اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

آموزش کسب یقین به خدا، دین و مذهب خردمندانه حتی برای نونهالان

اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

آموزش کسب یقین به خدا، دین و مذهب خردمندانه حتی برای نونهالان

اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

سلام
خوش آمدید.

مخاطبان محترم
در حال حاضر فعال‌ترین صفحه‌ی ما، در پیام‌رسان «ایتا» می‌باشد:
https://eitaa.com/esbatekhodavand
نشانی ما در سایر پیام‌رسان‌های مشهور داخلی و خارجی:
esbatekhodavand
همیشه در مسیر درست موفق باشید.

آخرین نظرات

 پاسخ دهنده: نویسندۀ کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه 

وابسته به: کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه

فهرست (بر هر قسمت کلیک نمایید):

مقدمه : ثبات شخصیت چیست و چگونه به آن برسیم؟

قسمت ۱: ارزیابی روازنۀ عملکرد (محاسبۀ اعمال) در کمتر از 1 دقیقه

قسمت ۲: درمان پرحرفی

قسمت ۳: درمان وسواس

قسمت ۴: تمرین عاقل شدن

قسمت ۵: درمان ناامیدی

قسمت ۶: مدیریت ارتباط با دیگران

قسمت ۷: درمان اعتیاد به رایانه و فضای مجازی

قسمت ۷:

درمان اعتیاد به رایانه و فضای مجازی

انجام روش‌ زیر آسان طراحی شده و مشکل‌ترین قسمت، خواندن متن آن است که اگر درست متوجه شوید، شما نیز به تجربه خواهید دید با هر بار عمل به تمرین مطرح شده به هدفتان نزدیک‌تر خواهید شد و به عنوان یک قاعده فراموش نکنید تکرار هر عمل -ولو در ابتدا بسیار سخت به نظر آید- به تدریج انجام آن‌را آسان و آسان‌تر خواهد نمود. ایموجی گل

۷- روش آسان جهت رفع وابستگی به رایانه (تلفن همراه، لپ‌تاپ و...) و فضای مجازی.
       قدم بسیارمهمی که نقش فوق‌العاده‌ای در آزادسازی ظرفیت ذهن شما از زباله‌های غیرضروری به عهده دارد و عمل به آن اجازۀ تنفس آزاد در زندگی فردی و اجتماعی و مجال تخلیه وسوسه‌ها و تفکر و تعقل در رفع مشکلات را می‌دهد ترک وابستگی و اعتیاد به رایانه و فضای مجازی و استفاده به اندازه از آن است.
       از عواملی که مخصوص بشر امروز است و تجربه ثابت کرده در کمترین زمان، به جای دفع وسوسه‌های زائد خودش به‌شدت موجب تولید زباله‌های ذهنی می‌شود وابستگی بیش از حد به رایانه (در قالب تلفن همراه، لپ‌تاپ و ...) و خصوصاً ارتباط بدون برنامه با فضای مجازی است.
       اگر شما از فضای گسترده اما به‌شدت تکراری، خسته کننده و محدود مجازی فاصله معقولی نگیرید و برنامه‌ریزی جدی جهت استفادۀ مفید و در حد ضرورت از آن نداشته باشید مسلماً یکی از افرادی خواهید بود که باید با خواب عمیق و طولانی، نجات از وسوسه‌ها و شبهات تمام نشدنی و در یک‌کلام با زندگی شاد و خالی از استرس و افسردگی وداع کنید؛ چه بخواهید یا نخواهید.
       علت آن نیز روشن است چون به دلیل دسترسی بی‌حساب‌وکتاب به میلیاردها صفحه، فیلم و اطلاعات بی‌شمار از هرکجای دنیا و در هرلحظه که اراده کنید، شما هیچ چیزی را در طول تاریخ پیدا نمی‌کنید که بتواند به‌اندازۀ فضای مجازی امروز آن‌هم درزمانی بسیار کوتاه، ذهن شمارا به انباری از زباله‌های زائد، خسته‌کننده و گاهی متعفن و آزاردهنده ذهنی تبدیل نماید به‌طوری‌که در صورت عدم مدیریت صحیح فضای مجازی، این ارتباط می‌تواند به‌کلی امکان فکر کردن معمولی و سالم را در هر انسانی ولو بسیار باهوش و تحصیل کرده قفل نماید و باعث شود ابزار رایانه را (که در صورت مدیریت خردمندانه می‌توانست خودش سبب دفع خطورات و وسوسه‌ها باشد) تبدیل به وسیله‌ای بسیار استرس‌آور و خسته‌کننده نماید!
       ضمن عذرخواهی مجدد از بیان تجربۀ دیگر شخصی خود که باز هم امیدوارم حمل بر خودستایی نشود، صرفاً جهت استفادۀ مخاطبان فرهیخته و محترم عرض می‌کنم: یکی از دلایل اصلی موفقت نگارنده در رسیدن به اهداف مهم زندگی ازجمله کسب یقین مستدل به وجود خدا و دیگر حقایق سرنوشت‌ساز به‌صورت پایدار که در کتاب توضیح داده‌ام این بود که مدت‌ها قبل از رسیدن به این نقطه، موفق شده بودم ارتباط شفاهی و حضوری خود با دیگران را مدیریت کنم و علاوه بر ان به کمک برنامه‌ریزی صحیح از فضای مجازی، تلویزیون و غیره نیز جز به اندازۀ لازم مانند تولید فیلم، تحقیق و مواردی ازاین‌دست استفاده نکنم.
       همین اقدام خردمندانه و البته ضروری باعث شد کم کم ضایعات بی‌حاصل ذهنی که دست و پای تفکر آزاد و عملکرد سالم عقل بیچارۀ مرا تا حد زیادی بسته بودند از ذهنم مانند دودی سیاه‌رنگ خارج شوند و ادامۀ این تلاش، مانع تولید ضایعات جدید ذهنی در من شد و درنهایت بعد از سال‌ها معطلی به آرزوی دیرینۀ خود رسیدم و مجال تنفس و تفکر آزاد در طبیعت (ساختار موجودات) که بسیار سرنوشت ساز است برایم فراهم شد و توانستم یقین‌های سرنوشت‌ساز را به صورت علمی یکی بعد از دیگری (از اثبات وجود خدا تا تحقیق در ادیان و مذاهب)تجربه کنم.
       من بعد از تجربۀ موفق فوق (ترک فضای مجازی جز به‌ضرورت)، بار دیگر اما این بار با احتیاط و آرام‌آرام وارد فضای بی‌دروپیکر مجازی شدم و در اولین قدم اقدام به تأسیس یک کانال و بارگذاری چند فیلم مستند تولیدی خود در آن نمودم به‌طوری‌که به‌عنوان نمونه در مدتی کوتاه  متوجه شدم فقط یکی از فیلم‌های مستند تولیدی نگارنده (با مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، در یک‌شب بیش از پانصد هزار بازدید داشته است (الان که به آمار همان فیلم نگاه کردم حدود یک‌میلیون هفت‌صد هزار بازدید ۱,۷۰۱,۵۱۳ داشته است).
       سپس اقدام به تأسیس چند صفحۀ دیگر تخصصی در موضوعات خاص نمودم و در مدتی کوتاه وقتی چشم باز کردم دیدم حدود ۳۵۰۰ پیام و سؤال مخاطبان داخلی و خارجی با هر باوری که بشود تصور کرد برایم ارسال شده است!

من نیز گاهی مانند همین متن که مشاهده می‌کنید به هرکدام پاسخ مفصل و کافی داده‌ام که بعضاً روزها از نیمه‌شب تا غروب این پرسش و پاسخ‌ها طول کشیده است و در موارد دیگر گاهی حدود یک ماه به‌صورت سریالی فقط با یک نفر مناظره و گفتگو داشته‌ام.
       من که قبلاً لذت تجربۀ آزاد بودن ذهن از ضایعات غیرضروری فضای مجازی و تعدیل ارتباط با دیگران را چشیده بودم، بعد از مراجعه به عقل، از این تجربۀ مهم عبرت گرفتم و به‌تدریج خودم را جمع‌وجور کردم و در اولین اقدام بخش نظرات تمامی صفحات خود -جز مواردی مثل ایمیل که امکان بستن آن نبود- را بستم!

بااین‌حال فقط به‌عنوان نمونه در ایمیل نگارنده گاهی نزدیک به ۱۰۰ پیام که فرصت باز کردن آن‌ها را نیز پیدا نمی‌کردم، برایم ارسال می‌شد که غالباً موارد تکراری و زائد بودند و ذهن مرا به حواشی غیرضروری و غیرخرمندانه مشغول می‌کردند.
       بعد از گذشت چند سال و علیرغم همۀ تدابیر موفقی که در مدیریت فضای مجازی داشتم تا اجازه ندهم ذهنم زیادی از زباله‌های فضای مجازی پر شود، حدود ۲۵ روز قبل بعد از مراجعه به عقل و تجربه، متوجه شدم بدون اینکه بخواهم بیش‌ازاندازه به رایانۀ شخصی خویش خصوصاً فضای مجازی و صفحات خویش (با حدود ۱۳ هزار عضو و ۲ هزار بازدید در روز)، وابسته شده‌ام و همین سبب شده که علیرغم همۀ مواظبت‌ها، از زندگی واقعی و طبیعی و بسیار شاد خود تا حدودی فاصله بگیرم به‌طوری‌که علیرغم برنامه‌ریزی و تلاش فراوان، از انجام کارهای در اولویت مانند تکمیل کتاب‌های خویش در موضوعات خداشناسی، درمان وسواس و غیره که مخاطبان متعددی نیز درخواست انتشار آن‌ها را دارند، باز بمانم.

همچنین متوجه شدم به‌جای انجام کارهای در اولویت، عملاً مشغول فعالیت‌های غیرضروری مانند تولید فیلم‌های گوناگون شده‌ام که ازقضا برخی از آن‌ها بعد از مدت‌ها تلاش تقریباً به‌طور کامل تولید و آمادۀ بارگذاری هستند (کلیک).
       با توجه به برنامه‌ریزی و تلاش کافی جهت مدیریت استفاده از رایانه و خصوصاً فضای مجازی، مطمئن شدم تنها راه نجات از این وابستگی و درگیری ذهن به امور غیر اولویت‌دار، کمک گرفتن از آفریدگار مهربان است، بنابراین درحالی‌که مشغول کار با رایانه بودم با زبان خودمانی از خدا خواستم به من کمک کند تا با مدیریت حواشی، موفق شوم به کارهای در اولویت -خصوصاً تمرین یاد خدا (که روش انجام آن را «اینجا» توضیح دادم)- بپردازم تا از برخورد تیرهای وسوسه که مرتب و ۲۴ ساعته به سوی ذهن هر انسانی حتی در خواب پرتاب می‌شوند در امان بمانم!

چون حقیقتاً هر آنچه برای رسیدن به این هدف از من بر می‌آمد انجام داده بودم و واقعاً دیگر زورم به مدیریت اعتیاد به رایانه و خصوصاً فضای مجازی با توجه به وابستگی پیش‌آمده و درگیری عجیب ذهنی که ایجاد می‌کند نمی‌رسید و دیگر نمی‌دانستم که چه راه خردمندانۀ دیگری باقی‌مانده که از انجام آن غافل‌ مانده‌ام!
       بعد از مطرح کردن این درخواست با خداوند مهربان، بدون اینکه از آفریدگار فوق‌العاده فرزانۀ خویش طلبکار باشم، منتظر شدم هر زمان خودش صلاح می‌داند مرا یاری کند.
       خوشبختانه هنوز چند دقیقه بیشتر نگذشته بود که متوجه شدم به طرز غیرمعمولی که تاکنون به یاد ندارم وسط ضبط فیلم و انجام کار فرهنگی، رایانۀ قدرتمند و چند هسته‌ای‌ام قفل شد!

وقتی آن را با تعجب خاموش کردم ابتدا دستگاه چند بار سعی کرد روشن شود اما دیگر مانند شخص محتضر از نفس افتاد و روشن نشد!
       من همان‌جا باز بدون هیچ نگرانی و قضاوت عجولانه به عقل خود مراجعه کردم و با راهنمایی عقل بدون اینکه کمترین نگرانی به خودم راه دهم، فهمیدم شواهد (خصوصاً دعای مذکور) نشان می‌دهد که عاقلانه است این حادثه را به فال نیک بگیرم و قبل از اینکه به دلیل وابستگی بیش‌ازاندازه به رایانه و فضای مجازی –خصوصاً اینکه کارهای نیمه‌تمام زیادی هم داشتم- نگرانی به خودم راه دهم، با زبان خودمانی و دوستانه به آفریدگار بسیار مهربان و عزیز عرض کردم: از این حادثه مبارک کاملاً راضی هستم و برخی دلایل خردمندانه و حکیمانه بودن آن را درک می‌کنم.

سپس از آفریدگار خویش که به همۀ جوانب کارها، علم و احاطۀ کامل دارد، خواستم کمکم کند تا بتوانم به راهنمایی روشن عقلم عمل کنم و بدون نگرانی بلکه با رغبت کامل، مدتی رایانه را جمع کنم و کنار بگذارم تا به‌جای روشن بودن تقریباً ۲۴ ساعته (!) طی این سال‌ها و سر زدن مکرر به صفحات خویش، به ذهن بیچاره‌ام فرصت دهم کمی نفس بکشد و ظرفیت‌های به زور اشغال شدۀ آن آزاد شود تا بعد از گذشت زمان کافی ببینم چطور می‌توانم به صورت خردمندانه استفاده از رایانه خصوصاً فضای مجازی را به طور کاملتری مدیریت کنم و به کارهای در اولویت ازجمله تکمیل کتاب‌های خویش مشغول شوم.
       همان‌جا بااینکه امکان تعمیر رایانه بدون هیچ زحمتی (حتی بدون نیاز اقدام خودم) برایم فراهم بود، فوراً فرصت پیش‌آمده را غنیمت شمرده و رایانه را جمع کردم و در اتاقی دور از چشمم قرار دادم و واقعاً یک نفس عمیق و راحت کشیدم.
       خوشبختانه بدون کمترین احساس ناراحتی از دوری رایانه‌ای که شبانه‌روز در کنارم بود، متوجه شدم که ۲۵ روز فراموش‌نشدنی و بسیار متفاوت و پر عبرت بدون روشن کردن حتی یک ثانیۀ رایانه بر من گذشت و آنچه من در این مدت تجربه کردم، استراحت و خواب عمیقی بود که گاهی بیش از ۸ ساعت در روز طول می‌کشید که حقیقتاً خستگی یک‌عمر را از تنم خارج کرد!

       ضمن اینکه از آثار منفی تشعشعات رایانه بر چشم و بدنم نیز در امان ماندم و بعد از مدت‌ها موفق شدم هرروز در فضایی آرام و بدون شنیدن صدای فن رایانه، ساعت‌ها با نشاط و تمرکز ذهنی بالا به مطالعه، تحقیق و انجام کارهای در اولویت و کارهای طبیعی و لذت‌بخش روزانه که حالم را بسیار خوب می‌کند مشغول شوم.

نکته: افراد وسواسی می‌توانند کارهای مفید مثل مطالعه کتب جالب را جهت دفع وسوسه و خطورات زاید جایگزین رایانه کنند.

       در طول این ۲۵ روز دوری از رایانه به تجربه فهمیدم علیرغم اینکه تا قبل از آن نیز در پناه خدا مشغول تجربۀ زندگی شاد و آرام بودم اما به طرز موذیانه‌ای بدون اینکه بخواهم ذهنم وابسته به رایانه و قلبم تا حدودی اسیر فضای مجازی شده بود.
       تا اینکه وقتی ۲۵ روز گذشت و من به آرامش نسبی دست پیدا کردم (علیرغم اینکه دوست داشتم تا چند ماه دیگر نیز دوری از رایانه ادامه پیدا کند)، بعد از مشورت و مراجعه به عقل متوجه شدم که خوشبختانه ذهنم آن‌قدر آزاد شده که بتوانم از این به بعد به‌صورت عاقلانه از رایانه استفاده کنم.
       جالب اینکه وقتی خواستم برای تعمیر اقدام کنم که طبعاً با توجه به گران‌قیمت بودن رایانۀ خویش، انتظار هزینۀ قابل‌توجهی برای تعمیرش می‌رفت، بدون حتی یک ریال، توسط یکی از دوستان در چند ثانیه مشکلش برطرف شد. درحالی‌که آن دوست محترم تجربۀ بسیار کم‌تری از من در این خصوص داشت و به صورت احتمالی و صرفاً با جابجایی یک قطعه از رایانه توسط وی مشکل برطرف شد!
       اینجا بود که من باز برای چندمین بار با این پیام مجرب وجدانی مواجه شدم که بدون کمترین شک، خوش‌گمانی به خداوند مهربان  و حکیم خصوصاً هنگامی‌که با زبان صادق و غیر طلبکارانه با او سخن بگوییم و از او مؤدبانه درخواست کمک کنیم، به طرز محسوس و غیرقابل‌انکاری کاملاً مؤثر و کارساز است.
       در اهمیت ضرورت مدیریت رایانه خصوصاً حضور در فضای مجازی همین بس که علیرغم موفقیت بسیار خوب نگارنده در رعایت سکوت (که روش آن را «اینجا» توضیح دادم و سایر کارهایی که از نظرتان گذشت، زمانی آثار این تلاش‌ها در آزادی ذهن از حواشی و داشتن زندگی واقعاً شاد کامل‌‌تر شد که بعد از حادثۀ مذکور بالاخره موفق به این کار (مدیریت رایانه و فضای مجازی) شدم.
       بنابراین از فرصت استفاده نموده و عرض می‌کنم که شما هم ابتدا این حقیقت را ببینید و بپذیرید که چه بسا خواهی‌نخواهی به رایانۀ خود در قالب تلفن همراه و غیره و همچنین فضای مجازی وابسته شده‌ بلکه شاید به آن اعتیاد نیز پیدا کرده‌ باشید به طوری که به‌جای پرداختن به آنچه موجب رشد و راحتی جسمی و روانی شما و اطرافیانتان است، انرژی بسیار زیادی از ذهن و جسم شما هدر می‌رود و به ناراحتی عصبی و زباله‌های خسته‌کنندۀ ذهنی تبدیل می‌شود؛ این حقیقت به‌قدری محسوس است که می‌توان آثار منفی استفادۀ بیش از اندازه از رایانه را در چهرۀ خسته و رفتار پرخاشگرانۀ حتی کودکان نیز مشاهده نمود.
       بنابراین از این حقیقت روشن بدون تأمل کافی عبور نکنید و با سهل‌انگاری با آن مواجه نشوید بلکه طبق شرایط مخصوص زندگی شخصی خودتان که ممکن است با شرایط من فرق داشته باشد تصمیم جدی بگیرید تا بتوانید به شکل خردمندانه رایانه و فضای مجازی را مدیریت کنید و با جایگزین کردن کارهایی که موجب نفی خطورات و دفع وسوسه می‌شوند (مثل کار خانه، پیاده روی، نرمش، تحقیق، نوشتن خاطره، مطالعۀ کتب مفید و غیره) شما نیز مانند من بدون اینکه هیچ فشار عصبی به خود بیاورید با آگاهی و میل کافی این کار را در محاسبۀ اعمال که «اینجا» توضیح آن گذشت (با عنوان «فقط استفادۀ ضروری از رایانه و فضای مجازی») بیاورید و برای شروع حتی اگر ۱ دقیقه و کمتر از آن نیز موفق شدید از رایانه و فضای مجازی فاصله بگیرید با زدن علامت مثبت + در برگۀ محاسبۀ اعمال به خود تبریک بگویید و از روش‌های تشویق و تنبیهی که در آنجا توضیح دادم استفاده کنید و درنهایت اگر مانند من لازم دیدید برای مدتی محدود به‌طور کامل این وسیله را از جلوی چشم خود دور کنید (و کارهایی مثل مطالعه را جایگزین کنید) و سپس هر زمان احساس کردید ذهن‌تان به اندازۀ کافی آزاد و راحت شده که نشانۀ آن این است که می‌توانید خواب عمیق را به تکرار تجربه کنید پس یعنی شما از اعتیاد به رایانه و فضای مجازی به‌طور نسبی یعنی در حدی که توان مدیریت آن را پیدا نموده‌اید نجات پیدا کرده اید که  در این صورت می‌توانید با برنامه ریزی (که روش آن را در قسمت محاسبۀ اعمال توضیح دادم) از رایانۀ خود فقط به‌اندازۀ چند ساعت مختصر آن‌هم برای انجام کارهای ضروری و مفید و نشاط بخش که موجب آرامش ذهنی و تخلیه خطورات زاید شود استفاده کنید تا در تجربه لذت واقعی (که در ادامه فهرست‌وار به آن اشاره خواهم کرد) را بچشید و مانند اکثر قریب به‌اتفاق مردم جهان به عوارض تلخی که به بخشی از آن اشاره کردم دچار نشوید.

همان‎طور که در مقدمه عرض کردم حادثۀ فرخندۀ فوق باعث شد ضمن اینکه به کارهای در اولویت برسم، تصمیم بگیرم به شما مخاطبان محترم عرض کنم:

ازاین‌پس بعد از تکمیل هر بخش از کتاب‌ خویش با نام اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه و تولید فیلم و محصولات دیگر «کلیک»، به صفحات خود جهت بارگذاری آن تولیدات سر خواهم زد و در همان زمان به سؤالات ارسالی مخاطبان نیز در حد توان پاسخ خواهم داد.
       اگر شما نیز آنچه را گذشت تجربه کنید خواهید فهمید که لذت مدیریت استفاده از رایانه و فضای مجازی، حقیقتاً قابل توصیف نیست؛ ازجمله آثار مجرب این مدیریت می‌توان به این موارد اشاره کرد:
۱- تجربۀ زندگی طبیعی با لذت‌های واقعی و نشاط بخش.
۲- خواب‌های عمیق و طولانی که خطورات و خستگی را از اعماق ذهن و جان شما خارج می‌کند!
۳- آزاد شدن محسوس ظرفیت مغز از وسوسه‌ها و ضایعات ذهنی و فراهم شدن امکان تفکر آزاد (خصوصاً برای مخاطبانی که می‌پرسیدند چه کنند تا موفق شوند کتاب نگارنده را با حواس جمع مطالعه نموده و به یقین مستدل برسند).
۴- خوش‌اخلاق شدن با خود و دیگران (خصوصاً اگر بدون فشار بیش‌ازاندازه موفق به این کار شده باشید و توانسته باشید کارهای جایگزین مثل مطالعه کتب جذاب را جاگزین رایانه کرده باشید) به طوری که هر چه زمان بگذرد خوش‌اخلاق‌تر خواهید شد.
۵- ایجاد فرصت برای دفع انواع وسوسه‌ها و خطورات غم‌انگیز یا استرس‌زا (خصوصاً برای خداباوران که امکان یاد قلبی آفریدگار خویش برایشان بیشتر فراهم است) با روشی که در بالا اشاره شد و در «اینجا» به تفصیل روش بسیار سادۀ ذکر خدا را (ذیل درمان وسواس) توضیح دادم.

در پایان:

موفقیت در انجام راه‌کارهای ۷ گانه که در ۷ قسمت توضیح دادم، بستگی به میزان تشنگی و خواست شخص شما دارد که آیا در میدان عمل به تمرینات بسیار ساده (ازجمله محاسبه اعمال که کمتر از یک دقیقه زمان می‌برد) امروز و فردا می‌کنید یا اینکه حداقل برای شروع، بخش محاسبۀ اعمال را از همین امروز آغاز می‌کنید؟

حقیقت فوق که نگارنده بعد از انتشار کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه همواره شاهد آن هستم این است که برخی ناباوران به علت صداقت و خواست کافی جهت خارج شدن از سردرگمی، در مدت زمانی کوتاه با تجربۀ کتاب فوق، به نتیجۀ مطلوب و شادی‌بخش رسیدند و از کابوس‌های بزرگ و غیرقابل توصیفی رها شدند و خوشبختانه وسواس فکری‌شان نیز در مورد خداوند (بدون هیچ زحمتی و صرفاً با تفکر بر شواهد قابل درک با حواس ۵ گانه) از اساس درمان شد اما برخی دیگر چون از خواست کافی برخوردار نبودند، اساساً سراغ مطالعۀ کتاب مذکور نرفتند و یا به مطالعۀ سطحی (بدون طی مراحل تجربی) بسنده نمودند در نتیجه با اینکه عنادی با حقیقت ندارند، مرتب با آه و افسوس به نگارنده پیام می‌دهند که هنوز اندر خم یک کوچه‌ معطل باقی مانده‌اند!

خوشبختانه مشکل تمام این افراد (که ممکن است شما نیز یکی از آن‌ها باشید) با عمل به نکات ۷ گانۀ مطرح شده در این نوشتار، حل می‌شود.

همیشه در مسیر درست موفق باشید

لطفاً سؤالات خود در موضوع خدا، ادیان و مذاهب را به این صفحه (کلیک) ارسال کنید!

نظرات  (۲)

سلام ببخشید بنده سوالی دارم شما به وجود امامان معصوم و ائمه معتقد و پیرو مذهب شیعه هستین؟ چون بعضی از کسانی هستن که قرآن و پیامبرش رو قبول دارن ولی کامل ائمه رو تکذیب میکنن که اصلا وجود داشتن و اینها شما به کدومش باور دارید؟

پاسخ:
سلام

هدفم از پرسش زیر تلاش در جهت رفع شبهاتی است که ممکن است به دلیل نارسایی کلمات به کار رفته شده توسط این‌جانب در ذهن مخاطبان محترمی چون شما ایجاد شود.
لطفاً توضیح دهید چه عاملی سبب شده که کنجکاو شوید سؤال فوق را از من بپرسید؟
أ- مثلا آیا این عبارت که در آخرین پست کانال نوشتم موجب سؤال فوق شده است:
«اول به خودم این حقیقت مجرب و مستند به آیات و روایات را متذکر می‌شوم که هر کاری برای غیر آفریدگار جهان، بدون شک، آب در هاون کوبیدن است»
ب- یا مثلا بازنشر فیلم‌هایی نظیر حضور «سانه» دختر هلندی -که به هیچ دینی اعتقاد ندارد- در راهپیمایی اربعین موجب سؤال فوق شده است؟
ج- یا اینکه به طور کل با دیدن بعضی کسانی که توضیح دادید کنجکاو شدید سؤال فوق را از من بپرسید؟

سپاسگزارم

سلام

من چطوری با شما ارتباط برقرار کنم ؟ این تلگرام و واتس آپ این حقیره ********

سوالم اینه که بعضی دانشمندان میگویند انرژی خلا جمع شده و منفجر شده و این دنیا بوجود آمده و به خالقی نیاز نداره البته اتفاقاتی پیش آمده که من به خدا ایمان دارم فقط سوالم اینه که چطوری این حرف رو میزنن ممنون میشم پاسخ بدید . با تشکر

پاسخ:
سلام

لطفا به صفحۀ ارتباط با نگارنده «اینجا» مراجعه نمایید و توضیحات ابتدای صفحه که کمک می‌کند به صورت اساسی به پاسخ خود برسید را مطالعه نمایید.
با توجه به اینکه ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که به طور طبیعی با نظرات بسیار متنوع و بعضاً متناقض از دانشمند و غیر دانشمند روبرو هستیم بنابراین می‌توانیم با کمی تعقل و مراجعه به تجربۀ زندگی واقعی خودمان، به سادگی سره را از ناسره تشخیص داده و برای همیشه از شبهاتی نظیر آنچه اشاره کردید آسوده خاطر شویم.
برای این منظور می‌توانید «کتاب تصویری علم و اندیشه» (تألیف نگارنده) را رایگان دریافت و از پاسخ‌های متعددی که دانشمندان جهان به پرسش شما داده‌اند نیز استفاده کنید.
از جمله در این کتاب آمده است:
پروفسور ادوین کانکلین (Edwin Conklin) زیست‌شناس دانشگاه پرینستون غالباً می‌گفت:
«احتمال پیدایش زندگی از تصادفات به همان اندازه است که درنتیجه‌ی حدوث انفجاری در یک چاپخانه، یک کتاب قطور به وجود آید»
اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۲۰۴، جان کلوور، چاپ سوم.

چارلز تاونز در یک سخنرانی برای دانشجویان از Big Bang (به فارسی مِهبانگ) صحبت کرده و می‌پرسد:
جهان ما در ۹ بیلیون سال پیش چگونه (و به چه علت) به وجود آمد؟ با چشم علم که بنگریم هیچ‌چیز بدون دلیل نیست!
ویکی‌پدیا، fa.wikipedia.org/wiki/چارلز_هارد_تاونز

 دکتر دونالد هانری پورتر، Donald Henry Porter، دکتر فلسفه از دانشگاه ایندیانا (Indiana University):

درهرحال اگر من (به‌عنوان استاد فیزیک و استاد ریاضی) بپذیرم که (طبق تئوری بیگ بنگ) دنیا از انفجار یک‌چیز متراکم اولی با حرارت و فشار فوق‌العاده به وجود آمده است، آن‌وقت خواهم گفت که این چیز متراکم را «خداوند» «خلق» نموده و حرارت و نیروی لازم را به آن داده است؛ من نمی‌توانم (به عنوان یک دانشمند) در امر «خلقت» از وجود «خداوند» صرف‌نظر کنم.

اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۵۰، جان کلوور، چاپ سوم.


داروین CR DARWIN، صاحب فرضیه‌ی تحول انواع (تکامل یا فرگشت)، در نامه‌ی خویش‌ به بعضی از دانشمندان آلمانی در سال  ۱۸۷۳ می‌نویسد:

عقل رشید و فکر سلیم کمترین شبهه‌ای ندارد که محال است این جهان پهناور بااین‌همه آیات (و نشانه‌های) روشن و شواهد متقن، بااین‌همه نفوس ناطقه و عقول مفکره، (انسان‌های صاحب عقل و دارای تفکر)، بر اثر تصادف و اتفاق کور و نادان به وجود آمده باشد؛ زیرا تصادف نابینا قادر نیست نظامِ منظم بیافریند و سازمان حکیمانه‌ای به وجود آورد؛ به نظر من این بزرگ‌ترین برهان بر وجود ذات اقدس الهی است.

اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص ۱۷ به نقل از: اصل الانواع، ص ۲۶

همیشه در مسیر درست موفق باشید ایموجی گل



ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی