک الله را تکرار کند.

روش اول- ذکر ذهنی صرف؛ در این روش ذکر «الله» بدون اینکه زبان کوچکترین حرکتی بکند در ذهن مرور می‌شود؛ نتیجه این روش اگر با تمرکز و توجه بالا هنگام مرور هر ذکر در ذهن باشد بسیار بالاست به طوری که وسوسه هیچ راهی برای نفوذ به ذهن و سپس قلب پیدا نمی‌کند و کمترین انرژی ذهنی و جسمی در این روش نسبت به روش‌های دیگر صرف می‌شود و بدن و به تبع آن ذهن خیلی کمتر خسته می‌شود که طبعاً انجام این روش برای کسی که تازه تمرین ذکر را آغاز کرده بسیار دشوار و نزدیک به محال است مگر اینکه به دلیل حملات شدید وسوسه ناچار شود خصوصاً هنگام خواب از این روش استفاده کند.

روش دوم- ذکر زبانی صرف، در این روش فقط زبان حرکت مختصر (در هنگام گفتن لام «الله») می کند و ذکر «الله» بدون اینکه صدایی -چه با جوهر و چه بدون جوهر- از حنجره شنیده شود تکرار می‌شود؛ هر چه در این روش توجه شما به ذکر در ذهن قوی‌تر باشد،امکان نفوذ وسوسه کمتر می‌شود و اگر به مدت طولانی حتی بدون تمرکز کافی ذکر زبانی را تکرار کنید باز هم موجب نفی خطورات شده و حملات گزندۀ وسوسه را قطعاً دفع خواهد کرد.

در این روش، بعد از روش اول، انژری کمتری نسبت به روش‌های بعدی مصرف می‌شود.

شرایط نگارنده طوری است که بیشترین تمرین ذکر من به همین روش (روش دوم) است که روش اصلی تمرین ذکر نیز هست.

روش سوم- ذکر همسی: در این روش هنگام گفتن ذکر الله علاوه بر حرکت زبان، صدای همسی (بدون جوهر مثل هنگام گفتن تسبیحات اربعه در نماز) نیز شنیده می‌شود که بهتر است اوقاتی به این شیوه ذکر تمرین شود که کمی ذهن انسان شلوغ است و آرامش کافی برای تکرار ذکر ندارد که در این مواقع می تواند ذکر را به شیوه همسی (که موجب می‌شود صدای خودش را هنگام گفتن «الله» بشنود) تکرار کند که شنیدن ذکر (بدون جوهر) به وضوح به وی یادآوری و کمک می‌کند که تکرار ذکر (خصوصا اگر از زنگ ساعت استفاده نمی‌کند) قطع نشود که اگر به دفعات گفتن ذکر قطع شد معلوم می‌شود باید به روش چهارم که توضیح آن خواهد آمد اقدام کند.

نکته: به جای ذکر همسی در این مواقع می‌توان تنفس را (به همان شیوه که گذشت) طوری انجام داد که صدای نفس کشیدن خودمان را خصوصاً هنگام ورود هوا از بینی به داخل بشنویم که در این مواقع می‌توان این روش را جایگزین ذکر همسی (روش سوم فوق) کرد.

ذکر همسی بیشتر از ذکر به روش اول و دوم و بیشتر از ذکر جهری (روش چهارم) انرژی می‌برد و موجب خستگی بیشتر ذهن و جسم از دو روش قبلی می‌شود که برای رفع این خستگی کافی است هر زمان احساس خستگی کردید  تصمیم بگیرید ذکر را با تمرکز بهتر بدون ترک روش همسی ادامه دهید که به طرز شگفت‌آوری بدون اینکه تمرین ذکر قطع شود، خستگی ذهن و جسم نیز (به دلیل توجه بیشتر به ذکر در ذهن خود) از بین می‌رود بلکه تبدیل به نشاط می‌شود. (مجرب)

روش چهارم- ذکر جهری: این روش درست مانند روش قبلی (ذکر همسی) است با این تقاوت که (مانند حرف زدن معمولی) جوهر صدا نیز در هنگام گفتن ذکر «الله» شنیده می‎شود؛ این روش مناسب زمانی است که فرد مشغول کارهایی مثل استحمام است و ذهن انسان بیش از حد معمولی شلوغ است به طوری که اگر ذکر به شکل جهری گفته نشود به راحتی قطع می شود.

در روش ذکر به شکل جهری ما با شنیدن صدای جوهردار خودمان، یادآوری بسیار خوبی به خودمان می‌کنیم که ذکر را تکرار کنیم و این روش کمک فوق‌العاده‌ای می‌کند تکرار ذکر قطع نشود و حتی اگر حملات وسوسه جدی و ادامه‌دار شد و باعث غفلت ما شد و تمرین ذکر را قطع کرد می‎توان شدت صدای جوهردار را بیشتر کرد (یعنی با صدای بلندتر ذکر را در حین کارها تکرار کنیم).

گاهی ممکن است به دلیل تشویش زیاد و حملات جدی وسوسه با بلند کردن صدای جوهر دار نیز نتوان به تکرار و تمرین ذکر ادامه داد که در این مواقع نگارنده به عنوان نمونه صوت جذاب برنامه از سرزمین نور را از طریق تلفن همراه یا رایانه پخش می کنم و می‌شنوم یا مشغول یک بازی سالم رایانه‌ای می‌شوم یا فیلم مفیدی را ولو به تکرار تماشا می‌کنم یا کارهای مشابه انجام می‌دهم که موجب آرامش ذهنم شده و کمک می‌کنند که تمرین ذکر را در حین این کارها به راحتی ادامه دهم.

گاهی نیز می‌توان این روش (شنیدن صوت، بازی رایانه‌ای ...) را جایگزین ذکر همسی (روش سوم) و ذکر جهری (روش چهارم) نیز نمود و بر انجام تمرین ذکر زبانی صرف (روش دوم) که روش اصلی تمرین نیز هست متمرکز شد؛ به عبارت دیگر به دلیل پخش صوت یا دیدن فیلم یا مشغول شدن به بازی رایانه‌ای دیگر نیازی نیست که به شکل همسی یا جهری ذکر را تمرین کنم بلکه چون ذهنم به اندازه کافی آرام شده می‌توان به شیوه اصلی (روش دوم: ذکر زبانی صرف) تمرین ذکر را به مقدار طولانی ادامه دهم و این حالت ایده آل است چون تکرار ذکر زبانی همانطور که از قول امام خمینی نیز نقل شد، موجب ذکر قلبی و حتی باز شدن زبان قلب می‌شود.

ذکر جهری که همان حرف زدن معمولی است بیشتر از تمام روش‌های قبلی انرژی می‌برد که برای رفع این خستگی نیز کافی است از این به بعد تصمیم بگیرید ذکر جهری را با تمرکز بهتر در ذهن خود نیز مرور کنید به عبارت دیگر اگر تلاش کنید تمرکز خود را به جای افکار و کارهای روزمره که مشغولش هستید به ذکر معطوف کنید (همین مقدار که ولو یک درصد حواستان بیشتر به این باشد که مشغول ذکر هستید تا کار دیگر) باز هم به طرز شگفت‌آوری بدون اینکه تمرین ذکر قطع شود، خستگی ذهن و جسم‌تان نیز از بین می‌رود و تبدیل به نشاط می‌شود. (مجرب)

اما به هر حال اگر شرایطی مثل استحمام پیش آمد که به دلیل تشویش ذهنی امکان ادامۀ تمرین ذکر جز به شیوۀ ذکر همسی و جهری به همراه شنیدن صوت و غیره نبود باید به همان روش‌ها تمرین ذکر را ادامه داد و اجازه نداد که تکرار ذکر به طور کامل قطع شود که در این صورت (که تکرار ذکر قطع نشود) خصوصاً کسانی که در معرض حمله وسوسه هستند در امان می‌مانند و حتی در مواردی برای اینکه تکرار ذکر قطع نشود ناچار شدیم که بدون رعایت تنفس صحیح (هوا از بینی به داخل و از دهان به خارج) را رعایت کنیم اولویت با گفتن ذکر  و ترک موقت تنفس صحیح است.

در هر حال به محض اینکه دیدیم می‌توانیم ذکر را به روش دوم (ذکر زبانی صرف) بگوییم و تنفس را به شکل علمی و صحیح رعایت کنیم اولویت همین است و نباید کوتاهی کنیم.

روش پنجم- ذکر قلبی: روش انجام ذکر قلبی به تفصیل گذشت که این روش خصوصاً در شرایط به شدت بحرانی که دیگر امکان ادامۀ تمرین ذکر به دلیل شدت حملات وسوسه، استرس و غصه‌های وارده نیست بسیار مؤثر است چون در صورت ادامۀ تمرین به این شیوه به تدریج قلب بیدار شده و شما شاهد آرامش محسوسی خواهید بود و به سالمت از هر بحرانی می‌توانید عبور کنید ازجمله هنگامی که خیلی اندوهگین می‌شوید یا به خشم آمدید با این روش به طرز معجزه‌آسا اندوه و خشم مانند دودی سیاه از ذهن و قلب شما خارج می‌شوند و در همان لحظات تمرین ذکر به شکل محسوس آرام می‌شوید.

البته انجام روش ذکر قلبی آثار فراوان و قابل تأمل دیگری نیز دارد که فعلاً به همین مقدار بسنده می‌شود.

تثبیت تمرین ذکر با محاسبۀ اعمال روزانه
اگر واقعاً مصمم هستید تمرین ذکر که در این آموزش با ابعاد مختلف آن آشنا شدید را جداً آغاز نموده و تا رهایی دائم از هر نوع وسوسه و درمان کامل وسواس و حتی رسیدن به نتایج بالاتز از جمله رهایی از گونه خوف و حزن ادامه دهید؟

💐 إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ
کسانى که گفتند: «پروردگار ما اللَّه است»، سپس (در این گفتۀ خود) استقامت کردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگین مى‌‏شوند. 💐
پس لازم است هر ۲۴ ساعت یک‌بار میزان موفقیت و عدم موفقیت در انجام این تمرین را در برگۀ محاسبۀ اعمال که در «اینجا» روش آن را توضیح دادم، ارزیابی کنید؛ در این صورت مطمئن باشید تمرین ذکر علیرغم فراز و نشیب‌هایی که به‌طور طبیعی دارد (و گاهی ممکن است مدتی تعطیل نیز بشود) و علیرغم تمام تلاشی که شیطان برای ناامید کردن کامل شما از انجام یا تکمیل تمرین خواهد کرد؛ این تلاش راه به جایی نخواهد بود و علت تقلای شیطان برای ناامید کردن شما حتی به بهانه‌های فریبنده و قابل قبول، این است که او بهتر از همه می‌داند که ذکر چگونه موجب طرد او خواهد شد (ذِکْرُ اللَّهِ مَطْرَدَةُ الشَّیْطَان‏) و در صورت ادامۀ ذکر توسط شما، برای اولین بار در تمام عمرتان دیگر ظرف ذهن و قلب شما حیات خلوت وسوسه‌های شیطان نخواهد بود.

اگر تمرین ذکر به اندازه کافی تکرار شود شما نیز به تجربه خواهید دید که حتی بر خاطرات قدیمی آزاردهنده و وسوسه‌های گزندۀ خویش نیز به شکل محسوس و غیر قابل انکار غلبه خواهید کرد و می‌توانید با ادامۀ همین تمرین به‌ظاهر ساده خودتان ببینید چگونه ذهنتان را از زباله‌های متعفنی که ممکن است سال‌ها درگیرتان کرده باشد به‌طور کامل پاک و خالی کرده‌اید و درنهایت اگر دچار انواع وسواس‌های فکری و عملی و هرنوع اختلال شناخته شده و ناشناخته شده باشید به تصریح آیات و روایات (یَا مَنِ اسْمُهُ دَوَاءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفَاءٌ) درمان و شفای کامل خود را به شکل محسوس و غیر قابل تشکیک تجربه خواهید کرد.

همانطور که گذشت به دلیل اهمیت اطلاع شما از تجربۀ ده‌ها هم‌وطن محترم،  نگارنده قصد دارم در این صفحه و صفحات دیگر اگر خدا بخواهد با هشتگ #وسواس برخی از این مشاوره‌ها را منتشر نمایم تا شما از تجربۀ اقشار گوناگون استفاده و به پاسخ سؤالات فراوان خود برسید و اگر خودتان نیز سؤالی برایتان پیش آمده یا در آینده پیش بیاید در همین صفحه مطرح و سؤالات مشابه را به همراه پاسخ و مشاورۀ نگارنده مطالعه نمایید.

البته همانطور که در مقدمه گذشت چند روزی است در کانال ایتا مشغول بروزرسانی آموزش فوق هستم؛ اگر می‌خواهید به همراه سایر مخاطبان محترم به شکل روشن‌تری آموزش را فرا بگیرید به کانال مراجعه و اولین قسمت این آموزش را «اینجا» دنبال نمایید و در پست‌های بعدی منتظر بارگذاری قسمت‌های دیگر بمانید.

همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل


 

فهرست (بر هر قسمت کلیک نمایید):

مقدمه : ثبات شخصیت چیست و چگونه به آن برسیم؟

قسمت ۱: ارزیابی روازنۀ عملکرد (محاسبۀ اعمال) در کمتر از 1 دقیقه

قسمت ۲: درمان پرحرفی

قسمت ۳: درمان وسواس (یا تمرین طرد افکار مزاحم، یا تمرین ذکر)

قسمت ۴: تمرین عاقل شدن

قسمت ۵: درمان ناامیدی

قسمت ۶: مدیریت ارتباط با دیگران

قسمت ۷: درمان اعتیاد به رایانه و فضای مجازی

انجام تمرینات فوق بسیار آسان طراحی شده و مشکل‌ترین قسمت، خواندن متن آن است که اگر درست متوجه شوید، شما نیز به تجربه خواهید دید با هر بار عمل به تمرین مطرح شده به هدفتان نزدیک‌تر خواهید شد و به عنوان یک قاعده فراموش نکنید تکرار هر عمل -ولو در ابتدا بسیار سخت به نظر آید- به تدریج انجام آن‌را آسان و آسان‌تر خواهد نمود. ایموجی گل

                                                                                قسمت ۵: تمرین عاقل شدن (کلیک)

لطفاً سؤالات خود در موضوع خدا، ادیان و مذاهب را به این صفحه (کلیک) ارسال کنید!

نظرات  (۸۲)

  • مهناز 15 ساله
  • سلام وقت شما بخیر

    ببخشید دوباره پیام میدم آخه مجبورم کسی نیست کمکم کنه 

    شما بهم گفتید من وسواس فکری دارم من راه حل درمان وسواس شما رو خوندیم وار منظورتون رو متوجه شدم که هر موقع وسواس وارد ذهنم شد خودمو با یه جمله سرگرم کنم تا وسواس نتونه توی ذهنم جا کنه اما مشکل اصلی من اینکه نموتنم رو یه جمله تمرکز کنم و سریع تمرکزم رو از دست میدم ضعف اراده دارم و زود ازش ناامید میشم و رهاش میکنم 

    به دور و برم که نگاه میکنم فقط بهم یادآور میشه که هیچی وجود ندارد حتی خودم 

     

    و... می‌دونم که تمرینی که شما دادین آسونه اما نمی‌دونم چرا نمیتونم انجام بدم اصلا رو هیچی نمیتونم تمرکز کنم یه وقتایی از بس ذهنم شلوغ میشه کم مونده روانی شم حتی خودمم نمی‌دونم چمه و چرا اینجوری میشم 

    ممنون میشم پاسخ بدین 

    پاسخ:
    سلام

    وقت شما هم به خیر
    آنچه شما مخاطب محترم توضیح دادید یک مشکل شناخته‌شده با راه حل مشخص است که به دلایل متعدد برای افراد گوناگون در سنین و شرایط مختلف ایجاد می‌شود و درهرصورت تجربه نشان داده خوشبختانه این مشکل پایداری ندارد و شما به خواست خدا از آن عبور خواهید کرد.
     اما اگر می‌خواهید در کمترین زمان ممکن و بدون تحمل فشار اضافه از آن عبور کنید لازم است توجه کنید سخت‌ترین بخش تمرین که در ابتدای همین صفحه آمده شروع آن است و شما حتی اگر یک‌ بار آن را انجام دهید به تجربه خواهید دید سختی آن برای بار دوم کمتر می‌شود و تکرار آن (خصوصاً اگر جمله یا کلمۀ شما ذکر خدا باشد) به‌تدریج نه‌تنها این تمرین را آسان بلکه شیرین خواهد نمود و همین دیدن نتیجه باعث خواهد شد انگیزه پیدا کنید و تا رسیدن به نتیجۀ مطلوب آن را ادامه دهید.
    اما راه‌حل:
    این بار تمرین را آغاز کنید و به‌محض اینکه دیدید ارده‌تان سست شده (ولو چند ثانیه هنوز از تمرین نگذشته)، فوراً تمرین را ترک کنید و منتظر بمانید تا دوباره اراده‌تان از حالت سستی خارج شده و به حالت عادی برگردد؛ سپس تمرین را به همان شیوه تکرار کنید.
    طبق توضیحاتی که در ابتدای همین پاسخ دادم فراموش نکنید اگر بار اول فقط در حد چند ثانیه این تمرین را انجام دهید و به دلیل ضعف اراده تمرین را ترک کنید تا اینجا هم قطعاً شما سود بزرگی کرده‌اید چون با همان یک‌بار، شما توانسته‌اید اولین قدم تمرین که سخت‌ترین بخش آن است را بردارید و هر چه این تمرین را به روشی که گذشت (ولو هر روز یک بار) تکرار کنید خودتان به تجربه خواهید دید تمرین مرتب آسان و آسان‌تر و در نهایت شیرین می‌شود و کمک می‌کند گاهی در چند ثانیه از شر افکار مزاحم راحت شوید و هر چه تمرکز و توجه شما به معنای کلمه یا جمله‌ای که می‌گویید بیشتر باشد زودتر به نتیجۀ مطلوب می‌رسید.
    البته ببینید چه وقت حال‌تان بری انجام تمرین بهتر و اراده‌تان برای انجام آن از وقت‌های دیگر قوی‌تر است (مثلاً بعد از خواب کافی مثل خواب شب) سپس سعی کنید از آن‌وقت بیش از اوقات دیگر برای انجام این تمرین استفاده کنید.
    در هر صورت حتماً طوری برنامه ریزی کنید که این تمرین را با فشار و تحمیل انجام ندهید و در انجام آن عجله نکنید و بدانید اگر فقط روزی یک بار ولو چند ثانیه این تمرین را انجام دهید ولی انجام آن را برای روزهای دیگر ترک نکنید به تجربه ثابت شده است که شما نیز به خواست خدا به نتیجۀ مطلوب خواهید رسید.
     مهم این است که به شیوه‌ای که گفته شد این تمرین را بدون فشار آغاز کنید و تا رسیدن به نتیجۀ مطلوب آن را ترک نکنید.
     
    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام من چون ضعف اراده داشتم شما گفتین تمرین درمان وسواس رو بدون فشار اضافه انجام بدم و من موفق شدم و شش روز هست که تکرار تمرین برام آسون شده 

    اما یه چیز خیلی نگرانم کرده اینکه من بعد از شش روز که تمرین برام آسون شده بود  حالام احساس میکنم تمرین دوباره برام سخت شده مثل روز اولی که شروع کردم نمی‌دونم شاید به خاطر ضعف اراده ام هست ولی هر چی هست خیلی نگرانم کرده

    پاسخ:
    سلام

    وقت شما هم به خیر
    خوشبختانه همین‌که موفق شدید تمرین مذکور را آغاز کنید، یکی از مهم‌ترین‌ بخش‌ها را با موفقیت پشت سر گذاشته‌اید.
     آنچه اینک برای شما مخاطب محترم پیش‌آمده، در هر کار دیگری که حتی انجامش نیاز به تمرین ندارد هم پیش می‌آید.
    به‌عنوان نمونه گاهی ما به دلایل گوناگون احساس می‌کنیم کارهای ساده‌ای مثل پیاده‌روی، استحمام و غیره برایمان خیلی سخت شده و اصلاً اراده و حال انجامشان را در آن لحظه نداریم!
    ما در این لحظات می‌توانیم یکی از سه کار زیر را انجام دهیم:
    اول: آن کاری که احساس می‌کنیم انجامش برایمان سخت شده را رها کنیم تا حال و انگیزۀ انجامش را پیدا کنیم چون به تجربه برای هرکسی ثابت است چنین بی‌حالی‌هایی موقتی است و دوام ندارد (معمولاً بعد از چند دقیقه یا نهایتاً چند ساعت از بین می‌رود) بنابراین می‌توان در این لحظات، کارهای شدنی مثل خواب و غیره را انجام داد تا این اوقات راحت‌تر بگذرند و سستی اراده و بی‌حالی برطرف شود.
    دوم: هم‌چنین می‌توانیم چند لحظه فکر کنیم ببینیم آیا دلیل قانع‌کننده‌ای پیدا می‌کنیم که به ما حال و انگیزه بدهد آن کار را انجام دهیم؟ و به‌محض اینکه آن دلیل قانع‌کننده را پیدا کردیم و دیدیم حال و انگیزۀ انجام آن در ما پیدا شده، اقدام کنیم.
    سوم: اما اگر احساس کردیم چاره‌ای از انجام آن کار در آن لحظه نداریم، خیلی کوتاه با زبان خودمانی دعا کنیم و از خداوند بخواهیم به ما حال و انگیزۀ انجام آن کار را بدهد، سپس تا وقتی دعایمان مستجاب نشده و حال و انگیزه در ما پیدا نشده حواسمان باشد که خداوند صلاح ما را بهتر از خودمان می‌داند بنابراین کم‌صبری نکنیم.
    سپس به‌محض اینکه  دیدیم خداوند دعایمان را اجابت نموده و حال و انگیزه در ما پیدا شده، باز با زبان خودمانی (درست همان‌طور که از مردم تشکر می‌کنیم) از خداوند تشکر کنیم که این تشکر باعث می‌شود اگر دفعه بعد دوباره بی‌حال شدیم خداوند بیشتر توفیق دهد. (۱)

    آنچه در بالا گذشت در مورد هر کاری که احساس کردیم نسبت به انجامش ارادۀ ما سست شده و حالش را نداریم قابل اجراست خصوصاً برای تمرینی که شما مشغول آن هستید که اگر به همان شیوۀ فوق و شیوه‌ای که در پرسش و پاسخ قبلی «اینجا» توضیح داده شد آن را ادامه دهید (یعنی فقط زمانی که احساس کردید حال دارید انجامش دهید و الا رهایش کنید) نه‌تنها وسواس را درمان می‌کند بلکه نتایج فوق‌العاده دیگری هم دارد. (۲)

    پس با توضیحات فوق معلوم شد اگر روزی این تمرین مثل آب خوردن برایتان آسان شد بازهم یادتان نرود هر انسانی به دلایل مختلف گاهی حال اینکه برود یک لیوان آب بخورد را هم در خودش احساس نمی‌کند و همین کار آسان برایش از کوه کندن هم سخت‌تر به نظر می‌رسد که در این صورت می‌تواند یکی از سه کار فوق را انجام دهد و الا اگر به خود فشار زیادی را تحمیل کند خطر احساس ناامیدی وجود دارد.

    ________________
    پاورقی
    (۱) لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ

    اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود!

    (۲) برای اینکه بدانید نتایج دیگر این تمرین که در حال انجامش هستید چیست اگر وقت کردم سعی می‌کنم پرسش و پاسخ مشابه با یکی از مخاطبان که به‌شدت دچار وسواس بود را منتشر کنم؛ این بزرگوار مثل شما همین تمرین (که روش انجامش در ابتدای همین صفحه آمده) را از صفر شروع کرد و الان در انجام آن حرفه‌ای شده است به‌طوری‌که می‌تواند در همان لحظه انجام این تمرین موفق به دفع وسوسه (و نفی خطورات خصوصاً آزاردهنده) شود و آرامش ذهنی را فوراً تجربه کند و اگر دچار استرس و نگرانی شده باشد در مدتی کوتاه قلباً احساس راحتی کند و حتی بر حالات خطرناکی مثل وقتی‌که دچار خشم شدید شده با همین تمرین غلبه کند و آرامش عمیق را تجربه نماید.
    اطلاع شما و دیگر مخاطبان از تجربۀ این فرد و پرسش و پاسخ با او (که مثل شما از پایه و به‌طور اصولی تمرین فوق را شروع کرده) می‌تواند راه‌ را برایتان میان‌بر کند تا بدون آزمایش و خطای بیش‌ازحد، در کمترین زمان ممکن از نتایجی که به بخشی اشاره کردم بهره‌مند شوید.
    البته انتشار این پرسش و پاسخ ضرورت ندارد چون شما موفق شدید یکی از مهم‌ترین بخش‌های تمرین که آغاز آن است را پشت سر بگذارید و اگر مهم‌ترین بخش تمرین که تکرار آن است را ترک نکنید شما نیز به خواست خدا همان نتایج را شخصاً تجربه خواهید کرد.
    من قبلاً می‌خواستم این پرسش و پاسخ را -مثل خیلی از کارهای دیگر- منتشر نمایم اما واقعاً به دلیل کارهای در اولویت موفق نشدم و بعید هم می‌دانم موفق شوم بنابراین از شما و سایر مخاطبان محترم می‌خواهم دعا کنید تا خداوند اگر صلاح می‌داند مرا در این کار موفق نماید که عرض کردم اگر هم نشد، به خواست خدا هیچ خللی به موفقیت شما وارد نمی‌کند.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام

    آیا وسوسه ها وناامیدی ها ازشیطان است؟

    پاسخ:
    سلام

    شیطان موجودی است که به طور متعارف با چشم دیده نمی‌شود (۱) لذا عقل در این موارد تابع اخبار وحی (قرآن و روایت) است.
    طبق روایت، منشاء تمام وسوسه‌ها و به تبع آن ناامید‌ی‌ها، گمراهی‌ها و هر گناهی شیطان است، به طوری که اگر شیطان وجود نمی‌داشت هیچ گنهکارى، گناه نمی‌کرد و هیچ گمراهی، گمراه نمی‌شد! (۲)
    اما آیا فقط شیطان وسوسه می کند؟ پاسخ منفی است چون وقتی یکی از انسان‌ها، توسط شیطان وسوسه شد و فریب خورد، او نیز می‌تواند همان وسوسۀ شیطانی را دانسته یا از روی جهل به دیگران منتقل کند.
     حتی نَفْس خودمان نیز اگر توسط شیطان وسوسه شود و فریب بخورد، پی در پی با حدیث نفس، آن وسوسۀ شیطانی را در ذهنمان تکرار می‌کند تا جایی که امر به بدی نیز خواهد نمود. (۳) اما در هر صورت منشاء تمام این اغواگری‌ها، وسوسۀ شیطان است که به تصریح روایت اگر شیطان وجود نمی‌داشت احدی وسوسه و گمراه نمی‌شد تا بتواند دیگران را نیز مانند خود وسوسه و گمراه کند و البته یکی از حکمت‌های وجود شیطان نیز همین است که معلوم شود چه کسی با اختیار خود پیرو خرد می‌شود یا با پشت کردن به عقل، گام به گام از وسوسه‌های نابخردانۀ شیطان پیروی می‌کند که اگر ادامه دهد کارش تا شرک و کفر نیز کشیده خواهد شد.
    خوشبختانه می‌توان تمرین ساده و مجرب جهت نجات از وسوسه و خطورات ناامیدکننده را انجام داد که در صورت تداوم آن، موفق به دفع هر نوع وسوسه (از شیطان، انسان یا نفس خودمان) خواهیم شد و در نتیجه از تبعات وسوسه که ناامیدی و استرس و غم است نیز نجات پیدا خواهیم نمود.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    ____________________
    پاورقی‌ها
    (۱) علیرغم اینکه شیطان با چشم دیده نمی‌شود اما حتی منکران نیز چه بخواهند یا نخواهد در حال بمباران وسوسه توسط این موجود رانده شدۀ درگاه الهی هستند و به روشنی اغواگری‌هایش را در زندگی فردی و اجتماعی خویش احساس می‌کنند.

    (۲) فَلَوْ لَا أَنَّ الشَّیْطَانَ یَخْتَدِعُهُمْ عَنْ طَاعَتِکَ مَا عَصَاکَ عَاصٍ، وَ لَوْ لَا أَنَّهُ صَوَّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِی مِثَالِ الْحَقِّ مَا ضَلَّ عَنْ طَرِیقِکَ ضَال‏
    پس اگر نبود که شیطان، ایشان (انسان‌ها) را از اطاعت تو فریب می‌دهد هیچ گنهکارى، گناه نمی‌کرد و اگر او باطل را در چهره حق جلوه نمى‏‌داد، هیچ گمراهی راه تو را گم نمى‌‏کرد.
    الصحیفة السجادیة، ص: ۱۶۴

    (۳) إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی
    به یقین نفس بسیار امر به بدی می‌کند مگر آنچه را پروردگارم رحم نماید!



  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • مجدداً سلام،

    من وسوسه فکری خیلی شدیدی دارم در مورد خدا و همه چیز.

    اگر به وسواس اهمیت ندهم ازبین میروند یاکارهای دیگری باید انجام بدهم تابه ایمان و یقین برسم؟

    پاسخ:
    سلام

    برای پاسخ به سؤال شما مخاطب محترم کافی است بدانیم عامل اصلی تمام استرس ها، ناامیدی‌ها، ناراحتی‌ها و غفلت‌ها وسوسه (یا خطورات ذهنی) است که در صورت اهمیت ندادن به آن، بدون تردید انسان از درون و سپس از بیرون (زندگی فردی و اجتماعی) امنیت و آرامش واقعی را تجربه خواهد کرد.
    به تجربه ثابت شده اگر هر کسی بتواند طبق تمرین ساده‌ای که «اینجا» توضیح داده شده، وسوسه‌ها را دفع کند به همان میزان، زندگی فردی و اجتماعی‌‌اش نیز از هر گونه ناامیدی، استرس و غفلت خالی خواهد شد و همین احساس امنیت زمینه برای رسیدن هر چه سریعتر به ایمان و یقین را فراهم می‌کند. (۱)
    در قدم اول برای کسب ایمان و یقین لازم است باور به اصل وجود خدا اصلاح شود که روش آن در کتاب نگارنده با زبان ساده توضیح داده شده است.
     
    بنابراین خلاصۀ پاسخ شما مخاطب محترم این است که با اهمیت ندادن به وسوسه، راه کسب ایمان و یقین نیز هموار می‌شود.

    ______
    (۱)- ریشۀ وسواس با پیروی از عقل خشکانده می‌شود که روش آن در «اینجا» توضیح داده شده است.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام وقت بخیر

    من چند روزی به وسواس توجه نکردم بهترشدم ولی موقعی که فکرمی‌کنم میتونم جواب شبهات روبدهم بازحالم بدمیشه وبازبی اراده میشوم تاکی باید بهشون فکر نکنم تابعد بتونم به شبهاتم پاسخ صحیح بدهم که به شک نیوفتم

    پاسخ:
    سلام

    وقت شما هم به خیر

    پاسخ به شبهات خصوصاً ناباوران که اذهانی مملو از وسواس دارند، نیاز به شرایط خاصی دارد (ازجمله داشتن یقین ثابت، نداشتن وسواس حتی خفیف و ...) که در کتاب به تفصیل توضیح داده‌ام.
    اگر این شرایط حاصل شوند نه تنها حال انسان از پاسخ به شبهات احدی (با هر عنوان و سطح سواد) بد نمی‌شود بلکه هر بار بر اطمینان و آرامش وی نیز می‌افزاید.
    برای اینکه هر چه زودتر بتوانید این شرایط را کسب کنید لازم است اولاً کسب آن را به هیچ وجه برای خود محال ندانید و ثانیاً تلاش کنید به حداقل ثبات شخصیت برسید که روش آن را با تمرینات ساده در «اینجا» توضیح داده‌ام و از مهمترین آن‌ها آشنایی با روش بی‌توجهی به وسوسه‌ها (کلیک) و سپس محاسبه روزانه اعمال است (کلیک) که هر بار کمتر از یک دقیقه در روز بیشتر زمان نمی‌برد. (۱)
    بعد از این خودتان به تدریج ثبات شخصیت را تجربه خواهید کردی و یکی از نشانه‌های آن این است که دیگر حالتان نسبت به هر آنچه حساس بودید (ازجمله انچه گفتید) بد نمی‌شود ضمن اینکه روشن است اولویت تا پایان عمر حفظ آرامش و حال خوب است نه کارهایی نظیر پاسخ به شبهات خصوصاً اگر هنوز شرایط لازمش را نداشته باشیم.

     ______
    (۱) به عنوان نمونه نگارنده قبل از اینکه پاسخ سؤال شما مخاطب محترم را بدهم، دفتر محاسبۀ اعمالم را باز کردم و هر کار مهمی که باید در طول ۲۴ ساعت گذشته انجام می‌دادم یا نمی‌دادم را طبق همان روش حدود فقط ۲۰ ثانیه به طور دقیق محاسبه و ارزیابی کردم و با خیال راحت به کارهای دیگرم مشغول شدم که اگر این روش هر روز تکرار و عادت شود بعد از مدتی انسان متوجه کاهش محسوس نقاط ضعف و افزایش نقاط قوت خود خواهد شد.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • از کلمه خداناباورترس وجودم رو میگیره نکنه همینطوربمونم،

    من به خدایقین داشتم تو هرکاری فقط به خودش امیدداشتم ، زندگیم عالی بود چون همیشه یادخداروداشتم،

    توشرایطی فکرکردم دارم راه رواشتباه میرم به ایمان خودم شک کردم یا شایدگول وسوسه روخوردم، دنبال عقاید مردم میرفتم، چه باایمان وبی ایمان همین شدکه کلا سردرگم شدم و به همه چی شک دارم وضع من خیلی طول کشیده ،

    پاسخ:
    سلام

     هر انسانی به نوبۀ خود به طور طبیعی در معرض انواع وسوسه‌هاست و باید با پیروی مداوم از عقل در مقابل این وسوسه‌ها نه تنها منفعل نشود بلکه از طریق صحیح تک تک ‌آن‌ها را از خود دور نموده تا زندگی به معنای واقعی شاد و آرام را تجربه کند.
    ضمن اینکه روشن است هیچ انسان خردمندی یقین خود را با شک (خصوصاً اگر آن شک بی‌اساس باشد) نمی‌شکند چون در این صورت از میوۀ یقین که اطمینان و آرامش در زندگی است محروم شده و اسیر نتایج شک‌های بی‌اساس که ناخرسندی و بلاتکلیفی است می‌شود.
     بنابراین سعی کنید این اشتباهی که در حال تجربۀ نتایج تلخ آن هستید را ولو در ابتدا با تظاهر (۱) جبران کنید تا در قدم اول به‌تدریج به وضع گذشته برگردید ( که گفتید در آن زمان به خدا یقین داشتید و در هرکاری فقط به خودش امید می‌بستید و به همین دلیل زندگی‌تان عالی بود) و در قدم دوم بهتر از گذشته شوید و از زندگی عالی به عالی‌تر برسید.
    برای اینکه بتوانید به این هدف مهم برسید سعی کنید هرروز طبق روشی که برای محاسبه اعمال روزانه (اینجا) توضیح داده شده است حتماً خودتان را در همین زمینه ارزیابی کنید که آیا توانستید ولو به تظاهر، گذشتۀ خود را بازسازی کنید؟
    مطمئن باشید اگر محاسبۀ اعمال را (که هر بار چند ثانیه بیشتر وقت نمی‌گیرد) حتی المقدور روزی یک بار ترک نکنید همانطور که عرض شد کم‌کم وضع خوب یا به قول خودتان عالی که در گذشته داشتید را دوباره تجربه خواهید کرد و سپس اگر به خدا خوش‌گمان باشید شاهد روزهایی فوق‌العاده بهتر از گذشته نیز خواهید بود.

    نکته: به عنوان یک قاعدۀ تعیین کننده سعی کنید نسبت به نعمت‌هایی که هم‌اکنون از آن برخوردار هستید همیشه نیمۀ پر لیوان را ببینید تا هم مانع سستی بیش‌ازحد ارادۀ خود شوید و هم بیش از پیش قدردان آنچه دارید باشید که فقط در این صورت است که می‌توانید شاهد افزایش امید و داشته‌های خود باشید و موفق به رفع یکی یکی مشکلات خود شوید. (این نکته و دیگر نقاط ضعف خود را نیز -ازجمله سستی اراده- را می‌توانید در محاسبۀ اعمال روزانه ارزیابی کنید تا شاهد کاهش و سپس محو کامل هر کدام از نقایص خود در زندگی فردی و اجتماعی باشید.)

    _____________
    (۱) منظور از تظاهر این است که خود را مانند یک هنرپیشۀ سینما یا تئاتر تصور کنید که قصد دارد گذشتۀ خوب و خردمندانۀ خود را (در فکر و عمل) درست همان‌طور که قبلاً تجربه کرده بود در خانه و اجتماع بازی کند و سپس هرروز در برگۀ محاسبۀ اعمال روزانه درصدی که در آن روز موفق شدید نقش خود را درست ایفا کنید را ثبت نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام

    میشه فقط با امید به خدااین افکار از ذهنم بره چون ترسم خیلی زیاده هرکاری میکنم ترس ته دلم هست

    پاسخ:
    سلام

    خوشبختانه پاسختان مثبت است و طبق تجربه هر انسانی حتماً می‌تواند با امید به خدا ۱۰۰% آرامش کامل را تجربه کند.
     البته همانطور که قبلاً نیز عرض شد اگر می‌خواهید اصولی به این هدف برسید طبق تمرین مجربی که «اینجا» توضیح داده شده عمل کنید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام ،

    من دوران نوجوانی چندبار افسرده شدم نه درمورداعتقادی، ترس های دیگه، ولی باروشی که شما گفتید باتوجه قلبی به خداوند و خواست از خودش یک هفته یاکمترخوب شدم ،ولی نمی‌دونستم که واقعاً وسوسه شیطانه،

    تااینبارکه در مورد اعتقادی برام پیش آمده دلیل ناآگاهی خیال میکردم فکر از خودمه بهش پروبال دادم ، هرکسی یک چیزی می‌گفت که وسواسم زیاد میشد، یکی می‌گفت بیمارروانیه به دارو رواوردم، یکی می‌گفت شیطانه اهمیت نده، یکی می‌گفت سحریاچشم خوردی ،رقیه درمانی شدم یک هفته کلا خوب شدم کلاخودمم سردرگم شدم الان سوالم اینه چرا با قران درمانی یک هفته خوب خوب شدم

    پاسخ:
    سلام

    حرز یا تعویذ برای حفظ انسان، ریشۀ شرعی دارد (یعنی طبق راهنمایی خداست) بنابراین حتماً مفید است و در مورد قرآن درمانی نیز می‌توانید تحقیقی که «اینجا» صورت گرفته را با دقت مطالعه کنید و از چند و چون آن آگاه شوید.
    اما با توجه به اینکه در هر لباس و شغلی افراد ناصالح وجود دارند این امور نیز باید دقیقاً منطبق با آنچه خدا گفته (احادیث معتبر و ...) و از طریق افراد صالح انجام شود و البته خود انسان هم اگر اهل تحقیق و دارای سواد کافی باشد می‌تواند با مراجعه به منابع معتبر اقدام کند.
    اما در کنار استفاده از حرز که طبعاً برای شما مخاطب محترم نیز مفید است باید از دفع وسوسه در خلوت و جلوت که نقش تعیین‌کننده دارد، خصوصاً وقتی که انسان دچار وسوسه می‌شود (به روش مذکور) غفلت نکرد.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام ،

    ازشماسپاسگذارم به خاطر راهنمایی های خیلی خوبتون،

    من دوروزه بایادخدا دوباره مثل قبل آرامش گرفتم ،

    من دراین مدت که باوجود وسوسه نمی‌توانستم به یادخداباشم زندگیم جهنم شده بود،

    حالا سوالم اینه خداناباوران چطور بدون یادخدامی توانند زندگی کنند.

    پاسخ:
    سلام

    این همه از لطف خداست.
    مهمترین بخش، آغاز تمرین یاد خداست و مهمتر از آن برای اینکه یاد خدا در وجود ما تثبیت شود (به طوری که احساس امنیت و آرامش در ما، پایدار و دائمی گردد) لازم است به این تلاش درهرحال (چه در حال نگرانی و چه امنیت) بدون اینکه فشاز زیادی به خود بیاوریم ادامه دهیم.

     اما در مورد سؤال شما، یکی از دلایلی که نگارنده همیشه با مدارا، پاسخ شبهات ناباوران را می‌دهم با اینکه شاهد هتاکی آن‌ها به زمین و زمان هستم همین است که می‌دانم آن‌ها نیز مانند هر انسانی دیگر به شدت نیازمند یاد آفریدگار خویش هستند.
    👤 دکتر الکسیس کارل (DR. ALEXIS NARREL)، فیزیولوژیست معروف فرانسوی:
    انسان ‌همانند اکسیژن و آب به «خدا» نیاز دارد.
    📘 اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص ۲۱ به نقل از: نیایش، چاپ اول، ص ۱۷

    اما چون عمداً از یاد خدا روی گردان شده‌اند، زندگی به شدت سخت و در فشاری را تحمل می‌کنند هر چند تلاش کنند خلاف این را نشان دهند اما هرگز نمی‌توانند واقعیتی تلخی که گرفتارش شده‌اند را مخفی کنند.
     
    نیویورک‌تایمز:
    «آتئیسم (بی‌اعتقادی به خدا) یکی از عوامل خودکشی است».
    ‏ATHEISM A CAUSE OF SUICIDE
    🌐 www.nytimes.com

    👤 دیلی میل، Daily Mail:
    احتمال اینکه آتئیست‌ها (خداناباوران) خودکشی کردن را انتخاب کنند بیشتر است.
    ‏atheists most likely to choose assisted suiside
    🌐 www.dailymail.co.uk

     مرکز ملی اطلاعات زیست‌فناوری آمریکا، National Center for Biotechnology Information:
    «دین در برابر خودکشی نقش محافظتی ایفا می‌کند».
    ‏Religion plays a protective role against suicide in a majority of settings where suicide research is conducted.
    🌐 www.ncbi.nlm.nih.gov

    دانشگاه هاروارد، Harvard University:
    «شرکت در مراسم مذهبی برای زنان موجب کاهش خودکشی می‌شود».
    ‏second study that found that women attending church services at least weekly were at five-fold lower risk for suicide
    🌐 www.hsph.harvard.edu

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل



    سلام خسته نباشید ،من داشتم روبه جلو پیش میرفتم باروش هاتون که دوباره حالم بدشد باورم روا زدست دادم که بااین روش خوب بشم اصلأ نمی‌دونم روش درست چیه 

    پاسخ:
    سلام

    شما هم خسته نباشید

    نه‌فقط من و شما بلکه تمام کسانی که در کرۀ زمین زندگی می‌کنند نیز گاهی حالشان بد (و حتی بعضاً خیلی بد) می‌شود اما برخی نیز هستند که با تکرار یاد آفریدگار خویش، به تدریج به مرحلۀ انس و دوستی با خدا می‌رسند تا جایی که پیوسته حالشان خوب است و دچار کوچک‌ترین شک بی‌اساس، استرس و غم نمی‌شوند! (۱)

    روشن است این افراد هم مثل شما مخاطب محترم، یاد خدا را از صفر شروع کردند و هنگامی‌که اولین آرامش را بعد از استرس‌های پی در پی تجربه نمودند (۲) با همۀ وجود قدر آن را دانستند و به جای اعتنا به شک‌‌های بی‌اساس، خدا را با همۀ وجود شکر کردند، چون می‌دانستند شرط افزایش هر نعمت، شکر است (۳) و همانطور که عرض شد کم‌کم با تکرار یاد خدا به مرحلۀ انس و محبت رسیدند و تکلف یاد خدا از ایشان برداشته شد. (۴)

    البته رسیدن به این مرحله نیاز به شکر، توجه به خرد و تجربه به جای شک‌های بی‌اساس و از همه مهمتر تکرار یاد خدا دارد که خوشبختانه شما موفق به شروع آن شده‌اید درحالی‌که بسیاری از مردم (که بعضاً انسان‌های بدی هم نیستند) به همین مرحله‌ای که شما در حال تجربۀ آن هستید شک دارند و به اشتباه خیال می‌کنند تنها راهی که انسان می‌تواند از حال بد عبور کند رفتن پیش روانپزشک، روان‌کاو، روان‌شناس و خوردن قرص‌های پر عوارض اعصاب و امور پر ضرر مشابه است.

    ضمن اینکه یادمان نرود اگر حالمان گاهی بد می‌شود تجربه نشان داده این حال حتماً گذراست و خوشبختانه می‌توان با انجام تمرین سادۀ مذکور خیلی زودتر و به سلامتی کامل از هر حال بدی عبور کرد.

    پس اگر ما واقع‌گرا باشیم و بر اساس تجربه و خرد به واقعیات زندگی نگاه کنیم هرگز اسیر شک‌های بی‌اساس که محصول وسوسه هستند نمی‌شویم بلکه متوجه می‌شویم حتی حال بد نیز بی‌فایده نیست از جمله به ما یادآوری می‌کند قدر زمانی که حالمان خوب است را بدانیم و از شکر خدا غافل نشویم تا خداوند نیز به وعدۀ قطعی خود که افزایش آن حال خوب است عمل کند.

      ______________

    (۱) أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ

    آگاه باشید (دوستان و) اولیاى خدا، نه ترسى دارند و نه غمگین مى‏‌شوند!

     

    (۲) همچنان که شما در نوشتۀ قبلی گفتید: «من دوروزه با یاد خدا دوباره مثل قبل آرامش گرفتم؛ من در این مدت که باوجود وسوسه نمی‌توانستم به یادخداباشم زندگیم جهنم شده بود»

     

    (۳) لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود.


    (۴) علم و تجربه ثابت کرده، هر عملی تکرار شود موجب آسانی و انس می‌شود و  یاد خدا نیز اگر تکرار شود به تدریج موجب انس و محبت با خدا می‌شود و تکلف و سختی یاد خدا تبدیل به آسانی و راحتی می‌شود به طوری که انسان حاضر نیست در هیچ حالی (چه بین مردم و چه در خلوت) از یاد خدا غافل شود و یک لحظه از امنیت و انسی که یاد خدا برایش آورده خارج گردد و روشن است برای رسیدن به این مرحله نباید عجله کرد و به خود فشار اضافه آورد بلکه لازم است فقط زمانی که توان لازم بود با اختیار از تکرار یاد خدا کوتاهی نکرد.


    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

     

    آیا کسی که به وجودخدایقین پیداکرده دچارشک،تزلزل ویاناباوری میشه،یافقط کسانی دچارش میشن که یاباورسطحی دارندیااینکه در خانواده مسلمان به دنیا اومدن وباعلم دنبال دین نرفتن به دلیل نبود آگاهی دچار وسوسه میشن،

    پاسخ:
    سلام

    همان‌طور که به‌درستی اشاره کردید فقط کسانی دچار تزلزل و ناباوری می‌شوند که از یقین مستدل به وجود خدا برخوردار نباشند.
    یقین مستدل، توأم با دلایل و شواهد کافی و اطمینان‌بخش به اصل وجود خداست که جای هیچ‌گونه تردید و ابهامی باقی نمی‌گذارد و روش کسب آن در کتاب نگارنده آمده است.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    من به غیرازشک به خدا،احساس گناه شدید دارم به طوری که هرکاری رو،احساس میکنم گناه ،توزندگی کردن هم سردرگم شدم 

    پاسخ:
    سلام

    انسان وقتی گناهی مرتکب می‌شود باید صادقانه توبه و اصلاح کند که در این صورت خداوند همان گناه را تبدیل به خوبی می‌کند (۱) اما اگر صرفاً بدون دلیل احساس گناه به کسی دست دهد به آن «وسواس گناه» می‌گویند که باید مانند هر وسوسۀ دیگر با بی‌اعتنایی کامل (روش) از آن عبور کند که در صورت تکرار این بی‌اعتنایی، تجربه نشان داده این نوع وسواس نیز مانند هر نوع وسواس دیگر از اساس درمان می‌شود.

    _____________
    (۱) إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً
    مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏‌کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است! 

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    ببخش که زیاد سوال میپرسم منظورتون از استفاده از عقل اینه که به وسواس توجه نکنیم و به خداوند درحل هرمشکلی امیدوارباشیم ،وامیدکاذب چیست ،

    پاسخ:
    سلام

    خواهش می‌کنم.
    هر کسی به عقلش مراجعه کند به روشنی به وی می‌گوید باید به هیچ نوع وسوسه و وسواسی کوچکترین توجهی نکند (روش).
    انسان خردمند در مواجهه با هر مشکل به جای تصمیم عجولانه، ابتدا با عقل خویش مشورت می‌کند و عقل نیز بر اساس واقعیات زندگی، بهترین اسباب و راه حل را پیشنهاد می‌دهد و جالب اینکه همان عقل با تکیه به تجربه تأکید می‌کند برای حل کامل هر مشکل، لازم است به جای دل بستن به اسباب، فقط به مسبب الاسباب (خدا) امید بست و به او تکیه نمود تا از هر نوع شکست و ناکامی در امان ماند و حتی از شکست نیز پلی برای پیروزی ساخت.
    امید کاذب به امیدی می‌گویند که خالی از واقعیت است و سرابی بیش نیست.
    خوشبختانه عقل، به سادگی فرق امید واقعی و کاذب را از هم تشخیص می‌دهد.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام ببخشید دوباره سوال برام پیش اومده،من وقتی به وسوسه فکرنکنم حالم خوب میشه،ولی دوتا سوالم چیزیه که تجربه کردم ،یکی همون قرآن درمانی بود،چرایک هفته خوب شدم،اون راقی بعضی آیات قرآن رو روی آب وعسل خوندگفت اگه روی صورتت اب بپاشم بااب پاش،اگه سحرشده وجن توبدنت باشد مثل سوزن آب درددارد،واتفاقا همین طور هم شد،که من باورم شدسحرشدم وقران رومن خوندویک هفته خوب شدم امیدم ویادخداتودلم برگشت ،میشه واضح جوابمو بدین جواب قبلیتون رونفهمیدم ،چرامیگن به هرچی باور کنی همان میشود،اگه به دعااعتقادداشته باشی اثرمیکند،سوال دومم اینه که اگه در کاری که گناهه به خداامیدداری واون کارحل میشه ،من امروز حالم خیلی خوب بود ولی این دوفکراذیتم کردند،سپاس ازشما

    پاسخ:
    سلام

    برخی سؤالات را قبلاً پرسیدید که خلاصۀ جواب آن این است هر چه منطبق با عقل، آیات و روایات معتبر باشد به حکم عقل و شرع صحیح است.
    در خصوص این سؤال شما «چرامیگن به هرچی باور کنی همان میشود» این مطلب (خصوصاً روایت پایانی نقل شده از امام رضا ع) را مطالعه نمایید.

    پ.ن: تردید نکنید خداوند به شما مخاطب محترم کمک کرده و راه حل مشکل را به قلم خودتان جاری کرده است که نوشتید: اگر به وسوسه فکر نکنید حالتان خوب می‌شود. پس به خود شک راه ندهید و تا آخر در حد توان محکم پای همین تشخیص مجرب که آیات و روایات فروانی نیز در تأیید آن وجود دارد بایستید (البته بدون اینکه هیچ فشار اضافه به خود بیاورید) و مطمئن باشید آرامش شما (و هر انسان دیگر) در گرو عمل به همین تشخیص خردمندانه است.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام،این سوالاتم هم ازوسواسه توجه نکنم برام حل میشن

    پاسخ:
    سلام

    امیدوارم در عمل به این تشخیص خردمندانه همیشه موفق باشید و امنیت پایدار را تجربه کنید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام من هرکاری میکنم که دستورات خدارورعایت کنم ،نمیتونم ،بهم خیلی فشارمیاد،شایدمن لایق هدایت نباشم که خداهدایتم نمیکنه ازهمه چی خسته شدم .

    پاسخ:
    سلام

    همانطور که خودتان به درستی «اینجا» تشخیص دادید خوشبختانه این نگرانی وسوسه‌ای بیش نیست و اگر توجه نکنید حتماً حل خواهند شد.
    از قضا به نظر نگارنده که افتخار پاسخ به چندین سؤال شما را داشتم افرادی چون شما انسان‌های صادق و جویای حقیقت هستید و توفیقاتی دارید (خصوصاً تکرار یاد خدا) که نشان می‌دهد خداوند شما را دوست دارد و کافی است به تشخیص برآمده از عقل خویش عمل کنید و به این وسوسه‌های بی‌اساس اهمیت ندهید.
    آنچه وظیفۀ ما به عنوان بنده است این است که نیت کنیم به تمام دستورات خداوند عمل کنیم و در عمل نیز در حد توان کوتاهی نکنیم اما اگر به هر دلیل کوتاهی کردیم وظیفه توبه و اصلاح در حد توان است که از قضا خداوند نیز توبه کنندگان را دوست دارد.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام ،ببخشید،من اگه یک ثانیه ازیادخداغافل باشم دوباره شکها سراغم میان حتی به یادخداهم شک میکنم چکار کنم که باورم ثابت بشه 

    پاسخ:
    سلام
     قبلاً روش کسب یقین مستدل که مانع هر نوع وسوسه و شک بی‌اساس می‌شود را در پاسخ به سؤال خودتان توضیح دادم.
    اما این حالت (ترک یاد خدا و برگشت احساس نگرانی) خصوصاً برای افرادی همچون شما که قبلاً توضیح دادید: «من دوروزه با یاد خدا دوباره مثل قبل آرامش گرفتم؛ من در این مدت که باوجود وسوسه نمی‌توانستم به یادخداباشم زندگیم جهنم شده بود» کاملاً طبیعی است و در افرادی که وسواس دارند بیشتر به چشم می‌آید.
    یکی از علت‌های آن این است که با یاد خدا موفق به دفع وسوسه می‌شوید و از آن حالت منفی که مدت‌ها درگیرش بودید خارج شده و احساس امنیتی که مدت‌ها از آن دور بودید را تجربه می‌کنید و اگر به این تمرین دهید و یاد خدا بر هر کاری که مشغولش هستیم غلبه داشته باشد (یعنی در هر حال از یاد خدا غافل نشویم) در این صورت مشکل مذکور نیز از اساس حل می‌شود.
    روش غلبه یاد خدا در هر حال
    خوشبختانه همانطور که در این پرسش و پاسخ توضیح داده شد با هر بار تکرار یاد خدا، یک قدم به جلو برداشته شده و سختی آن، آسان‌تر می‌شود و در نهایت اگر عجله نشود (بسته به شرایط فرد و حسن ظن او به خدا) سختی یاد خدا به طور کامل برداشته می‌شود بلکه برعکس چنین فردی با اشتیاق در هر حال حتی وقتی دارد با دیگران سخن می‌گوید از یاد خدا غافل نمی‌شود و چنین کسانی بری خلاف عموم مردم (حتی آنان که وسواس ندارند) از هر گونه وسوسه و شک بی‌اساس و در نتیجه از هرگونه استرس و غم تا پایان عمر در امان‌اند و زندگی به معنای واقعی راحت و شاد را در هر حالی تجربه می‌کنند.
    پس برای داشتن باور ثابت و نجات دائم از انواع وسوسه‌ها و شک‌های بی‌اساس، در قدم اول لازم است بدانید حالی که توضیح دادید کاملاً طبیعی است و مربوط کسانی است که تازه تمرین یاد خدا را آغاز کرده‌اند (و اگر وسواس دارند که بیشتر طبیعی است) و در قدم دوم لازم است فراموش نکنید با هر بار یاد خدا، بدون تردید سختی آن به همان اندازه برداشته می‌شود و بسته به شرایط فرد و حسن ظن او به خدا در نهایت یاد خدا ضمن رفع هر مشکل (از جمله درمان کامل وسواس)، تثبیت و دائمی شده و زندگی را تا پایان عمر در آرامش و امنیت واقعی قرار می‌دهد.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام،ببخش می دونم که خسته ات کردم با سوال پرسیدنم ،مشکلی نیست هر سوالی داشتم ازتون بپرسم؟شناخت خودچطوریه؟نفس راچطوربشناسیم؟وسواس شیطان راچطور؟هرحرفی راکه شنیدیم چطور بفهمیم کدام حقیقت است ،کدام خرافات؟میدونم میگی باعقل؟چطوربفهمیم که جواب از عقلمان بوده؟الهامات خداراچطوربشناسیم؟اذکار چه تاثیراتی دارند؟

    پاسخ:
    سلام

    افتخاری است به اندازۀ توان و توفیق در خدمت مخاطبان محترم باشم.

    برای شناخت اینکه عقل چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد توضیحاتی در این صفحه ارائه شده است.

    ✔️ برای شناخت تفاوت الهام از وسوسه، حقیقت از خرافات و در یک‌کلام برای تشخیص هر چیز خوب از هر چیز بد، کافی است ببینیم آیا آن چیز مورد تأیید عقل و به‌اصطلاح عاقلانه است یا خیر؟
    روش اینکه بفهمیم چه چیزی عاقلانه و چه چیزی غیرعاقلانه است این است که ابتدا ببینیم آیا آن چیز، دارای دلیل قانع‌کننده (که مورد تأیید عقل باشد) هست یا خیر؟
    اگر دلیل قانع‌کننده داشت، پس آن چیز عاقلانه (و خوب) است اما اگر دلیل عاقلانه نداشت ولو در ظاهر خوب نیز به نظر برسد پس آن چیز عاقلانه نیست (و بد است.)
    به‌عنوان نمونه ناگهان به ذهن کسی خطور می‌کند: «برای اینکه خانواده‌ات همیشه در رفاه باشند (و از خطر اختلاف و طلاق در امان باشی) بدان که پول در آوردن از هر راهی (ولو فریب مردم) لزوماً کار بدی نیست!»
     حال برای اینکه مطمئن شوید این ادعا عاقلانه (و الهام) است یا اینکه خلاف عقل (وسوسه و حدیث نفس) می‌باشد باید قبل از پذیرفتن عجولانۀ آن، به عقل خود مراجعه کنید و ببینید آیا می‌توانید دلیل قانع‌کننده برای درست یا غلط بودن این ادعا پیدا کنید؟
    برای این منظور، عقل با تکیه به تجربه می‌گوید: «اگر فروشنده‌ای با انواع ترفند، مشتری‌اش را فریب دهد و جنس گران‌قیمتی را به چند برابر قیمت به وی بفروشد و پول کلانی (که آن مشتری عمری برای به دست آوردنش زحمت کشیده‌) را با فریب، از چنگش دربیاورد و سپس در توجیه کارش بگوید: من این کار را برای رفاه خانوادۀ خودم و برای دوری از خطر اختلاف و طلاق انجام دادم» بدون تردید شما و هر انسان خردمند دیگر کوچک‌ترین تردیدی در بد و ناجوانمردانه بودن این کار ندارید خصوصاً اینکه چه بسا در این جریان، مشتری بیچاره که سرمایۀ زندگی‌اش را ازدست‌داده دچار اختلافات خانوادگی و حتی طلاق شود.
    پس بدون شک، آنچه گذشت و به ذهن خطور کرده بود، وسوسه است نه الهام.
    بنابراین برای تشخیص اینکه چه چیزی (مثل الهام) خوب و عاقلانه و چه چیزی (مثل وسوسه) بد و غیرعاقلانه است، هر انسانی در هر سنی (از سن تمییز که هنوز عقل نوپاست تا سن نوجوانی و بالاتر) کافی است چند لحظه مستقیماً از عقلش بپرسد: «آیا برای آن چیز دلیل قانع‌کننده‌ای که مورد تأیید تو باشد وجود دارد یا خیر»؟ در این صورت عقل (بسته به سن هر فرد) پاسخ متناسب مانند آنچه گذشت را خواهد داد!
    البته در مواردی هم علیرغم مراجعه به عقل متوجه می‌شویم عقل می‌گوید چون ابعاد مسئله هنوز برایش (عقل) روشن نشده، نمی‌تواند قضاوت آشکاری در آن خصوص داشته باشد بنابراین به ما توصیه می‌کند فعلاً در مورد آن چیز توقف کنیم (و نظری در رد یا تأییدش ندهیم) تا با تحقیق و روش‌های عاقلانۀ دیگر، حقیقت روشن شود.
    نکته: برخی بااینکه عقل دلایل کافی در تأیید چیزی را آورده است و شکی را باقی نمی‌گذارد اما به دلایل مختلف ازجمله ابتلا به وسواس عمداً به پیام عقل خود پشت کرده و حاضر به تأیید آن نمی‌شوند و خود را گرفتار انواع شک‌های بی‌اساس می‌کنند.

    ✔️ همان‌طور که به تجربه شاهدیم نتیجۀ وسوسه، مشتبه شدن حقیقت و گرفتار شدن به انواع استرس، شک‌ بی‌اساس و افسردگی است اما در مقابل از مهم‌ترین آثار ذکر، دفع وسوسه، اطمینان قلب و تجربۀ نشاط واقعی است و هر کس، به هراندازه بتواند با یاد خدا، از وسوسه‌ها در امان بماند به همان اندازه عقلش کامل‌تر شده و حقایق را بدون شبهه و شفاف‌تر تجزیه‌وتحلیل می‌کند درنتیجه این افراد بیش از دیگران، خود (و خصوصیات نفسشان) را می‌شناسند و می‌توانند راحت‌تر فرق وسواس و حدیث نفس را از الهام و همچنین فرق حقیقت را از دروغ و خرافات تشخیص دهند و فرق هر آنچه مورد تأیید عقل است را ازآنچه عاقلانه نیست شناسایی کنند و در نتیجه از تصمیمات خسارت‌بار و پشیمان‌کننده در زندگی فردی و اجتماعی در امان بمانند.

    ✔️ افراد دائم الذکر چون همیشه از وسوسه در امان هستند، پیوسته در حالت یقین به سر می‌برند و هرگز دچار شک‌های بی‌اساس نمی‌شوند.
    اما در مقابل هرکسی به هراندازه از یاد خدا غفلت کند به همان اندازه اجازه داده وسوسه‌ها به درون ذهن و قلبش نفوذ کنند و حقایق و حتی در مواردی بدیهیات را برایش مشتبه سازند! چنین کسی ابتدا باید مانع نفوذ وسوسه به درون ظرف ذهن و قلبش شود در غیر این صورت هر چه بیشتر علم و آگاهی به دست آورد، وسوسه‌‌ها مانند آفت همان علم و آگاهی را مشتبه نموده و او را از حقیقت دور می‌کنند مگر اینکه با ابزار ذکر، وسوسه‌ها را از ذهن و قلبش طرد کند:
    ذِکْرُ اللَّهِ مَطْرَدَةُ الشَّیْطَان‏
    ذکر خداوند ابزار طرد (و راندن) شیطان (و وسوسه‌های او) است.
    📘 غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۳۶۹

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام،ببخشید این فیلم  مزرعه پرورش جنین واقعیت دارد،که دراینده قراره اتفاق بیافتد

    من کمی بهتر شده بودم که با دیدن اتفاقی این فیلم دوباره حالم بدشد،کلاهرچیزی یا حرفی دوباره حالم بدمیشه ،کلابی اراده ام ،توزندگی سردرگم شدم نمی‌دونم چطور زندگی کنم 

    تلاش میکنم به خداامیدوارباشم مشکلم حل بشه اما نمیتونم دلم خالیه،چه کارکنم ،اول به یاد خدا باشم بعدامیدخودش تودلم میاد،میشه همه چیوواضحترتوضیح بدهید ممنون ازشما

    پاسخ:
    سلام

    در مورد فیلم مزرعه پرورش جنین، به تصریح سازندۀ آن این فیلم از اساس غیرواقعی است و تکنولوژی‌ای که در آن ویدیو می‌بینید هنوز وجود ندارد و در حد فرضیه است. (۱)
    تودۀ مردم خصوصاً کسانی که دچار وسواس فکری هستند نباید اجازه دهند حالشان حتی با برخی امور واقعی خراب شود چه رسد به فرضیات و امور غیر واقعی مانند فیلم مذکور.
    یکی از امورات واقعی (و نه غیر واقعی مانند فیلم مذکور) که باید برای آن فکری کرد وجود اینترنت است که زندگی بشریت را فتح کرده، به طوری که در صورت استفاده بیش از حد، وجود فرد را به قدری در مدت کوتاه از زباله‌های ذهنی پر می‌کند که این افراد با کمترین فشار و حتی با توهمات غیرواقعی، فورا دچار بدحالی، سردرگمی، سستی اراده و عارضۀ خالی شدن دل می‌شوند که همۀ این نتایج از نداشتن یک برنامه بسیار ساده در استفاده از فضای مجازی است.
    درحالی که داشتن برنامه برای استفاده از فضای بی در و پیکر مجازی اگر برای تودۀ مردم ضروری است برای افراد محترمی که مثل شما مشغول نفی خواطر و دفع وسوسه‌ها با یاد خدا هستتد (خصوصاً اگر سابقۀ وسواس ذهنی هم داشته باشند) بسیار ضروری‌تر است.
     بدین منظور می‌توانید از تجربۀ نگارنده در این خصوص «اینجا» استفاده کنید تا مطمئن شوید نتایج و لذت داشتن یک برنامه ساده در استفاده از رایانه و فضای مجازی، حقیقتاً قابل توصیف نیست؛ ازجمله آثار مجرب این مدیریت می‌توان به این موارد اشاره کرد:
    ۱- تجربۀ زندگی طبیعی با لذت‌های واقعی و نشاط بخش.
    ۲- خواب‌های عمیق و طولانی که خطورات و خستگی را از اعماق ذهن و جان شما خارج می‌کند و شما را آماده می‌کند برای اینکه با آرامش و بدون فشار به تمرین یاد خدا ادامه دهید و از وسوسه‌ها، استرس‌ها، خالی بودن دل و هر نوع ناراحتی‌(به همان میزان که مشغول یاد خدا هستید) در امان بمانید.
    ۳- آزاد شدن محسوس ظرفیت مغز از وسوسه‌ها و ضایعات ذهنی و فراهم شدن امکان تفکر آزاد (خصوصاً برای مخاطبانی که دچار وسواس هستند و می‌پرسیدند چه کنند تا موفق شوند کتاب نگارنده را با حواس جمع مطالعه نموده و به یقین مستدل برسند).
    ۴- خوش‌اخلاق شدن با خود و دیگران (خصوصاً اگر بدون فشار بیش‌ازاندازه موفق به مدیریت فضای مجازی شده باشید و توانسته باشید کارهایی مثل مطالعه کتب مفید و جذاب را جایگزین رایانه کرده باشید) به طوری که هر چه زمان بگذرد خوش‌اخلاق‌تر خواهید شد.
    ۵- ایجاد فرصت برای دفع انواع وسوسه‌ها و خطورات غم‌انگیز یا استرس‌زا (خصوصاً برای خداباوران که امکان یاد قلبی آفریدگار برایشان بیشتر فراهم است.)

    ____________
    (۱) هاشم الغیلی، تهیه کننده، فیلمساز و زیست شناس مولکولی مقیم برلین و سازنده این ویدیو، در این رابطه صحبت کرده  و گفته:«تکنولوژی‌ای که در ویدیو می‌بینید هنوز وجود ندارد؛ این یک ایده است و نه یک کمپانی واقعی. می‌دانم که این ویدیو از جایگاهی که باید می‌داشت، خارج شده و بعضی افراد آن را به نحوی به اشتراک می‌گذارند که انگار واقعی است.» (منبع)

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام .من به اون وسوسه هافکرنمیکنم ولی چراایمانم برنمی‌گرده چندوقته تلاش میکنم دیگه به کلی ناامید شدم از زندگی کردن 

    پاسخ:
    سلام

    مقدمه:
    اینکه شما مخاطب محترم اذعان کردید به آن وسوسه‌ها فکر نمی‌کنید معنای روشن آن این است که پس موفق شده‌اید به وسیلۀ ذکر، (طبق روش همین صفحه) آن وسوسه‌ها را طرد کنید که بدون تردید موفقیت فوق‌العاده بزرگی است (و برای تداوم و رسیدن به نتایج بالاتر و مطلوب، نیازمند شکر است و الا مانند بسیاری از توفیقات دیگر از دست خواهد رفت و تبدیل به خاطره خواهد شد) خصوصاً اینکه همه می‌دانیم مع‌الأسف جمع قابل توجهی از مردم دنیا، از انجام همین روش ساده (جهت طرد وسوسه) که شما توفیق آن را دارید به کلی غافل‌اند و در عوض برای نجات خود از وسوسه‌ها سراغ روانکاو و حتی روانپزشک و قرص‌های پرعوارض و دردسرساز می‌روند که معمولاً حاصلی جز اظهار پشیمانی برای ایشان در پی ندارد (نگارنده در جریان موارد متعدد که از مراجعه به روانکاو و ... و مصرف قرص اظهار پشیمانی زیادی کرده‌اند هستم)!
     راه حل:
    ابتدا به عقلتان مراجعه کنید تا شما را مطمئن کند اینکه نوشته‌اید: «به کلی ناامید شدم از زندگی کردن» خود همین جمله بدون تردید وسوسه است و کافی است چنین افکاری را نیز به فهرست وسوسه‌های دیگرتان اضافه کنید و با همان روش مذکور، آن‌ها را نیز بدون تعارف طرد نمایید و فراموش نکنید ذکر، فقط آن وسوسه‌های مد نظر شما را طرد نمی‌کند بلکه می‌تواند هر نوع وسوسه از جمله وسوسۀ ناامیدی را نیز به طور کامل طرد نماید و اگر موفق شوید با گمان نیکو همین مقدار توفیق را شکر بکنید و عجله نکنید ایمانی توأم با معرفت و بسیار بهتر از گذشته را نیز تجربه خواهید کرد.
     افکار ناامیدکننده سراغ هر انسانی از جمله شما مخاطب محترم می‌آید، اما اگر هر کسی آن‌ها را وسوسه نداند روشن است دیگر برای طرد آن اقدام نخواهد کرد و آن وسوسه با خیال راحت می‌تواند مانند خوره به ذهن و قلب او افتاده و کار خودش را بدون هیچ مانعی پیگیری کند.
    ضمن اینکه فراموش نکنیم تا به امروز هیچ کدام از حالات منفی که سراغمان آمده حتی یک موردش نیز پایدار باقی نمانده و همیشه بعد از مدتی (معمولاً تا چند ساعت) آن حال بد از بین رفته، بنابراین این بار هم قطعاً دوام نخواهد داشت و از بین خواهد رفت که اگر ما از ذکر نیز استفاده کنیم بدون تردید زودتر از آن حال نامطلوب رها خواهیم شد.
    البته روش‌های دیگری نیز برای عبور موفق از هر حال نامطلوب (مثل احساس ناامیدی، سستی اراده و ...) وجود دارد که به‌طور خلاصه اشاره می‌شود:

    اول: آن کاری که احساس می‌کنیم انجامش برایمان سخت شده را رها کنیم تا حال و انگیزۀ انجامش را پیدا کنیم چون به تجربه برای هرکسی ثابت است چنین بی‌حالی‌هایی موقتی است و دوام ندارد (معمولاً بعد از چند دقیقه یا نهایتاً چند ساعت از بین می‌رود) بنابراین می‌توان در این لحظات، کارهای شدنی مثل خواب و غیره را انجام داد تا این اوقات راحت‌تر بگذرند و سستی اراده و بی‌حالی برطرف شود.
    دوم: هم‌چنین می‌توانیم چند لحظه فکر کنیم ببینیم آیا دلیل قانع‌کننده‌ای پیدا می‌کنیم که به ما حال و انگیزه بدهد آن کار را انجام دهیم؟ و به‌محض اینکه آن دلیل قانع‌کننده را پیدا کردیم و دیدیم حال و انگیزۀ انجام آن در ما پیدا شده، اقدام کنیم.
    سوم: اما اگر احساس کردیم چاره‌ای از انجام آن کار در آن لحظه نداریم، خیلی کوتاه با زبان خودمانی دعا کنیم و از خداوند بخواهیم به ما حال و انگیزۀ انجام آن کار را بدهد، سپس تا وقتی دعایمان مستجاب نشده و حال و انگیزه در ما پیدا نشده حواسمان باشد که خداوند صلاح ما را بهتر از خودمان می‌داند بنابراین کم‌صبری نکنیم.
    سپس به‌محض اینکه  دیدیم خداوند دعایمان را اجابت نموده و حال و انگیزه در ما پیدا شده، باز با زبان خودمانی (درست همان‌طور که از مردم تشکر می‌کنیم) از خداوند تشکر کنیم که این تشکر باعث می‌شود اگر دفعه بعد دوباره بی‌حال شدیم خداوند بیشتر توفیق دهد. (۱)

    آنچه در بالا گذشت در مورد هر کاری که احساس کردیم نسبت به انجامش ارادۀ ما سست شده و حالش را نداریم قابل اجراست خصوصاً برای تمرینی که شما مشغول آن هستید که اگر به همان شیوۀ فوق و شیوه‌ای که در پرسش و پاسخ قبلی «اینجا» توضیح داده شد آن را ادامه دهید (یعنی فقط زمانی که احساس کردید حال دارید انجامش دهید و الا رهایش کنید) نه‌تنها وسواس را درمان می‌کند بلکه نتایج فوق‌العاده دیگری هم دارد. (۲)

    پس با توضیحات فوق معلوم شد اگر روزی این تمرین مثل آب خوردن برایتان آسان شد بازهم یادتان نرود هر انسانی به دلایل مختلف گاهی حال اینکه برود یک لیوان آب بخورد را هم در خودش احساس نمی‌کند و همین کار آسان برایش از کوه کندن هم سخت‌تر به نظر می‌رسد که در این صورت می‌تواند یکی از سه کار فوق را انجام دهد و الا اگر به خود فشار زیادی را تحمیل کند خطر احساس ناامیدی وجود دارد.

    ________________
    پاورقی
    (۱) لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ

    اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود!



    esbatekhodavand کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه در پیام‌رسان ایتا؛ نشر آزاد است حتی بدون ذکر منبع

    اول: در این مواقع (حداقل چند دقیقه و حداکثر چند ساعت) به کارهایی مثل خواب، شنیدن داستان‌های مفید و موارد مشابه که منجر به گذر راحت‌تر زمان برایمان می‌شود بپردازیم، تا شدت و سختی آن حال نامطلوب کُند یا تمام شود و راحت‌تر از آن عبور کنیم.
    دوم: یا به محض احساس حال نامطلوب، خیلی کوتاه و با زبان خودمانی می‌توانیم دعا کنیم و از خداوند بخواهیم لطف کرده حال بدمان را به بهترین حال تبدیل کند (و اگر حال توسل داریم به جای دعا، توسل کنیم به این صورت که یکی از معصومین (ع) که با ایشان مانوس‌تریم را با زبان بسیار دوستانه و خودمانی خطاب قرار دهیم و از وی بخواهیم او برایمان دعا کند که زودتر حالمان خوب شود) سپس تا وقتی دعا مستجاب نشده و حال و انگیزه در ما پیدا نشده حواسمان باشد که خداوند صلاح ما را بهتر از خودمان می‌داند بنابراین کم‌صبری نکنیم که در هر صورت تجربه ثابت کرده آن حال نامطلوب مانند هر حال نامطلوب دیگر پایدار نخواهد بود.
    سپس به‌محض اینکه دیدیم خداوند دعایمان را اجابت نموده و حالمان خوب شده، باز با زبان خودمانی (درست همان‌طور که از مردم تشکر می‌کنیم) از خداوند تشکر کنیم که این تشکر باعث می‌شود اگر دفعه بعد با هر حال نامطلوبی مواجه شدیم نه تنها کم نیاوریم و اظهار شکستگی نکنیم، بلکه خداوند بیشتر از قبل ما را موفق کند تا با پیروی از عقل به جای وسوسه از هر حال بدی به سلامت عبور کنیم. (۱)
    در پایان، مهم این است که فراموش نکنیم مشغول شدن به ذکر خصوصاً ذکر قلبی یکی از نتایج‌اش ایجاد آرامش قلب است که هر حال نامطلوبی که تصور شود یا نشود را بدون تردید از بین می‌برد.

    ________________
    پاورقی
    (۱) لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ
    اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود!

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام و خسته نباشد

    مشکلمو توضیح میدم لطفاً کمک کنید حلش کنم.

    به رایانه اعتیاد دارم که بهش میگن Computer addiction نوعی استفاده بیش از حد و غیرقابل کنترل از رایانس.

    البته بهتر شدم قبلا برای اینکه خوابم ببره رایانه رو روشن میذاشتم الانم وقتی بخوام برم بیرون بدون گوشی محاله تا سرکوچه دووم بیارم.

    همیشه حتی وقتی میرم دستشویی یا ظرف میخوام بشورم باید یک چیزی گوش کنم و الا فکر و خیال منو با خودش میبره و اون چیز حتماً باید جذاب باشه و بتونه سرمو گرم کنه مثل مناظره یا فیلم سینمایی خوب که تو فضای مجازی خیلی کم میشه پیداشون کرد به خاطر همین خیلی وقتها بلاتکلیف و کلافم.

    خواهش میکنم راهنمایی کنید.

    ممنونم

    پاسخ:
    سلام

     شما هم خسته نباشید!
    بعید می‌دانم کسی پیدا شود که کم و بیش مشکل شما مخاطب محترم را نداشته باشد و برای دفع خطورات ذهنی، نیاز به شنیدن، مطالعه و غیره پیدا نکند!
    بنابراین شما را در جریان تجربۀ خود که برخی مخاطبان نیز با موفقیت انجام دادند قرار می‌دهم:
    سعی کنید خطورات ذهنی خود را به جای شنیدن و ... با تمرینی ساده (ابتدای همین صفحه) که ضعیف‌ترین اراده‌ها نیز قادر به انجامش هستند دفع کنید تا در همان روزهای اول به تجربه ببینید که می‌توانید بدون نیاز به شنیدن چیزی ... کارهای روزمرۀ خود (استحمام، دستشویی، شستن ظروف و ..) را به راحتی انجام دهید!
     اگر این تمرین را آنقدر تکرار کنید تا عادتتان شود، آن زمان اعتیاد شما به رایانه نیز از اساس درمان خواهد شد و در هیچ حالی (چه داخل، چه خارج از خانه) نیاز به مشغول کردن خود به امور ضمنی (شنیدن صوت، دیدن فیلم، حرف زدن با خود یا دیگران) پیدا نخواهید کرد و از هر نوع خیال، وسوسه، پرحرفی و مشکلات رایج دیگر نیز (به میزان تمرکز بر این تمرین) در امان خواهید ماند.
     این تمرین بسیار ساده به دو روش قابل اجراست.
    روش اول: قابل اجرا برای همۀ اقشار ازجمله غیرمذهبی‌ها.
    روش دوم: قابل اجرا برای خداباوران که درواقع با انجام تمرین مذکور می‌توانند خشت اول ذکر (زبانی و قلبی) را به روش کاملاً ساده، علمی و صحیح در دل همین اجتماع شلوغ بنا کنند و هر روز خشت به خشت، بر دامنۀ آن (بدون هیچ فشار غیرمنطقی) تا دائم‌الذکر شدن بیفزایند.

    نکته:اگر برای انجام کارهای روزمره (پیاده‌روی، استحمام، شستن ظروف و ...) نیاز به انجام امور ضمنی (شنیدن صوت، حرف زدن و ...) را در خود احساس می‌کنید سعی کنید چیزی را بشنوید که علاوه بر جذابیت، مفید نیز باشد؛ به‌عنوان نمونه مجموعه صوتی جذاب (حدود ۸۰ ساعت) با عنوان از سرزمین نور را بارها بشنوید تا هر بار ضمن در امان ماندن از خواطر،  چیز جدیدی بیاموزید!
    این اثر بی‌نظیر یا کم‌نظیر توسط بهترین صداپیشگان سینما و تلویزیون (ازجمله آقایان منوچهر اسماعیلی و جلال مقامی) اجرا شده است و می‌تواند ضمن پر کردن مفید اوقات فراغت، شما را با جزئیات مهم زندگی پیامبر اسلام (ص) و امام علی (ع) آشنا نموده و بر اطلاعات سرنوشت‌سازتان بیفزاید و همان‌طور که برخی مخاطبان گزارش دادند (کلیک) با شنیدن این مجموعۀ زیبا، دل‌ آدمی شاد و خرم می‌شود.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام وقت شما بخیر

    من یه نوجوانم و وسواس دارم عملی و اعتقادی و حتا به چیز هایی که جلو چشمم هستن هم شک دارم

    میخواستم این تمرین رو انجام بدم دوست ندارم عبارتی امثال بهش فکر نکن یا هر چیزی رو تکرار کنم

    و اینطور که شما در تمرین بالا گفتید ذکر بهتره تا عبارت خودمم یع چند روزی این تمرین رو ادامه دادم با تکرار یه عبارت... به هدفم می‌رسیدم و جواب هم میداد خیلی کم  که البته می‌دونم با تکرار و تمرین بهتر میشه اما سخت بود و آرامش نداشتم و سخت می‌گذشت یه وقت هایی هم سرم درد میکرد ازش خسته میشدم وقتی می‌دیدم جواب کم و خیلی دیر میشه ولش میکردم

    اما اینو می‌دونم گفتن ذکر با آرامش همراه و شاید اینجوری خستم نکنه

    اما مشکل اصلی اینه که من به همه چی وسواس دارم هم عملی و چیز هوایی که جلوی چشممن و هم اعتقادی

    و اینکه به خدا و امامان ....کلا شک دارم همش دودلم چون وسواس اعتقادی دارم و کلا قاطی کردم خداییی هس یا نه برا تمرین ذکر بگم یا عبارت ...

    میترسم ذکر بگم چون وسواس اعتقادی هم دارم عمل نکنه و وسواسم ازینی که هس بد تر بشه و کلا هنگ کنم عبارت هم به بار گفتم خستم کرد دیگه نمی‌خوام تکرارکنم

    و سوالم این بود منی که وسواس اعتقادی دارم و به خدا هم شک دارم میتونم به جای عبارت امثال بهش فکر نکن از ذکر یاد خدا استفاده کنم آیا جواب میده و وسواسم خوب میشه  ؟دوس دارم از ذکر استفاده کنم اما میترسم جواب نده و وسواسم بد تر بشه

    و اینکه با این روش که شما گفتید میشه وسواس و فکر های الکی رو درمان کرد؟مثلا همین فکر هایی که   هر چی که میبینی الکیه و ازاین فکرا

    پاسخ:
    سلام

    وقت شما هم به خیر
    این تمرین از تمرین‌های مجرب است (مجرب یعنی متکی به تجربۀ موفق افراد فراوانی است بنابراین ازنظر علمی درنتیجه بخش بودن آن تردید معنا ندارد ضمن اینکه علاوۀ بر تجربۀ بشری، آیات و روایات فراوان -در آثار ذکر- نیز مؤید آن است).
    خوشبختانه نتایج این تمرین (اگر ذکر خدا باشد نه گفتن جملاتی نظیر بهش فکر نکن) منحصر به درمان وسواس عملی و فکری نیست بلکه مشکلات فراوان دیگری را نیز در صورت ادامه، از اساس حل می‌کند که یکی از این مشکلات همان‌طور که اشاره شد درمان شدیدترین نوع وسواس‌های فکری و عملی است که در مجرب بودن درمان وسواس با این تمرین نیز تردیدی وجود ندارد (معنای مجرب را توضیح دادم) بنابراین ترس شما مخاطب محترم بدون تردید خودش نوعی وسوسه است که کافی است با انجام همین تمرین به آن اعتنا نکنید.
    البته مهم این است که این تمرین را حتماً بدون هیچ فشار اضافه انجام دهید (خصوصاً در آغاز) و برای اینکه بهتر متوجه منظورم شوید این پرسش و پاسخ را «اینجا»با دقت مطالعه و طبق آن عمل کنید.
     فراموش نکنید مهم‌ترین و سخت‌ترین بخش این تمرین، شروع و آغاز آن است که شما موفق به آغاز آن شدید درحالی‌که بسیاری از مخاطبان به دلایل مختلف (ازجمله ابتلا به وسواس‌های گوناگون) به همین مرحله (یعنی آغاز تمرین) نرسیده‌اند و در عوض خود را ناچار می‌بینند برای عبور از مشکلات کوچک و درمان وسواس‌های حتی خفیف و معمولی، به روانشناس، روانکار و روانپزشک مراجعه و قرص‌های عوارض دار و پرهزینه مصرف کنند و در نهایت از نتیجه نیز راضی نباشند.
     بنابراین کافی است شما مخاطب محترم هر نوع ناامیدی، نگرانی و بددلی را با انجام همین تمرین به ظاهر ساده از خود دور کنید و بدون هیچ فشار اضافه، آن را تکرار کنید و مطمئن باشید در این صورت شما نیز مانند برخی مخاطبان، هر چه نتایج این تمرین را بیشتر تجربه کنید و بچشید آن‌وقت تردیدهایتان از بین رفته بلکه تبدیل به اطمینان خواهد شد.

    فیلم مرتبط:

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام بزرگوار 

    از شما قدردانم و سپاسگزار بابت زحماتی که کشیدید،

    بنده اکنون دانشجو هستم، از سه سال قبل بر اثر همنشینی با فردی که تا پیش از آن صمیمی ترین دوستم بود امّا به بعد از مدتی دوری به یک آتئیست بدل شده بود،دچار بحران اعتقادی شدم،

    طبعا این اتفاق برای من که روزگاری میخواستم طلبه بشم و ارتباط عاشقانه ای با پروردگار متعال داشتم تحمل ناپذیر و چونان عذاب جهنم بود،

    اکنون در حال مطالعه کتابتان هستم،امّا نیاز به مشاوره حضوری و شرح درد خود با فردی خبره دارم،ممنون میشم بهم پیام بدید و کمکم کنید‌ 

     از شما خواهشمندم کمکم کنید،

    لطفا اگر برقراری جلسه حضوری ممکنه به بنده اطلاع بدید.

    وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا

    سه سال از مهم ترین سال های عمرم بعد از مجالست با آن فرد به باد رفت،کمکم کنید.

    پاسخ:

    سلام

    از شما سپاسگزارم
    در خصوص درخواست مشاوره در پایان نکته‌ای را عرض خواهم کرد.
    خوشبختانه نگرانی شما هم‌وطن محترم را به خوبی درک می‌کنم چون مانند جنابعالی (همانطور که در کتاب نیز اشاره کردم) صمیمی‌ترین دوست تمام دوران تحصیل نگارنده، تبدیل به فردی ضد دین شد و بالاتر از آن بسیاری از نزدیکان بنده متأسفانه دچار انحرافات معتنابه هستند که با اعتماد به خدا، از عقل و تجربۀ خویش پیروی کردم و این تهدید، امروز تبدیل به فرصتی شیرین شده است.
    بنابراین با توجه به همین مقدار توضیحات و ادبیات متین شما، با اطمینان عرض می‌کنم نگرانی جنابعالی نیز قطعاً جدی نیست و فقط کافی است با تمرینی مجرب و بسیار ساده که «اینجا» توضیح داده‌ام به احیاناً وسوسه‌ها و خاطراتی که در این موضوع (و هر موضوع دیگر) سراغتان می‌آید و موجب رنجش شما می‌شود، مدتی محدود، بی‌اعتنایی کنید و اجازه دهید با انجام تمرین مذکور، مقداری زمان بگذرد چون این تمرین کمک بسیار خوبی می‌کند تا نگرانی که توضیح دادید، در ذهن شما بال و پر پیدا نکند و افسارگسیخته نگردد و تلقینات بیش‌ازحد منفی به شما وارد نشود و بدین وسیله می‌توانید مقداری زمان بخرید و به‌سلامت از این آزمایش (که برای خیلی‌های دیگر نیز پیش آمده) عبور نمایید.
    اگر همت خود را بلندتر کنید و تمرین مذکور را بعد از عبور از این مسئله نیز ادامه دهید می‌توانید از سایر تجربه‌ها و حتی اشتباهات و خطاهای بزرگ و کوچک تمام زندگی خویش نیز، واکسنی بسازید که تا پایان عمر شما را بیمه نموده و در امنیت کامل قرار دهد.
    می‌توانید با خواندن پرسش و پاسخ‌هایی که در همان صفحه آمده از تجربۀ دیگران نیز استفاده کنید.

    پ.ن: اینکه نوشته‌اید: «نیاز به مشاورۀ حضوری و شرح درد خود دارید» طبعاً صِرف بیان درد (به شکل صحیح) به فردی مطمئن، موجب تخلیۀ روانی فرد می‌شود اما به‌هرحال آنچه مشکل اصلی شما مخاطب محترم را حل می‌کند و موجب راحتی پایدار شما می‌شود بدون هیچ تردیدی انجام تمرین مذکور است ولی اگر همچنان فکر می‌کنید نیاز به شرح درد خویش دارید، می‌توانید به همین صفحه ارسال کنید و من برای اینکه این گفتگو حالت ناشناس خود را حفظ کند، همانطور که ملاحظه می‌کنید اسم و شمارۀ تلفن شما را حذف نمودم.
    ضمن اینکه انجام تمرین مذکور می‌تواند به شما در اینکه کتاب را با آرامش بیشتری مطالعه نمایید کمک به سزایی کند و به خواست خدا نتیجه را برایتان ملموس‌تر نماید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام مجدد

    اگر بخوام دقیق تر در مورد تجربه ام صحبت کنم باید عرض کنم که من خودم علاقه مند به فلسفه اسلامی و آشنا با تمامی براهین اثبات خداوند در فلسفه اسلامی بودم 

    امّا متأسفانه پس از گفت و گو با آن فرد آلوده به شبهات کأنه مطافی از شیاطین دوره ام کرده باشند احساس کردم تمامی داشته ها و اندوخته های اندیشه ای و معنوی خودم را به یکباره از دست داده ام،

    همه ما تصوری از وجود ذی جود الله داریم،امّا از آن روز به بعد به تبع فروپاشی اندوخته هایم،چون دیگر آن تصویر گذشته از پروردگارم را ندارم و حضور مطلق او را که تا پیش آن حادثه تنها انیسم بود به شفافیت آن دوران احساس نمی کنم هربار که تلاش کرده ام به در بسته خورده ام،بارها از اهل بیت و ذات یگانه اش برگشتم به حال سابق را خواسته ام اما نمیدانم قلبم چه شده شاید خدای ناکرده قلبم غلف شده یا خدای من به دلم مهر نهاده،

    از راهنمایی شما سپاسگزارم،

    لطفا در جواب این پیام بنده هم نظر خودتان را بفرمایید و بیشتر کمکم کنید.

    پاسخ:
    سلام

    ✔️ اینکه شما مخاطب محترم نوشته‌اید: «کأنه مطافی از شیاطین دوره ام کرده باشند» تشخیصی است صحیح و مبتنی بر عقل و نقل (وحی) و  مسلماً آنچه برای شما پیش آمده نتیجۀ حملات پی‌درپی وسوسه در مدتی نسبتاً طولانی است که در برخی موارد این حملات با استدلال و براهین عقلی به طور کامل خنثی می‌شوند اما در مواردی راه نجات از  آن، تکرار استدلال و براهین نیست (که چه‌بسا کار را دشوارتر و پیچیده‌تر نیز می‌کند) بلکه تنها راه نجات و رهایی از تشویش و ناخالصی‌ها، (برای این افراد) به حکم عقل و نقل و تجربه، طرد وسوسه‌های پی در پی است که با انجام تمرین ساده‌ای که در همین صفحه آمده (ذکر خدا) می‌توان به این هدف رسید و در پرسش و پاسخ قبلی نیز به آن اشاره شد.

    ✔️ تجربۀ مشاوره و ارتباط با افرادی که مورد حملات پی در پی وسوسه قرار می‌گیرند به نگارنده آموخته که این افراد در مجموع دو دسته هستند:
    دسته اول: کسانی هستند که حادثۀ بسیار تلخی (مثلاً تصادف شدید ماشین) -چه در کودکی چه در بزرگ‌سالی- را تجربه کرده‌اند که:
    ۱- یا خودشان به‌طور کامل در پیش آمدن آن حادثه مقصر بوده‌اند که در این صورت اولاً لازم است به این تقصیر، به جای توجیه و انداختن مسئولیت آن به گردن دیگران، صادقانه نزد وجدان خود و مهم‌تر از آن نزد آفریدگار خویش، اقرار نموده و طلب بخشش کنند و علاوۀ بر آن اگر آن تقصیر، منجر به تعدی و ظلم به دیگران نیز شده، باید این تعدی و ظلم را نیز اصلاح نمایند تا از اثر وضعی و عذاب وجدان به‌طور کامل رها شوند مثلاً اگر تعدی مالی است مستقیم  و اگر امکان ندارد با رد مظالم آن را جبران نمایند یا اگر تعدی به شخصیت و آبروی افراد است اگر امکان دارد مستقیماً (چه شفاهی چه کتبی) حلالیت کسب کنند و  اگر کسب حلالیت مفسده دارد و عاقلانه نیست، برای موفقیت فردی که به وی تعددی و ظلم کرده‌اند، دعای خیر نمایند و یک بار نیت کنند خداوند پاداش اعمال خوبی که از این به بعد انجام می‌دهند (مثل ذکر و زیارت و حضور در مجالس عزاداری اهل بیت ع) را تا زمانی که کاملاً جبران ظلم شود در پروندۀ اعمال فرد مورد نظر نیز منظور دارد (در این صورت بدون اینکه از پاداش عمل کم شود، می‌توان نیت کرد خداوند هر تعداد افرادی که به ایشان ظلم شده را در پاداش عمل شریک نماید) و سپس با خیال ۱۰۰٪ راحت، مشغول انجام تمرین مذکور جهت طرد وسوسه‌ها و نفی خواطر شوند و با تکرار این تمرین به طور مطلق نباید حتی یک لحظه به آن خاطرۀ تلخ (که دست‌آویز اصلی برای حملۀ شیطان قرار گرفته) ذهن خود را درگیر کنند و باید مطمئن باشند خداوند ایشان را از اثر وضعی حق‌الناس حفظ نموده و بعد از مدتی محدود شیطان چون به شدت متکبر است وقتی می‌بیند به وی بی‌اعتنایی می‌شود از تکرار وسوسه خسته و ناامید شده و سراغ سوژۀ دیگری جهت آغاز وسوسه‌ای جدید می‌رود و خوشبختانه باز با تکرار همان تمرین قطعاً ناکام خواهد ماند و در نهایت به خواست خدا در صورت عادت شدن تمرین مذکور، به طور کامل ناامید خواهد شد.
    ۲- یا اینکه این افراد نسبت به آن حادثۀ تلخ (مثلاً تصادف) ۱۰۰٪ بی تقصیر هستند (مثلاً در حادثۀ تصادف، راننده کوتاهی کرده‌ یا اگر تعدی مالی یا شخصیتی بوده دیگران مدیون وی شده‌اند و خودش هیچ تقصیری نداشته) که در این موارد اگر واقعاً عقل و انصاف و شرح صدر به وی اجازه می‌دهد که قلباً مقصرین و ظالمین به خود را ۱۰۰٪ حلال کند حتماً و بدون یک لحظه تردید این کار را انجام دهد (همانطور که دوست دارد خداوند نیز از بدی‌های او به طور کامل درگذرد) که در صورت گذشت کامل، دست‌آویز شیطان برای تکرار حملات وسوسه به او نیز به‌طور کامل گرفته می‌شود؛اما اگر واقعاً به حکم عقل، چاره‌ای جز احقاق حق وجود ندارد فقط به میزان جبران ظلم اقدام نماید و بیش از حد ذهن خود را درگیر نکند و یا اگر در مواردی مطمئن نیست آن فرد ظالم مستحق بخشش کامل و حتی ناقص اوست در این موارد به خداوند بگوید: من با علم محدود خودم، ۱۰۰٪ از این ظلم گذشتم و به تو واگذار نمودم که داوری کنی و با این کا ر خیال خودم را راحت نمودم و اینک تو با علم کامل خود، اگر آن فرد را لایق می‌دانی، عفو و بخشش خویش را شامل حالش کن و الا هر طور صلاح می‌دانی با وی رفتار نما و مانع ادامۀ ظلم او به دیگران نیز بشو و بعد از این اقدام، باز همان‌طور که گذشت این افراد با خیال کاملاً راحت مشغول انجام تمرین مذکور (ذکر خدا) جهت طرد وسوسه‌ها و نفی خواطر شوند و دیگر حتی یک لحظه نیز نباید به آن خاطره (که دست‌آویز حملۀ شیطان قرار گرفته) فکر کنند و ذهن و آرامش خود را بازیچۀ وسوسه کنند و مطمئن باشند به طور کامل از آن وسوسه (ولو قدیمی و کهنه) در صورت تداوم ذکر برای همیشه رها خواهند شد.

    ۳- یا اینکه در وقوع آن حادثه، خود این افراد کم و بیش مقصرند و به عبارتی در ظلمی که به ایشان شده خودشان زمینه را ولو از روی جهالت فراهم نموده‌اند مثل کسی که پول کلانی را با بی‌احتیاطی در معرض دید عموم قرار می‌دهد و باعث می‌شود فردی که حریص به مال است وسوسه شده و اقدام به دزدی آن مال کند در حالی اگر آن بی‌احتیاطی توسط مال باخته انجام نشده بود این فرد نیز چه بسا وسوسه نمی‌شد و دزدی نمی‌کرد که در این موارد باید ترکیبی از دو روش فوق را به همان شکل که گذشت انجام دهیم یعنی بابت آن بخش که ما به دیگران ظلم نموده‌ایم (ولو زمینۀ ظلم را خودمان فراهم کرده باشیم) به روش اول و بابت آن بخش که دیگران به ما ظلم نموده‌اند به روش دوم عمل نماییم و سپس باز با خیال راحت با انجام تمرین مذکور باید ۱۰۰٪ به آن خاطره (که دست‌آویز حملۀ شیطان قرار گرفته) اجازه ورود به ذهن‌مان را ندهیم.

    دسته دوم: کسانی هستند که تصمیم می‌گیرند با پیروی مداوم از عقل، همواره رضای خدا را در تمام مراحل زندگی، محور قرار دهند و  سبک زندگی خود را از زندگی خسته‌کننده، تکراری و نابخردانۀ عوام (بخوانید اکثریت مردم) جدا کنند!
    طبیعی است همین نیت و تصمیم (که رضای خدا را محور قرار دهند) موجب دستپاچگی شیطان نسبت به این افراد خردمند می‌شود چون شیطان به تجربه آموخته، هرکسی (حتی گنه‌کارترین موجود تاریخ)، اگر صادقانه بخواهد از عقل خویش پیروی کند و به خدا برگردد و در آن استقامت کند به تصریح قرآن، خداوند وی را در همین دنیا با اسباب طبیعی و غیرطبیعی یاری کرده (۱) و به‌طور کامل از وسوسه‌های شیاطین و در نتیجه هر نوع استرس و افسردگی که عموم مردم به آن دچارند نجات خواهد داد (۲) و زندگی دنیا و آخرتش را مملو از آرامش و نشاط خواهد نمود.
    شیطان در مورد این افراد نیز مانند دستۀ اول از طریق یادآوری خاطرات کودکی تا بزرگ‌سالی حملات گسترده و پی‌درپی وسوسه را آغاز می‌کند که کافی است این افراد نیز با تکیه به تمرین مذکور دقیقاً همان مراحلی که برای دستۀ اول عرض شد را طی کنند تا درنهایت به‌طور پایدار و ۱۰۰٪ از شر حملات وسوسه راحت شوند.

    اما فرق بسیار مهم این دو دسته این است که افراد دستۀ اول به‌محض اینکه از شر حملات وسوسه با انجام تمرین مذکور (ذکر خدا) راحت می‌شوند دیگر انگیزه‌ای برای ادامۀ ذکر خدا در همه حال ندارند و همین سبب می‌شود به‌محض قطع حملات وسوسه، ذکر را ترک کرده و دوباره به سبک زندگی اکثر عوام (از باسواد تا بی‌سواد) برگشته و خدای‌ ناکرده این بار با وسوسه‌های مکارانه و نامحسوس شیاطین جنی و انسی، دچار چنان غفلتی شوند که عاقبت‌به‌خیری خود را نیز از دست بدهند!
    درواقع این افراد وقتی با امثال نگارنده مشورت می‌کنند و می‌گویند می‌خواهند به حال خوش گذشته و باور و ایمانی که قبلاً داشتند برگردند، منظورشان این است که می‌خواهند به حال بی‌‌خیالی گذشته که خبری از حملات پی در پی وسوسه نبود برگردند و مثل سایر مردم در غفلت و بی‌خبری زندگی‌ عادی خویش را سپری کنند، به عبارت دیگر این افراد در واقع برگشت به ایمان و باور پاکی که در گذشته داشتند برایشان مهم نیست همچنانکه وقتی در آن زمان باور شفاف و پاک و اذهان بدون شبهه داشتند، قدر آن را ندانستند و به مرور با بی‌احتیاطی اجازه دادند، غبار شبهات و آلودگی‌ها بر ذهن شفاف ایشان فروبنشیند و روزبه‌روز از شفافیت ایشان کاسته شود و از شادی حقیقی دور شوند.
    اما دستۀ دوم چون تابع عقل هستند و به همین دلیل نیت خدایی پیدا کرده‌اند هرگز انجام تمرین مذکور (ذکر خدا) را مشروط به نجات از وسوسه‌ها و حملات شیاطین نکرده‌اند (اگر چه این امر نیز برای ایشان ضروری است) اما چون عقل سلیم ایشان، شایسته نمی‌داند به عنوان مخلوق، لحظه‌ای از خالق خویش (که هر چه دارند از اوست) غافل شوند بنابراین به‌محض اینکه با انجام تمرین مذکور (ذکر خدا) از شر حملۀ وسوسه‌های تمام عمرشان راحت می‌شوند و زندگی‌ خالی از هر استرس و افسردگی را تجربه می‌کنند، هیچ تغییری در انگیزه و نیت‌شان برای ادامۀ ذکر خدا ایجاد نمی‌شود و همچنان وظیفۀ خود می‌دانند (که به حکم عقل و نقل) در هر حال حتی اگر وسط بهشت نیز باشند و هیچ وسوسه و ناراحتی را تجربه نکنند لحظه‌ای به عنوان مخلوق، از یاد خالق خویش غفلت ننمایند.

    بیان این نکته نیز خالی از فایده نیست که بنای اصلی شیطان این است که وسوسه‌هایش نامحسوس و توام با دلایل فریبنده باشد به همین دلیل تا ناچار نشود هرگز به شکل حمله، وسوسه نمی‌کند مگر اینکه ببیند طرف مقابلش، انسانی به شدت نابخرد است و با حملات وسوسه به راحتی تسلیم او می‌شود و طوق بندگی وی (شیطان) را اختیاراً به گردنش می‌اندازد (مانند شیطان‌پرستان و برخی خداناباوران) و سپس این افراد را به کلی از رحمت خدا ناامید نموده و به راحتی تا مرز خودکشی وسوسه می‌کند یا از آن طرف ببیند فردی بسیار خردمند است و استعداد خاصی برای سلوک الی الله دارد و هر لحظه ممکن است فضل خداوند شامل حالش شود و به مخلَصین بپیوندند (که شیطان خود اقرار کرده هیچ راهی برای تسلط به ایشان ندارد (۳)) که در این صورت نیز شیطان از روال جاری خود (وسوسه نامحسوس و مکارانه) دست بر می‌دارد و گاهی دستپاچه شده و به احمقانه‌ترین شکل ممکن، حملات وسوسه را به ایشان در وقت و بی‌وقت آغاز می‌کند و چون این افراد همواره تابع عقل خویش هستند، همین حملات، تبدیل به بهترین وسیله جهت اثبات ضعیف بودن کید شیطان (۴) و رسوایی  مضاعف او و در نتیجه رشد و تعالی مضاعف افراد مذکور خواهد شد.
    یکی دیگر از دلایلی که شیطان تا می‌تواند از وسوسه به شکل حمله به اکثر مردم خودداری می‌کند این است که می‌بیند عوام مردم خودشان در مسیر مد نظر وی (شیطان) در حال حرکت هستند خصوصاً اینکه به تجربه دیده، برخی افراد دستۀ اول (که از عوام مردم هستند) بعد از حملات پی در پی وسوسه به ایشان، بیدار و خردمند شده و این تهدید را با پیروی از عقل تبدیل به فرصتی بی‌نظیر برای خود می‌کنند و به همین دلیل موفق می‌شوند با تمرین مداوم مذکور (ذکر خدا) نیت خود را پاک نموده و به دستۀ دوم بپیوندند و ایشان نیز جزو مخلَصین و پاکان روزگار شوند که نمونه‌های مصداقی این افراد در زمان خودمان فراوان هستند ازجمله شهید ادواردو آنیلی (که توسط آقای قدیری ابیانه شیعه شد و می‌خواست به قم آمده طلبه نیز بشود که  صهیونیست‌ها او را به شهادت رساندند وی تنها وارث جِیانّی آنیلی با ثروت افسانه‌ای و مالک باشگاه یونوتوس ایتالیا بود) و همچنین دوست این شهید، لوکا گائتانی لاواتلی (فرزند یکی از بزرگترین تولیدکنندگان شراب ایتالیا معروف به سلطان شراب).
    آنچه باعث شد این دو به سعادت برسند پرهیز از ناامیدی و حسن ظن عالی ایشان به آفریدگار مهربان بود که حتی برخی افراد به شدت مذهبی نیز لازم است در این دو حوزه جداً تمرین کنند.
    روشن است رسیدن به نتایج مذکور با سپردن امور به شانس و تصادف حاصل نمی‌شود و نیاز به عقلانیت، برنامه‌ریزی، پرهیز از عجله و خصوصاً محاسبۀ روزانۀ عملکرد خویش دارد که در «اینجا» روش آن را با زبان ساده توضیح داده‌ام.


    ____________________
    (۱)
    إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُونَ 
    به یقین کسانى که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‌‏شوند که: «نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است! 
    نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ لَکُمْ فیها ما تَشْتَهی‏ أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ما تَدَّعُونَ 
    ما یاران و مددکاران شما در زندگى دنیا و آخرت هستیم؛ و براى شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است و هر چه طلب کنید به شما داده مى‏‌شود! 
    نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحیمٍ 
    اینها وسیله پذیرایى از سوى خداوند غفور و رحیم است!»
    (۲)
     إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ خالِدینَ فیها جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ
    کسانى که گفتند: «پروردگار ما اللَّه است»، سپس استقامت کردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگین مى‌‏شوند.
    آن‌ها اهل بهشتند و جاودانه در آن مى‌‏مانند؛ این پاداش اعمالى است که انجام مى‏‌دادند.
    (۳)
    قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی‏ لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ 
    گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختى، من (نعمتهاى مادّى را) در زمین در نظر آنها زینت مى‏دهم و همگى را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان مخلصت را.» 
    (۴)
    إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً 
    به یقین کید (و نقشه) شیطان همواره، (همانند قدرتش) ضعیف است.
     
    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام بزرگوار 

    ممنون میشم استیکر هایی که زحمت می کشید درست می کنید نام مطهر معصومی که حدیث از ایشون صادر شده هم بالای روایت بیارید.

    ممنون

    پاسخ:

    سلام

    ضمن تقدیر از حساسیت و نکته‌سنجی شما مخاطب فرهیخته، اگر مایل هستید شما (و دیگر مخاطبان محترم) دلایل خود را نیز برای پیشنهاد خود توضیح دهید تا روی آن فکر کنم و اگر دیدم اولویت دارد به خواست خدا اقدام خواهم کرد، چون همان‌طور که در توضیحات کانال آورده‌ام، مطالب این کانال، برشی از زندگی شخصی این‌جانب است و در واقع خودم مخاطب آن هستم به همین جهت چند سال پیش نیز که مشغول تحقیق و منتخب کردن این احادیث بودم، به‌طور طبیعی از آوردن نام گویندگان آن (ع) صرف‌نظر می‌کردم چون آن زمان نیز تمام تلاشم این بود که تا می‌توانم توجه‌ام را بر معنای احادیث متمرکز کنم تا بهتر روی مضامین آن‌ها فکر کنم که ازقضا گذشت زمان نیز نشان داد این تدبیر خردمندانه بود و موجب شد تمرکزم در فهم احادیث مضاعف شود (چه‌بسا اگر دقت کنید برای شما هم‌چنین باشد) البته، بسم الله الرحمن الرحیم را همانطور که می‌بینید حذف نکردم چون در روایات به آوردن آن در ابتدای هر کار و خصوصاً مکتوبات فوق‌العاده تأکید شده است که چون این احادیث به ترتیب موضوع در حال بارگذاری است ان شاء الله در وقت خودش آن‌ها را نیز خواهید دید.
    خوشبختانه با مراجعه به منبعِ ذیل هر حدیث می‌توان متوجه شد که از کدام امام (ع) صادر شده و وجود منبع، مانع از این می‌شود کسی بخواهد این‌طور القا کند این احادیث از غیر ایشان (مثلا از کوروش و داریوش) صادر شده است.
     به‌هرحال نگارنده با عنایت به حدیث انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَال (ببین چه می‌گوید نبین که می‌گوید) بیشتر مایلم  طبق توصیه ائمه (ع)، عقل خویش را هنگام خواندن هر حدیث متمرکز بر معنای آن کنم تا اولاً درست بفهمم ایشان (ع) چه می‌گویند و از بدفهمی و کج‌فهمی در امان بمانم و ثانیاً به‌جای شعار و حرّافی، بتوانم به این دستورالعمل‌های نجات‌بخش عمل کنم و تأثیر خوبش را در زندگی فردی و اجتماعی با گوشت و پوستم تجربه کنم؛ آرزویی که در این دورۀ آخرالزمان (که احادیث مربوط به آن نیز بسیار راه‌گشاست و اگر خدا بخواهد، خواهید دید) برای دیگران نیز دارم.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • پرسش و پاسخ زیر می‌تواند برای مخاطبان محترمی که دچار وسواس فکری و عملی از نوع مزمن و خصوصاً حاد هستند به خواست خدا راهگشا باشد.

    پاسخ:
    سلام

    👤 آیا تعمق (دقت و ریزبینی در کارها) همیشه غیرعاقلانه است؟
     
      خیر؛ تعمق (دقت و ریزبینی در کارها) به ندرت عاقلانه و غالباً غیرعاقلانه است.
    تعمق به فارسی یعنی ژرف‌نگری و باریک‌بینی و به عربی نیز وقتی کسی می‌گوید فلانی در کاری تعمق کرد یعنی در آن کار بسیار دقت و ریزبینی نمود که روشن است دقت بسیار در برخی کارها به خودی خود غیرعاقلانه نیست.
     
    👤چطور می توانیم مطمئن شویم دقت و ریزبینی ما در کاری عاقلانه است یا غیرعاقلانه؟
      تشخیص اینکه دقت و ریزبینی ما در کاری عاقلانه است یا غیر غیرعاقلانه برای کسی که هنوز دچار بیماری وسواس فکری و عملی نشده، با چند لحظه مشورت ساده با عقل فوراً و بدون هیچ ابهامی ممکن است.

    اما کسی که دچار بیماری وسواس فکری و  عملی شده به‌طوری‌که عادت به دقت و ریزبینی بیش‌ازحد در کارهایش پیدا کرده (و معمولاً وسواسش را نیز توجیه می‌کند) شرع و عقل به وی می‌گوید تا زمان درمان وسواس (که در همین صفحه روشش آمده)، بنا را بر این بگذارد که دقت و ریزبینی‌ بیش‌ازحد او مورد تأیید عقل سلیم نیست.

    اگرچه این افراد علیرغم ابتلا به وسواس، باز هم می‌توانند با مشورت با عقل، در نهایت مطمئن شوند که دقت و ریزبینی بیش از حد ایشان قطعاً غیر عاقلانه است.
     
    👤 فرق تعمق (دقت و ریزبینی بیش‌ازحد در کارها) با وسواس چیست؟ چون از شاخصه‌های اصلی افراد وسواسی این است که ایشان نیز در کارهای خود بیش‌ازحد معقول دقت و ریزبینی می‌کنند.
      همان‌طور که در سؤال اول گذشت، تعمق می‌تواند گاهی (به ندرت) عاقلانه و گاهی (غالباً) غیرعاقلانه باشد، اما وسواس یک بیماری با علائم شناخته شده است که عاقلانه نیست آن را به نوع خوب به بد تقسیم کرد بلکه اگر واقعاً فرد مبتلا به وسواس می‌خواهد برای همیشه موفق به ریشه‌کنی آن شود، باید به جای توجیه، تا زمانی که مشورت با عقل را به‌اندازۀ کافی تمرین نکرده، شجاعانه بنا را بر این بگذارد که دقت و ریزبینی بیش از حد او در کارها مورد تأیید عقل سلیم نیست.

    به‌عنوان نمونه اگر مرتب و به تکرار وسوسه می‌شود که دستانش را آنطور که باید نشسته و ممکن است هنوز چرب و کثیف باقی مانده باشند، (حتی اگر بر فرض در واقع هم چنین باشد) به حکم صریح عقل و تجربه به این وسوسه به هیچ وجه نباید اعتنا کند (طبق همین روش) و الا دچار تعمق (دقت و ریزبینی بیش از حد در آن کار) شده و نمی‌تواند از چرخۀ وسواس به آسانی خارج شود!

     اگر دید باز همان وسوسه به اشکال مختلف تکرار می‌شود کافی است هر بار صریحاً به خودش یا آن وسوسه بگوید: «اصلاً دلم می‌خواهد دستانم کثیف باقی بمانند!»

    تنها راه تضمینی جهت  جلوگیری از تکرار وسوسه، تکرار بی اعتنایی به آن است و تنها راه خشکاندن ریشۀ وسواس برای همیشه، تعقل است و تعقل و تعقل به طوری که اگر خالصانه دعا و توسل کند که خداوند  وسواسش را درمان کند مطمئن باشد که نشانۀ اجابت دعای وی این است که در نهایت خداوند به وی می‌فهماند که برای نجات دائم از وسوسه باید پیروی مداوم از عقل را در اولویت همۀ کارهایش قرار دهد (روایت مرتبط) که رسیدن به  این هدف با انجام تمرین بسیار ساده و مجرب مشورت با عقل به تدریج امکان پذیر است به طوری که در نهایت عادت خواهد کرد هیچ کار خصوصاً مهمی را جز با مشورت عقلش انجام ندهد که در این صورت محال است وسواسش -ولو حاد- به طور کامل درمان نشود و علاوۀ بر آن چون یاد گرفته با عقلش مشورت کند همۀ ابعاد زندگی فردی و اجتماعی‌اش نیز روبه‌راه خواهد شد.

    البته طبق شرع و عقل، افراد وسواسی تا زمان درمان وسواس، باید به جای تعمق (دقت و ریزبینی بیش‌ازحد در کارها) ملاک در کارهای خویش را عمل عرف (مردمی که وسواس ندارند) قرار دهند.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  •  ترس شدید از زلزله دارم!!
    هر شب اگر خودم به همراه بچه هام دور از پنجره، لوستر و اجسام سنگین نخوابیم خوابم نمی برد!!!
    همیشه وسایل سنگین را در طبقات پایین کابینت یا کمد منزل می گذارم تا هنگام زلزله پرتاب نشوند!
     وسایلی مثل یخچال را با بست به دیوار محکم کرده ام و ...
    به خاطر حساسیت زیاد به زلزله زندگی ام مختل شده و کارهایم موجب استرس بچه هام شده× می ترسم آخرش مثل خودم حساس شوند×
    بقیه میگن از سال ۹۶ تا الان که دیگه زلزله نیومده!
    میگم اون سال هم که زلزله اومد چه کسی فکرشو میکرد؟!!!
     اگه امشب اومد چی؟!
    اصلاً کی میتونه صد در صد قسم بخوره که محاله امشب زلزله نیاد؟!! 
    خلاصه نه خودم و نه کسی نتونسته قانعم کنه!!!

    پاسخ:

    سلام

    علت پیدایش حساسیت شما (که از نظر علمی به آن وسواس عملی می‌گویند)، تعمق (دقت و ریزبینی بیش‌ازحد در کارها) است که فقط با به کار انداختن عقل قابل درمان است.

    بنابراین ابتدا از شما سؤالی می‌پرسم و شما کافی است با روش ساده‌ای که «اینجا» توضیح داده‌ام، همین سؤال را عیناً از عقل خودتان بپرسید و هر جوابی که عقلتان داد یادداشت نموده و به آن عمل کنید.

    مقدمه:
     من نیز می‌توانم امشب تا صبح، صدها احتمال دیگر به غیر از احتمال زلزله را برایتان بشمارم که هیچ‌کس نتواند صد در صد قسم بخورد محال است همین امشب واقع نشوند!

    هرکسی روی هر کدام این احتمالات، تعمق (ریزبینی و دقت بیش‌ازحد) کند به تنهایی می‌تواند زندگی‌اش را مختل نماید.
     یکی از این احتمالات، خطر ویرانی هر خانه‌، بدون زلزله و فقط به دلیل نشست خاک است.
    نشست خاک از نظر علمی دلایل روشنی دارد که برخی از آن‌ها خارج از کنترل بشر هستند و اگر واقع شوند هر کدام  از این‌ها نیز به تنهایی می‌توانند در چند ثانیه هر خانه‌ای را ویران کنند!
    برخی از عواملی که باعث نشست خاک می‌شوند عبارتند از:
    ۱- نشت لولۀ زیرزمینی آب.
    ۲- خاک ضعیف زیر ساختمان.
    ۳- درختان تنومند و بالغی که در مجاورت خانه رشد می‌کنند.
    ۴-  تغییرات در جدول آب زیرزمینی.
    ۵-بارندگی یا خشک‌سالی نامنظم.
    ۶- فاصله بیش‌ازحد بین ذرات خاک.
    ۷- کاهش ناپیوستگی و تخلخل خاک زیرین ساختمان.
    ۸- و دلایل فراوان علمی شناخته شده و ناشناختۀ دیگر!

    اینک سؤالی که باید از عقل خود بپرسید این است:
    با توجه به اینکه همین امشب وقوع هرکدام از احتمالات فوق می‌تواند به تنهایی منجر به ویرانی هر خانه‌ای ازجمله خانۀ شما شود و با توجه به وجود هزاران احتمال مشابه دیگر (ازجمله احتمال سکته و فلج شدن صورت و هر عضو بدن؛ احتمال مرگ و احتمال زلزله که شما مطرح کردید)، آیا عقل شما دقت و ریزبینی بیش‌ازحد در هرکدام از این احتمالات (که موجب اختلال جدی در زندگی عادی می‌شود) را خردمندانه می‌بیند یا خیر؟

    کافی است سؤال فوق را به روشی که «اینجا» توضیح داده‌ام از عقلتان بپرسید و اگر پاسخ عقلتان این بود که دقت و ریز شدن بیش‌ازحد در هرکدام از این احتمالات غیرعاقلانه است و از شما خواست که به آن بی‌اعتنایی کنید پس برای عمل به توصیۀ عقلتان تمرین همین صفحه را انجام دهید و به وسوسۀ ترس از زلزله بی‌اعتنایی کنید و مطمئن باشید در صورت تکرار بی‌اعتنایی، به‌تدریج حساسیت ترس شما از زلزله کم و درنهایت به‌طور کامل درمان خواهد شد.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل


  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  •  سلام خسته نباشید بنده دوسه ماهه به وسواس فکری مبتلا شدم به صورت شدید به طوری که یک ثانیه هم از فکرو خیال راحت نیسم درحدی که احساس میکنم سرم داره منفجر میشه!
    بعد کلی هزینه و وقت و استرس نتیجه ای از روانپزشک و روانشناس نگرفتم فقط یکم با قرص های خواب آوری که دادن کمتر شده درحدی که روزی دو سه ساعت راحتم.
    نمی دونم چرا دکترها فقط میگین حضوری بیاین مطب ولی خودشون میدونند که درمان وسواس فقط با صحبت و کنترل از بین میره نه دارو. 
    من انواع دکترها رو رفتم که فقط دارو میدن از سبک تا سنگین قرص رو خوردم و اثری هم نداشته.

    پاسخ:
    سلام

    شما هم خسته نباشید.
     وسواس فکری گاهی به همراه حملات پی در پی وسوسه خودش را نشان می‌دهد.
    جهت درمان موقت و دائم دو قدم زیر را بردارید.
    قدم اول:
    اگر همین الآن مطمئن هستید نباید حتی یک لحظه با اختیار، به وسوسه‌ها فکر کنید و  این کار را عاقلانه نمی‌دانید دیگر نیاز به برداشتن این قدم ندارید و مستقیماً سراغ قدم دوم که در ادامه آمده بروید.
    اما اگر خودتان با اختیار به جای فکر نکردن به وسوسه‌ها، ذهن‌تان را درگیر آن می‌کنید ابتدا لازم است با طی ۳ مرحلۀ زیر، با عقل خود مشورت کنید تا با آوردن دلایل کافی، تردیدها را در اینکه نباید با اختیار، به وسوسه‌ها فکر کنید کنار بگذارید؛ در این صورت عزمتان برای برداشتن قدم دوم جزم می‌شود.
    سه مرحلۀ بسیار ساده جهت مشورت با عقل:
           ۱- عقل خودتان را درست مانند اینکه مشغول سخن گفتن با مشاوری ماهر هستید مخاطب قرار دهید و به شکل مکتوب (با قلم یا تایپ) نتایج درگیر کردن ذهن به حملات وسوسه را برایش توضیح دهید و از عقل خود بپرسید: آیا فکر کردن به وسوسه‌هایی که پی در پی به شما حمله می‌کنند عاقلانه است یا خیر؟
          ۲- سپس چند لحظه هیچ کاری نکنید و سکوت کنید (یا دراز بکشید یا بخوابید) تا بعد از آرام شدن ذهن بتوانید مشورت عقل‌تان را روشن‌تر بشنوید.
          ۳- در پایان با دقت فکرتان که همان مشورت عقل‌ است را یاداداشت کنید و به نوشتن توصیه‌های عقل ادامه دهید تا زمانی که تردیدهایتان را در اینکه نباید حتی یک لحظه با اختیار، به وسوسه‌ها فکر کنید کنار بگذارید!

    قدم دوم:
    وقتی مطمئن شدید حتی یک لحظه فکر کردن اختیاری به وسوسه‌ها عاقلانه نیست با تمرین ساده و مجربی که در همین صفحه توضیح داده‌ام حملات وسوسه را به تدریج و در نهایت به طور کامل دفع کنید و این تمرین را تا زمانی که دیگر شاهد تکرار حملات وسوسه نباشید ادامه دهید.

    خلاصۀ تمرین بسیار سادۀ فوق، قابل انجام توسط نونهال و بزرگ‌سال:
    با توجه به مشاورۀ تقریباً مداوم نگارنده با مراجعه‌کنندگانِ ناباور، بخش اول تمرین مذکور طوری طراحی شده که ایشان نیز با انجام آن به تجربه خواهند دید از شر هر وسوسه و وسواس فکری رها شده و موفق به دفع خطورات ذهنی خویش در همان لحظۀ انجام تمرین خواهند شد و آزادی نسبی ذهن را از حملات وسوسه به شکل محسوسی تجربه خواهند نمود.

    اما بخش دوم تمرین مذکور، ضمن آموزش روش صحیح تمرین ذکر، مخصوص خداباوران محترمی است که از حداقل تا حداکثر باور به وجود آفریدگار خویش برخوردارند به همین جهت انجام تمرین مذکور به ایشان کمک می‌کند به برکت ذکر شفابخش آفریدگار مهربان خویش،
    در قدم اول:
     با ضمانت خودشان تجربه کنند که چگونه در حین ذکر، از شرّ حملات وسوسه رها خواهند شد.
     در قدم دوم:
     در صورت تکرار کافی ذکر  در شبانه‌روز، به تجربه خواهند دید برای همیشه ریشۀ وسواس در نهاد ایشان خشکیده خواهد شد، بدون اینکه نیازی به مشاوره‌های طولانی با امثال نگارنده یا روانکاوان، روانشناسان و روان‌پزشکان محترم و مصرف داروهای پر عوارض (خواب‌آور که بعد از مدتی بی‌اثر نیز می‌شوند) پیدا کنند.
    در قدم سوم:
    البته در صورت تکرار کافی تمرین ذکر و رسیدن به مرحله ذکر به دوام، به‌کلی از تکلف تمرین ذکر عبور کرده و به طور مداوم و شبانه‌روز حتی در خواب از شر حملات وسوسه و حدیث نفس و به‌تبع آن به‌تصریح آیات و روایات از شر هر خوف و حزنی در دنیا و آخرت در امان خواهند ماند.

    نکتۀ کلیدی: آنچه در توضیح تمرین بسیار سادۀ مذکور بر آن تأکید می‌شود و دانستن آن شاه‌کلید نجات از هر خطور مزاحم است این است که بدانید ظرفیت ذهن شما، مانند هر انسان دیگر محدود است، به همین جهت هر زمان ذهنتان درگیر افکار مزاحم شد به هر اندازه به هر فکر و کار دیگر -خصوصاً تکرار ذکر- مشغول شوید -چه بخواهید یا نخواهید- به همان اندازه ذهنتان از شر هر فکر مزاحمی که در همان لحظه درگیرش هستید خالی خواهد شد و درصورتی‌که تمرین بخش دوم را ادامه دهید، ضمن تجربۀ آثار حیرت‌انگیز ذکر، دیگر برای همیشه شاهد تکرار وسوسۀ مشخصی که درگیرش بودید نخواهید بود و در صورت ادامۀ تمرین فوق به نتایجی خواهید رسید که در بالا می‌توانید مطالعه نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • فاطمه، ۱۸ ساله
  •  با توجه به توضیحاتی ک (اینجا) گفتین یعنی من الان باید تمرین ذکر رو انجام بدم؟ اگه میشه نشانی توضیح انجام تمرین ها رو هم برام میفرستین.. خیلی ممنون

     
    کسانی ک وسواس شدید داشتند و با این روش درمان شدند،درمانشان مدت زیادی طول کشید؟
    چون نگران درسم هم هستم یعنی میتونم هر چی زودتر یکم هم ک شده افکارم رو سامان بدم ک بتونم درسم رو هم پیش ببرم؟

    خیلی ممنونم ک پاسخم رو دادین🙏
    من ۱۸ سالمه .. وقتی راهنمایی بودم رابطه ام با خدا خیلی خوب بود طوری ک هر ثانیه خدا رو حس میکردم چنان آرامشی داشتم ک الان حاضرم همه چیرو بدم ک به اون روزا برگردم
    ولی کم کم نسبت به خدا شک کردم اوایل خیلی کم بود ک فکر میکردم با توجه به سنم این شک طبیعی هست ولی کم کم شکم زیاد شد طوری ک الان کاملا بی ایمان شدم.. خیلی شرایط سختی رو تحمل کردم همش واسم عجیب بود ک چرا بقیه شک نمیکنن چرا فقط من شک میکنم حتی از دوستم پرسیدم تو راجب خدا شک میکنی و گفت ن.. البته اینم بگم ک من قبلا حدود ۲ سال سابقه وسواس عملی شدید هم داشتیم ک خود بخود بعد اینکه کلی سختی کشیدم رفع شد
    خیلی دلم آشوب بود داشتم میمردم از نگرانی آینده بدون خدا.. یکی راهنماییم کرد ک این شک ها میتونه ریشه در وسواس داشته باشه ک آلام یک ماه و نیم هست دکتر رفتم و قرص میخورم ولی هنوز اثر خاصی ندیدم.. من کنکوری هستم درسم خیلی خوب بود ولی وسواس داره تمام زندگیم رو نابود میکنه خیلی اتفاقی سایت شما رو پیدا کردم.. از اینکه افراد دیگه ای هم مثل من بودند خیلی خوشحال شدم چون فک میکردم فقط من اینطوریم ولی خیلی نگرانم اظطراب دارم.. بعد من کنکوریم من درسم خیلی خوب بود ولی بشدت تمرکزم رو از دست دادم و الان ب خاطر کنکور هم استرس دارم در واقعا هروقت فشار و استرس درسم بیشتر میشه وسواسم هم بیشتر میشه به خدا بعضی وقت ها آرزو میکنم کاش معلول ذهنی بودم ک توانایی فکر کردن نداشت بعضی وقت ها فک میکنم مغزم رو دارند رنده می‌کنند آنقدر فکر و خیال زیاده
    خلاصه بشدت درگیر وسواس و ناامید هستم الان شما آخرین امید من هستین.. اینکه الان باید چیکار کنم؟چجوری تمرین های شما رو شروع کنم؟با توجه به کنکور میخام هرچه زودتر نتیجه بگیرم.

    پاسخ:
    سلام

    مخاطب محترم
    با توجه به انگیزۀ خوبی که در شما برای حل مشکلتان دیده می‌شود، خردمندانه این است، قدر این فرصت طلایی که خداوند جهت درمان کامل وسواس –بدون نیاز به دارو و مراجعه به دکتر- در اختیارتان قرار داده را بیشتر بدانید و با آرامش ازابتدای همین صفحه شروع به مطالعه نمایید و تمرین ساده و مؤثری که توضیح داده شده است را انجام دهید.
    همان‌طور که در متن خواهید خواند، دو نوع تمرین به مخاطبان محترم پیشنهاد داده شده است:
    تمرین اول بیشتر مناسب کسانی است که به هیچ‌چیزی باور ندارند (ناباوران)
    تمرین دوم (تمرین ذکر) مناسب افراد زیر است:
    - کسانی که از حداقل یا حداکثر باور به وجود خدا برخوردارند.
    - کسانی که قبلاً به خدا باور داشتند و حال احساس می‌کنند دچار شک و شبهه شده‌اند.
    - همچنین خداناباورانی که مانند بزرگان خود (ازجمله ریچارد داوکینز) می‌گویند احتمال وجود خدا را می‌دهند که حتی ایشان  نیز می‌توانند تمرین دوم (تمرین ذکر) را انجام دهند چون ریشۀ وسواس را در واقع تمرین دوم (ذکر) می‌خشکاند و برای همیشه درمان می‌کند و از طرفی شما صادقانه برای انجام آن (تمرین ذکر) اعلام آمادگی کردید، پس بهتر است تمرین دوم را آغاز کنید تا به خواست خدا شما نیز در کمترین زمان ممکن به نتیجۀ مطلوب برسید.
    با این مقدمه در پاسخ به این سؤال شما «کسانی ک وسواس شدید داشتند و با این روش درمان شدند، درمانشان مدت زیادی طول کشید؟» عرض می‌کنم:
     بستگی به میزان خواست شما دارد که در صورت تکرار هر چند دقیقه پشت سر هم تمرین، شما نیز آرامشی را حین آن تجربه خواهید کرد که تشویقتان می‌کند خودتان این تمرین را تا درمان کامل وسواس با اشتیاق ادامه دهید که اگر همت شما مانند برخی مخاطبان بلند باشد همان روز یا روزهای اول تمرین از شر حملات وسوسه خلاص شده و به نتیجۀ مطلوب می‌رسید.
    البته سعی کنید تا زمانی که به نتیجه مطلوب نرسیده‌اید از رفتن به محیط‌‌هایی که موجب استرس، شبهه یا وسوسه در شما می‌شوند خودداری کنید و تلاش کنید از سخن بیش از حد با دیگران خصوصاً اطرافیان خودداری نمایید تا آرامش شما برای رسیدن به نتیجه مطلوب محفوظ باقی بماند اما اگر هر زمان به هر دلیل آرامش شما به هم خورد ناامید نشوید چون انجام تمرین مذکور خود، موجب رفع استرس، برطرف شدن اوقات تلخی و موجب خوش اخلاقی فرد می‌شود.
    در روزهای آینده -اگر خدا بخواهد- شما می‌توانید در کانال ایتا، هشتگ #وسواس را پیگیری کنید و از مشاوره با افراد مشابه وضعیت خود مطلع شوید تا اگر سؤالی مثل ایشان داشتید زودتر به پاسخ برسید.
     
    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل



  • محمدیاسر بیجارزهی سورانی
  • سلاممممممم و درود خوب هستین حالتون چطوره، فک کنم بشناسیدم،یه مسئله ای که من دارم اینه هنوز خیلی درست نمیتونم فقط و فقط رو عقل و خودم حساب باز کنم، هنوز تحت تاثیر حرف های بقیه هستم، میدونی یکیش اینه میگم مثلا دانشمندان مگه کسانی نیستن که خیلی خوب از عقلشون دارن استفاده میکنن و جهان رو درک میکنن و اساس عملکردش رو میفهمن خب همچین آدمایی که دارن اینقدر از عقلشون استفاده میکنن و وقتی حرفی میزنن مثلا میگن خدایی نیست و..(مثل استیفن هاوکینگ) خب چرا این حرف رو میزنه حتما استدلالای منطقی ای داره و..  مگه میشه استدلال های بدیهی که در مورد وجود خدا هستش رو نفهمه...ولی میدونم در این باره قلب نقش مهمی داره بازی میکنه و در واقع این آدما درست به عقلشون در این موارد به خصوص توجه نمیکنند ولی خب دلم راضی نمیشه... تنها مشکلم فک کنم همین مونده....مرسی که هستین 

    پاسخ:

    سلام

    درود بر شما و امیدوارم شما هم حالتان خوب باشد.

    به سؤال شما مخاطب فرهیخته چند روز قبل در کانال ذیل یک روایت مشهور «کلیک» پاسخ دادم و در ادامه توضیحاتی را«اینجا» در همین خصوص به تفصیل آوردم که امیدارم فرصت تأمل و تفکر کافی روی آن را پیدا کنید و با به کار انداختن عقل خویش به اطمینان خاطر برسید.
    اگر دیدید علیرغم وجود شواهد و دلایل معقول، باز دلتان آرام نشد، در این صورت، روشن است عقل سلیم اجازه تعمق (ریزبینی بیش از حد) و دل مشغولی به گمان‌ها و دغدغه‌های فاقد دلیل معقول را نمی‌دهد!
     البته طرح این سؤال توسط شما را در این زمان خاص، به فال نیک می‌گیرم چون از قضا بعد از سال‌ها امروز این زمینه فراهم شد تا با هشتگ #وسواس در کانال ایتا «اینجا» اگر خدا بخواهد تمرینی مجرب (در نفی خواطر و افکار غیرخردمندانه به همراه احتمالاً ده‌ها مشاوره) به ترتیب بارگذاری خواهد شد که با تکرار کافی این تمرین ساده و علمی، محال است ذهن فرد (با هر باوری) از افکار مزاحم، خواطر نامعقول و وسوسه خالی نشود. این تمرین (به دو شکل) قابل اجرا برای افراد مذهبی و غیر مذهبی است.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل


  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • برای منی که از نوجوونی وسواس داشتم، هر دکتری که فکرش رو کردم رفتم و هر امیدی که بشه بهم دادن. هر داروی اعتیادآور با عوارض زیاد از ضعیف تا قوی از ارزون تا گرون هر روز مصرف کردم. خلاصه هر کاری که بشه کردم تا از این وسواس لعنتی نجات پیدا کنم. نشد که نشد! حالا نه فقط شبا روزها هم از شر افکار مزاحم که بعضی وقتا مثل سوزن تو تنم فرو میرن خلاصی ندارم. یهو جلوی همه تشنج  میکنم و دچار حمله میشم و خجالت میکشم. شما رو به خدا اگه هر کی جای من بود حق نداشت دلش به حال خودش بسوزه؟ کارم شب و روز شده گریه و زاری که خدایا یا تو جوونی مرگمو بده یا راهی نشونم بده که تا آخر عمر نجاتم بده و دستمو بگیره. تا اینکه خیلی اتفاقی تمرینی در تارنگارتون دیدم برای درمان وسواس که امیدم زنده شد و حالم خوب شد. دلم گواهی میده انشاء الله بعد از اینهمه ناکامی راه درستش همینه. فقط سؤالی که داشتم اینکه میتونم راه ارتباطی مستقیم مثلا در ایتا داشته باشم.
    ممنونم

    پاسخ:

    سلام

    ضمن آرزوی درمان و شفای کامل شما مخاطب محترم و فرهیخته؛در توضیحات کانال ایتا، برخی اوقات یک نشانی مستقیم جهت پیشنهاد و انتقاد قرار می‌دهم که چون ممکن است تغییر کند (و برخی افراد در آینده این مطالب را بخوانند) وارد کانال شوید (کلیک) و روی آن نشانی کلیک نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام وخسته نباشید

    راسش کراهت دارم از گفتنش اما گرفتار وسواس نجاست وپاکی هستم ،رفتارهای خیلی بی عقلانه نیست اما به هرحال خوشایند نیست رفتارم و دوست ندارم اینطوری باشم اما گیر افتادم 

    میگن وسواس شک هست ویقینش هم توهم اما این همه ی اون نیست بخش دیگرش شامل حساسیت ودقت و توجه واهمیت دادن است 

    من درگیر وسواس ولی درگیر نجاست هم هستم خیلی اطرافم چیزهایی وجود دارد که نجس هستند بعضی هاشون میدونم توهمیه، بعضی هاش از روی دقت است وواقعا نجس هست وبعضی چیزها نه توهم نه دقت بلکه واقعا نجس است مثلا من دیده ام چی‌کارباید بکنم... اهمیتم هم فقط بخاطر نماز است یعنی اگر لازم نبود در نماز تطهیرباشیم مسئله ای نداشتم ...چی کار باید بکنم هم وسواس هم کلی چیزهای نجس...

    پاسخ:
    سلام

    مسلماً عقل سلیم می‌گوید باید از چیزهای نجس پرهیز کرد و اما وقتی این پرهیز، مورد طمع شیطان قرار گرفت و نتیجۀ آن تکرار وسوسه و زحمت برای خود و احیاناً اطرافیان شد، همان عقل می‌گوید باید تا رفع طمع و قطع وسوسه، در پرهیز از چیزهای نجس، ملاک را عمل عرف مردم قرار داد (البته مردمی که وسواس ندارند و در پرهیز از نجاسات بی‌مبالات نیستند.) و به طور موقت از حساسیت شخصی خود (ولو معقول به نظر بیاید) چشم‌پوشی کرد. (این توصیۀ عقلی، تصریح مراجع تقلید نیز  هست.)
    جهت رفع هر گونه تردید در عمل به توصیۀ عاقلانۀ فوق، کافی است با عقل خود مشورت کنید و به شکل مکتوب از خودتان بپرسید: «آیا نتیجۀ حساسیت من در پرهیز از نجاسات شبیه عمل افراد وسواسی شده یا غیروسواسی»؟ آیا اگر خودم همین حساسیت را در کسی دیگر ببینم چه نظری دارم؟ آیا ...
    چون شما مخاطب محترم به نتیجۀ عمل خود در پرهیز از نجاسات اشراف کامل دارید می‌توانید سؤالات دیگری را نیز با در نظر گرفتن آثار عملکرد خود طرح و فکر خود (که همان پاسخ عقل است) را با سوء ظن به نفس خود یادداشت کنید و در آن تأمل نمایید تا مطمئن شوید که به هر حال از این پس وظیفۀ عقلی و شرعی شما بی‌اهمیتی به هر وسوسه تا قطع کامل آن است که البته این بی‌اهمیتی خصوصاً در آغاز نیازمند برنامۀ دقیق، عقلانیت و همت بالای فرد است و الا تبدیل به وسواس و زحمت مضاعف خواهد شد و خدای ناکرده فرد خود را نیازمند مراجعه به روانکاو، روانشناس و حتی روانپزشک و مصرف داروهای پرعارضه خواهد دید؛ بنابراین اگر صلاح می‌دانید شما نیز مانند دیگر مخاطبان محترمی که در صف پاسخگویی هستند، پیگیر توضیحاتی که امروز اولین قسمت آن «اینجا» بارگذاری شد باشید و طبق همان عمل نمایید تا از این پس هر زمان وسوسه‌ای سراغتان آمد بدانید دقیقاً چگونه مانع تبدیل آن به وسواس شوید و همواره زندگی سالم و با نشاطی در کنار عزیزان خود داشته باشید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • فاطمه، ۱۸ ساله
  • سلام ببخشید من دوباره مزاحم میشم
    من از همون روزی ک بهتون پیام دادم یعنی قبل اینکه پاسخ من رو بدین ذکر الله رو همین طوری خودم ب همراه نفس عمیق میگفتم ولی بعد پاسخ شما فهمیدم ک این ذکر برای کسانی هست ک حداقل باور ب خدا را داشته باشند و کسانی ک ناباور اند باید تمرین اول را انجام دهند
    راستش من دلم میخاد ک ذکر الله رو بگم چون با توجه ب توضیحات شما این ذکر علاوه بر رفع وسواس آثار و نتیجه بهتری دارد ولی ب نظرم من اعتقادی به خدا ندارم و الان دچار این دودلی شدم ک تو اعتقادی ب خدا نداری پس اگه تمرین دوم رو انجام بدی برایت نتیجه ای نخواهد داشت چون تمرین دوم برای کسانی هست ک به خدا اعتقاد داشته باشند
    الان نمیدونم کدوم رو انجام بدم.. دلم میخاد الله رو ادامه بدم ولی از ی طرف نا امید میشم ک این الله برای تو مناسب نیست و باید تمرین اول رو انجام بدی.. ب نظر شما کدوم رو باید انجام بدم؟ خیلی ممنونم از پاسخگوییتون🙏

    پاسخ:
    سلام

    همانطور که در پاسخ قبلی به شما مخاطب محترم گذشت چون صادقانه برای انجام تمرین دوم (تمرین ذکر) اعلام آمادگی کردید، پس بهتر است تمرین ذکر را آغاز کنید و حداقل تا بی‌نیاز شدن از قرص و درمان کامل وسواس ادامه دهید.
    به دلیل اهمیت رسیدن به نتیجۀ مطلوب اگر بتوانید با آموزش کامل‌تر (انجام همین تمرین) که چند روزی است بارگذاری آن در کانال آغاز شده قدم به قدم پیش بروید خردمندانه‌تر و مطمئن‌تر است، چون به طور طبیعی تا رسیدن به نتیجۀ مطلوب شما با انواع وسوسه و تردید‌ها در حین انجام تمرین روبرو خواهید شد که به عنوان نمونه در «اینجا» در پاسخ به این سؤال که «چگونه تشخیص دهم فکری مزاحم است؟« عرض شد در این مواقع با مشورت با عقل به روش مذکور، افکار مزاحم (از جمله تردید‌های بی‌اساس) را شناسایی کنید سپس با تکرار همین تمرین به آن تردید‌ها بی‌اعتنایی نمایید.
    شما نیز می‌توانید با مشورت با عقل در این موارد دیگر مردد نشوید چون عقل توجه شما را به نکاتی که مطرح شد بیشتر جلب می‌کند ازجمله در پاسخ قبلی تصریح شده بود بهتر است تمرین ذکر را آغاز کنید که با همین مشورت با عقل، به سادگی تردیدتان برطرف می‌شود.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل


  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • وقت شما بخیر
    ببخشید شرمنده
    مزاحم شدم
    یکی از دوستان بنده
    بعد از فوت پدر ومادر
    احساس تنهایی شدید کرد
    لازم بذکر هستش
    خودش ازدواج کرد دارای فرزندان صالح
    هستش الحمدالله
    ولی بعد از فوت پدر ومادر
    کلا 
    از خانواده 
    منظورم برادر وخواهر به خواست خودش
    با هم قطع ارتباط شده هرچند
    دوست بنده بر عکس خیلی الان احساس تنهایی شدید
    میکنه
    گاهی افکار منفی به ذهنش میاد
    هرچند 
    هیچ موقع اینکار نمیکنه
    فکر خودکشی
    واقعا اذیت میشه
    دکتر رفته دارو مصرف میکنه خیلی بهتر شده
    ولی گاهی این افکار سراغش میاد
    راهنمایی بفرمایید لطفاً
    اصلا حکم خودکشی از نظر خدا قران وائمه
    ایا اصلا بخشیده میشن
    اینها
    اینکار رو می‌کنند
    مشکلات
    روحی وروانی مادر زادی دارند
    یا از اول دیوانه هستند
    ایراد برای اینها وعذاب نداره
    ؟؟
    میشه گفت تقدیر است؟؟؟
    اگر نیست چرا بعضی نجات پیدا کردند
    ؟؟
    سپاسگزارم از لطف شما

    پاسخ:
    سلام

    وقت شما هم به خیر

    شیطان اصل را در وسوسۀ بندگان، بر وسوسۀ نامحسوس و با احتیاط گذاشته به طوری که فرد اساساً متوجه نشود.
    یکی از ترفندهای شیطان خصوصاً نسبت به افرادی که هوش، عقل و استعداد خوبی در جهت بندگی دارند این است که از وسوسه آشکار هنگامی که روحیه ایشان بالاست خودداری می‌کند و با وسوسه‌های نامحسوس یک احساس امنیت کاذب مادی و معنوی در ایشان ایجاد می‌کند و منتظر فرصت‌های طبیعی مثل فوت نزدیکان می‌شود سپس حملات وسوسه را به شکل آشکار و گاه احمقانه آغاز می‌کند که اگر فرد با مشورت عقل با این وسوسه‌ها روبرو شود و آن‌ها را طبق تمرینی که در همین صفحه آمده دفع کند، بدون شک می‌تواند این تهدید را به فرصتی بی‌نظیر تبدیل نماید و تلاش مذبوحانۀ شیطان را (از باب خواست با من بد کند ولی احسان نمود) بر ضد خودش بدل نماید!
    در عین حال خردمندانه این است که این دوست محترم شما مانند دیگر مخاطبانی که در صف پاسخگویی هستند، پیگیر توضیحاتی که امروز اولین قسمت آن «اینجا» بارگذاری شد باشد و تمرینی بسیار ساده و مؤثر را (با عنوان تمرین ذکر) آموزش ببیند تا هر زمان باز افکار مزاحم سراغش آمد به آسانی موفق به دفع آن‌ها شود و در صورت ادامۀ تمرین مذکور بدون تردید وی نیز می‌تواند به خواست خدا این حملات وسوسه را تبدیل به آرامشی پیوسته نماید که داشتن آن آرزوی همۀ مردم است.

    اینکه برخی علیرغم اقدام جهت گناه وحشتناک و نابخشودنی خودکشی نجات پیدا می‌کنند حکمت‌های فراوانی دارد که در هر صورت روشن است این عمل زشت، نامعقول است و هیچ توجیه معقولی ندارد و مسلماً توجه به روایات زیر هر انسان عاقلی را از اینکه حتی یک ثانیه نیز اختیاراً به چنین عمل پلیدی فکر کند باز می‌دارد و منصرف می‌کند! البته اگر وسوسۀ خطرناک تکرار شد، لازم است با تمرین مذکور چند بار به آن بی‌اعتنایی کند تا دیگر به خواست خدا مانند گذشته هرگز شاهد تکرار آن نباشد:
      ۱- یقیناً کسی که ایمان (به خدا و...) دارد به هر بلائى مبتلا می‌‏شود و به هر مرگى می‌میرد جز اینکه هرگز خودکشی نمی‌کند.
    إِنَّ الْمُؤْمِنَ یُبْتَلَى بِکُلِّ بَلِیَّةٍ وَ یَمُوتُ بِکُلِّ مِیتَةٍ إِلَّا أَنَّهُ لَا یَقْتُلُ نَفْسَه‏
    📗منبع: الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۲، ص: ۲۵۴

    ۲- بی‌تردید تو را (که بهتر از همه از اشکالاتت باخبری) طبیب خودت قرار داده‌اند و درد را برایت روشن نموده‌اند و (همچنین) نشانه‌ی سلامتى را نیز به تو شناسانده‌اند و به (یافتن) دواء (دردهایت) راهنمایی‌ات کرده‌اند؛ بنابراین (با توجه به وجود راه‌حل) ببین چگونه برای (درمان) خودت اقدام می‌کنی؟
    📗منبع:  الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۲، ص: ۴۵۴

    ۳- هر کس عمداً خودکشى کند براى همیشه در آتش دوزخ باقی خواهد ماند!
    مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِی نَارِ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها
    📗منبع: من لا یحضره الفقیه، ج‏۳، ص: ۵۷۱

    ۴- کسی که خودکشی کند (به همراه ابلیس، فرعون و سلطان ستمکار) یکی از چهار گروه مردم است که شدیدترین عذاب را در روز قیامت خواهد چشید!
    ٍ مِنْ أَشَدِّ النَّاسِ عَذَاباً یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِبْلِیسَ وَ فِرْعَوْنَ وَ قَاتِلِ النَّفْسِ وَ رَابِعُهُمْ سُلْطَانٌ جَائِر

    📗منبع: ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص: ۲۸۷

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر. M.H.T
  •  سلام و عرض ادب

     من وسواس فکری دارم

     خیلی وقته هم دارم قرص میخورم

     فقط استرس و اضطرابم کم شده

     ولی دائما اون فکر ها میاد

     نماز هامم رو هم عشقی میخونم

    پاسخ:
    سلام

    عرض ادب متقابل
    تمرینی جهت دفع وسوسه در ابتدای همین صفحه آمده است اما شایسته است مانند دیگر مخاطبانی که در صف پاسخگویی هستند، پیگیر توضیحاتی که امروز اولین قسمت آن «اینجا» بارگذاری شد باشید و تمرین مذکور را آنجا به شکل مختصر و مفید آموزش ببینید تا هر زمان باز افکار مزاحم سراغ‌تان آمد بتوانید موفق به دفع آن شوید و در صورت ادامۀ تمرین مذکور به خواست خدا ضمن بی‌نیازی از مصرف قرص، به نتایج بالاتر نیز برسید که جهت اطلاع از این نتایج می‌توانید با پیگیری مطلب مذکور در جریان قرار بگیرید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر. M.S,
  •  سلام بزرگوار

     جهت مشورت در زمینه وسواس فکری اعتقادی مزاحم میشم.

     احساس میکنم در گرداب یا منجلابی از شبهات و وساوس بی پایان داخل شدم...

    پاسخ:
     
    سلام

    از نوع توضیح شما مخاطب بزرگوار پیداست که خود اذعان دارید خردمندانه نیست به این شبهات و وساوس بی‌پایان داخل شوید که راه طبیعی آن بی‌اعتنایی و دفع این وسوسه‌هاست.
    تمرینی مجرب جهت دفع وسوسه در ابتدای همین صفحه آمده اما شایسته است مانند دیگر مخاطبانی که در صف پاسخگویی هستند، پیگیر توضیحاتی که امروز اولین قسمت آن «اینجا» بارگذاری شد باشید و تمرین مذکور را آنجا به همراه احیاناً فیلم‌های مرتبط، آموزش ببینید تا هر زمان باز افکار مزاحم سراغ‌تان آمد بتوانید موفق به دفع آن شوید و به طور کامل وسواس اعتقادی  خود را درمان کنید و البته در صورت تدام تمرین مذکور به خواست خدا به نتایج فراتری که آرزوی همگان است نیز برسید که جهت اطلاع از این نتایج کافی است پیگیر مطلبی که عرض شد باشید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشیدایموجی گل

    سلام 

    من این تمرین رو شروع کردم اما با کلمه ای که ذکر نیست و الان چند وقته دارم با کلمه ای که ذکر نیست تمرین رو انجام میدم 

    والان متوجه شدم که بهتره با ذکر این تمرین رو انجام بدم 

    الان من بین این دو گیر افتادم

    از اول با ذکر شروع کنم؟

    و یکم روی تمرکز ضعیفم بهتره چیکار کنم تا بیشتر بهتر بتونم تمرکز کنم 

    پاسخ:
    سلام

    طبق تجربه شروع تمرین با ذکر بسیار بهتر است و نتایج مؤثرتری دارد.
    شما مخاطب محترم می‌توانید پاسخ سؤال مشابه را «اینجا مطالعه نمایید.
    به دلیل اهمیت رسیدن به نتیجۀ مطلوب اگر بتوانید با آموزش کامل‌تر (انجام همین تمرین) که چند روزی است بارگذاری آن در کانال آغاز شده قدم به قدم پیش بروید خردمندانه‌تر و مطمئن‌تر است، چون به طور طبیعی تا رسیدن به نتیجۀ مطلوب شما با انواع وسوسه و تردید‌ها در حین تمرین روبرو خواهید شد که به عنوان نمونه در آموزش امروز «اینجا» در پاسخ به این سؤال که «چگونه تشخیص دهم فکری مزاحم است؟« عرض شد در این مواقع با مشورت با عقل به روش مذکور، افکار مزاحم (از جمله تردید‌های بی‌اساس) را شناسایی کنید سپس با تکرار همین تمرین به آن تردید‌ها بی‌اعتنایی نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل


     
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر. محمد
  •  سلام
    وقتتون بخیر
    اینکه گفته شود که (نقل به مضمون:) افکار وسواسی را اگر بخواهی مقابله کنی به ذهنت نیاید فایده ندارد یا بد تر می شود و بیشتر می آید و مثلا بگذار بیاید و بی تفاوت شو نسبت بهش، نظرتان در این باره چیست؟

    پاسخ:
    سلام

     🗣 سلام؛ وقت شما هم به خیر
    تجربه نشان می‌دهد این روش به تنهایی برای نجات از تمام افکاری که تبدیل به وسواس (عادت) شده‌اند کارساز نیست.
     فرض کنید در مدرسه، دانش‌آموز «الف» با زخم‌زبان مرتب مزاحم دانش‌آموز «ب» می‌شود و گاهی با بی‌تفاوتی دست از مزاحمت برمی‌دارد اما در مواردی هر چه دانش‌آموز «ب» بیشتر بی‌تفاوتی نشان می‌دهد و کوتاه می‌آید، دانش‌آموز «الف» جسورتر شده و بیشتر مزاحم می‌شود که روشن است هر عاقلی در این مواقع می‌فهمد بی‌تفاوتی وضع را بدتر خواهد کرد و باید بدون تعارف طوری با دانش‌آموز «الف» برخورد کند (ازجمله اطلاع به ناظم) که موجب طرد کامل و انصراف وی از تکرار مزاحمت شود.
    از تکرار افکار وسواسی نیز گاهی با بی‌تفاوتی و گاهی با طرد می‌توان جلوگیری کرد.

    👤 تفاوت افکار وسواسی با افکار مزاحم چیست؟
    افکار وسواسی به علت سهل‌انگاری فرد به تکرار وارد ذهن شده و به این تکرار عادت‌ می‌کنند که برای ترک این عادت، بی‌تفاوتی همیشه کارساز نیست بله برخی اوقات به ناچار باید این افکار را با روش صحیح و علمی، به تکرار از ذهن خود طرد نمود تا دیگر تکرار نشوند.
    اما افکار مزاحم افکاری هستند که اگر در همان ابتدا به آن‌ها (یک یا حداکثر چند بار) بی‌اعتنایی شود، دیگر تکرار نمی‌شوند.

    👤 علت اینکه از برخی افکار مزاحم (یا افکار وسواسی) نمی‌توان با بی‌تفاوتی خلاص شد چیست؟
     مهم‌ترین و شاید تنها دلیل آن، سهل‌انگاری خود فرد است که عمداً اجازه می‌دهد فکر مزاحم به تکرار وارد ذهنش شود و به این تکرار عادت کند.
    روشن است در این صورت نباید انتظار داشت این دست افکار که تبدیل به افکار وسواسی شده‌اند هربار با یک بی‌تفاوتی، دست از عادت خود بر دارند و دیگر تکرار نشوند بلکه باید در برخی موارد این افکار را با تمرین مذکور به تکرار طرد نمود تا از شرشان برای همیشه خلاص شد.
    برای درک بهتر موضوع  فرض کنید در مدرسه‌ای، یک دانش‌آموز، بی‌ادب (فکر مزاحم) و دانش‌آموز دیگر مؤدب است و هر دو مشغول تحصیل هستند.
    هر بار دانش‌آموز بی‌ادب تلاش می‌کند به دانش‌آموز مؤدب نزدیک شده و با وی طرح دوستی بریزد.
    در این مواقع اگر دانش‌آموز مؤدب، به دانش‌آموز بی‌ادب یک یا چند بار بی‌‌تفاوتی نشان دهد به طور طبیعی دانش‌آموز بی‌ادب از رفاقت با وی منصرف می‌شود.
     اما اگر دانش‌آموز مؤدب، سهل‌انگاری کند و به تکرار به دانش‌آموز بی‌ادب رو بدهد که با وی وارد گفتگو شود و سپس از این رفاقت پشیمان شود، دیگر با بی‌تفاوتی ساده نمی‌تواند از دست وی خلاص شود.
     اساساً علت ابتلا به اختلال وسواسی-جبری (OCD) نیز همین است که فرد با اختیار به تکرار ذهنش را درگیر افکار مزاحم می‌کند و به علت این سهل‌انگاری دچار وسواس می‌شود که طبعاً اگر دید دیگر با یک بی‌تفاوتی ساده نمی‌تواند از شر این افکار، خلاص شود، باید با  تمرین طرد افکار به تکرار آن فکر مزاحم را طرد تا در نهایت از شرش خلاص شود در غیر این صورت مدام از اختلال وسواس رنج کشیده و  گاهی افکار مزاحم -یا افکار وسواسی- به بدترین شکل ممکن فرد مبتلا به وسواس را آزار می‌دهند که باید هر چه زودتر برای پایان دادن به این رنج خودساخته به جای پناه بردن به داروهای پرعوارض، تمرین طرد افکار مزاحم را آغاز کند.
     متأسفانه علت گسترش  افسردگی، اضطراب، وسواس و دیگر اختلالات روانی در دنیا عدم فرهنگ‌سازی و آموزش طرد افکار مزاحم در سطح مدارس و رسانه‌هاست و دیگر برای نگارنده معلوم نیست چرا برخی روانشناسان محترم و ... که بیش از همه باید دلسوز بیماران باشند، به جای آموزش مذکور، در همان گام اول مصرف داروهای پرعوارض را تجویز می‌کنند؟! که اگر خدا بخواهد در همین خصوص اعتراض تعداد قابل توجهی از بیماران اولی (که برای اولین بار نزد روانشناس رفته‌اند) را منتشر خواهم کرد و چند روز آینده نیز آموزش طرد افکار مزاحم در کانال بارگذاری خواهد شد و آنجاست که تردید ندارم اطلاع از ساده و مجرب بودن این تمرین، بیش از همه کسانی که مبتلا به وسواس، افسردگی و خصوصاً شبهات اعتقادی شده‌اند را دچار شگفتی خواهد کرد که چرا زودتر با این تمرین آشنا نشدند و خود را به دلیل عدم اطلاع، گرفتار هزینه‌های مادی و معنوی نمودند که می‌شد به سادگی درگیر این حواشی نشوند؛ البته مشروط به اینکه که تمرین را طبق آموزش انجام دهند که در قسمت ۲ روشی که مبتلایان به وسواس شدید نیز بتوانند این آموزش را کامل و موفق پشت سر بگذارند در سه بند آمده، چون اگرچه انجام این تمرین آسان است اما جزئیات تعیین کننده‌ای دارد.زش که برای مبتلایان به وسواس شدید نیز میسر باشد در سه بند توضیح داده شده است؛ چون این تمرین اگرچه انجامش بسیار آسان است اما جزئیات تعیین کننده دارد.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل


    سلام شرمنده که خیلی پیام دادم دیدم هنوز وقت نکردید جوابم رو بدهید گفتم اگر چیزی نگفتم گفته باشم 

    من قلبا حاضرم هر کاری رو بکنم برای ...

    اما یه چیزهایی یا همون فکرها  حتی اجازه نمی‌دهد طردکنم حس‌میکنم نه قضیه همینه یا جوابی نیست و...ذهنم میگه این فکر ها مزاحم نیست درسته راسش!...ببخشید

    پاسخ:

    سلام

    لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام وقت به خیر 

    ۱- هر فکری که مزاحم باشه واقعا چه من قبول کنم یانه از سرم بیرون میره؟
    من نمی‌دونستم وضع ام این قدر وخیم شده ... به علت وسواسم قدرت مشورت با عقلم رو از دست دادم مثلا قشنگ نمیتونم بفهمم فلان فکری درست هست یا خیر؟ وهمچنین در ذهنم پیش فرض هایی داره شکل میگیره . یادمه در کتابتون گفته بودید اگه اینها باشه نمیشه به یقین رسید نمیتونم به خودم بگم اونا اشتباهه ... 
    ۲- پیش فرضی که ذهنم رو درگیر کرده :قسمت ۶ درس چهارم رو میخوندم که وسواسم در شواهد محسوس هم پیش رفته . مثلا فکر مکنم آره درسته نقاشی اسب از روی اسب کشیده شده اما خود این اسب همینجوری به وجود اومده این ذهن ماست که فکر میکنه همه چیز هوشمندانه وقرینه است 
     حس میکنم دارم تبدیل میشم به آدم متعصب لجوج خنگ.
    ۳-  اگه من فکری رو بد ندونم چطور طردش کنم؟
    ادامه اون سوالات حس‌میکنم یه چیزهایی رو نگفتم 
    من قلبا حاضرم هر کاری رو بکنم برای ... اما یه چیزهایی یا همون فکرها  حتی اجازه نمی‌دهد طردکنم حس‌میکنم نه قضیه همینه یا جوابی نیست و...ذهنم میگه این فکر ها مزاحم نیست درسته راسش!...ببخشید.
    ۴- من الان هیچ چیز  روقبول ندارم هیچ سخن منطقی هیچ چیزی رو.
    مثلا شما بگید این دلیل نشان از فکر مزاحمه من دوباره قبول نمیتونم بکنم.
     رفتارهام مناسب نیست  دائم میگم نه ببین ...اصلا ...
     ۵- اگه من بدترین آدم باشم نادان ترین وسواسی ترین متعصب ترین دنبال پیش فرضها  اگه حرف عقل رو قبل نتونم بکنم ... ولی فقط آموزش ها رو انجام بدم خوب میشم؟
    ۶- آیا انجام آموزش ها نیاز به عقل داره؟
    ۷- فعلا حالم داغونه شبا روزها توی خواب حواسم به هیچ چیزی پرت نمیشه من خدا رو ندارم هیچ چیز برام قشنگ نیست.
    ۸- میدونید حتی دوست دارم برم جهنم چون جهنم رو خدا آفریده.

    پاسخ:
    سلام

    لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام خسته نباشید.

    من دبیرستانی هستم و کتابتونو خوندم و مشکل شکم به خدا برطرف شد.

    اما مشکلات دیگه هم از قبل داشتم که خواستم اگه ممکنه به منم مشاوره بدید.

    ۱- حقیقتش چندتا همکلاسی بد تو دبیرستانمون داریم که  میرن برای چشم چرانی جلوی دبیرستانهای دخترانه و حتی به من سیگار تعارف میکنند و تحریک میکنن برای مصرف مشروب که خودم دوست ندارم اما خوب چون آدمم وسوسه میشم و میترسم گرفتار بشم. خواستم اگه ممکنه به منم مشاوره بدید.

    ۲- ضمنا من گاهی متاسفانه به خاطر سنم برای خودارضایی هم وسوسه میشم البته از وقتی که اینستا رو بستند خودم هم بیخیال شدم و کمتر شده این فکرا سراغم بیاد اما هنوز بعضی وقتا وسوسه میشم برای اینم اگه مشاوره بدین ممنون میشم.

    پاسخ:
    سلام
     
     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام خدمت شما ادمین محترم. 

    ۱- حدود هفت ماه قبل با شما ارتباط گرفتم با  عنوان این مطلب که درگیر وسواس فکری هستم. فکر میکنم که چشم ما از اجسام عکس میگیره و همین مطلب به ظاهر ساده، روز و شب من رو گرفته بود شما فرمودید که درگیر وسواس ذهنی هستید، اما من در ذهن خودم میگفتم این سوال بسیار مهم هست و به هیچ عنوان نمیتواند وسواس باشد.. اولین مشکل این هست، فردی که درگیر وسواس هست، سعی میکند مشکل خودش را انکار کند، اضطراب و استرس ناشی از وسواس، او را به ادامه فکر وادار میکند.. 

    ۲- آزار و اذیت این وسواس، که ماه ها من رو روز و شب درگیر کرد، یاعث شد که به روانپزشک مراجعه کنم، اما الان افسوس میخورم کاش از همان ابتدا به راه کار عملی شما برای رفع وسواس عمل میکردم. 

    ۳- یکی از فکر های وسواس گونه من، وجود خدا بود... روانپزشک خواست از ریشه این مشکل را حل کند و گفت : هیچ فیلسوف و فردی نمیتواند وجود خدا را به طور قطعی و بلاشک اثبات کند، تو چرا به دنبال اثباتش هستی؟ یا بپذیر که هست، یا انکارش کن.. و بعد یک سری قرص ها نوشتند، از جمله سرترالین.. تجربه من از مصرف یک ماهه این قرص ها، تبدیل شدن به فردی غیر عادی بودی، رفتار هایم دست خودم نبود، رفتار های شبیه مجنون ها.. تصمیم گرفتم قرص ها را کنار بگذارم.. 

    ۴- و تمام راهکار من برای رد کردن این افکار این بود که، الان نه، زمان دیگری بهتون فکر میکنم.. اوایل به شدت سخت بود، سعی میکردم خودم را مشغول کاری کنم تا جایگزین آن فکر شود.. امروز حدود ۴ ماه از این افکار گذشته... و الان، هر وقت به این افکار گذشته فکر میکنم، ناخودآگاه میخندم، خنده ایی از ته دل.. 

    ۵- یا حتی در مورد خلقت موجودات، که چطور در گذشته حتی برای یک ثانیه به طور وسواس گونه شک میکردم که اینها، خود به خود خلق شده باشند... واقعا افراد وسواسی، عقلاشان به کمترین درجه خود میرسه.. انقدر به جای استفاده از عقل، به افکار مزاحم پر و بال میدهند که موجودی به نام عقل دیگر ناموجود میشود.. 
    ابتدا کنترل این افکار به شدت سخت بود، سعی میکردم بپذیرم، مثلا یکی از افکاری که با شما مطرح کردم، غیر واقعی بود این دنیا بود، به این فکر میگفتم، حق با شماست.. اصلا این دنیا خواب است... چه خواب باحالی.. و از کنار این فکر میگذشتم.. بیشتر وسواسی که داشتم، درجا خاموش میشد.. یا در مورد نبودن خدا، با حالت خنده ایی میگفتم درسته، خدایی نیست، دنیای بی خدا هم سخت هستا، نیست؟ ای بابا... و بعد خالی کردن فوری ذهن از این فکر..  شوخی با این افکار خیلی تاثیر گذار بود، البته کل این این سوال و جواب در حد ۲ ثانیه هم زمان نمیبرد، طولانی شدن جواب، خود باز کردن فرصتی برای وسواس مجدد بود.. 


    ۶- تمام راهکار لازم برای رسیدن به عقل و دفع افکار وسواسی برای بنده همین جمله بود، الان نه.. بعدا بهش فکر میکنم.. و الان احساس میکنم وجودم، ذهنم، بسیار آزاد تر شده است..  آمدن این افکار دست ما نیست، اما پر و بال دادن آن دست ما هست، اینطور نیست که با جواب دادن یک سوال از این وسواس ها، تمام شود، ریشه ایی گذاشته میشود که شاخ و برگ هایش تا آسمان می رود...  اوایل به شدت سخت هست، ذهن ما را وادار میکند که سریعا، جواب سوال های وسواس گونه را بدهیم، اما مقاوت، شرط اصلی برنده شدن تو این نبرد سخت هست.. 

    ۷- در این مسیر سخت، جای روانپزشک از دکتر های مطمئن و معتبر طب سنتی هم استفاده کردم، که فکر میکنم تاثیرات بسیار مثبتی در تخلیه ذهن داشتند، شربت ها، داروها و مواردی که جایگزین داروهای شیمیایی شدند، و اگر تاثیری نداشتند، حداقل ضرری هم به مانند داروهای شیمیایی ندارند.. 

    ۸- خیلی ممنونم از ادمین محترم، بابت وقتی که بی منت، در اختیار ما گذاشتند.. مدیون لطف و محبت ایشون هستیم.. 

     
     

    پاسخ:

    سلام

    ضمن تشکر از شما مخاطب محترم
    به ترتیب شماره:
    ۱- در تأییدنکتۀ فوق، روشن است تا خود فرد به این نتیجه نرسد که دچار وسواس شده برای درمان اقدام نخواهد کرد.
    یکی از راه‌های مؤثر جهت خودآگاهی فرد به اینکه درگیر وسواس شده یا خیر این است که خودش با عقلش مشورت کند که روش آن را «اینجا» توضیح داده‌ام.

    ۲- دقیقاً به یاد ندارم که چه راه‌کاری را در آن زمان به شما مخاطب فرهیخته پیشنهاد دادم اما در حال حاضر در کانال در حال بارگذاری آموزش طرد افکار مزاحم (یا درمان وسواس) هستم که اگر خدا بخواهد می‌تواند مشکل وسواس را به‌طور ریشه‌ای و از اساس حل کند؛ چون بعد از مرحلۀ بی‌تفاوتی نسبت به افکار مزاحم، لازم است خود فرد پیش دستی کند و قبل از اینکه افکار مزاحم سراغش بیاید تا شروع به بی‌تفاوتی کند، قبلا ذهن محدودش را با افکار خردمندانه پر کند تا دیگر افکار مزاحم امکان رخنه پیدا نکنند که امیدوارم در آموزش مذکور فرصت کنم به شکل تصویری بیشتر توضیح دهم.

    ۳- در پاورقی توضیح مبسوط خواهم داد.

    ۴- نگارنده توفیق مشاوره جهت درمان وسواس نزدیکان خود را نیز دارم که ایشان نیز بعد از درمان کامل وسواس، با یادآوری خاطرات دوران وسواس به کارها و افکار آن دوران خود می‌خندیدند که در پست بعدی کانال قصد دارم اگر خدا بخواهد به‌تفصیل توضیح دهم.

    ۵- وسوسه در اصل وجود خدا برای کسانی که مانند نگارنده تحقیق کافی کرده‌اند به هیچ وجه حتی در حد شوخی پیش نمی‌آید اما برای کسی که تحقیق نکرده شیوۀ فوق می‌تواند مؤثر باشد که در پاورقی زیر بیشتر توضیح خواهم داد.

    ۶- این مطالبی که شما مخاطب محترم مطرح کردید چون ریشه در تجربۀ شما دارد به همین جهت حتی خواندن آن نیز تأثیرگذار است.

    ۸- ضمن تشکر از لطف شما مخاطب محترم، افتخار امثال نگارنده، کمک فکری به مخاطبان فرهیخته‌ای چون شماست که تردید ندارم با این عقلانیتی که شما دارید می‌توانید از هر چالشی فرصتی برای رشد و پیشرفت خود بسازید.

    _________________
    پاورقی، توضیح اصلی:
    امیدوارم همان‌طور که من وقت گذاشتم و با دقت مطالب شما مخاطب محترم را مطالعه کردم و بعد از  مشورت با عقل تصمیم گرفتم نکاتی را مطرح کنم شما مخاطب محترم نیز با مشورت با عقل خویش به نکاتی که عرض خواهم کرد عنایت کنید چون دوست دارم که فایده ببرید و استفاده کنید ولو همان‌طور که «اینجا» توضیح دادم (مطالب مشکی آن پست را بخوانید کافی است) آنچه می‌گویم با آموخته‌های رسانه‌، مدرسه و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم کم‌وبیش متفاوت باشد.

    روشی که شما مخاطب محترم در پیش گرفتید - مماشات یا بی‌تفاوتی نسبت به افکار مزاحم (توضیح بیشتر) یا به قول شما شوخی با افکار وسواسی- روشی خردمندانه، مجرب و مؤثر خصوصاً جهت آغاز درمان وسواس است که در «اینجا» نیز طبق همین روش یک مرحلۀ بالاتر آمده و عرض کردم:
    «اگر دیدید -علیرغم بی‌تفاوتی و مماشات- باز همان وسوسه به اشکال مختلف تکرار می‌شود کافی است هر بار صریحاً به خودش یا آن وسوسه بگوید: «اصلاً دلم می‌خواهد دستانم کثیف باقی بمانند!»
    اما آنچه هر خردمندی تصدیق می‌کند این است که این مماشات و بی‌تفاوتی نسبت به افکار مزاحم باید قدم‌به‌قدم با مشورت با عقل انجام شود تا از افراط‌وتفریط در امان بماند و الّا نتیجۀ آن این می‌شود که مرتب مخاطبان محترم به امثال نگارنده گزارش می‌دهند (امیدوارم به‌زودی منتشر کنم) که بعد از مشاوره با این‌جانب سراغ روانکاو، روانشناس و روان‌پزشک رفته‌اند و  ایشان (روانشناسان) نیز به‌درستی به این افراد پیشنهاد می‌دهند که نسبت به افکار وسواسی بی‌تفاوت باشند اما برخی روانشناسان چنان دچار مبالغه و حتی انحراف در این پیشنهاد درست می‌شوند که موجب شگفتی بیماران خود نیز شده و به‌جای درمان ایشان، وضع بیمار را پیچیده‌تر می‌کنند!

     نگارنده جهت اهمیت موضوع برای اینکه مستند سخن گفته باشم متن مشاورۀ دو روان‌پزشک محترم را در پاسخ به دو مخاطب محترم (به‌علاوۀ متن مشاوره با شما) می‌آورم تا همان‌طور که پیشنهاد دادم شما به همراه دیگر مخاطبان محترم آزاد و با کنار گذاشتن تمام تقلیدها و تعصب‌های اجتماعی، خردمندانه داوری کنید تا به نتیجه‌ای که به دردتان برخورد برسید.

    ✔️ نمونۀ اول جوان یا نوجوانی محترم به روان‌پزشک جهت مشاوره مراجعه می‌کند و به وی می‌گوید، به دلیل مشکل شدید خود ارضایی، به‌شدت به جسم و روحش آسیب وارده کرده است که عین متن پاسخ روان‌پزشک محترم به وی این است: «سلام عزیزم. خود ارضایی موضوعی نیست که بخواهد ذهن تو را درگیر کند. ۹۷ درصد مردان خود ارضایی می‌کنند و درصد باقی‌مانده نیز معمولاً مشکلات جنسی دارند».
    اما تأمل در مشاورۀ این روان‌پزشک محترم بعد از مشورت با عقل:
    1- روشن است خود ارضایی عملی مخفی است بنابراین ادعای خود ارضایی ۹۷ درصد مردان توسط هرکسی مطرح شود ارزش علمی ندارد و الباقی ادعاهای ایشان اتهام بدون علم به همۀ مردان است که اخلاقاً صحیح نیست چون شواهدنشان می‌دهد چه بسا کم نباشند کسانی که به دلیل مذهب، دچار انحرافات جنسی مد نظر این شخص محترم نشده‌اند.
    2- این جملۀ روان‌پزشک محترم که: «خود ارضایی موضوعی نیست که بخواهد ذهن تو را درگیر کند» اگر با هدف بی‌تفاوت کردن این نوجوان محترم در مواجهه با افکار وسواسی غلط باشد مورد قبول است چون موجب ترک این عمل مضر می‌شود اما در ادامه راهی که این روان‌پزشک محترم پیشنهاد می‌دهد مخالف این هدف است و نتیجۀ عکس به دنبال دارد همچنان که طبق گزارش این نوجوان محترم، وی با کراهت جهت حل مشکل ناچار شده به پزشک مراجعه کند و خود می‌گوید کاملاً آماده بوده تا اگر دکتر به وی بگوید این کار را ترک کن! حتماً ترک کند؛ اما متأسفانه بعد از مشاورۀ فوق، مشکل این جوان پیچیده‌تر شده است!
    خوشبختانه مشکل این جوان و امثال او به راحتی قابل حل است که جهت اطلاع می‌توانید در «اینجا» در جریان مشاوره مشابه با جوانی دبیرستانی جهت ترک خود ارضایی توسط خودش قرار بگیرید.

    ✔️ یا به‌عنوان نمونۀ دیگر خانم محترمی در مشاورۀ غیرحضوری (از طریق فضای مجازی) به روان‌پزشک می‌نویسد: «من علیرغم شوهر وارد ارتباط نامشروع با فردی غربیه شدم» و در پاسخ می‌شنود: «هر بار این افکار سراغت آمد بی‌تفاوت باش و اهمیت نده! اصلاً چه اهمیتی دارد؟ این بخشی از زندگی است! مگر دیگران چنین روابطی ندارند؟»
    اما تأمل در مشاورۀ مذکور بعد از مشورت با عقل:
    در مشاورۀ فوق مغالطۀ آشکاری صورت گرفته است.
    1- روشن است چون روابط نامشروع نیز معمولاً مخفی هستند این سخن روان‌پزشک محترم که «مگر دیگران چنین روابطی ندارند؟» فاقد ارزش علمی و حتی اخلاقی است چون بدون علم به دیگران تهمت زده شده است.
    2- مهم‌تر اینکه این روان‌پزشک محترم به‌جای اینکه تأکید کند باید نسبت به فکر وسواسی (ارتباط مجدد رابطۀ نامشروع با غربیه) بی‌تفاوت باشد تا مجدد گرفتار نشود، این‌گونه به این خانم محترم القاء می‌کند که اساساً نفس این ارتباط نامشروع اهمیتی ندارد!
    درحالی‌که این خانم محترم نیز می‌خواست در این مشاوره راهکاری را بشنود که به وی کمک نماید از این ارتباط نامشروع برای همیشه خلاص شود!
    خوشبختانه با راهکار انسانی و سالم، می‌توان به راحتی به این خانم محترم کمک کرد که با عشق و وفاداری به همسر شرعی و قانونی خود مشغول زندگی شود و از شر آن رابطۀ ناسالم و وحشتناک که زندگی و آیندۀ خودش و فرزندانش را نابود می‌کند به‌طور کامل رها شود.
    البته نگارنده هیچ علاقه‌ای به انتشار تشکر این دست مخاطبان محترم از خود ندارم همچنان که مایل نیستم لعنت و نفرین این عزیزان از کسانی که با مشاوره‌های غیرانسانی و غیر خردمندانۀ خود باعث می‌شوند زندگی ایشان دچار مشکل جدی شود را منتشر نمایم.

    ✔️ برخی دیگر از مخاطبان محترم نیز مانند شما برای مشاوره جهت درمان وسواس اعتقادی به روان‌پزشک مراجعه کردند که ایشان نیز از نوع مشاوره این افراد متعجب شدند و گله داشتند که برای روشن شدن موضوع صرفاً به بررسی پاسخی که روان‌پزشک محترم مذکور به شما دادند البته با داوری عقل، تجربه و علم بسنده می‌کنم.
    متن شما این است:
    آزار و اذیت این وسواس باعث شد به روان‌پزشک مراجعه کنم ... یکی از فکرهای وسواس گونه من، وجود خدا بود ... روان‌پزشک خواست از ریشه این مشکل را حل کند و گفت: هیچ فیلسوف و فردی نمی‌تواند وجود خدا را به‌طور قطعی و بلاشک اثبات کند، تو چرا به دنبال اثباتش هستی؟ یا بپذیر که هست، یا انکارش کن ...
    چون شما مخاطب محترم از این روان‌پزشک محترم نقل‌قول کردید من فقط همان نقل قول را به داوری عقل می‌گذارم، چون ممکن است منظور این روان‌پزشک محترم چیز دیگری بوده و نقل‌قولی که از وی آوردید کامل نبوده یا دچار سوءتفاهم شده باشید اما به هر حال بر اهل اطلاع روشن است ادعای مطلق روان پزشک محترم مذکور که: «هیچ فیلسوف و فردی نمی‌تواند وجود خدا را به‌طور قطعی و بلاشک اثبات کند...» تکرار نعل به نعل فلاسفه ندانم گرای غرب و غالباً قبلاً مسیحی است و حتی ارتباطی با سخنان فلاسفۀ خداباور مسیحی (چه رسد مسلمان)  و دانشمندانی که صرفاً بر اساس علوم طبیعی به وجود خدا باورمند شده‌اند ندارد.
    بنابراین می‌توان به این افراد محترم پیشنهاد داد که قبل از دادن چنین مشاوره‌هایی جهت اطلاع از دلایل و شواهد علمی و خردمندانه در وجود خدا حداقل یک کتاب معتبر ازجمله «اثبات وجود خدا، The Evidence of God جان کلوور» را مطالعه کنند تا دیگر در مشاوره‌های خود به‌جای حل ریشه‌ای وسواس بیمار مظلوم، وی را رسماً به سمت ندانم‌گرایی، لاادری‌گری یا اَگنوستیسیزم (انگلیسی: Agnosticism) هل ندهند! و باورهای وی را از ریشه به ویروس شک ‌های بی‌اساس آلوده ننمایند که خوشبختانه در این خصوص با دلایل علمی و عقلی در کتاب تصویری علم و اندیشه یا اگر وقت ندارید «این کلیپ» با عنوان شواهد وجود خدا بیشتر توضیح داده‌ام (ازجمله به خداباور شدن افرادی چون انتونی فلو به صرف دیدن شواهد علمی اشاره کردم) که خوشبختانه برخی خداناباوران متعصب و لجوج نیز با دیدن همین کلیپ کوتاه جداً متنبه شده و از اینکه چرا علیرغم بدیهی بودن وجود خدا از نظر عقل و علم، در باورش مشکل دارند با حیرت از نگارنده راه چاره می‌خواهند. (نمونه) که من نیز از ایشان می‌خواهم که آموزش طرد افکار مزاحم را ببینند (نمونۀ دیگر) و ابتدا مشکل وسواس خود  را تا حد لازم حل کنند تا ذهن و دلشان از اسارت وسوسه نسبتاً آزاد شود سپس با فکر نسبتاً آزاد مانند امثال نگارنده در وجود خدا صرفاً با تکیه به شواهد قابل درک حواس پنجگانه تحقیق را آغاز کنند یا ادامه دهند که در کتاب خویش روش سادۀ این تحقیق را توضیح داده‌ام.

    در پایان لازم است عرض کنم نگارنده از توضیحات شما مخاطب محترم در بی‌تفاوتی یا به قول شما شوخی با افکار، عقلانیت و اعتدال مشاهده کردم که امیدوارم همواره در هر شرایط خواستید باز با افکار مماشات یا شوخی کنید حتماً به هر شرایطی که در آن هستید نگاه کنید و با مشورت عقل این کار را طبق همان شرایط انجام دهید تا دچار افراط‌وتفریط‌های مذکور نشوید که خودش اول گرفتاری‌هایی جدید است که گاه یک‌عمر طرف را رها نمی‌کند مگر اینکه زودتر با مشورت عقل که روشش را «اینجا» توضیح دادم خودش را از تصمیمات نامعقول برای همیشه آزاد کند.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر. ابوالفضل
  •  سلام خداقوت 
    من امسال کنکور دارم 
    و وسواس دارم در مورد چیز های الکی 
    در مورد جهان البته در مورد خداوند وسواس ندارم چون اثبات کردم برای خودم 
    می دونم الکی هست و هیچ سودی نداره 
    اما یکم در درس تمرکز ندارم می ترسم به درسم لطمه بخوره الان ۲ماه که اینجوری هستم اما توکل و توسل به اهل بیت زیاد است و من به دنیا بعد اعتقاد قلبی دارم 
    و این وسواسم درسته که به جهان و دنیا فلسفه خلقت دنیا اینها است اما ریشه اش درس است اما از  درس هم ترسی ندارم فقط کمی نمی توانم تمرکز کنم و به فکر چرا الان جهان  اینجوری است چرا یه جوره دیگه نیست و نمی خواهم خودمم به روان شناس و روانپزشک مبتلا کنم 
    چون انسان قوی با اراده ای هستم و هدف های بالای هم برای دنیا و هم برای آخرتم دارم بگذریم 
    الان برای از بین بردن اینها اصلا بهش فکر نکنم یا طبیعی کنم به نظرتون چیکار کنم

    می تونین با ویس جواب بدید

    پاسخ:

    سلام

    خداوند به شما مخاطب محترم نیز قوت بدهد.
    فکر و خیال در هنگام امتحان کاملاً طبیعی است.
    خوشبختانه شما قدم اول جهت غلبه بر وسوسه را با موفقیت برداشته‌اید چون به‌درستی عقل شما تشخیص داده است در مورد چیزهای به تعبیر خودتان الکی نباید وسواس داشته باشید بنابراین کافی است با عزم جزم قدم دوم را که عمل به تشخیص‌ عقلتان است را با ارادۀ محکم بردارید و آن فکر نکردن به آن چیزهای الکی است.
    با توجه به اینکه از نوشتۀ شما مخاطب محترم نیز پیداست که به برکت توکل به خدا و توسل به اهل‌بیت (ع) انسان قوی و بااراده‌ای هستید پیشنهاد می‌کنم هر زمان مانند الآن چنین سؤالاتی برایتان پیش آمد بار روش سادۀ سه مرحله‌ای که «اینجا» آمده همین مطالبی که خطاب به نگارنده نوشتید را عیناً خطاب به عقل خودتان بنویسید و سپس به همان شیوه که آنجا توضیح داده شده از مشورت عقلتان کمال استفاده را بنمایید. در این صورت موفق خواهید شد در مواقع مشابه الآن، فوراً به جوابی که تردیدهایتان را کنار بزند برسید و با خاطر آسوده به کار اصلی خود مثل امتحان برسید.
    پ.ن: در ضمن خوشبختانه در حال حاضر در کانال آموزش طرد افکار مزاحم از صفر تا صد در حال بارگذاری است که اگر تمایل داشتید می‌توانید ضمن دعا برای موفقیت نگارنده این آموزش را نیز پیگیری نمایید و از فواید آن اگر خدا بخواهد تا پایان عمر بلکه حتی برای دنیای بعدی نیز بهره‌مند شوید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام 

    در قرآن گفته شده آدم را خدا جداگانه آفریده ولی در بدن ما اندام هایی مثل عضله ای است که باعث می شود بعضی از افراد بتوانند گوش خود را تکان دهند و همچنین استخوان دنبالچه . اگر جداگانه آفریده شدیم چرا این جور اندام ها در ما هست؟

    پاسخ:
    سلام

    مخاطب محترم
    اگر خودتان نیز موفق شوید طبق سه مرحلۀ آسانی که «اینجا» آمده از مشورت ارزشمند عقل خویش استفاده کنید مطمئن خواهید شد که این دو (خلقت جداگانه آدم و خلقت اندام مذکور) با هم منافاتی ندارند.
    آنچه در آن تردیدی نیست این است که خداوند بدن آدم را با سازوکار کاملاً هوشمندانه و علمی آفریده است از جمله همانطور که اشاره کردید دُنبالچه، coccyx، که استخوانی مثلثی‌شکل است را در انتهایی‌ترین بخش ستون مهره‌های آدم در زیر استخوان خاجی (ساکروم) وی قرار داده است و همچنین دیگر اعضای بدن را به شکلی کاملاً هوشمندانه طراحی و ایجاد نموده است که هر کدام علت و حکمت مشخصی دارند.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر. فاطمه، ۱۸ ساله
  •  سلام ببخشید ی سوالی داشتم

    1- اینکه با روش شما تا حالا هر مراجعه کننده ای ک داشتید درمان شدند؟

    2- و اینکه شما چندسال هست ک در این حوزه فعالیت میکنید؟

    3- تا حالا همه راضی بودن؟
    4- اگه لطف کنین متن رضایت مراجعه کننده ها رو هم بیشتر توی کانالتون بزارین خیلی خوب میشه.

    5- آخه بعضی وقتا ی سری فکرهای نا امیددکننده ب سراغ آدم میاد

    6- و تعدا مراجعه کننده هاتون زیادن؟

    7- ببخشید این سوالا رو میپرسم 🙏آخه این سوالا منو در رفع نا امیدی خیلی کمک میکنه

    پاسخ:

    سلام

    ۱ و ۳- صرفاً به احترام خواستۀ شما مخاطب محترم که گفتید پاسخ به این سؤالات در رفع ناامیدی شما کمک می‌کند با اینکه تمایلی به طرح ادعا ندارم عرض می‌کنم: خوشبختانه تاکنون به یاد ندارم کسی از مراجعه‌کنندگان گرامی طبق آموزش طرد افکار مزاحم عمل کرده باشد و اعلام رضایت نکرده باشد اما جهت کسب اطمینان، از شما مخاطب فرهیخته همانطور که در پرسش و پاسخ قبلی گذشت، دعوت می‌کنم با شکیبایی آموزش مذکور را در کانال به همراه دیگر مخاطبان محترم دنبال کنید و خودتان تمرین را طبق آموزش انجام داده و نتیجه را شخصاً تجربه کنید تا بتوانید در عمل به تردیدهایتان یک بار و برای همیشه پایان دهید.
    خوشبختانه تجربه نشان داده کسانی که دیگر فشار روانی به مغز استخوانشان رسیده (نمونه) و به راستی می‌خواهند از شر افکار مزاحم و اختلالات ایجاد شده برای همیشه خلاص شوند، از حواشی صرف نظر نموده و تمام تمرکز خود را بر یادگیری صحیح آموزش و تجربۀ تمرین مذکور معطوف می‌کنند به همین دلیل این افراد بیش از سایر مخاطبان در کمترین زمان ممکن به نتیجۀ راضی کننده می‌رسند.
    نگارنده عین همین تجربه را طی سال‌ها پیوسته در مورد کتاب خویش (کتاب اثبات خدا) نیز داشته و  هنوز هم دارم به طوری که مکرر در پیام‌ها شاهدم چگونه حتی برخی خداناباوران وقتی به نقطۀ جوش می‌رسند و تصمیم می‌گیرند دیگر در مقابل ندای وجدانشان مقاومت نکنند، این افراد به یکباره تشنۀ رسیدن به حقیقت می‌شوند و سپس طبق آموزش کتاب نگارنده، تمام حواشی و گمان‌ها را رها کرده و فقط بر آنچه با حواس پنجگانه قابل درک است اعتماد و تمرکز می‌کنند به همین دلیل برخی از ایشان فقط طی چند ساعت و برخی دیگر طی چند روز با خواندن کتاب (و حتی در مواردی مانند این فرد قبلاً متعصب «اینجا» با دیدن یک کلیپ از تولیدات نگارنده) به تمام شبهاتشان در اصل وجود خدا یک بار و برای همیشه پایان می‌دهند و (اگر مبتلا به وسواس حاد شده باشند در نهایت با انجام تمرین طرد افکار مزاحم)ایمانشان به خدا بسیار بهتر، قوی‌تر و مستدل‌تر از گذشته بر می‌گردد و چون یقین‌شان مستدل و متکی به محسوسات قابل درک با حواس پنچگانه است هیچ شبهه‌ای هرگز قادر به ایجاد کمترین تزلزل در ایشان نیست.
     اما در مقابل این افراد، برخی که حتی گاهی به شدت مذهبی هستند، اما به هر دلیل مانند خداناباوران مذکور هنوز کارد به مغز استخوانشان نرسیده است و چندان تشنۀ رسیدن به حقیقت نیستند و حواشی و گمان‌ها و وسوسه‌ها را به طور کامل رها نمی‌کنند به همین دلیل گاهی تا سال‌ها مرتب به نگارنده با آه و ناله پیام می‌دهند که: پس چرا محبت و ایمانشان مثل سابق به خدا بر نمی‌گردد؟! خوشبختانه با درمان وسواس مشکل این افراد نیز به طور کامل برطرف می‌شود به همین جهت نگانده چون دیدم پیام‌های این افراد (در بین مذهبی ها و غیر مذهبی ها) بسیار زیاد شده است، دیدم دیگر چاره‌ای ندارم  توضیحات مفصلی با عنوان «درمان شک به خدا برای وسواسی‌ها» را در سیزده قسمت تنظیم کنم که قسمت اول را می‌توانید «اینجا» مطالعه نمایید.
    در این آموزش، به این افراد محترم وعده دادم که منتظر تمرینی مجرب و تضمینی جهت درمان وسواس و هر نوع اختلال روانی دیگر خود از جمله افسردگی، فوبیا، اضطراب و حملۀ پانیک باشند که خوشبختانه بعد ا زمدت‌ها انتظار بالاخره این آموزش امروز با عنوان طرد افکار مزاحم در حال بارگذاری است و برای تفویق تکمیل همچنان نیاز به دعای صادقانۀ مخاطبان محترم دارد.
    ۲- در فضای مجازی از سال ۱۳۹۴
    ۴- اگرچه در کانال و همین صفحه نظرات برخی از این افراد در دسترس است اما با توجه به خواستۀ مخاطبان محترمی چون شما در متن آخرین پست کانال «اینجا» نوشتم: ... همچنانکه این اتفاق زیبا در مورد کسانی که تمرین طرد افکار مزاحم را طبق آموزش انجام دادند مرتب در حال تکرار است که اگر خدا بخواهد نظرات جمع گسترده‌ای از ایشان را منتشر خواهم نمود.
    ۵ و ۷- همانطور که در کانال ملاحظه کردید یکی از محورهای اصلی مشاوره نگارنده با مخاطبان محترمی چون شما (ازجمله آخرین مورد «کلیک») این است که از ایشان دعوت می‌کنم برای اینکه خاطرشان از تشویش‌ها و تردیدها واقعاً جمع شود و همچنین موفق شوند بر هر نوع ناامیدی غلبه کنند، طبق روشی که «اینجا» توضیح داده‌ام چند دقیقه وقت بگذارند و نسبت به مسائل جدی که به ذهنشان می‌رسد با عقل خویش مشورت کند تا بدون نیاز به مشاورۀ امثال نگارنده خودشان به اطمینان خاطر کامل برسند.
    بنابراین به شما مخاطب فرهیخته نیز اطمینان می‌دهم اگر نسبت به برخی سؤالاتی که مطرح کردید همت کنید و چند دقیقه وقت بگذارید و با خرد خویش مشورت کنید خودتان به راحتی به پاسخ اطمینان بخش می‌رسید از جمله مطمئن می‌شوید زیاد بودن مراجعه‌کننده در فضای مجازی، یا داشتن تحصیلات بالا که امروز دیگر تقریباً به امری رایج و همه‌گیر تبدیل شده و دیگر موارد مشابه، دلیل بر موفقیت و خردمندانه بودن تلاش آن فرد نیست بلکه عقل سلیم می‌گوید باید سخن و مشی و جهان‌بینی هر کسی با هر عنوانی را صرفاً با ترازوی عقل سنجید تا هم از گرگ‌های در لباس میش در امان بمانیم و هم از دانش‌های مفید محروم نمانیم چون به تجربه ثابت است اگر واقعاً هر انسانی با هر باوری به دنبال حقیقت باشد خداوند در و دیوار را راهنمای او به سوی حقیقت می‌کند و از افراد بی‌ادب نیز می‌تواند ادب بیاموزد.
    ۶- در عین حال جهت اطلاع از تعداد مراجعه‌کنندگان به اینجانب، ر.ک. به «این صفحه» و عبارت: «نگارنده از سال ۱۳۹۴» را در آن صفحه جستجو و متن مرتبط با سؤال خود را مطالعه نمایید.

    در پایان از شما مخاطب محترم دعوت می‌کنم مشاورۀ فردی قبلا خداناباور که هم‌اکنون قسمت پنجم آن بارگذاری شده را پیگیری نمایید. این فرد سؤالاتی شبیه شما را پرسیده است که می‌توانید ملاحظه کنید و هر نکته‌ای را در آن پرسش و پاسخ البته بعد از مشورت با عقل خویش، خردمندانه یافتید، طبق آن عمل کنید تا شما نیز در کمترین زمان ممکن به اطمینان و نتیجۀ مطلوب برسید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
     

    سلام خداقوت 

    این تمرین👆 رو در داخل کانالتون هم میگذارید؟ اگر می‌گذارید میشه انجامش ندهم یعنی نخونمش تا اونی که می‌گذارید رو انجام بدهم وطبق کانال پیش بروم 

    مثلا شاید زیاد طول بکشه  تا بگذارید ببخشید؟

    اون هشتگ های کانال  راجب همشون مطلب می‌گذارید چون بعضی های دیگرش هم مشکل دارم ودرگیر چندین نوع اختلال هستم

    پاسخ:
    سلام

    خداوند به شما نیز قوت بدهد.
    چون این سؤال را دیگر مخاطبان محترم نیز مطرح کردند پاسخ آن را در کانال قرار می‌دهم که می‌توانید «اینجا» مشاهده کنید.

    در مورد هشتگ‌ها اگر خدا بخواهد بله.
    با توجه به اینکه علت تمام اختلالات از جمله وسواس فکری و عملی، تکرار افکار مزاحم است و با طرد کامل آن بیماری نیز به طور کامل درمان می‌شود بنابراین راه حل درمان تمام انواع اختلالات، مشترک است اما با این با توجه به اینکه پاسخ به سؤالات افرادی مثل شما مخاطب محترم که از طریق همین وبلاگ نظرشان را ارسال می‌کنند مقدم است در صورت تمایل می‌توانید مشکل خود را از همین طریق توضیح دهید یا اگر ترجیح می‌دهید منتظر بارگذاری مشاوره‌های مشابه در کانال شوید. (برای نگارنده فرقی ندارد و مهم ترجیح شما مخاطب محترم است.)

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام. ۱۴ سالمه.
    وقتی  در کتابتون دیدم نوشته علت شک به خدا میتونه از وسواس باشه بعد از اینکه رفتم دکتر فهمیدم مال منم از وسواس بوده. چون همون وقت چند وسواس با هم گرفته بودم مثل وسواس نظم و وسواس ترس از مرگ.
    یکسره تو فکر مرگ خودم و اطرافیانم هستم. 
    میگم مادرمو فردا ندارم. به خاطر همین اعصابم خورد میشه. 
    بعضی وقتا صورت داداشم رو نگاه میکنم میگم فردا همینطوری وقتی مرد باید تو غسالخونه نگاش کنم و ... خلاصه خیلی از این فکرا داره میاد سراغم. دارم دیونه میشم. 
    خواهش میکنم راهنمایی کنید چیکار کنم.

    پاسخ:
    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سید امیر مهدی حسینی
  • سلام من ۱۴ ساله هستم و من تقریبا یک سال بود که پیگیر سیر و سلوک اللهی و فراگیری احکام و معارف الهی بودم که چند وقتی هست که شک و تردید داره من رو میکشه و شب و روز رو از من گرفته. من خودم وجود خدا برای من ثابت شده ولی شک و تردید های مزخرف و بی سر و ته داره خفم میکنه، هرکاری میکنم که دور بشن ولی یه حس درونی به من میگه که شاید راست میگه و بعد با خودم دوباره وجود خدا رو اثبات میکنم و دوباره اون شک میاد به سراغم و همون آش و همون کاسه و دیگه خسته شدم . شما بگید که من چکار انجام بدهم؟

    پاسخ:
    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام. چند ساله که به وسواس فکری مبتلا شدم.
    وقتی تصمیم میگیرم فردا صبح کاری رو انجام بدم شب قبلش اونقدر وارد جزئیات اون کار میشم که دیگه خوابم نمیبره.
    به خاطر همین اونقدر به اطرافیانم گیر میدم که همه کلافه شدن.
    لطفا کمکم کنین. یه راهی بهم نشون بدین که نجاتم بده از این فکرا. 

    پاسخ:
    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل


    سلام خسته نباشید 

    ۱_به علت شریک نداشتن در زندگیم واحساس نیاز به اون به صورت اعتیاد آوری بعضی مواقع البته تعداد زیاد بار خیالات راجب آن مسائل وحتی تحریک وشهوت البته نه ارضا منو درگیر میکنه لذت بخش هست اما تو خالی وحالم رو بیشتر میگیره

    ۲_آب و هدر نرفتنش خیلی برام مهمه شیر آب خراب باشه اب درست مصرف نشه ومواردی شبیه اون منو دیونه میکنه دیدنش مثلا حتی دیدن دستشویی های حرم وبا هربار باز وبسته شدن در اون آب زیادی میریزه خیلی رو اعصابم هست واین مشکل از بچگی در من بوده بهتر شدم اما هنوز حساسم زیاد

    ۳_از بچگی وسواس ناخن جویدن دارم 

    ۴_ گاهی وقت ها شرایطی که دارم توی زندگیم دوست دارم خودم رو اذیت کنم واذیت بشم  ومثلا همسر آینده ام رو تصور‌میکنم وبا رفتار های بد اون ومثلا فکر کتک زدن اذیت میشم و اینجوری خودم رو آروم میکنم

    ۵_بعضی مواقع حرف هاو رفتار های بعضی آدم ها ئ که دوسشون دارم با خودم و کسایی که دوسشون چون خیلی بد است بیش از حد آزارم میده 

    و گاهی بعضی چیزها یی دیگه هم برام بیش از حد آزار دهنده است 

    و خیلی میترسم  که بارفتارم فلانی نارحت نشو خدایی نکرده  

    ۶_راجب موردی هم که قبلا بیان کردم وسواس نجاست هنوز مشکلم بر طرف نشده 

    شما میتونید مرو داخل خونه ای که بیشتر وسایلش نجس هستندوامکان پاک سازی سخت هست تصور کنید وحالا به من بگویید من چی کار کنم در این محیط به زحمت نیفتم؟🙏🏻🙏🏻  . خانواده ده ام خیلی دوست دارند من خوب بشم من مجبور م بزای هر نماز خودم را بشویم وموقعی که خودم را تطهیر کردم بسیار سخت هست که باز نجس نشوم .

    باتشکر

    پاسخ:

    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    یکی از مخاطبان محترم بعد از دیدن نظر شما مطلبی را «اینجا» ارسال نمود.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل


  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر. فاطمه، ۱۸ ساله
  •  سلام واقعا ازتون شرمنده ام ک آنقدر سوال میپرسم.. ولی حرفای شما خیلی بهم کمک میکنه.. واقعا شرمنده
    اگه یادتون باشه من گفتم ک کنکوریم.. من روانپزشک میرم ک ی قرص میخورم و حالم واقعا تغییر کرد.. میدونم قرص درمان قطعی نیست ولی حداقل برای اینکه بتونم یکم خودمو کنترل کنم تا با تمرین شما خودمو درمان ریشه ای کنم خوبه
    قرص باعث شده ک در  حالت عادی خیلی حالم بهتر بشه ولی نمیدونم چرا همین ک کتابم رو باز میکنم هزارتا فکرو خیال میاد سراغم.. تمرین شما رو انجام میدم مخصوصا موقع درس هر وقت فکر میاد سریع ی جمله میگم و سعی میکنم حواسم پرت شه.. ولی خب اونقدر فکر زیاد میاد ک تهش جا میزنم.. خسته میشم .. سرم درد میگیره.. کتابو ی گوشه پرت میکنم و میرم دراز بکشم
    وقتی درس نمیخونم مغزم تقریبا آرومه یا حداقل فکرام قابل کنترله
    چیکار کنم ک موقع درس این فکرا نیاید سراغم؟
    من تمام آرزوهام و رویاهام رو توی قبولی امسالم میدیدم .. هیچوقت فکر نمیکردم ک منی ک ی وقتایی با علاقه میرفتم سراغ کتاب الان ی حس تنفر و ترسی داشته باشم
    بازم معذرت میخواهم خجالت میکشم بهتون پیام بدم🙏🌹
    خدا هرچی میخواهین بهتون بده🌼🌺🌷

    پاسخ:

    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام من نظر این آقا یا خانم که شش مشکل داشت و مطرح کرد رو دیدم. یک چیز می تونه برای ایشون خیلی دلگرم کننده باشه اگه صلاح می دونین توی کانالتون بذارین اونم اینه که من تقریبا به همۀ این موارد که ایشون بهش اشاره کرد کم و بیش مبتلا بودم و هنوز هم در مورد چکه کردن آب و اسراف آن حساسم (حتی بیرون از خونه) اما دیگه وسواس ندارم درحالی که من تو سن سیزده سالگی مرتب قرص اعصاب میخوردم و حتی سابقۀ تشنج هم داشتم.

    جویدن ناخن رو هم قبلا گرفتارش بودم و با راهنمایی های شما خدا رو شکر کامل خوب شدم که از شما هم تشکر می کنم.
    در ضمن من تمرین طرد افکار مزاحم رو هم نزدیک یک سال هست کامل آموزش دیدم و شروع کردم و نتایجی ازش دیدم که چند بار تا حالا گفتم تعجب می کنم قبل از این تمرین چطور زندگی می کردم اصلا مگه میشه بدون این تمرین و سپر در مقابل این همه حمله وسوسه که به آدم میشه دووم آورد؟ من الان تمام کارهامو با این تمرین راحتتر انجام میدم.

    امیدوارم این برای اون دوستمون امیدوار کننده باشه که با انجام تمرینات و مخصوصا دعا که شخصا تجربه کردم خیلی موثره نجات پیدا می کنه و طوری میشه که مثل من انگار اصلا هیچ وقت تو عمرش وسواس نداشته.  ان شاء الله 

    پاسخ:

    سلام

    وجود افرادی چون شما موجب دلگرمی است و روشن است افرادی چون نگارنده وسیله‌ای بیش نیستیم.
    با تشکر از نظر دلسوزانه و خیرخواهانۀ شما مخاطب محترم

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل



    سلام وقتتون به خیر .امیدوارم حالتون خوب باشه 

    نمیدونم چرا هر موقعه در کارنالتون میگید عقل من خیلی مضطرب میشم ..

    میدونید چی میگم جس میکنم عقل درک نداره اون محدوده نمیتونه اون پیش فرض ها رو درک کنه یا واقعیت ها رو که همون پیش فرض ها هستند نمیدونم چطوری مفهموم رو بهت برسونم 

    همین حد کافیه--->خب باشه فقط امتحانش کن تمرین طرد طرد افکار مزاحم(تمرین ذکر)

    تو کتابتون گفته بودین یه شخصی الان یادم نیست گفته همه چیز ذهنی هست این ربطی (به چیز بالایی که گفتم نداره) ولی این هم در ذهنم من هست( همین طوری گفتم )

    فعلا وضعم اینه که تقریبا نمگذارم خیلی فکرم درگیر این فکرها بشه اما اصلش هنوز هست فقط من اعتنا نمیکنم وبا پیامهاتون امیدوار شدم .فقط مشکلم رو گفتم که اگه واقعا اشکال نداره طبق همون چیزها پیش برم 

    نمیدونم چرا اصلا شما میگین مشورت با عقل من یه جوری میشم انکار میکنم نمیتونم بپذیرم ولی همون که گفتم وگفتید(اگر موجب اذیت شما شده مزاحمه )انجام میدم درهمین حد در این مسائل از عقلم مشورت میگیرم 

    مثلا میشه کارتون همین کارتون در ایتا حدود ا سال دیگه تموم شده باشه ومن خوب البته ببخشید که میپرسم جون یخرده افکار مزاحم میاد میگه شاید بیشتر طول بکشه شاید اصلا تموم نشه و...به هرحال خیلی عذر خواهی میکنم اگر سوالم بیجااست

    یه پیام هم که بهتون میدم سوال میپرسم باز ذهنم داغون میشه ببخشیدواقعا سوالم هست :

    ازتون خواهش میکنم  ناراحت نشین خواهش میکنم این حرف من نیست حرف ذهنمه خواهش میکنم 

    اگه تمرین رو انجام بدم شما مخ منو  دارین شست وشو میدین و ..🥺🙏خواهش میکنم ببخشید امیدوارم ناراحت نشین

    پاسخ:
    سلام
     
    وقت شما مخاطب محترم نیز به خیر
    مطمئن باشید دلیلی برای ناراحت شدن از مطالبی که مطرح کردید وجود ندارد خصوصاً اینکه شرایط شما مخاطب فرهیخته و خردمند را درک می‌کنم و شما هم سعی کنید خودتان را بی‌جهت ناراحت نکنید و در عوض توصیه می‌کنم طبق توضیحاتی که «اینجا» آمده از همین لحظه تمرین طرد افکار مزاحم را آغاز و خودتان بدون نیاز به گمانه زنی، نتیجه را در تجربه قضاوت کنید.
    خوشبختانه می‌توانید با کمی تأمل متوجه شوید این حالت انکار در شما مخاطب محترم به دلیل افکار مزاحم است که امید است با آغاز و تکرار تمرین مذکور کمتر و در نهایت محو شوند.
    به هر حال عقل یک حقیقت بدیهی است و تعریف روشنی دارد؛ برای شناخت تعریف و عملکرد عقل وارد این صفحه شده و عبارت «شناخت عملکرد عقل» را جستجو کنید.
    شما همین حروفی که به شکل هوشمندانۀ کنار هم قرار دادید را با کمک عقل خود انجام دادید به همین جهت کسانی که دچار زوال عقل می‌شوند دیگر قادر به تایپ نیستند.
     شما با اختیار خود به من پیام می‌دهید و من هم با اختیار خودم به شما پاسخ می‌دهم  که همۀ این‌ها به کمک عقل است.
    عقل من می‌گوید کمک فکری به امثال شما مخاطب محترم که مورد هجمۀ افکار مزاحم قرار گرفته‌اید کار خوبی است.
    هم‌اکنون نگارنده با افراد متعددی مشغول گفتگو و مشاوره هستم که فکر خودکشی رهایشان نمی‌کند و خوشبختانه به محض آغاز تمرین مذکور آرام شده و در مسیر خردمندانه قرار می‌گیرند و چون واقعاً دیگر کارد به استخوانشان رسیده، تمام تمرکز خود را به جای حواشی بر انجام تمرین مذکور قرار می‌دهند به همین دلیل در کمترین زمان ممکن از شر افکار مزاحم خطرناک نجات پیدا می‌کنند.
     
    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر. فاطمه، ۱۸ ساله
  • واقعا ممنونم بابت توضیحات منطقی شما.. واقعا کسی تا ب حال ب این خوبی واسم توضیح نداد
    شما گفتید فکری ک من دارم ممکنه از وسواس نباشه و برای همه هست.. راستش لازم دونستم این نکته رو بگم ک من مطمئنم فکرم از وسواسه.. میدونید دو تا موضوع هست ک موقع درس خیلی اذیتم میکنه.. یعنی قبلنا همیشه اذیتم میکرد ولی الان با قرص در حالت عادی اصلا ب فکرم نمیاد ولی موقع درس واقعا دیوونه ام میکنه
    ی فکرم راحب حجابه
    من بدجور وسواس گرفته بودم توی زمینه حجاب چون یکی از نزدیکترین افرادم باحجاب و دائم خودم رو باهاش مقایسه میکنم.. البته اینم بگم ک من با مانتو کاملا محجبه ام ولی وسواس حجاب چادر گرفتم
    ی وقتایی همش ب این فک میکردم ک قراره اون دنیا بسوزم یا مثلا ب حشرات نگاه میکردم با دقت و میگفتم قراره اون دنیا اینا رو بخوری برای عذاب .. شبا کابوس اقیانوس و غرق شدن و سیل میدیدم چون از آب میترسم
    من خیلی سر این وسواس حجاب اذیت شدم دائم خودم رو مقایسه میکنم درحالیکه عقلم میگه اصلا فکرت منطقی نیست ولی بازم نگرانی توی دلم هست
    دوست دارم ب خودم زمان بدم ک اگه خواستم چادر بزارم با علاقه قلبی بزارم ن الان ک با ی حس تنفر ب چادر فک میکنم.. این فکرا باعث شد روز ب روز حس بدم ب چادر بیشتر میشه.. چادر رو مسبب همه بدبختیم میدونم.. میخام توی کمد ب چادر نگاه کنم ی ترسی وجودمو فرا میگیره
    و این افکار مقایسه ای حالت عادی اصلا واسم مهم نیست ولی موقع درس خیلی.. و حالا ی فکر دیگه هم هست ک بی خیال .. زیاد نوشتم .. ببخشید مزاحمتون شدم

    پاسخ:
    سلام

    لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام 

    خیلی سخته ....شما قول می‌دهید که من بعدا هم سوال و هم جواب رو داشته باشم میترسم از اینکه قراره  سوالم محو بشه

    پاسخ:
    سلام

    هیچ نگران نباشید؛ ان شاء الله بله، قول می‌دهم.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام وقتتون به خیر واقعا شرمنده ام بابت قبل...وعذرخواهی از دیگر مخاطبان

    ببخشید متاسفم ولی چون شما خودتون در کانالتون اجازه دادید که سوال در زمینه وسواس بپرسیم پس و من سوال ضروری در این زمینه داشتم با اجازتون سوالم رومطرح میکنم ضمن عذرخواهی مجدد

    ۱_:فکار مزاحمی که قبلا سراغم می آمدند الان نمی آیند ومنو اذیت نمی‌کنند چون سعی کردم بهشون بی اعتنایی کنم البته گاه گاهی شاید بیایند وموجب ترس و..بشوند که من با ذکر الله سعی میکنم اونا رو طرد کنم اما ذهنم خرابه مثلا اکه بخوام تحقیق کنم نمیتونم  تکلیف در این مورد چیست؟

    ۲_بعضی افکار مانند سیاه وتاریک بودن جهان از شبی که هوا تاریک میشه سراغم میان 

    اصلا نمی روند(با ذکر ) زمان میبره تا بروند ؟

    بازم از شما کمال تشکر وعذرخواهی دارم 🙏

     

    پاسخ:

    سلام

    وقت شما هم به خیر
    ضمن تبریک به شما مخاطب محترم که موفق شده‌اید تمرین طرد افکار مزاحم را آغاز کنید (چون سختترین بخش آن آغاز آن است که هر کسی با توجه به سبک زندگی امروزی توفیق پیدا نمی‌کند) و با آرزوی اینکه بتوانید این تمرین را تا درمان کامل وسواس و به تبع آن نجات از افکار به تعبیر خودتان سیاه و تاریک ادامه دهید، عرض می‌شود که شما هنوز در ابتدای انجام تمرین مذکور هستید و تا رسیدن به مراحل مذکور (درمان کامل و نجات از افکار سیاه و آزاردهندۀ حداقل تند و نیز) باید تا می‌توانید به تکرار تمرین مذکور مبادرت کنید تا جایی که این تکرار برایتان در هر حال و به طور پیوسته آسان و تبدیل به عادت شود به طوری که حتی در حین تایپ نیز خودکار موفق به انجام آن شوید که طبعاً رسیدن به این مرحله نیاز به تمرین بسیار و آموزش بیشتر دارد که امید است در آینده در حین آموزش و با دعای شما توفیق شود توضیحات کامل‌تر در این خصوص به اطلاع شما مخاطبان محترم برسد.
    اما با توجه به اینکه از تکرار برخی سؤالات شما مخاطب خردمند که قبلاً به روشنی پاسخ داده شده پیداست که دچار وسواس نسبتاً حاد هستید (از جمله تکرار سؤال در مورد زمان تحقیق که به اندازۀ کافی عرض شد باید بعد از درمان کامل وسواس باشد و الا نتیجه عکس خواهد شد) بنابراین بهتر است علاوه بر تحقیق، طرح سؤالات در مورد وسواس را نیز موکول به آینده (بعد از بارگذاری کامل آموزش) کنید یا حداقل اگر سؤالی در مورد درمان وسواس پیش آمد مربوط به مطالبی باشد که در آینده در حین آموزش -اگر خدا بخواهد-  در کانال بارگذاری خواهد شد و الا همانطور که در پرسش و پاسخ قبلی عرض شد سؤالات شما به ترتیب بعد از پاسخ به سؤالات دیگر مخاطبان پاسخ داده خواهد شد که به احتمال زیاد موکول به بعد از تکمیل آموزش خواهد بود.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام وخسته نباشید خدمت شما بنده شروع به ترک وسواس ناخن جویدن کردم ساعت های اولش یخرده سخت بود بعد کم کم داشت منتقل میشد به اینکه لبم را بجوم ویا با دستم ناخنم رو بکنم وکار ذیگه ای بکنم که اونا رو با همین روش دفع کردم امروز این احساس شدت بیشتری یافته اما تا الان موفق نشده تا منرا به اون کار بکشونه  تابه حال نتونسته بودم بااین که خیلی دوست میداشتم وتلاش میکردم ...

    از زحماتتان بسیار ممنون 🌹

    پاسخ:
    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام

    وقت شما بخیر

     میشه لطفاً درمورد این متن راهنمایی بفرمایید:

    خدا درباره خودکشی چه فکر می کند؟

    ۱- برای آن افرادی که خودکشی می‌کنند مطلقا هیچ مجازارت یا سرزنشی وجود ندارد. آنها در جایی هم گیر نکرده اند!

    ۲-  در واقع این عمل آن ها باعث می شود که به دیگرانی که در اطراف آن شخص بودند تلنگری زده شود ...

    پاسخ:

    سلام

    با توجه به اینکه متن فوق بر خلاف نظر صریح خداوند است که برای خودکشی شدیدترین عذاب را وعده داده و با توجه به اینکه ممکن است دیگران نیز متن فوق را که ده‌ها هزار بازدید داشته مطالعه کرده باشند، پاسخ را در کانال منتشر کردم که می‌توانید جهت مشاهده «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • سلام خسته نباشید.
    میخواستم نظرتون در مورد هوش مصنوعی رو بدونم که امروز توجه  دنیا رو  جلب کرده. شما هم لابد خبر دارید که چینی ها در هوش مصنوعی همه رو غافل گیر  و شگفت زده کردند که تازه دیروز خبر اومد که بعد از دیپ‌سیک، هوش مصنوعی علی بابا هم از راه رسیده که هنوز باهاش کار نکردم اما میگن خیلی خفن و عجیب تره!...

    پاسخ:
    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام ازتون خواهش میکنم جواب ندین لطفا جواب ندین من خودم فهمیدم خواهش میکنم جواب ندین نیاز نیست 🙏🙏بازم  من را ببخشید 

    پاسخ:
    سلام

    از صبر و تحمل شما و دیگر مخاطبان محترم سپاسگزارم و امیدوارم همچنان صبورانه منتظر بارگذاری تمرین طرد افکار مزاحم در کانال ایتا باشید و اگر مایل بودید برای اینکه نگارنده -با توجه به کارهای در اولویت- در تکمیل این آموزش سرنوشت‌ساز موفق شوم دعا کنید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر. محمد جواد فتح خانی
  • سلام

    1- وسواس فکری چیه؟

    2- اینکه من مشغول خوندن کتاب شما و انجام دادن تمرینات هستم و شبهه های زیادی میاد توی ذهنم نشان از وسواس فکریه؟

    پاسخ:
    سلام

    ۱- برای شناخت وسواس فکری ابتدا باید فکر وسواسی را بشناسید.
     فکر وسواسی (که به آن فکر مزاحم نیز می‌گویند) سراغ همه می‌آید؛ اما هر کسی به جای بی اعتنایی، به آن اعتنا کند و اختیاراً اجازه دهد آن فکر وسواسی یا مزاحم در ذهنش مرتب تکرار شود، در نهایت دچار وسواس فکری خواهد شد.
    ۲- خیر، اما نباید با اختیار به آن‌ها اعتنا کنید و اگر علیرغم بی‌اعتنایی، دیدید بیش از حد تکرار می‌شوند، با تمرین طرد افکار مزاحم می‌توانید زودتر از آن‌ها خلاص شوید.
     به طور کلی هر فکری که می دانید مزاحم است نباید با اختیار به آن اعتنا کنید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل



  • محمد جواد فتح خانی
  • سلام

    من از کجا بفهمم وسواس فکری دارم یا نه، نشانه هاش چیه ؟ میشه راهنمایی کنید ممنون

    پاسخ:
    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام وقتتون به خیر راجب فکر مزاحم سوال دارم اگر امکانش هست جواب بدین ممنونتون هستم 

    1- شاید تقریبا یه هفته پیش یا کمی بیشتر بود که یه کلیپ ازیه سخنران معروف ایرانی دکترای روانشناسی به طور اتفاقی رو گوش دادم (البته با احترامی که برای این آقا قائل هستم بر اساس سلیقه خودم سخنان ایشون رو معمولا گوش نمی‌دهم واطلاع از بقیه حرف ها وسخنانشون ندارم وعلاقه ای ام به اطلاع داشتن ندارم وهمچنین معمولا به جز موارد متفرقه گوشی که دست میگیرم برای کارهای مهم مثل درمان وسواس یا قبلا تحقیق و...است و چندان هم پای سخن این واون نمی شینم مگر مجبور باشم با این حال این اتفاق افتاد و طردش میکردم اما به خودم گفتم شاید بهتر باشه بپرسم )

     *** *بعضی از مردم حاضرند چیزی رو بشنوند که قلبشون رو آروم کنه تا اینکه چیزی رو بپذیرند تا امنیت ذهنشون رو بهم بزنه ****

    الان یه جوری ام... آخه خیلی حس خوبیه آزادی ذهن ،ذکر(آزاد کننده ذهن)داروی مسکنه واقعا برام ... اما با این سخن ...

    میتونید یه جواب قانع کننده بدین🙏 ؟

    آقای دکتر محمود انوشه ،با موضوع اهمیت حرف مردم

    2- به هر حال اکه من بخوام به اون چیزهایی که ذهنم رو اذیت میکنند فکر کنم نابود میشم...

    3- بخشید به نظرتون تا جایی که متوجه میشم تمرین ذکر رو از وبلاگ  هم آموزش ببینم؟

    البته سوالی که فرستادم اولیت بیشتری داره 

    پاسخ:
    سلام

    وقت شما هم به خیر
    ۱- جملۀ مذکور یک جملۀ نسبی است که می‌توان برداشت‌های گوناگون از آن داشت، بنابراین درگیر نمودن ذهن به آن ضرورتی ندارد خصوصاً برای افرادی که مانند شما مخاطب محترم ذهن حساسی دارید که مسلماً با تداوم تمرین طرد افکار مزاحم، این حساسیت به تدریج و به نحو احسن مدیریت خواهد شد.
    ۲- هر انسان دارای عقل سلیم از مشغول کردن ذهن به افکار غیرمعقولی که موجب اذیت وی می‌شوند به طور طبیعی خودداری می‌کند؛ حتی گاهی اصل خود فکر، معقول است (مثل فکر به مرگ) اما مشغول شدن بیش از حد به آن معقول نیست.
     ۳- کافی است طبق توضیحاتی که در ابتدای همین صفحه آمده عمل کنید (خلاصۀ آن این است که چون انجام اصل تمرین طرد افکار مزاحم -که به رنگ سبز در ابتدای صفحه آمده- بسیار آسان است، بهتر است همان را خصوصاً هنگام هجوم افکار مزاحم انجام دهید و منتظر تکمیل آموزش در کانال باشید و اگر مایل بودید دعا کنید تا با توجه به کارهای در اولویت، توفیق تکمیل این آموزش سرنوشت‌ساز، به نحو احسن و در کمترین زمان ممکن روزی شود.)

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    خیلی متشکرم که جواب دادین خیلی متشکرم از اینکه هستین امشب واقعا خیلی داغون شدم گریه و جیغ و ...خوبه کسی خونه نبود هنوز  پاهام داره میلرزه متشکرم واقعا حس تنهایی مطلق(نبود خدا) (که اینم جز افکار مزاحمه وطردش میکنم) وحشتناکه با همه وجود ممنون🌺🌺🌺🌺

    چشم 🙏

    البته دیگه امام زمان رو صدا زدم (لازم نبودبگم ولی ..)

    پاسخ:

    سلام

    زنده باشید.
    به همین مقدار بسنده می‌کنم:
    🌺 فَعَسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیراً
    پس چه بسا چیزى خوشایند شما نباشد و خداوند خیر فراوانى در آن قرار داده است.
    📗 قرآن کریم، سورةُ النِّسَاء، آیۀ ۱۹

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  •   سلام. منتظر آموزش تمرین ذکرم من از همون روز، تمرین رو به همون شکل که گفتین دارم انجام میدم. واقعا نمیدوم اگه نبود چی میشد. لطفا بگین تا کی منتظر بمونم؟

    پاسخ:

    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام نگارنده محترم 

    وقت شما به خیر

    شرمنده

    برام سواله که چرا بعضی از اون افکار وسواسی  که موقعه ی تحقیق سراغم به شدت میومدن الان سراغم نمیان که من بااوناهم مبارزه کنم (اکه بیان هم کم میان اما میدونم اکه بخوام تحقیق کنم  که نمیکنم به شدت میان)

    به نظرتون به خاطر وسوسه های دیگه است  مشکلی‌نداره؟ به نظرتون چی کار‌کنم 

    یه چیز عجیب هم تجربه کردم  وقتی قلبم هم کمی درد میگیره ذکر که میگم خوب میشه

    پاسخ:

    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام 

    من نمیدونم چطور معدرت خواهی کنم هربار به خودم میگم باید ثابت کنم عهد میبندم با خودم اما باز ...پیام دادم

    ازتون پنهون نمی‌کنم یه نیم ساعتی میشد که ذکر نگفته بو دم بعد دلم خواست دعا کنم بعد..

    میدونم مسخره تر از سوالم این پیا م های پشیمونی بعدش هس 

    اگه شما دلخور بشید بده شما به من کمک می‌کنید ومن فقط اذیت این قشنگ نیست🙏🏻مجدد ببخشید

    پاسخ:
    سلام

    همانطور که قبلا نیز عرض کردم مطمئن باشید نگارنده شرایط ویژۀ شما مخاطب محترم و دیگر مخاطبانی که طی این سال‌ها پیام حاوی افکار وسواس‌گونه می‌دهند را کاملاً درک می‌کنم، بنابراین توصیه می‌کنم به هیچ عنوان خودتان را ناراحت نکنید و شک نکنید به دلیل تکرار کافی چنین تجربه‌هایی طی این سال‌ها، کوچکترین دلخوری در من ایجاد نشده و به خواست خدا نخواهد شد.
    بنابراین با توجه به اینکه در پیام قبلی گفتید: «میدونم قرار بر این شد دیگه سوال نپرسم یا حداقل سوال مربوط به مطالب آموزش بپرسم ...» باز هم به شما اطمینان کامل می‌دهم که نگارنده سر قرارمان هستم و برای اینکه خاطر شما مخاطب خردمند و فرهیخته آسوده‌تر نیز بشود اگر باز کم صبری کردید، به خواست خدا نظرات شما را فقط خودم  مطالعه نموده و دیگر آن را منتشر نخواهم کرد تا دیگر نگران عذاب وجدان و پشیمانی بعدی نباشید و همچنین باز لازم نباشد از من بخواهید تا نظرتان را پاک کنم.
    پس از این لحظه به بعد با خاطر کاملاً آسوده و با تکیه به تمرین ذکر، فقط منتظر بارگذاری آموزش طرد افکار مزاحم بمانید و اگر لطف کنید و برای توفیق نگارنده جهت بارگذاری این آموزش سرنوشت ساز دعا کنید به طور مضاعف از شما سپاسگزارم.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • با سلام و احترام خدمت شما،

    یه پیشنهادی که خواستم خدمتتون عرض کنم اینه که:

    از کسایی که ازتون مشاوره میخان ،بخواهید که صرفا مشاوره های مشابه مشکل خودشون رو بخونن، چون ذهن ما آدمای وسواس بیمارشده و خودش رو سریع درگیر چیزای منفی میکنه،‌ وقتی مشاوره های مختلف رو می‌خونیم ناخداگاه ذهنمون در گیر مشکلی که داریم راجع بهش میخونیم میشه، و سریع ذهنمون درگیر اون فکر مزاحمی میشه که طرف ازش رنج میبره و بابتش از شما مشاوره خواسته میشه، و اینجوری میشه که یه مشکل به مشکلاتمون اضافه میشه😔

    البته که این یه پیشنهاده و شما خودتون صلاح رو بهتر میدونید🙏

    پاسخ:

    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  •  
    سلام

    یه سوال دارم کسی که زود عصبانی میشه گناه می‌کنه با این ذکر خوب میشه؟

     من وقتی عصبانی میشم و کار گناهی انجام میدم خیلی ناراحت میشم ولی باز تکرار میکنم

    پاسخ:
    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  •  سلام . من ماه رمضان واقعا افسردگیم کم میشه و  امنیت روانی رو تجربه میکنم اما وقتی ماه تمومه میشه کم کم باز مشکلاتم شروع میشه و از تحملم خارج میشه! به نظر شما چیکار کنم این امنیت روانی حفظ بشه؟! خیلی برام پاسختون مهمه، ممنون.

    پاسخ:

    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام وقت شما به خیر

    من یه لحظه دیشب تا الان شاید فکر کنید دروغ‌میگم برگشتم به بدترین حالت ممکن به نظرم هیچی این نظر منو نخونه 

    ۱_هم ممکنه همه چیز خیالی باشه هم ممکنه با وجود هوشمندانه بودن بدن هم خدایی نباشه به نظرم همه چیز ممکنه💔💔😭😭

    یعنی ممکنه همه چیز ممکن باشه همه چیز وهیچ خدایی

    تعریف شک رو حفظم کامل شک بی اساس وشک درست و قاعده ن شکستن یقین 

    اما این چیز آدم ها بوجود اوردن😞

    نمازم قضا شد شب تا صبح کابوس دیدم دیشب هم همش حالم بد بود وگریه کردم 

    یه مشکل اصلی هم است نمیتونم ذکر الله رو بگم 💔💔این کلمه یه جوری شده اصلا ،

    عوض کنم؟نمیتونم گریه ام میگیره اما اگه به نظرتون خوبه عوض کنم مثلا بگم خدا نیست خدانیست 😭به جای الله

    یانمیخوام وجود داشته باشم

    عادت کردم الان دیدم دارم ذکر میگم😭😭اما کلمه یه جوری شده 💔

    میدونم خسته کننده ام ، اونایی که قبلا ۶ سال پیش تقریبا ازشون میخواستم کمک کنند معلوم بودبا چنتا سوالم دوست دارن من برم از پیششون منم رفتم الان هیچکی هیچی نمیدونه البته به یکی اقوام ویکی از دوستان گفتم دعام کنید حس میکنم خدا نیست که چون مال کمی پیشه حس نمی‌کنم یادشون باشه اما الان دیکه نمیتونم بگم دعام کنید من نمیخوام عمدا حقیقت رو کنار بزنم فقط‌نجاتم بدید کاش شک نبود یا میفهمیدم است و تموم یا نیست وخودم تموم میکردم خب نباشه که مهم نیست 💔💔

    پاسخ:

    سلام

    وقت شما هم به خیر
     جا دارد از تلاش شما مخاطب محترم که علیرغم تحمل فشار، حدود سی روز ماه رمضان پایبند قول خود بودید (که تا بارگذاری آموزش کامل تمرین طرد افکار مزاحم، از ارسال پیام خودداری نمایید) به همین مقدار تقدیر و تشکر کنم.
    البته با توجه با شرایط خاص شما که از پیام‌تان نیز پیداست، یک نکتۀ مجرب را با موضوع قبض و بسط در حین تمرین مذکور (تمرین طرد افکار مزاحم) خطاب به مخاطب دیگری عرض کرده‌ام که چند روز آینده اگر خدا بخواهد از جمله در کانال بارگذاری خواهد شد و اگر شما نیز با خردورزی به آن توجه کنید، در کمترین زمان ممکن تشویشتان فروکش نموده و به اطمینان خاطر خواهید رسید.
    خوشبختانه شما مخاطب محترم در گفتگوهای مفصلی که در همین صفحه مطرح کردید نشان دادید که موفق شده‌اید اصلی‌ترین قدم در جهت درمان وسواس فکری خود  که پذیرش آن است را عاقلانه بردارید تا جایی که بارها بابت ارسال پیام‌های حاوی افکار وسواسی از نگارنده خواسته‌اید از پاسخ به برخی سؤالات شما أکیداً خودداری کنم  و در موارد متعدد حتی از ارسال چنین پیام‌هایی ابراز حجب و حیا نمودید از جمله در پیامی خصوصی نوشتید: «احساس خجالت دارم از این پیامم اگر بشود لطف کنید و این را نیز پاک کنید خیلی خوب می‌شود.🙏🏻»  و ...
    البته نگارنده نیز وقتی جنین عقلانیت ارزشمندی را از شما دیدم و متوجه شدم این پیام‌ها موجب ناراحتی خودتان می‌شود، بر خود لازم دیدم به نوبۀ خود به شما در نجات از افکار وسواسی کمک کنم لذا به شما در همین صفحه پیام دادم: «با توجه به اینکه در پیام قبلی گفتید: «میدونم قرار بر این شد دیگه سوال نپرسم ...» ... برای اینکه خاطر شما ... آسوده‌تر شود اگر باز کم صبری کردید، به خواست خدا نظرات شما را فقط خودم  مطالعه نموده و دیگر آن را منتشر نخواهم کرد تا دیگر نگران عذاب وجدان و پشیمانی بعدی نباشید ..
     البته شما قبلاً گفته بودید که موفق شده‌اید تمرین مشورت با عقل را انجام دهید بنابراین می‌توانید به کمک همین تمرین ساده، با خیال راحت مطمئن شوید چند درصد مطالب ارسالی فوق توسط شما مخاطب خردمند، علمی و مورد تأیید عقل‌ سلیم است یا چند درصد به دلیل فشارهای طبیعی و حتی عصبی و افکار وسواسی است تا به کمک تمرینی که مشغول آن هستید (طرد افکار مزاحم) به چنین افکاری اهمیت ندهید.
    خصوصاً اینکه در یکی از پیام‌ها گفتید از سادات بزرگوار هستید، بنابراین امید است با توجه به ریشۀ عمیق خانوادگی که از آن برخوردارید، به نکتۀ مذکور (قبض و بسط) که اگر خدا بخواهد چند روز دیگر بارگذاری خواهد شد بیش از دیگران عنایت داشته باشید که بدون شک گره بسته شما را باز خواهد کرد و شما را در انجام تمرین طرد افکار مزاحم مصمم خواهد نمود.
     البته قصد داشتم آن نکته را اگر مخاطبان محترم بیشتر شکیبایی می‌کردند بعداً در خلال آموزش تمرین طرد افکار مزاحم به تفصیل و به شکل جامع توضیح دهم که باز تأکید می‌کنم ادامۀ شکیبایی شما مخاطب محترم (و افراد دیگر ازجمله ناباورانی که هم‌اکنون منتظر بارگذاری کامل آموزش تمرین طرد افکار مزاحم هستند) نتیجۀ بهتری برای خودتان در پی دارد چون همانطور که عرض شد این تمرین، جزئیات تعیین کننده دارد که لازم است سر فرصت و با آرامش به مخاطب منتقل شود  که حداقل فایدۀ آن این است که دیگر مانند الان که به طور طبیعی دچار قبض و گرفتگی می‌شوید به اشتباه احساس فشار نکنید تا نگارنده ناچار شوم برخی نکات کلیدی این آموزش را زودتر از موعد مقرر مطرح کنم همچنانکه قبلاً نیز به دلیل ارسال پیام دیگری از طرف شما (که بر خلاف امروز دچار بسط و خوشحالی بودید) و دیگر مخاطبان محترم  ناچار شدم یکی دیگر از جزئیات تعیین کننده این تمرین (ضرورت کتمان آثار مثبت این تمرین در حالت بسط)  را زودتر از موعد منتشر کنم که کافی است بدانید رعایت  کتمان در حالت قبض بیش از رعایت کتمان در حالت بسط ضروری است (رعایت کتمان در حالت قبض یعنی نباید افکار مزاحم و وسواسی را مطرح کنید همچنانکه در حالت بسط نیز نباید موفقیت خود را از انجام تمرین لو بدهید) و اینکه فراموش نکنید حالت قبض کاملا موقت است و تمام می شود و دلیل آن نیز تجربه خود شماست که همیشه بعد از حالت قبض، دچار بسط و خوشحالی شده‌اید (بدون حتی یک استثناء) و خوشبختانه بیشتر پیام های شما مخاطب محترم در آن حالت (بسط) داده شده است و این یعنی بر اساس تجربه، در واقع حالت قبض پیام قطعی به این حقیقت است که به زودی حالت بسط ایجاد می شود و کافی است کتمان در حالت قبض رعایت شود تا موجب پیشمانی و گرفتار آثار منفی عدم رعایت کتمان نشوید و تاجایی که به یاد دارم در یکی از پیام‌ها از عدم رعایت کتمان توسط خود اظهار تأسف کرده بودید.

    در خصوص اینکه چه ذکری بگویید کافی است بدانید تمرین طرد افکار مزاحم چون در قدم اول (به دلیل محدودیت ذهن) صرفاً با هدف نفی خواطر انجام می‌شود (نه ذکر)، بنابراین افراد غیر مذهبی نیز می‌توانند با تکرار جملاتی نظیر «بهش فکر نکن» به جای «الله» از شر افکار مزاحم خلاص شوند اما چون در آیندۀ پایۀ این آموزش بر ذکر «الله» تنظیم شده است کسانی که به جای این ذکر کلمات دیگری را تمرین کرده‌اند به طور طبیعی بیش از دیگران که تمرین را با ذکر الله انجام داده‌اند لازم است در آینده وقت بگذارند به همین جهت حتی برخی ناباوران نیز از همان شروع، داوطبانه ذکر الله را تمرین می‌کنند. (چون همانطور که عرض شد هدف اصلی در گام اول نفی خواطر است.)

    توضیح بیشتر در خصوص قبض و بسط در حین تمرین طرد افکار مزاحم، اگر خدا بخواهد در کانال و در پاسخ فرد محترم مذکور چند روز آینده

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • چه کنیم تا بعد از ماه رمضان، هم امنیت روانی و هم گرایش مردم -با هر باوری- به خوبی‌ها، نه‌تنها کاهش پیدا نکند بلکه به‌طور چشم‌گیر و خودکار افزایش نیز داشته باشد؟

    پاسخ:
    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • نقش شیطان در ایجاد افکار وسواسی و مزاحم چیست و آیا آمار رسمی که نشان دهد در ماه رمضان جرم و جنایت کم می‌شود وجود دارد؟

    پاسخ:
    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • چه کنیم خصوصیات ثابت شدۀ علمی ماه رمضان (ازجمله نجات از افکار وسواسی)، در ماه‌های دیگر نیز ادامه پیدا کند؟ 

    پاسخ:
    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  •  چرا ما در ماه رمضان به یکباره عاقل می‌شویم (و از افکار وسواسی نجات پیدا می کنیم) و چه کنیم این عقلانیت در غیر ماه رمضان هم ادامه پیدا کند؟

    پاسخ:
    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • من همینکه عید فطر میشه دو حال متفاوت بهم دست مده.
     اول: خوشحالی
    دوم: نگرانی.
    خوشحالی (از این بابت) که (ماه رمضان) تونستم کامل روزه بگیرم و حالم تو این ماه خیلی خوب شده بود.
    نگرانی (از این بابت که) باز وسوسه با آزاد شدن شیطان (بعد از ماه رمضان) بیشتر میشه و دوباره من مثل اول گرفتار میشم. 
    مثلا الان که دو روزه (از عید فطر) گذشته مثل اول باز اعمال ناجوری که قبل ماه (رمضان) گرفتارشون بودم و (در ماه رمضان) قطع شده بود، داره کم کم شروع میشه!!!

    پاسخ:
    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • در غیر ماه رمضان با چه وسیله‌ای می‌توان شیاطین را درست مانند ماه رمضان از اطراف خود دور کرد؟

    پاسخ:
    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • با چه زبانی می‌توانیم حتی افراد غیر مذهبی را نیز قانع کنیم برای حفظ امنیت روانی خود هم که شده -خصوصاً در غیر ماه رمضان- از یاد خدا غافل نشوند؟

    پاسخ:

    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  •  دوست عزیز، روحیۀ امید شما قابل تحسینه که میگید ما میتونیم افراد غیر مذهبی رو هم قانع کنیم ذکر  خدا بگن (!) اما با این وضع، توجیه افراد مذهبی در حد ما طلبه ها هم کار آسونی نیست!! 
    الان اوضاع طوریه که انگار ذکر مخصوص اولیاست نه مردم عادی. البته قبول دارم این فرهنگ باید عوض شه!

    پاسخ:

    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام

    من نیز از نگاه خیرخواهانه شما نگارنده عزیز و مهربان تشکر میکنم و همواره با قلبی پر از درد شما را با تمام وجود به کسی نشان می‌دهم که اگر همه چیز حقیقت باشد بهترین بیننده است

    (با اراده ای محکم به امید اینکه این آخرین پیامم تا بهبودی کامل باشد)

    پاسخ:
    سلام

    زنده باشید، دیدن انرژی مثبت شما مخاطب خردمند و شکیبا، موجب مسرت و شادی است؛ به امید خیر فراوانی که قبلاً نیز اشاره شد (کلیک) بدون شک طبق قانون حتمی و سنن الهی، در صورت ادامۀ شیکبایی در انتظار خردمندانی چون شماست.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل

    سلام و عرض خسته نباشید بابت کار ارزشمندی که میکنید...

    راستش من تمامی مطالب سایت و کانال ایتای شما در مورد وسواس فکری ،تمرین مشورت با عقل ،محاسبه اعمال روزانه و...را خوندم و دارم تلاش میکنم تا بتونم به توصیه هاتون عمل کنم اما ممنون میشم در این مشاوره کمکم کنید.

    تقریبا چهار سالی میشه که شبهاتم در مورد خدا(مخصوصا اثبات خدا) ،اسلام ،قرآن ،ائمه و...شروع شده و دلم می خواست این شبهاتم به طور کامل رفع بشه ویک ایمان واقعی به خدا داشته باشم و اعتقادتم رو از اول و درست بنا کنم اما متاسفانه هر موقع پیش مشاوران مذهبی رفتم یا از کسی پرسیدم یا مطلبی را خواندم و شنیدم قانع نمی شدم و مدام این فکر تو ذهنم میپیچه که از کجا معلوم درسته؟،اصلا یه جور دیگه نباشه؟شاید این مورد استثنا باشه و...که متاسفانه این موارد تبدیل به یک حس درونی شده و اصلا نمیتونم طردشون کنم.الان تقریبا به هر چیزی شک دارم حتی در بدیهی ترین چیز ها دچار تردید میشم علاوه براین ها من با خوندن مطالب شما فهمیدم که دچار وسواس کمالگرایی هم هستم مثلا برای شروع هر کاری با خودم میگم باید به بهترین شکل انجام بشه ولی هیچ وقت دلم راضی نمیشه و سریعا اون کارو ترک میکنم مثلا بارها شده که میخوام تلاشمو برای درس خوندن شروع کنم اما مدام زیر قولم میزنم و این کار یه عادت شده برام که هی شروع کنم و دوباره زیر قولم بزنم و همین موضوع باعث شده من که تا چند سال پیش همیشه جزو شاگرد خوبای کلاس بودم دچار افت تحصیلی  شدیدی شدم ...

    خیلی شک دارم به همه چی...با این که چند روز دیگه کنکور دارم ولی نمیدونم میخوام در آینده چی کاره بشم و اصلا نمیتونم برای خودم هدف داشته باشم و در طول روز متاسفانه خیلی خیال پردازی میکنم و خودم رو در شغلای مختلف و...تصور میکنم و واقعا ترک این خیال پردازی برام سخت شده و احساس میکنم کاملا ذهنم رو به هم ریخته...

    یک موضوع دیگه که خیلی اذیتم میکنه اینه که نکنه به خاطر کوتاهی من کسی آسیبی ببینه یا از دنیا بره یا از حرفام ناراحت بشه و... مثلا همین توصیه هایی که شما میکردید برای ترک مصرف دارو های اعصاب اما من قبلا خونده بودم ترک مصرف دارو های اعصاب نباید یک دفعه ای باشه و طبق توصیه پزشک باید کم بشه و ترک بشه و این فکر که اگه اینو این جا نگم بهتون اگه اتفاقی بیفته من مقصرم واین فکر مثل خوره به جونم افتاده بود و نمیتونستم طردش کنم.

    من متاسفانه دچار وسواس عملی هم شدم مثلا همش در نمازام،وضو و... شک میکنم که درست انجام دادم یانه.حتی وسواس حجاب هم گرفتم با این که چادر میپوشم ولی مدام احساس میکنم حجابم کامل نیست .

    من همین چند روز پیش میخواستم طبق توصیه های شما تمرین طرد افکار مزاحم رو شروع کنم اما با این که گفتید این تمرین خیلی راحته برای من خیلی سخت شده شک دارم کدوم فکر مزاحمه یا کدوم فکر مزاحم نیست و لازم به طردکردن نداره و باید بی تفاوت باشم . تو این موضوع خیلی حساس شدم و جوری شده که هر فکر معمولی ای هم که میاد تو ذهنم طردش میکنم و این مورد خیلی عصبیم کرده و متاسفانه بعد چند ساعت این تمرین رو هم رها کردم.در مورد همون فکر که گفتم( همش میگه از کجا معلوم درسته شاید یه جور دیگه باشه و...)رو اصلا نمیتونم طردش کنم و یک جواریی دیگه فکر نیست انگار تو وجودم نهادینه شده.

    در تمرین مشورت با عقل هم دقیقا طبق همون روشی که توضیح داده بودید پیش میرم اما باز هم شک میکنم که از کجا معلوم عقلم داره درست میگه یانه...خواهش میکنم کمکم کنید .

    یه موضوع دیگه این که من خیلی عجله دارم برای خوب شدن و همش منتظرم هرچی زودتر یه روزی برسه که همه چی خوب شده باشه و خیلی خوب بتونم زندگی کنم و هی توی ذهنم زمان مشخص میکنم برای اون روز.میدونم این عجله اصلا خوب نیست ولی نمیدنم باید چی کار کنم.

    و یک سوال دیگه این که کتاب شما رو با توجه به شرایطم کی باید شروع کنم به خوندن؟

    عذرخواهی میکنم اگه طولانی شده...واقعا به کمکتون نیاز دارم.

     

    پاسخ:
    سلام

    شما هم خسته نباشید.

    از توضیحات روشن شما مخاطب خردمند پیداست که خودتان نیز متوجه شده‌اید این سؤال شما که: «از کجا معلوم درسته شاید یه جور دیگه باشه؟» چون تبدیل به وسوسه شده، دیگر نباید به آن اهمیت دهید.
    البته سؤال فوق برای امثال نگارنده که کارمان رفع شبهه است نیز مرتب تکرار می‌شود اما چون با اشاره و مشورت عقل است، بنابراین هیچ وقت حالت وسوسه و وسواسی به خود نمی‌گیرد بلکه طرح به موقع آن باعث می‌شود من نیز به موقع تحقیق کنم و ببینم آیا واقعا سخنی که با آن مواجه می‌شوم درست است یا خیر؟
    خوشبختانه از توضیحات شما پیداست که بهرۀ هوشی‌ بسیار خوبی دارید به طوری که خودتان توانسته‌اید -بدون نیاز به مشاورۀ نگارنده- به درستی متوجه اشکال اصلی خود شوید و آن ریزبینی غیر ضروری در کارها با طرح بیش از حد سؤال مذکور «از کجا...» است.
    طبعاً شما نیز می‌دانید، وسواس ریزبینی (تعمق) در واقع مادر تمام وسواس‌های فکری و عملی است به طوری که با درمان آن تمام وسواس‌ها به طور خودکار درمان می‌شوند.
    آنچه جای خوشبختی دارد این است که خودتان نیز به روشنی متوجه شده‌اید طرح سؤال «از کجا معلوم ...» دیگر بیش از حد شده است و مورد تأیید عقلتان نیست تا جایی که حتی مطمئن شده‌اید باید به آن سؤال موقتاً به طور کامل اهمیت ندهید، بنابراین کافی است در قدم اول  هر زمان سؤال مذکور باز در ذهنتان تکرار شد، با کمک تمرین طرد افکار مزاحم فعلاً به طور کامل بی‌خیال آن شوید و عطایش را به لقایش ببخشید.
    البته چون سؤال مذکور بیش از حد در ذهن شما تکرار شده، این احساس غیرواقعی نیز در شما شکل گرفته که دیگر به راحتی نمی‌توانید آن را طرد کنید؛ برای حل  این مشکل کافی است هر زمان باز آن سؤال تکرار شد مدتی عمداً در طرد آن مبالغه کنید تا دیگر وقت و بی‌وقت مزاحم شما نشود. به عنوان نمونه وقتی مجدد سؤال مذکور (یا هر چیز وسواسی دیگر) پاپیچتان شد بگویید: «اصلاً به توچه! در حال حاضر دلم نمی‌خواهد بدانم آن مطلب درست است یا غلط، جور دیگه است یا نیست!؛ خودتان به تجربه خواهید دید اگر با هر وسوسه که می‌خواهد مثل کنه به ذهنتان بچسبد، چندین بار به همین روش مبالغه‌آمیز برخورد کنید،دیگر مزاحمت ایجاد نخواهد کرد و عادی خواهد شد.
    خوشبختانه در همین خصوص، چندین روز است مشاورۀ نگارنده با خانمی ۲۱ ساله که وی نیز بسیار در وضعیت مشابه شما قرار دارد و مبتلا به وسواس ریزبینی است تمام شده و اگر خدا بخواهد چند روز آینده در قالب کلیپ و متن منتشر خواهد شد که تردید ندارم توجه به تمرینی که در آن مشاوره آمده، تمام وسواس‌های فکری و عملی شما مخاطب محترم را به طور ریشه‌ای درمان خواهد کرد.
    خلاصۀ آن تمرین این است که شما نیز از این به بعد خودتان را راحت کنید و مدتی ملاک را در همۀ کارهایی که دچار وسوسه می‌شوید (ازجمله دقت بیش از حد درکارها، تمرین مشورت با عقل و ...) تشخیص عرف مردم قرار دهید.
    به عنوان نمونه ملاک در طرح سؤال مذکور: «از کجا معلوم درسته شاید یه جور دیگه باشه؟» را عملکرد امثال نگارنده قرار دهید که با اینکه سؤال مذکور، مدام برای ما نیز به جهت مواجهه با ادعاها و شبهات  اقشار گوناگون تکرار می‌شود اما چون در چهارچوب مشورت با عقل و به موقع است دیگر اسیر و بازیچۀ آن سؤال نمی‌شویم بلکه آن سؤال را وسیله قرار می‌دهیم که نگذارد اسیر و بازیچۀ هر ادعایی شویم.
    یا در مورد تمرین سرنوشت ساز مشورت با عقل، چون گفتید تمامی مطالب سایت و کانال ایتا (۱) در مورد تمرین مشورت با عقل را مطالعه کرده‌اد کافی است در مورد روش صحیح انجام این تمرین نیز ملاک را عملکرد امثال نگارنده قرار دهید که با مشورت همان عقل اجازه نمی‌دهیم این تمرین گره‌گشا نیز به آسیب سؤال مذکور  «از کجا ...» دچار شود و به جای دادن آرامش تبدیل به افکار وسواسی شده و ذهن را بیشتر شلوغ و خسته کند.
    خوشبختانه جای هیچ نگرانی در مورد شما مخاطب خردمند با توجه به توضیحات شفاف و خردمندانه و هوش بالایی که دارید (بالاتر از عرف مردم) نیست به همین دلیل مطمئن هستم که شما نیز صدای عقل خودتان را هنگام تمرین مشورت با عقل، به روشنی تمام می‌شنوید (۲) و سره را از ناسره به راحتی تشخیص می‌دهید، بنابراین کافی است قبل از ریزبینی بیش از حد، به همان عمل کنید و هر جا عقل به شما گفت زیادی عجله و ریزبینی نکنید یا به سؤال «از کجا ...» اهمیت ندهید یا غرق خیالات نشوید یا در مورد حجاب ملاک را عرف خانم‌های محجبه قرار دهید یا در مورد تمرین آسان طرد افکار مزاحم نیز بیش از حد ریز نشوید و سخت نگیرید و ... کافی است در تمام این موارد به مشورت روشن و سادۀ عقل خیرخواه خود گوش کنید و هر زمان دچار ریزبینی شدید همانطور که گذشت خودتان را به توصیۀ عقل کاملاً راحت کنید و ملاک را موقتا عملکرد و تشخیص عرف مردم قرار دهید تا وسواس‌هایتان یکی بعد از دیگری کاملاً درمان شود و اگر در عمل به دستور عقل موفق نبودید مطمئن باشید با تکرار تلاش به اندازۀ توان، در نهایت، تدریجاً موفق خواهید شد به حرف عقل عمل کنید.

    پیشنهاد می‌کنم جهت توضیحات یبشتر (از جمله در مورد خواندن زمان کتاب نگارنده ...) منتظر انتشار مشاوره با خانم محترم مذکور باشید که امیدوارم به دلیل مشابهت بالا، گره کار شما را نیز به طور کامل باز کند.

    پ.ن: در خصوص ترک مصرف دارو های اعصاب نیز برای اینکه خاطرتان آسوده شود، (و اجازه ندهید این دغدغۀ خیرخواهانه شما تبدیل به وسواس شود) می‌توانید مشاوره‌های نگارنده را ملاحظه کنید که هرگز (به دلیل مشورت با عقل) از مخاطبان نخواسته‌ام یک دفعه و بر خلاف توصیه پزشک، دارو را ترک کنند بلکه برعکس از ایشان خواسته‌ام که اولویت را بر تمرین طرد افکار مزاحم بگذارند نه ترک دارو (نمونه) و با توجه به اینکه کم کردن دوز داروها و ... توسط پزشک مشروط به ارادۀ خود بیمار است و یکی دلایلی که برخی مخاطبان موفق به ترک کامل داروهای پرعوارض اعصاب با اراده و رغبت خود شده‌اند، تأکید نگارنده بر اولویت انجام تمرین طرد افکار مزاحم نسبت به ترک مصرف داروست چون بر اساس تجربۀ مخاطبان محترم  (نمونه) تداوم این تمرین -خواهی نخواهی- در نهایت موجب ترک نیاز به مصرف دارو و مراجعۀ مکرر به دکتر خواهد شد زیرا این تمرین به تدریج ارادۀ بیمار را قوی کرده تا جایی که خودش با میل و رغبت و بدون کمترین فشار و تحمیل، مصرف دارو را کم و در نهایت کنار خواهد گذاشت.

    ________
    (۱) حتی وسواسی‌ترین افراد نیز صدای عقل خود را در هر شرایط  می‌شنوند حتی کسی که می‌گوید به وجود خودش هم شک پیدا کرده باز می‌داند شک او بی‌اساس است. به عبارت دیگر (چون به تصریح روایات عقل حجت بر همه است)، صدای عقل (یا ندای وجدان) حتی اگر صاحبش اراده کند خودش را گول بزند، قابل خفه شدن نیست و در هر شرایط حرف درست عقل به صاحبش می‌رسد. بنابراین اگر وسواسی‌ترین افراد نیز به اندازۀ توان، عمداً پشت به حرف عقل خویش نکنند و نخواهند اختیاراً ندای وجدان خویش را خفه نمایند، بعد از مدتی اختلالشان به طور کامل درمان خواهد شد.

    (۲) به نظر می‌رسد علت اینکه شما مخاطب فرهیخته تمام مطالب در موضوعات مذکور را مطالعه کردید به دلایل مختلف از جمله تجربۀ مشترک اجتماعی باشد چون نگارنده نیز  توانستم راحتتر منظور شما مخاطب خردمند را نسبت به برخی دیگر از مخاطبان فرهیخته متوجه شوم که امیدوارم این فرصت به شما کمک کند تا با مطالعۀ مشاورۀ نگارنده با افراد مشابه وضعیت خود، هر جا مطلبی را خردمندانه یافتید، طبق آن عمل نمایید تا هر چه زودتر از مشکلاتی که توضیح دادید خصوصاً وسواس فکری و عملی به طور کامل و تا پایان عمر خلاص شوید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
  • سؤال یا مطلب إنتقالی از صفحۀ دیگر.
  • لطفاً اگر ممکنه برای درمان افسردگی شدید من تمرینی قابل تجربه مثل تمرین طرد (افکار مزاحم) معرفی کنید که بتونه افسردگیم رو کمتر کنه. 

    پاسخ:
    سلام

     لطفاً جهت مشاهدۀ پاسخ «کلیک» نمایید.

    همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی