تهیه و تنظیم: نویسنده‌ی کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
وابسته به: کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
شما در حال مطالعه‌ی مجموعه نوشتار«درمان شک به خدا برای وسواسی‌ها» قسمت دوم می‌باشید؛ پیشنهاد میکنم برای رسیدن به نتیجه‌ی بهتر، این مجموعه نوشتار را از قسمت اول به ترتیب مطالعه نمایید. در پایان هر قسمت با کلیک بر لینک ارائه شده میتوانید قسمت بعدی را مطالعه نمایید.
برای اینکه مطالب به کسانی که دچار وسواس ذهنی هستند بهتر منتقل شود، نکات مهم، تکرار شدهاند.
پیام جان‌سوز جوان 18 ساله برای رهایی از شک به خدا و کسب یقین چرا تشکر از امثال نگارنده توسط ناباورانی که هدایت شدند، درواقع تشکر از خداست؟ چرا هر انسان فاقد لجاجت در مواجهه با شواهد و حقایق محسوس، قطعاً از شک و شبهه نسبت به خدا رها خواهد شد؟ کدام روش، ناباوران را از شبهات بی‌پایانشان رها میکند و کدام روش بر حجم شبهاتشان می‌افزاید؟ متن کامل مشاوره با جوان 18 ساله جهت آشنایی با روش صحیح رفع شبهات و کسب یقین به خدا شما دوست دارید در عرض چند روز به‌طور کامل از شبهات بی‌پایانتان نسبت به خدا برای همیشه رها شوید؟ چرا باید هنگام مشاوره جهت رفع شک و شبهات، بر نگرانی و استرس خود غلبه نمایید؟ مشخص کنید به چند شبههی شما پاسخ دهم تا یقین به خدا را تجربه کنید و آسوده خاطر شوید؟ معرفی راه‌حل نهایی و مجربی که می‌تواند به شک و شبهاتتان خاتمه داده و شما را در وجود خدا به یقین برساند.درمان شک برای وسواسی‌ها، قسمت دوم
پیام جان‌سوز جوان 18 ساله برای رهایی از شک به خدا و کسب یقین
سلام. من پسر هستم، ۱۸ سالمه. حالم با مطالبتون خیلی بهتر شده. ممنونم که هستین. شما گفتید که نباید کسی که سنش کمه یا تجربه نداره بره تو کانال آتئیستا. من این اشتباه رو کردم و قبل از اینکه با کانالتون آشنا بشم اتفاقی چندتا کلیپ از بی خداها رو دیدم و از کنجکاوی رفتم تو کانال و گروهاشون. سؤالاتی برام پیش آوردن. شبهه‌های خیلی زیادی در مورد خدا ذهنمو به خودش درگیر کرده که می خوام جوابشونو بگین. ببخشید اینو می گم چند وقتی فکر شک و استرس اذیتم میکنه. خیلی وسواسی شدم و دیگه حساب اینکه چی درست و غلطه رو ندارم. داغون شدم. از خوراک افتادم. وزنم کم شده. همه متوجه تغییر حالم شدن. دوست ندارم بهشون خبر بدم چون خودمم هیچ جوره نمیتونم قبول کنم همه‌چیز شانسی و خود به خودیه و خدا وجود نداره!! من از همون اول میدونستم دارم اشتباه میکنم و نباید تو صفحاتشون برم. هر بار میرفتم ازشون استرس می‌گرفتم و حالم بد می‌شد. من شاد بودم. وقتی خودمو می بینم دلم میسوزه. خسته شدم. دارم زجر میکشم. کمکم کنید فکرم آزاد بشه. من خدا رو دوست دارم و بهش باور دارم اما حاضرم هر کاری بکنم تا وجود خدا برام یقینی بشه که دیگه کسی نتونه واسم تردید درست کنه و اذیت بشم. خواهش میکنم بگید دقیقاً چیکار کنم تا خدا برام یقینی بشه؟ من از شما میخوام که به من مشاوره بدین. ممنونم ازتون.قبل از اینکه در جریان پاسخ و مشاوره‌ی کامل من با این فرد محترم قرار بگیرید خوب است بدانید طی این چند سال در بین چندین هزار سؤال ارسالی، سؤال فوق، پرسشی است که از زبان اقشار گوناگون مردم می‌شنوم ازجمله: نونهالی پاک، نوجوانی کنجکاو، جوانی ماجراجو، میان‌سالی درگیر یأس فلسفی، پا به سن گذاشته‌ای درمانده، خانه‌داری مشغول روزمرگی، کارگری خسته از فرودهای زندگی، تاجری ورشکسته و افتاده از بام ثروت و همچنین افرادِ جوگیر شده‌ای که هنگام بدمستی، سرشان به سنگ حقیقت خورده است؛ این افراد کسانی هستند که بارها پای درد دل‌های سوزناک ایشان متأثر شده‌ام و به‌عنوان یک انسان آزاد، سعی کرده‌ام به هم نوعانم -اعم از خداباور، خداناباور و ندانم‌گرا- کمک کنم تا با شواهد و دلایل روشن از شک و شبهاتی بی‌اساسی که بین ایشان و بدیهیات فاصله انداخته و از وسواس فکری که مانند خوره ایشان را رها نمی‌کند برای همیشه آزاد شوند.
چرا تشکر از امثال نگارنده توسط ناباورانی که هدایت شدند، درواقع تشکر از خداست؟بعد از پرسش و پاسخ و مشاوره با افرادی که اشاره کردم (و شما در هر نوبت از مجموعه‌ی «درمان شک به خدا برای وسواسی‌ها» نمونه‌هایی از این گفتگوها را خواهید دید)، خبرهای توأم با شگفتی ایشان از اینکه دیگر هیچ شکی به وجود خدا برایشان باقی نمانده و به زندگی شادتر از گذشته برگشتند، مرا وا‌می‌دارد تا از خدای مهربان که باعث هدایت ایشان شده است صمیمانه تشکر کنم و در پاسخ به کسانی که می‌گویند: «نمی‌دانند چگونه از من تشکر کنند»، یادآوری میکنم که این حس تشکر که در شما برانگیخته شده در واقع تشکر از خدایی است که اینک دیگر هیچ تردیدی در وجودش ندارید؛ همان خدایی که یقین کردید آفریننده‌ی همه‌چیز ازجمله آفریننده‌ی من و امثال من است که مرا در مسیر زندگی شما قرار داد تا صرفاً وسیله‌ای برای نشان دادن جهت صحیح و میان‌بر به شما عزیزان باشم.
بی‌تردید اگر امثال من در انجام‌وظیفه نسبت به شما کوتاهی کنیم و شما کماکان تشنه‌ی رسیدن به حقیقت باشید مسلماً خداوند، فرد یا وسیله‌ی دیگری را برایتان فراهم میکند تا از حقیقت سیراب شوید؛ آفریدگاری که پیوسته در همه‌ی مشکلات و فرازوفرودهای زندگی، پشتیبان و همراه هر انسان آزاده و صادقی است.
چرا هر انسان فاقد لجاجت در مواجهه با شواهد و حقایق محسوس، قطعاً از شک و شبهه نسبت به خدا رها خواهد شد؟پاسخ به این سؤال روشن است: چون دلایل یقین به وجود خدا، متکی بر شواهد محسوس و قابل درک با حواس 5 گانه است و با مشاهده‌ی مستقیم ساختار هدفمند و هوشمندانه‌ی موجودات حاصل می‌شود نه با تکیه برحدس و گمان و اموری که علم آن‌ها را ابطال‌پذیر می‌داند!
ضمن اینکه بر اساس توضیحاتی که گذشت، این‌جانب در میان مراجعه‌کنندگان، حتی یک مورد سراغ ندارم که (مانند فرد فوق که پیام او را خواندید)، آزاده، صادق و فاقد تعصب و لجاجت در مواجهه با حقیقت باشد (و به‌اندازه‌ی شوق و توانش قدمی ولو در حد طرح مشکل به امثال نگارنده بردارد)، مگر اینکه قطعاً خدای مهربان دست او را گرفته و تهدیدی که می‌توانست زندگی او را به پوچی، سیاهی و ناامیدی عمیق و دائمی بکشاند، تبدیل به فرصتی بی‌نظیر برایش میکند و غبار شک و شبهه که ناشی از غفلت و فراموشی است را به‌وسیله‌ی استدلال‌های علمی و عقلی از آیینه‌ی دل ایشان می‌زداید تا این افراد دیگر اجازه ندهند بار دیگر این غبار منحوس بر اثر غفلت بر آیینه‌ی دل‌شان بنشیند و آن‌ها را از درک وجود خدا که یک حقیقت کاملاً بدیهی و آشکار است و دیگر حقایق جهان هستی، دچار ذره‌ای تشویش و وسواس ذهنی نماید.
کدام روش، ناباوران را از شبهات بی‌پایانشان رها میکند و کدام روش بر حجم شبهاتشان می‌افزاید؟امثال نگارنده که توفیق پاسخ به حجم گسترده‌ای از شبهات در موضوع خدا و دین را داریم و بر اساس تجربه، راه تضمینی رهایی دائم از شک و شبهات (حتی برای کسانی که عمری در الحاد و کفر زندگی کرده‌اند) را به‌صورت مستدل و قطعی شناخته‌ایم، تردید نداریم که یکی از آسان‌ترین کارهای دنیا اختراع شبهه حتی در بدیهیات و حقایق آشکار و محسوس است.
بر اساس همین تجربه است که وقتی مخاطبانی مانند فرد فوق، به نگارنده مراجعه می‌نمایند، من نیز همان ابتدا برای اینکه ایشان در کمترین زمان ممکن به نتیجه برسند، بدون تعارف، صریح و شفاف از ایشان می‌خواهم آزادانه یکی از دو گزینه‌ی زیر را انتخاب کنند:
گزینه‌ی اول: مرتب از من شبهه بپرسید و بعد از حل هر شبهه، باز شبهات بی‌پایان دیگرتان را مطرح کنید و هم‌زمان بازهم بدون داشتن اطلاعات کافی و شرایط لازم، به ارتباط خود با شبهه پراکنان (که ذهنی مملو از شک و وسوسه دارند) ادامه دهید و بدین ترتیب به‌جای خشکاندن ریشه‌ی شک و شبهات، مرتب از شبهه‌ای به شبههی دیگر و از این شک به آن شک و سرگردانی‌های پی‌درپی مبتلا شوید و با توقف در شک و شبهه روزبه‌روز بر ناخرسندی و رنج و استرسان بیفزایید!
گزینه‌ی دوم: یا اینکه با عبرت از تجربه‌ی تلخ گزینه‌ی اول، به کتاب نگارنده مراجعه نمایید تا به‌جای تکیه بر حدس و گمان و امور غیرقطعی، راه‌حل مجرب که مبتنی بر شواهد قطعی و قابل درک با حواس ۵ گانه است را جهت رفع دائم شک و شبهاتتان تجربه نمایید تا شما نیز مانند جمعی از ناباوران و دیگر مخاطبان، در کمترین زمان ممکن به باوری مستدل برسید که احدی توان ایجاد کمترین شک و تردید در آن را نداشته باشد.
متن کامل مشاوره با جوان 18 ساله جهت آشنایی با روش صحیح رفع شبهات و کسب یقین به خدابرای اینکه شما مخاطبان محترم که در حال مطالعه این سطور هستید بهتر متوجه منظورم شوید پیشنهاد میکنم مشاوره و پرسش و پاسخ نگارنده با جوان ۱۸ ساله‌ی فوق را مطالعه نمایید.
توجه داشته باشید با توجه به اینکه برخی مشاوره‌های این‌جانب در فضای مجازی صورت می‌گیرد، من از طرف مقابل می‌خواهم بدون هیچ شتاب‌زدگی به سؤالات من پاسخ دهد که گاهی بین هر سؤال با جواب چندین ساعت و گاهی چند روز فاصله می‌شود و همین روش ساده سبب می‌شود که مخاطب فرصت کافی داشته باشد و به‌خوبی متوجه منظورم بشود و پاسخ‌هایی که می‌دهد نیز دقیق و حساب‌شده باشند.
بنابراین شما نیز مانند این جوان محترم سعی کنید با آرامش و اگر لازم شد با فاصله‌ی که برای وی تعیین نمودم، به هر سؤالی که از وی پرسیدم پاسخ دهید تا شما نیز به نتیجه‌ی قانع‌کننده برسید.
گذاشتن قرار برای شروع مشاوره
سلاممخاطب محترم، ابتدا به شما بابت دغدغه‌ی ارزشمندی که دارید تبریک می‌گویم و قبل از ادامه‌ی گفتگو پیشنهاد میکنم، احساسات و نگرانی خود را کنترل کنید و با آرامش به سؤالاتی که از شما خواهم پرسید پاسخ دهید تا این امکان برایم فراهم شود که بتوانم به بهترین شکل ممکن به شما کمک کنم.
با پیشنهاد من موافق هستید؟
بله. چشم. متشکرم.قبل از اینکه مشاوره را شروع کنیم، ابتدا به صفحه‌ی «آشنایی با قوانین مشاوره جهت رفع شک و شبهه به خدا، دین و مذهب» بروید.
شما در آن صفحه با قوانین مشاوره آشنا خواهید شد تا با رعایت آن‌ها بتوانید در کمترین زمان ممکن به نتیجه‌ی مطلوب برسید.
مثلاً بخشی از قوانین مشاوره این است:
- من بعد از هر سؤالی که از شما می‌پرسم، زمانی را برای اینکه شما به من پاسخ دهید مشخص میکنم؛ مثلاً می‌گویم: «حداقل تا یک ساعت و حداکثر تا ۲۴ ساعت دیگر پاسخ مرا بدهید».
این روش فرصت کافی و معقولی به شما می‌دهد که بدون عجله و با دقت و آرامش بتوانید سؤال مرا بخوانید و هنگامی که به خوبی متوجه منظورم شدید پاسخ روشنی به آن سؤال بدهید.
- تا میتوانید پاسخ‌های خود را کوتاه بنویسید و از بیان مطالب غیرضروری خودداری نمایید و در مواردی که پاسخ «بله» یا «خیر» کافی است فقط به نوشتن «بله» یا «خیر» بسنده کنید.
و قوانین دیگر که کافی است در صفحه‌ی مذکور آن‌ها را با آرامش مطالعه نمایید و سپس به من پیام دهید تا بعد از اعلام موافقت شما با این قوانین، مشاوره آغاز شود.
بله خیلی ممنون. چشم حتما می خونم. فقط کی دوباره بیام؟ لطفاً برای اینکه فرصت کافی برای مسلط شدن به قوانین مشاوره را داشته باشید، حداقل تا ۲ ساعت دیگر پیامی ارسال نکنید و حداکثر نیز تا قبل از ۸ صبح فردا به من اطلاع دهید که برای شروع مشاوره آماده هستید. 
چشم ممنونم.شروع جلسه‌ی مشاوره
سلام من آماده هستم. سلام مجدد و خوش آمدید.
خیلی ممنون. در ابتدای مشاوره برای اینکه درکی بهتر از چیزی که می‌خواهم با شما در میان بگذارم داشته باشید لطفاً به ضرب‌المثل زیر توجه کنید:فردی ماهی گیر دوستی داشت که هرروز یک عدد ماهی به او هدیه می‌داد؛ وی از فردی حکیم شنید: «اگر خواستی کسی را برای یک روز سیر کنی به او ماهی بده، اما اگر خواستی هرروز سیر باشد به وی ماهی گیری یاد بده.»
با توجه به ضرب‌المثل فوق شما اگر شما دوست آن ماهی گیر باشید کدام‌یک از دو گزینه‌ی زیر را ترجیح می‌دهید؟
الف- آن ماهیگیر هرروز به ماهی دادن به شما که دوستش هستید ادامه دهد.
ب- به‌جای این کار، ماهیگیری را به شما آموزش دهد.
لطفاً حداقل 5 دقیقه بعد پاسخ دهید.
مورد ب میتوانید بگویید چرا گزینه ب را انتخاب کردید؟لطفاً حداقل 3 دقیقه بعد پاسخ دهید.
چون من می تونم خودم هر وقت خواستم برم ماهی بگیرم پاسخ شما درست است؛ بااین‌حال من با اجازه‌ی شما می‌خواهم به دلیلی که آوردید دلایل دیگری را اضافه کنم و بعد شما ببینید آیا با این دلایل نیز موافق هستید.به نظر من اگر آن ماهیگیر، (به‌جای هرروز ماهی دادن) ماهیگیری را به دوستش (یا شما) یاد دهد، از آن به بعد دیگر خیال دوستش راحت است که اگر باز گرسنه شد دیگر نیازی ندارد هرروز منتظر ماهی بماند و از طرفی دیگر لازم نیست آن ماهیگیر نیز هرروز زحمت بکشد و به خانه‌ی دوستش رفته و به او ماهی بدهد.
حداقل 3 دقیقه بعد پاسخ دهید که آیا با دلایل فوق نیز موافق هستید و آن را خردمندانه می‌بینید.
بله درسته، موافقم بسیار خوب؛ حال تصور کنید من آن ماهیگیر هستم، شما دوست آن ماهیگیر یا به عبارت دیگر دوست من و هر شبهه‌ای که دارید نیز یک ماهی است به این صورت که من هر بار با پاسخ به شما باعث می‌شوم یکی از شبهات شما حل شود همانطور که آن ماهی گیر با هر بار با دادن ماهی باعث می‌شود گرسنگی دوستش برطرف شود.با این توضیح اینک یکی از دو گزینه‌ی زیر را که به نظرتان بهتر است انتخاب کنید:
گزینه‌ی اول: شما هرروز یک شبهه از من بپرسید و من به شما پاسخ دهم و چون شما می‌دانید من هم مانند هر انسان دیگر کار و زندگی دارم، همیشه نگران باشید آیا روز بعد باز وقت پیدا میکنم به شبههی دیگر شما جواب دهم یا خیر؟!
گزینه‌ی دوم: به‌جای گزینه‌ی فوق، من روشی را به شما یاد بدهم که خودتان بتوانید (مانند جمع قابل‌توجهی از خداناباوران، ندانم گراها و دیگر اقشار مردم که به من مراجعه کردند)، به تمام شبهات امروز و حتی شبهاتی که در آینده با آن مواجه خواهید شد با خاطری آسوده پاسخ دهید و درنهایت از اساس، آن‌ها را حل نمایید؟
به دلیل اهمیت دقت در پاسخ به این سؤال، حداقل 1 ساعت و حداکثر 24 ساعت بعد پاسخ دهید.
معلومه گزینه ب خیلی بهتره و عالیه من هم با شما موافقم اما روشن است برای رسیدن به هر چیز عالی باید واقع‌بین بود؛ پس برای اینکه شما نیز بتوانید در زندگی واقعی به خواستهی خود برسید باید هر آنچه هر دو می‌گوییم بر اساس واقعیات زندگی باشد.بر همین اساس من سؤالات دقیق دیگری را از شما می‌پرسم و شما نیز سعی کنید مانند موارد قبلی همین‌طور با حواس جمع و بر اساس واقعیات پاسخ دهید تا هر چه زودتر به خواستهی خود برسید. موافق هستید؟
بله حتما چشم دوست دارید من در عرض چند روز به شما کمک کنم تا برای همیشه از شک و تک‌تک شبهاتی که به آن مبتلا شده‌اید خارج گردید و همانطور که دوست دارید دیگر هیچ‌کسی نتواند شما را به شک و تردید بیندازد؟لطفاً حداقل 2 دقیقه بعد پاسخ دهید.
اگه بشه خیلی زود. واقعاً دیگه تحمل یک روزشم سختمه. بسیار خب، قبل از اینکه سؤال بعدی را از شما بپرسم این را بگویم که برخی از مخاطبان که دقیقاً مشکل شما را -حتی بیشتر- داشتند، طبق راه‌حلی که در پایان به شما نیز خواهم گفت، موفق شدند بعد از مدتی کوتاه (چند روز تا چند هفته) از شک و شبهات بی‌پایان نسبت به خدا رها شوند. این نکته را در ذهن خود داشته باشید تا به وقتش به آن برسیم.اینک آماده باشید تا سؤال بعدی را با آرامش خوبی که دارید پاسخ دهید.
سؤال بعدی این است که شما دوست دارید دقیقاً در چند روز، مشکلتان حل شود؟ مثلاً پیشنهاد من ۱۴ روز (دو هفته) است، خوب است؟
لطفاً حداقل 1 دقیقه بعد پاسخ دهید.
خیلی خوبه اما کاش زودتر بشه من واقعاً دارم زجر می کشم. دیگه بعد از ظهرها هم کابوس می بینم. یکسره تو استرسم. دنیا برام تیره‌وتار شده. حتی ظهر که هوا صافه خیال میکنم ابریه. هر چی زودتر می خوام خلاص شم. لزوم حفظ ارامش هنگام مشاوره مطمئن باشید من به دلیل مشاوره‌های دیگر با امثال شما مخاطب محترم، به‌خوبی حالتان را درک میکنم اما همانطور که در ابتدا تفاهم کردیم قرار شد برای حل تضمینمی مشکل شما، موقتاً بر نگرانی خود غلبه کنید تا بتوانید با حواس جمع و نگاه واقع‌بینانه پاسخ دهید؛ چون پاسخ صحیح شما کمک میکند هر دو باهم به‌صورت منطقی بتوانیم راه‌حل واقعی را با اطمینان بشناسیم که همین شناخت مانع ناامیدی شما از رسیدن به هدف می‌شود.خوشبختانه تا الآن گفتگو بسیار خوب و عالی پیش رفته است، پس شما هم در این چند دقیقه‌ی باقی‌مانده، هیجان‌زده نشوید و آرامش خودتان را حفظ کنید تا به راه‌حلی که مورد قبول شما هم باشد و مشکلتان را در کمترین زمان ممکن و به‌صورت تضمینی حل کند برسیم.
موافق هستید؟
چشم ببخشید بله کاملا از شما متشکرم.خوشبختانه شما از آن دسته مخاطبانی هستید که میتوانید آرامش خود را در هنگام مشاوره حفظ کنید اما طبق تجربه‌های قبلی، برخی افراد نمی‌توانند تشویش و آرامش خود را به دلیل رنجی از که وسوسه‌ی شدید ذهنی می‌کشیدند حفظ کنند و همین باعث می‌شود حتی منظورم را در حرف‌های ساده و معمولی نیز متوجه نشوند و بااینکه مشکلشان در کمترین زمان ممکن، کاملاً حل‌شدنی است، اما متأسفانه در مواردی بیش از ۷ ماه، بی‌هیچ دلیل منطقی معطل باقی می‌مانند!
آسیب شناسی روش پاسخ به تک‌تک شبهات به‌جای طی نمودن راه حل اساسیقبل از اینکه سؤال بعدی را از شما مخاطب محترم بپرسم، با اجازه‌ی شما می‌خواهم یک مسئله‌ی گره‌گشای دیگری را نیز برایتان توضیح دهم؛ چون اگر بتوانید با آرامش خوبی که الآن دارید، به این مسئله نیز واقع بینانه نگاه کنید، مسلماً شما هم (مانند برخی مخاطبان) موفق خواهید شد در مدتی حتی کمتر از ۱۴ روز، به خواستهی خود برسید.
من آن مسئله را با شما نیز در میان می‌گذارم سپس انتخاب را به شما واگذار میکنم:
اگر یادتان باشد شما به من گفتید: «شبهه‌های خیلی زیادی در مورد خدا ذهنمو به خودش درگیر کرده که می خوام جوابشونو بگین».
آیا میتوانید به من بگویید تا الآن حدوداً چند شبهه ذهن شما را به خودش درگیر کرده است؟
لطفاً حداقل 10 دقیقه بعد پاسخ دهید.
خیلی خیلی زیاد. اگر برایتان ممکن است برایاینکه بهتر به نتیجه برسیم حدوداً بگویید مثلاً چند تا شبهه؟ سخته واقعاً نمی تونم دقیق بگم چند تا. فقط تو این دو سال، دویست و خورده ای کلیپ ازشون دیدم. در مورد تکامل و بینگ بنگ و اینها هم که خیلی سؤال برای (من) پیش اومده. بخوام حدودی بگم ۳۰۰ تا شایدم بیشتر فکر کنم خیلی بیشتره. تشکر از پاسخ شما.خوب حالا بگویید دوست دارید از میان تمام شبهات شما، من به چند شبهه که از همه برایتان مهم‌ترند پاسخ دهم تا خیالتان کاملاً راحت شود؟
لطفاً حداقل 10 دقیقه بعد پاسخ دهید.
همش برام مهمه اما حدودا سی چهل تاش مهمتره. راستش دلم می خواد همه شبهه هامو حل کنین تا خیالم کاملاً راحت بشه می ترسم اگه فقط به او سی چهل تا جواب بدید باز چیزی بمونه که فکرم رو مشغول کنه و ناراحت بشم. بسیار خب، اجازه بدهید من سؤال خودم را دوباره این‌طور از شما بپرسم تا زودتر به نتیجه برسیم: برای اینکه خیالتان کاملاً راحت شود دوست دارید من به چند شبههی شما چه مهم چه غیر مهم پاسخ بدهم؟
اصلاً اشکال ندارد که بگویید تعداد شبهاتی که دوست دارید از من بپرسید خیلی زیاد است؛ پس هر تعداد که فکر می‌کنید شبهه دارید را به من بگویید.
لطفاً حداقل 5 دقیقه بعد پاسخ دهید.
اگر بخواد خیالم کاملاً راحت بشه دلم می‌خواهد به تمام تمام تمام شبهه هام پاسخ قانع کننده بدید که واقعا حل بشن. یعنی همان ۳۰۰ شبهه‌ای که قبلاً گفتید یا حتی بیشتر؟ فکر کنم حدودا ۳۰۰ تا میشه اما چون گفتید خیالم کاملا راحت بشه فکر کنم خیلی بیشتر باشه. چون می ترسم باز شبهه ای رو فراموش کنم که بعدا به ذهنم بیاد یا جدید باشه. یعنی شما می‌گویید حتی اگر من به ۳۰۰ شبههی شما پاسخ قانع‌کننده بدهم باز شبهات جدیدی ممکن است در آینده برایتان پیش بیاید؟ بله دقیقاً چون قبلن و تا الان هم همینطوری بوده میتوانید به من بگویید بعد از پاسخ من به ۳۰۰ شبههی شما، حدوداً چند شبههی دیگر ممکن است باشد که بعد از پاسخ به آن‌ها دیگر هیچ شبهه‌ای برایتان باقی نماند؟لطفاً حداقل 1 دقیقه بعد پاسخ دهید.
نمی دونم. شاید زیاد یا کم (شبهه باقی بمانند) ولی احتمالا زیاد باشند. بسیار خب، پس فعلاً برای اینکه بتوانیم مشاوره را پیش ببریم و منظورم را به شما خیلی روشن و بدون هیچ‌گونه ابهام منتقل نمایم بنا را بر این می‌گذاریم که شما در قدم اول ۳۰۰ شبهه را از من می‌پرسید.اما برویم سراغ آن مسئله که گفتم اگر بتوانید با نگاه واقع‌بینانه حلش کنید قطعاً مشکلتان در کمتر از ۱۴ روز حل خواهد شد.
من آن مسئله را در قالب دو گزینه‌ی الف و ب با شما در میان می‌گذارم:
ابتدا گزینه‌ی الف را برایتان توضیح می‌دهم و اگر در مورد آن با هم به تفاهم رسیدیم بعدازآن گزینه‌ی ب را برایتان توضیح خواهم داد.
گزینه‌ی الف:
اگر قرار باشد من هرروز به یکی از ۳۰۰ شبههی شما جواب بدهم، چه بخواهیم یا نخواهیم حداقل ۳۰۰ روز (یعنی۱۰ ماه) طول خواهد کشید آیا شما با این مدت‌زمان موافق هستید؟
لطفاً حداقل 1 دقیقه بعد پاسخ دهید.
۱۰ ماه؟!! خیلی زیاده!!! واقعاً تحملش را ندارم!!! نگران نباشید چون من هم با شما کاملاً موافقم که این زمان خیلی زیاد است.پس خوشبختانه اولین چیزی که هر دو نفر ما روی آن کاملاً با هم تفاهم داریم این است که ۱۰ ماه خیلی زیاد است.
بسیار خوب؛ شما گفتید حتی اگر من موفق شوم به ۳۰۰ شبههی شما پاسخ دهم، باز شاید شبهات زیادی (که تعدادش هم معلوم نیست) باقی بمانند که قطعاً همین‌طور نیز هست چون شما هم می‌دانید کلیپ‌ها و شبهات بی‌شمار دیگر (خیلی بیشتر از ۳۰۰ تا) فقط در فضای مجازی وجود دارد که شما هنوز آن‌ها را ندیده‌اید.
اینک با همان نگاه واقع‌بینانه، به من بگویید اگر من به ۳۰۰ شبههی شما پاسخ دهم با توجه به اینکه هنوز شبهات خیلی بیشتری باقی‌مانده، آیا بعدازآن خیالتان از شبهاتی که هنوز باقی‌مانده و ممکن است با آن روبرو شوید راحت خواهد شد؟
چون اگر یادتان باشد به من گفتید: «کمکم کنید فکرم آزاد بشه ... حاضرم هر کاری بکنم تا وجود خدا برام یقینی بشه که دیگه کسی نتونه واسم تردید درست کنه و اذیت بشم.»
لطفاً حداقل 20 دقیقه بعد پاسخ دهید.
فکر نمی‌کنم خیالم راحت بشه چون شبهه‌های دیگه هم می مونه که من ازشون خبر ندارم و می تونن باز بیان تو ذهنم و اذیتم کنن بسیار عالی.پس من و شما موفق شدیم با نگاه واقع‌بینانه متوجه شویم که هر دو بر روی دو موضوع مهم با هم تفاهم داریم.
اول اینکه معلوم شد اگر قرار باشد من هرروز به یکی از ۳۰۰ شبههی شما جواب بدهم، ۳۰۰ روز (۱۰ ماه) طول خواهد کشید که هر دو قبول کردیم زمان خیلی زیادی است.
دوم اینکه بعدازآن نیز شبهات جدیدی که مسلماً تعدادشان خیلی بیشتر از ۳۰۰ تاست باقی خواهد ماند و شما گفتید این‌طور خیالتان راحت نمی‌شود و به یقینی که دنبالش هستید نمی‌رسید.
درست است؟
لطفاً حداقل 1 دقیقه بعد پاسخ دهید.
بله قبول دارم ولی حالا چه کار کنم؟! فقط کافی است آرامش خوبی که دارید را همچنان حفظ کنید تا من گزینه‌ی ب که در ادامه خواهم گفت را نیز برایتان توضیح دهم. اما گزینه‌ی ب چیست؟
گزینه‌ی ب راه‌حلی است که در صورت به کار بستن آن، با ضمانت میتوانید نه فقط ۳۰۰ شبهۀ فعلی خود، بلکه ریشه‌ی تمام شبهاتی که ذهن شما مخاطب محترم را درگیر نموده (و در آینده نیز با آن مواجه خواهید شد) را در زمان بسیار کوتاه (حتی کمتر از ۱۴ روز) از اساس بخشکانید و به نتیجه‌ی راضی‌کننده که دنبالش هستید برسید.
با توجه به اینکه شما گفتید با انجام گزینه‌ی الف (پاسخ به ۳۰۰ شبهه طی ۱۰ ماه) خیالتان راحت نمی‌شود (خصوصاً اینکه باز شبهات دیگری باقی می‌ماند) و با توجه به اینکه بر اساس تجربه عرض میکنم مسلماً انجام گزینه‌ی ب که در ادامه توضیح خواهم داد می‌تواند ریشه‌ی شبهات شما را بخشکاند و خیالتان را راحت کند، آیا میتوانید به من خیلی شفاف و صریح بگویید چه قدر با انجام گزینه الف موافق نیستید و در عوض چه قدر موافق این هستید که من گزینه ب را برایتان توضیح دهم؟
لطفاً حداقل 15 دقیقه بعد پاسخ دهید.
تحمل 10 ماه را ندارم و یقینا با گزینه الف موافق نیستم و مخالفم و با گزینه ب موافقت دارم که دوست دارم برایم توضیح دهید. معرفی راه‌حل نهایی و مجربی که می‌تواند به شک و شبهاتتان خاتمه داده و شما را در وجود خدا به یقین برساند. بسیار عالی؛ اما گزینه‌ی ب که راه‌حل اساسی برای رسیدن به یقین پایدار در وجود خداست.مخاطب محترم، این‌جانب که افتخار مشاوره با شما را دارم، نویسنده‌ی کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه هستم.
جهت دریافت رایگان، نام کتاب را جستجو یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
من این کتاب را بر اساس صدها ساعت تجربه‌ی مناظره، پرسش و پاسخ و مشاوره با افرادی دقیقاً شبیه شرایط شما تدوین نموده‌ام و برای آشنایی کامل با شبهات ناباوران، شاید کتابی علیه خدا و دین نوشته نشده باشد مگر اینکه آن را تهیه نموده‌ام و به انواع شبهات علمی و غیرعلمی ناباوران (ازجمله مصادره به مطلوب مِه‌بانگ و فرگشت توسط ایشان)، با ذکر منبع و ارجاع به دانشمندان و مراکز علمی جهان پاسخ دادهام؛ برخی از این افراد خودشان نویسنده‌ی کتاب علیه خدا و دین بودند!
این‌جانب بر اساس این تجارب، راه‌حلی را در کتاب توضیح دادهام که توانسته علاوه بر رفع شک و شبهات جمعی از آتئیست‌ها (خداناباوران)، آگنوستیک‌ها (ندانم‌گرایان) و دیگر اقشار مانند شما مخاطب محترم، یقین به وجود خدا را نیز برایشان به ارمغان بیاورد.
من این تجربه را با زبان ساده و قابل فهم حتی برای نوجوانان و بر اساس شواهد قابل درک با حواس ۵ گانه توضیح دادهام، به‌طوری‌که دیگر هیچ کسی با هر سطح سواد و عنوانی که داشته باشد و با هر تعداد شبهه‌ای که مطرح کند هرگز نمی‌تواند -چه امروز و چه در آینده- کوچک‌ترین خللی در یقین شما به خدا (و دیگر باورهای سرنوشت‌ساز) وارد نماید.
اما قبل از اینکه کتاب را مطالعه کنید به 2 نکته‌ی کلیدی توجه نمایید:
1- همین‌طور که الآن با آرامش و منطقی باهم گفتگو کردیم و یک مشاوره‌ی موفق را تجربه نمودیم، کتاب مذکور را از ابتدا باز کنید و بدون هیچ عجله‌ای تا انتها با آرامش مطالعه نمایید و هر بار قبل از اینکه احساس خستگی نمایید مطالعه را رها کنید و هر زمان که خستگی‌تان رفع شد و دوباره در خود شوق و انگیزه دیدید، مطالعه‌ی کتاب را ادامه دهید و اگر لازم شد مانند برخی مخاطبان دوباره و چند باره کتاب را مطالعه نمایید؛ این روش مجرب کمک میکند تا حواستان به توضیحاتی که در کتاب دادهام جمع شود و در نهایت با درک صحیح از راه حل مطرح شده، موفق به انجام مراحل تجربی کتاب بشوید و بدون معطلی بیش از اندازه، یقین را نیز تجربه نمایید و آن وقت خودتان بعد از تجربه‌ی یقین، متوجه خواهید شد که شک و شبهات بی‌پایانِ شما از اساس ریشه‌‌کن شدهاند؛ در این خصوص در خود کتاب نیز مفصل توضیح دادهام.
2- نکته‌ی دوم اینکه از همین لحظه تصمیم جدی بگیرید که از ناباواران (در قالب کلیپ، کتاب، فضای مجازی و غیره) دوری کنید تا دیگر ذهنتان درگیر شبهات جدید ایشان نشود و بعدازاینکه موفق شدید با مطالعه‌ی کامل کتاب، یقین به وجود خدا را بر اساس شواهد قطعی و قابل درک با حواس ۵ گانه تجربه کنید، کماکان باز هم از ناباوران و شبهات ایشان فاصله بگیرید و با این کار اجازه دهید یقین به وجود خدا در شما ریشه بدواند و به قوام و ثبات کافی برسد و بعدازآن نیز اگر مانند من خواستید رفع شبهه کنید و به دیگران مشاوره بدهید (همانطور که من امروز به شما مشاوره دادم) و همچنین با ناباوران به راحتی و با موفقیت کامل مناظره کنید و به شبهات ایشان پاسخ علمی و منطقی و تمام‌کننده دهید، در این صورت لازم است علاوه بر یقین به وجود خدا شرایطی که در کتاب توضیح دادهام را نیز حتماً به دست آورده باشید که حداقل آن این است که دچار وسواس فکری و عملی نباشید.
لطفاً حداقل تا 24 ساعت آینده روی پیشنهاد فوق (مطالعه‌ی کتاب مذکور) فکر کنید و سپس بعد از آن اگر پیامی دارید برایم ارسال کنید.
کتابتون رو دیدم. حتماً میخونم . خیلی امیدوار شدم. از مشاوره تون هم که رایگان انجام دادید خیلی خیلی ممنونم. من هم از آرامش و منطق خوب شما متشکرم و با این دغدغه‌ی ارزشمندی که دارید تردید ندارم اگر شما نیز به نکات مطرح شده توجه نموده و عمل کنید قطعاً در کمترین زمان ممکن به آرزویتان خواهید رسید.برای آشنایی با فردی که هم‌اکنون جزو دانشجویان ممتاز کشوری است و نگارنده افتخار و توفیق مشاوره با ایشان را نیز داشتم میتوانید به صفحه‌ی وی با نام «شعر توحیدی» در صفحات مجازی مانند ایتا مراجعه کنید.
لازم به ذکر است این فرد در نوجوانی دچار شبهه شد و در حدود ۱۸ سالگی با طی روش کتاب مذکور، یقین به وجود خدا را تجربه نمود و از شبهات فراوانی که ذهنش را درگیر کرده بود رها شد و خود وی یکی از افرادی است که هم‌اکنون توانایی رفع شبهات ناباوران با هر سطح سواد را دارد.
همیشه در مسیر درست موفق باشید. 
پ.ن: خوشبختانه نه‌فقط امثال این جوان محترم بلکه افرادی که در وضعیت بسیار دشوارتری بودند و امید چندانی برای رسیدن به نتیجه نداشتند نیز با مراجعه به کتاب نگارنده به‌کلی از شک و شبهات رها و آزاد شدند و به نتیجه‌ای فراتر ازآنچه آرزو داشتند رسیدند.
البته رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب در کمترین زمان ممکن، بستگی به تشنگی و صداقت خود فرد برای تجربه‌ی زندگی حقیقتاً شاد و عاری از هرگونه ترس و حزن دارد و خصوصاً لازم است وی دقیقاً به نکاتی که در کتاب بیان شده عمل نماید تا به نتیجه برسد ازجمله در کتاب تصریح شده برای کسب یقین، رها کردن امور غیرقطعی مانند فرضیات و تئوری‌ها و در عوض تکیه بر امور قابل تجربه و درک با حواس 5 گانه ضروری است که در این صورت بعد از کسب یقین، چنین افرادی به روشنی می توانند هر گونه به پاسخ هر سؤال و شبهه نسبت به امور غیرقطعی را دست پیدا کنند.
تردید نکنید که چنین هدفی در دسترس همه با هر سابقه و گذشته‌ای (چه خداباور و چه خداباور) قرار دارد و مخصوص افراد باتجربه و پا به سن گذاشته و کسانی که تجربه‌ی وسواس فکری و عملی و شک در بدیهیات را ندارند نیست.
ضمن انکه تمامی اقشار مردم از نوجوانان، جوانان، میان‌سالان تا بزرگ‌سالان در هر سنی و با هر سطح سوادی نیز می‌توانند علاوه بر باور به وجود خدا، یقین مستدل به او را نیز تجربه کنند و با تکیه بر آن، در همه‌ی عرصه‌های فردی و اجتماعی به آرزوی خود در داشتن زندگی خالی از هرگونه استرس و غم دست پیدا کنند که داشتن چنین آرزوی ارزشمندی خصوصاً بر نوجوانان و جوانان زیاده‌خواهی و عیب نیست.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
نکته: سؤال زیر مربوط به فردی غیر از جوان 18 ساله‌ی فوق است:
سلام. خسته نباشید. شما چند ماه قبل به شبهاتم پاسخ دادین و کتابتونو معرفی کردین که بازم ممنونتونم.شما گفتید راه اینکه مطمئن بشم خدا وجود داره این نیست که بیام یکی یکی از شما شبهه بپرسم چون اینقدر زیاده که اگه یک عمر هم جواب بدین تموم نمیشه ولی اگه خودمون یقین کنیم خدا وجود داره اون وقت هر چی شبهه تو جهان هست برامون حل میشه و برای اینکه به خدا یقین کنم کتابتونو معرفی کردین.
من با راهی که پیش پام گذاشتین موافقم ولی هنوز نخوندمش چون یک سؤالی ذهنمو تو این مدت درگیر کرده و چند بارم خواستم بیام از خودتون بپرسم اما چون ذهنم خیلی مشغوله یادم رفت و اونم اینکه خواهش می کنم کاملاً قانعم کنین که چرا شبهه اینقدر زیاده که اگه یک عمر بنشینم تا جواباشونو پیدا کنم بازم تموم نمیشن؟! من دارم اذیت می شم و خواهش می کنم زودتر جواب بدین.
جهت جهت مشاهده‌ی پاسخ و ادامه‌ی مطلب که قسمت سوم «درمان شک به خدا برای وسواسی‌ها» نیز می‌باشد، «کلیک» کنید.
کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه در ایتا، تلگرام، اینستاگرام و آپارات .