اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

آموزش کسب یقین به خدا، دین و مذهب خردمندانه حتی برای نونهالان

اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

آموزش کسب یقین به خدا، دین و مذهب خردمندانه حتی برای نونهالان

اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

سلام
خوش آمدید.

مخاطبان محترم
در حال حاضر فعال‌ترین صفحه‌ی ما، در پیام‌رسان «ایتا» می‌باشد:
https://eitaa.com/esbatekhodavand
نشانی ما در سایر پیام‌رسان‌های مشهور داخلی و خارجی:
esbatekhodavand
همیشه در مسیر درست موفق باشید.

آخرین نظرات


 تهیه و تنظیم: نویسنده‌ی کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه 

وابسته به: کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

 شما در حال مطالعه‌ی مجموعه نوشتار«درمان شک به خدا برای وسواسی‌ها» قسمت دهم می‌باشید؛ پیشنهاد می‌کنم برای رسیدن به نتیجه‌ی بهتر، این مجموعه نوشتار را از قسمت اول به ترتیب مطالعه نمایید. در پایان هر قسمت با کلیک بر لینک ارائه شده می‌توانید قسمت‌ بعدی این مجموعه را مطالعه نمایید.

برای اینکه مطالب به کسانی که دچار وسواس ذهنی هستند بهتر منتقل شود، نکات مهم، تکرار شده‌اند.

 

 ارتباط با ناباوران در قالب کلیپ، کانال و غیره سبب افتادن از شبهه به شبهه‌ای دیگر.
 راه اینکه به خدا کاملاً خوش‌بین شویم تازندگی‌مان عالی شود چیست؟
 یقین به فرزانگی خدا،  سبب اصلاح اساسی بدگمانی به او که طراح فوق‌العاده هوشمند جهان است می‌شود.
 ارتباط با ناباوران بدون شرایط کافی (که حداقل آن یقین به خداست)، به‌تدریج پایه‌ی باورهای فرد را سست می‌کند!
 
 ارتباط با ناباوران در قالب کلیپ، کانال و غیره سبب افتادن از شبهه به شبهه‌ای دیگر.
 ببخشید سوالی داشتم کسانی که پیش شما میان و میگن که شک و شبهه نسبت به خدا و دین براشون پیش اومده چند درصدشون میگن ناباوران باعثش بودند یعنی رفتند تو کانالا و گروهاشون یا مثلا تو فامیل و مکان تحصیل باهاشون ارتباط داشتند و به شک و شبهه گرفتار شدند؟
 اکثر افرادی که به این‌جانب مراجعه کرده‌اند (و طبق نظرسنجی که گرفتم) علت اصلی ایجاد شک، شبهه نسبت به خدا و دین را اشتباه خود در ارتباط با فرد یا افراد ناباور، مطالعه‌ی کتاب، دیدن فیلم و رفتن به گروه یا کانال متعلق به آن‌ها عنوان کرده‌اند.
این افراد بعد از شنیدن دلایل و توضیحاتی که در قسمت‌های بعدی این مجموعه (درمان شک به خدا برای وسواسی‌ها که هم‌اکنون قسمت دهم آن را مطالعه می‌کنید) خواهم آورد، قانع می‌شوند که پیش از درگیر کردن ذهن به شبهات بی‌پایان، ابتدا باید پایه‌ی باورهای خویش نسبت به خدا را با روشی که در کتاب نگارنده ذکر شده محکم می‌نمودند، زیرا به تجربه ثابت است کسی که دارای باور مستدل، اطلاعات و شرایط کافی باشد، نه‌تنها شک و شبهات نسبت به خدا و دیگر باورهای سرنوشت‌سازش از اساس حل خواهند شد بلکه او نسبت به شبهات آینده (چه آنانی که به ذهن خودش برسد یا مواردی که ساخته‌وپرداخته‌ی ناباوران است) کاملاً بیمه شده و از بابت هر شک و شبهه‌ای، خاطرش برای همیشه آسوده خواهد شد و دیگر هیچ‌وقت از شبهه‌ای به شبهه دیگر نخواهد افتاد.
این حقیقت مجربی است که نگارنده بارها و بارها شاهد پیام‌ ناباوران و دیگر اقشار مردم هستم که اشتباه غیرحرفه‌ای فوق را (ارتباط با ناباوران بدون داشتن شرایط کافی) مرتکب شده بودند اما بعدازاینکه قانع شدند که این کارشان اشتباه است، با قطع ارتباط خود با ناباوران ابتدا مانع تل انبار شک و شبهات جدید در ذهن خود شدند و سپس با طی راه‌حل مطرح شده در کتاب نگارنده به‌کلی خاطرشان آسوده گشت.
اما برخی مخاطبان -که خوشبختانه تعدادشان بسیار کم است- علیرغم اینکه خودشان به‌اشتباه مذکور (ارتباط با ناباوران بدون داشتن شرایط کافی) اقرار می‌کنند و قبول دارند که بعد از ارتباط با ناباوران دچار شبهات بی‌پایان و درنتیجه رنج و مشکلات عدیده شده‌اند، اما به دلایل مختلف ازجمله وسواس شدید ذهنی، به‌جای عمل به راه‌حل فوق، به ارتباط خود با ناباوران در قالب کلیپ و غیره و افزودن شبهه روی شبه ادامه داده‌اند و درنهایت کار را برای خود دشوارتر کرده و بر شک و شبهات و ناراحتی‌های خود می‌افزایند؛ درحالی‌که من بارها از ایشان خواسته‌ام که به‌جای تکرار این کارِ به قول خودشان اشتباه، با انجام راه‌حل مطرح شده در کتاب نگارنده، یقین به وجود خدا را بر اساس شواهد مقابل چشم و قابل درک با حواس ۵ گانه تجربه کنند تا ریشه‌ی شک و شبهات بی‌پایانشان در کمترین زمان ممکن (بین چند روز تا چند هفته) از اساس خشکانده شود و به آنچه دنبالش هستند (رهایی از رنج‌ها و کابوس‌های ناشی از شک و شبهات) برسند.
 
 راه اینکه به خدا کاملاً خوش‌بین شویم تازندگی‌مان عالی شود چیست؟
 من از دیشب پست هاتون که در پاسخ به گروهتون گذاشتین رو میخوندم.
من خیلی برای خدا احترام قائل بودم و الانشم هستم و خیلی هم دوستش دارم اما بدون اینکه بخوام اتفاقی سروکارم با آتئیستها افتاد و اشتباه بعدیم این بود که به کنجکاویم ادامه دادم و اینقدر این لامصبا بی حیا و هتاکند و تهمت میزنن که ترسیدم اون احترامی که برای خداقائل هستم یک جورایی در من کم بشه و مثل اونا بدبینی سراغم بیاد که البته منم به حرفهاشون اهمیت نمیدم ولی بدون اینکه بخوام تو فکرم اومد.
 شما گفتید ما بدون شرایط کافی نباید به این کار ادامه بدیم و بریم تو صفحاتشون که منم قبول کردم حرفتون رو چون منطقیه وخودمم فهمیدم که کنجکاوی الکی نکنم و بذارم ایمانم کامل بشه. ممنون از تذکرتون که یکی باید بهم میگفت.
منم موافقم با این حرفتون که بدبینی به خدا ذهن رو برای شک و شبهه اماده میکنه و باعث میشه زندگی تلخ بشه و با خوشبیی زندگی انسان مرتب میشه که از امام رضا سلام الله هم یک مطلبی برای تایید حرفتون آوردید.
میخواستم بپرسم راه اینکه به خدا کاملا خوشبین بشیم تا زندگیمون خوب و عالی بشه چیه؟
 
 با آرزوی موفقیت برای شما
 من در پست‌های قبلی مجموعه‌ی «درمان شک به خدا برای وسواسی‌ها» ازجمله قسمت قبلی که «قسمت نهم» بود، یکی از روش‌های ایجاد خوش‌بینی به خدا را معرفی کردم که می‌توانید مراجعه کنید.
 
 یقین به فرزانگی خدا،  سبب اصلاح اساسی بدگمانی به او که طراح فوق‌العاده هوشمند جهان است می‌شود.
یکی از راه‌های علمی و تجربه پس داده جهت اینکه گمان انسان به خداوند در همه‌ی شرایط زندگی نیکو شود، اصلاح باورها از پایه و خصوصاً کسب یقین مستدل و بدون اماواگر به وجود خداست که به‌تبع آن فرزانگی و هوشمندی فوق‌العاده‌ی طراح جهان (خدا) نیز برای فرد، ثابت شده و یقینی می‌شود؛ در این صورت چنین انسان خردمندی با اطمینان کامل می‌فهمد که بدگمانی به خداوند نتیجه‌ی جهل و اطلاعات ناقص وی از حقایق جهان است، بنابراین هرگز حتی یک‌لحظه نیز گمان بد به خداوند در او شکل نمی‌گیرد بلکه چنین فردی در همه‌ی حالات حتی هنگامی‌که با مشکلات زندگی دست‌وپنجه نرم می‌کند، طراح فوق‌العاده هوشمند جهان را کاملاً شایسته‌ی خوش‌گمانی می‌داند و چون در این خصوص دارای علم و آگاهی کافی است و هیچ ابهامی برایش باقی نمانده است حتی به‌اندازه‌ی یک چشم بر هم زدن نیز به آفریدگار قدرتمند خود بدگمان نمی‌شود و همان‌طور که قبلاً با ذکر تجربه‌ی دیگران توضیح دادم که ایشان بعد از تغییر رویه‌ی  زندگی خود از بدبینی به خوش‌بینی به خدا، وضع‌شان هرروز بهتر از دیروز شد درحالی‌که آن‌ها نیز مانند سایر مردم از انواع لغزش‌های بزرگ و کوچک معصوم نبودند، اما همین خوش‌گمانی به خدا، سبب گشت که همیشه احساس کنند مهربانی خدا شامل حالشان است و یک‌لحظه نیز از قبولی توبه و بخشش آفریدگار خویش و رسیدن به آرزوهای خوبشان ناامید نشوند.
جمع قابل‌توجهی از ناباوران و دیگر مخاطبان، مرتب به من اطلاع می‌دهند که با طی روش کتاب نگارنده بالاخره موفق شدند (نه بر اساس فرضیات و نظریات و حدس و گمان و امور غیرقطعی، بلکه با شواهد قطعی و قابل ارزیابی با حواس ۵ گانه)  یقین پیدا کنند که این جهان توسط طراحی فوق‌العاده هوشمند و فرزانه و قدرتمند آفریده شده است بنابراین قطعاً شایسته نیست او را مانند خود انسانی ضعیف و موجودی مملو از ضعف تصور کنند و درنتیجه به انواع و اقسام بدگمانی‌ها نسبت به خدا مبتلا شوند، درحالی که حتی حاضر نیستند کسی نسبت به خودشان چنین گمان‌های سخیفی را داشته باشد.
امیدوارم تا اینجا یکی دیگر از فواید یقین به وجود خدا که راه‌حل آن را در کتاب خویش ذکر کرده‌ام روشن شده باشد؛ یقینی که برای شما هم‌زمان با کسب باور به اصل وجود خدا، فرزانه بودن، هوشمندی و قدرت فوق‌العاده‌ی او را نیز به ارمغان می‌آورد و همین یقین برای خشکاندن ریشه‌ی بدگمانی به طراح بزرگ عالم هستی کفایت می‌کند.
 
 ارتباط با ناباوران بدون شرایط کافی  (که حداقل آن یقین به خداست)، به‌تدریج پایه‌ی باورهای فرد را سست می‌کند!
همان‌طور که عرض کردم این‌جانب بر اساس تجربه‌ی صدها ساعت مشاوره و گفتگو و مناظره با ناباوران، شاهد بوده‌ام که خود ایشان اقرار دارند بعدازاینکه به دلایل مختلف ازجمله نداشتن تحلیل خردمندانه در مواجهه با مشکلات زندگی به خدا بدگمان گشتند، آن زمان بود که مستعد رخنه و نفوذ غبار شک و شبهات ناباوران به ذهن خودشان شدند به‌طوری‌که وقتی حتی به‌اشتباه (چه در فضای مجازی و چه در دانشگاه و غیره) سروکارشان با ناباوران افتاده است (ناباورانی که منبع بدگمانی به خدا و انواع شک و وسوسه‌های ذهنی می‌باشند)، همان بی‌مهری و بدگمانی که به خدا داشتند زمینه را فراهم کرده بود که شک و شبهات ناباوران به‌راحتی مانند ویروس به ذهنشان منتقل شود و ایشان به انواع رنج‌ها و کابوس‌ها مبتلا شوند.
بدون هیچ تردید، اولین کاری که این افراد برای رهایی خود باید انجام دهند تا ذهنشان بیش از این تبدیل به انباری مملو از شبهات بی‌پایان ناباوران نشود این است که مانند شما مخاطب محترم درک کنند که هرکسی بدون داشتن اطلاعات و شرایط کافی وارد صفحات ناباوران شود –چه بخواهد یا نخواهد- اقدام او دارای عوارضی مخاطره‌آمیز خواهد بود که کف آن تعمیق بدگمانی ایشان به خدا و درنتیجه تعمیقِ گرفتاری‌های سریالی و پی‌درپی در زندگی فردی و اجتماعی ایشان است.
 این افراد خودشان به‌خوبی می‌دانند که این اشتباه غیرحرفه‌ای در هر رشته‌ی دیگری -از ریاضی تا نجاری- هم صورت گیرد، فرد را دچار سردرگمی و حیرت خواهد نمود!
مثل این است که دانش آموزش کلاس اول دبستان، بدون داشتن اطلاعات کافی بخواهد وارد کلاس اول راهنمایی یا دبیرستان یا دانشگاه شود، و بدتر از آن این است که تصمیم بگیرد وارد صفحات و گروه‌هایی شود که ناباوران مشغول شبهه‌پراکنی نسبت به باورهای سرنوشت‌ساز او هستند.
چنین فردی چه خوشش بیاید یا نیاد، به‌تدریج در معرض سردرگمی و درنهایت سرخوردگی، ندانم گرایی و مراحل مخاطره‌آمیز دیگر خواهد بود، مگر اینکه خودش جداً متوجه اشتباهش بشود و تا کسب شرایط لازم، دیگر این اشتباه را تکرار نکند و با فاصله از شبهه پراکنان اجازه دهد غبار شبهات رنگارنگی که دچار آن‌ها شده در ذهنش فروکش کند تا بتواند با روش صحیحی که در کتاب نگارنده آمده تمامی شبهات را از اساس حل نموده و درنهایت یقین به وجود خدا و هوشمندی فوق العاده‌ی او  را تجربه کند؛ زیرا با آمدن این یقین، اطلاع از تمام شبهات و اصول فکری ناباواران در طول تاریخ –همانند اطلاع از اصول فکری خورشید، ماه، گاو و طبیعت پرستان و غیره- جزو تفریحات سالم وی خواهد شد.
چه بسیار افرادی که تعداد آن‌ها از دستم خارج شده است، به من اطلاع دادند بدون داشتن اطلاعات و شرایط کافی با اذهان مملو از شک و استرس ناباوران از طریق کتاب، کلیپ و غیره ارتباط برقرار کردند و گمان می‌کردند که چون خودشان به خدا، باور دارند این کنجکاوی و سرک کشیدن به صفحات ناباوران برایشان تبعاتی ندارد اما متأسفانه بعد از مدتی به‌تدریج دچار نسبی‌گرایی مطلق شده و ناگهان فهمیدند که در این مدت بدون اینکه متوجه باشند پایه‌های باور ایشان به خدا مانند موریانه در حال خورده شدن بوده است، به‌طوری‌که ناگهان بنای سست باورهای‌شان فرو ریخته است و دیگر نه‌فقط به خدا بلکه  به هیچ حقیقتی حتی امور محسوس و قابل درک با حواس ۵ گانه نیز باور قطعی ندارند و اصلاً نمی‌دانند چه چیز درست و چه چیز غلط است!
این افراد با یک دنیا دلهره‌ی عجیب و شدید به امثال من مراجعه می‌کنند و چون انسان‌های آزاده و خالی از تعصب هستند (حتی ناامیدترین‌شان) به این‌جانب اطلاع می‌دهند به‌محض طی روش مستدل و مبتنی بر شواهد محسوس که در کتاب نگارنده آمده، از شک به خدا و به‌تبع آن بدگمانی به او برای همیشه رها شدند و خوشبختانه به‌طور مرتب این خبر خوش از طرف مخاطبان گوناگون به این‌جانب می‌رسد بااینکه سال‌هاست راه‌های رسمی ارتباط با این‌جانب به علت کثرت مراجعه‌کنندگان در دسترس عموم قرار نداشت.
 
همیشه در مسیر درست موفق باشید. 
 
 
 
 نمی دونم سؤالمو چطوری بگم که بتونم منظورمو خوب برسونم چون من خودم تجربه اونو دارم.
این‌طور بگم ناباوران با چه روشی تونستند تو ذهن افراد تازه‌وارد که اشتباهاً به اونها سرک کشیدند شک و شبهه رو وارد کنند. 
دوست دارم شما تجربه ‌این افراد رو که برایتون تعریف کردند رو به من بگید ببینم اوناهم همونطور که من به شک افتادم به شک افتادند؟
 
 
جهت مشاهده‌ی پاسخ و ادامه‌ی مطلب که قسمت یازدهم «درمان شک به خدا برای وسواسی‌ها» نیز می‌باشد، «کلیک» کنید.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی