
تهیه و تنظیم: نویسندهی کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
وابسته به: کانال اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
#وسواس_اعتقادی
#وسواس_مذهبی
#وسواس_فکری
طرح مشکل توسط مبتلا به وسواس اعتقادی
👤 سلام وقت به خیر.
مدتهاست که میخوام با شما هر طور شده مشاوره داشته باشم.
من نزدیک ۱۰ ساله که وسواس اعتقادی پیدا کردم.
از اون سال تا حالا کلاً تنظیم ذهنم به هم خورده و دارم به حد جنون میرسم!
به محض اینکه از خواب بیدار میشم افکار مزاحم بهم حمله میکنن.
دیگه حتی وسط مهمونی یا سرکار هم این افکار روی اعصابم میرن!
به خاطر درگیری زیاد با افکار مزاحم گوشها و سرم مدام داغ میشن!
التماس میکنم یک راه کار مؤثر معرفی کنید تا دیگه این افکار مزاحم تموم بشن و من مثل شما از زندگی لذت ببرم.
من شدیدا احتیاج به کمک شما دارم.
تعریف وسواس اعتقادی
خیلی تو فضای مجازی تحقیق کردم که ببینم دقیقا وسواس اعتقادی چیه که اگه لطف کنین در این خصوص منو روشن کنید ممنون میشم.
🗣 سلام وقت شما هم به خیر
هر کسی به هر نوع وسواس ازجمله وسواس اعتقادی مبتلا شده باشد باید بداند قبل از آن حتماً دچار اختلال وسواس فکری یا فکر مزاحم (Intrusive thought) شده است.
به عبارت دیگر وسواس فکری، مقدمه و پیش نیاز لازم برای مبتلا شدن به هر نوع وسواس حتی عملی است.
کسی که دچار وسواس فکری شود، تعادل ذهنیاش به هم میخورد و به همین دلیل مستعد هر نوع وسواس خواهد شد.
اگر شما دچار وسواس فکری بشوید، کافی است در محیط اطرافتان به هر شکل با یکی از انواع وسواس برخورد کنید که مستعد مبتلا شدن به آن نیز باشید؛ در این صورت به همان وسواس مبتلا خواهید شد.
به عنوان نمونه کسی را در نظر بگیرید که وسواس فکری دارد و به جای اینکه اولویتش را به درمان این اختلال اختصاص دهد، مشغول پرسیدن سؤال و طرح شبهات بیپایان و تحقیق در اعتقاداتش شود یا حتی به طور اتفاقی فقط یک کلیپ غیرعلمی از یک ناباور که مشغول شبههپراکنی در مورد اعتقادات اوست را در فضای مجازی تماشا کند.
این فرد به دلیل وسواس فکری، ذهنش به طور پیشفرض بر جنبههای منفی هر موضوع متمرکز میشود بنابراین به راحتی دچار بدبینی و شبهه شده و اگر این سوء ظن افراطی را به خدا و دین و مذهب نیز تعمیم دهد به وسواس اعتقادی مبتلا خواهد شد.
البته اگر این فرد قبل از ابتلا به وسواس، به شکل صحیح و علمی، در اعتقاداتش تحقیق کرده باشد و شبهاتش را به طور کامل برطرف نموده باشد، بعد از ابتلاء به وسواس، از نظر عقلی و علمی دچار شبهه نخواهد شد اما از نظر ذهنی افکار مزاحمی که نسبت به عقاید سرنوشتسازش مدام و به تکرار وارد ذهنش میشوند، روانش را اذیت و اعصابش را به تدریج ضعیف میکنند!
علل تأخیر درمان وسواس اعتقادی
👤 یکی از افکار مزاحمی که مدام رهام نمیکنه اینکه که هی با خودم میگم اگه خدا منو دوست داشت همون اول که دعا کردم، وسواس اعتقادیمو خوب میکرد نه اینکه ۱۰ سال بگذره! خیلی میترسم نکنه خدا منو به خودم واگذار کرده باشه!!
🗣 خوشبختانه خودتان نیز به درستی تشخیص دادهاید این افکار منفی، افکار وسواسی و مزاحم و ناشی از اختلال وسواس هستند که نباید به آنها اهمیت بدهید و مطمئن باشید به محض شناخت روش علمی درمان وسواس، در کمترین زمان ممکن موفق به درمان شده و به محض درمان، این بدگمانیهای بیاساس نیز به طور خودکار از بین خواهند رفت.
خصوصاً اینکه طبق آیات و روایات صریح، در هر حال نباید از رحمت خدا ناامید شوید و لازم است همواره به خداوند گمان نیکو داشته باشید تا اثر این انرژی مثبت را مستقیم در زندگی فردی و اجتماعی خود ببینید:
امام رضا (ع):
«گمان خود را به خدا نیکو کن، زیرا که خداى عزیز و باشکوه مىگوید: مسلماً من نزدِ گمان بندهام هستم، اگر گمانش به (من) خیر (و خردمندانه) بود پس خیر (و گشایش) را (در زندگیاش) خواهد دید و اگر گمانش (به من) شر (و غیرخردمندانه) بود پس شر (و بدی) را (در زندگی خویش) خواهد دید».
🌸أَحْسِنْ بِاللَّهِ الظَّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِی إِنْ خَیْراً فَخَیْرٌ وَ إِنْ شَرّاً فَشَرٌّ.
📘عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۲، ص: ۲۰
ضمن اینکه فراموش نکنید باز طبق روایات صریح، تأخیر در اجابت برخی دعاها نشانۀ محبت مضاعف خداوند به چنین افرادی است و اکراه ایشان به دلیل ناآگاهی است.
🌺 فَعَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیراً
پس چه بسا چیزى خوشایند شما نباشد و خداوند خیر فراوانى در آن قرار داده است.
📗 قرآن کریم، سورةُ النِّسَاء، آیۀ ۱۹
فرق وسواس اعتقادی با وسواس مذهبی
👤 به روی چشم. من وقت بشه توضیح میدم که قلبا خدا رو دوست دارم و همین علاقۀ قلبی تا الان منو حفظ کرده.
من شک پیدا کردم که آیا وسواس اعتقادی دارم یا وسواس مذهبی؟
لطفا بگید این دو چه فرقی با هم دارند؟
🗣 مبتلایان به وسواس اعتقادی، غالباً در اصل عقاید خود دچار شک و شبهه میشوند یا همانطور که گذشت برخی اگر دچار شبهه نشوند اما از تکرار افکار مزاحم نسبت به عقاید خود سخت آزرده خاطر میگردند.
اما در وسواس مذهبی، فرد در انجام احکام شرعی مثل وضو و نماز دچار افکار وسواسی و اعمال تکراری میشود.
دلیل ابتلا به وسواس مذهبی، معمولاً ترسهای غیرعاقلانهای است که فرد خودش را به خاطر بیفکری گرفتارش میکند!
این افراد مدام میترسند که مبادا در وظیفۀ دینی خود کوتاهی کرده باشند که خوشبختانه میتوان بر این ترسها، با کمک تمرین بسیار سادۀ مشورت با عقل به راحتی غلبه کرد.
گاهی طولانی شدن وسواس مذهبی میتواند به قدری این افراد را از نظر ذهنی و جسمی خسته کند که مستعد وسواس اعتقادی نیز بشوند!
علت ابتلاء به وسواس اعتقادی
👤 علت اینکه انسان دچار وسواس اعتقادی میشه چیه؟
🗣 مهترین عوامل پیدایش وسواس اعتقادی عبارتند از:
۱- نداشتن برنامۀ روزانه و ارزیابیِ حداقل روزی یک بار آن.
۲- بیتوجهی عمدی به عقل و توجه عمدی به افکار مزاحم (یا وسوسه).
۳- کوتاهی عمدی در کسب علم، یقین و اصلاح باورها، قبل از ابتلا به اختلال وسواس فکری.
۴- انتخاب اختیاری همنشین بد و نابخرد (چه مستقیم، چه در فضای مجازی با دیدن نظرات و سخنانش در قالب کلیپ، نوشته و عضویت در کانال، صفحات و امور مرتبط با وی.)
۵- عدم مدیریت صحیح فضای بیدروپیکر و خطرناک مجازی که امروز عامل اصلی انتقال افکار مزاحم و پیدایش اختلالات روانی، خصوصاً وسواس اعتقادی شده است.
۶- اصرار در تکرار اعمال بد، بدون توبۀ صادقانه، خصوصاً به دلیل ناامیدی از رحمت بیانتهای الهی.
۷- غفلت اختیاری از یاد خدا (ازجمله با ذکر، دعا، توسل، نماز، قرائت قرآن، تفکر در طبیعت و روایات، یادگیری احکام شرعی و علوم دینی و غیره) و در عوض علاقه به کارهایی که موجب غفلت از یاد خدا میشوند! (این افراد معمولا عاشق پول، مال، شهرت، شهوت و امورات فوقالعاده خستهکننده و تکراری مشابه هستند.)
راههای پیشگیری از وسواس اعتقادی
👤 من اگه چه کارهایی میکردم امروز به وسواس اعتقادی مبتلا نمیشدم؟
🗣 مهترین موانع ابتلا به وسواس اعتقادی:
۱- داشتن برنامۀ روزانه و ارزیابی آن در هر روز حداقل ۱ بار . (روش)
۲- مشورت اختیاری با عقل در همه کارها (با تمرین مشورت با عقل)
۳- بیتوجهی اختیاری به افکار مزاحم یا وسوسه (با تمرین طرد افکار مزاحم)
۴- تلاش اختیاری در جهت اصلاح باورها، کسب علم و یقین قبل از ابتلا به وسواس (کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه)
۵- انتخاب با رغبت همنشین خوب و خردمند، چه مستقیم، چه در فضای مجازی با دیدن نظرات و سخنانش در قالب کلیپ، نوشته و عضویت در کانال، صفحات و امور مرتبط با وی. (روش آسان مدیریت ارتباط با دیگران)
۶- مدیریت فضای بیدروپیکر و خطرناک مجازی و در نتیجه در امان ماندن خودکار از اغلب اختلالات روانی خصوصاً وسواس اعتقادی. (روش درمان اعتیاد به فضای مجازی)
۷- علاقۀ قلبی به اعمال خوب و انسانی و عدم ناامیدی از رحمت خدا در هر حال (ولو بدترین انسان تاریخ باشد و مدام در تلاش برای آدم شدن شکست بخورد.)
۸- علاقۀ قلبی به هر کدام از مصادیق یاد خدا (ذکر، دعا، توسل، نماز، قرائت قرآن، تفکر در طبیعت، روایات، تعلیم احکام شرعی و علوم دینی و غیره) و عدم علاقه به مصادیق غفلت از یاد خدا ولو در عمل چندان موفق نباشد و مدام -به دلیل سبک غلط زندگی- دچار غفلت شود! (این افراد چون از رحمت خدا ناامید نیستند هرگز ناامیدی بر روان ایشان غلبه نمیکند.)
نکته: آسانترین روش یاد خدا با کمک تمرین بسیار سادۀ طرد افکار مزاحم (در صورت انتخاب اختیاری تکرار نام خدا) برای هر کسی که خودش بخواهد حتی ناباوران و کودکان ممیز نیز میسر و ممکن است.
درمان وسواس اعتقادی با دو تمرین مشورت با عقل و طرد افکار مزاحم + آموزش
👤 حالا که من به دلیل عدم آموزش، حدود ۱۰ ساله که به وسواس اعتقادی مبتلا شدم، به نظر شما بهترین کاری که الان میتونم بکنم تا کمک کنه کامل درمان بشم چیه؟
🗣 همانطور که گذشت کسی که ابتدا وسواس فکریاش را درمان نکند و ذهنش را درگیر شبهات بیپایان کند، گاه با استدلال دودوتاچهارتای ریاضی هم دچار شک و شبهۀ جدید خواهد شد؛ بنابراین لازم است به طور موقت تا درمان وسواس، از درگیری ذهن به شبهات اعتقادی با کمک تمرین مشورت با عقل (که روش آن در ادامه خواهد آمد) خودداری کند و سپس با کمک تمرین طرد افکار مزاحم اجازه درگیر شدن ذهن به شبهات اعتقادی را ندهد.
خوشبختانه در صورت تکرار تمرین طرد افکار مزاحم (مشروط به انتخاب نام خدا) هر نوع اختلال روانی خصوصاً وسواس فکری وی نیز درمان شده و سپس این افراد میتوانند با خیال راحت، در هر موضوعی که خردمندانه یافتند، تحقیق خود را آغاز کنند و در کمترین زمان ممکن بدون نگرانی از دخالت افکار وسواسی آن تحقیق را آزاد و بدون تعصب، به سرانجام برسانند.
تمرین مشورت با عقل
۱- به محض اینکه باز ذهنتان به هر دلیل حتی موجه خواست درگیر شبههای شود (خصوصاً با دیدن محصولات شبههپراکنان در قالب کتاب، کلیپ، عضویت در صفحات و ...)، قبل از درگیری ذهن، عقلتان را -همچون یک مشاور باتجربه- مقابل خود فرض کنید و به شکل مکتوب، از وی بپرسید: «ای عقل! تو با توجه به تجربههای گذشته به من بگو: آیا الآن ضرورت دارد، قبل از درمان وسواس، ذهنم را درگیر شبهات جدید و قدیم -به هر شکلی- کنم؟»
تبصره: اگر حوصلۀ نوشتن نداشتید خصوصاً اگر باز به شکل اتفاقی با کلیپ یا مطلبی از شبههپراکنان در فضای مجازی مواجه شدید قبل از درگیر کردن خود، فوراً در ذهنتان سؤال فوق را از عقلتان بپرسید!
۲- سپس چند لحظه هیچ کاری نکنید -سکوت کنید، تکان نخورید یا دراز بکشید و بخوابید- تا ذهنتان آرام شود.
تبصره: هنگام هیجان، خشم و ترس اجازه دهید زمان بیشتری بگذرد و برای تفکر بهتر، چشمان خود را ببندید و دو دست خود را بر روی گیجگاه یا شقیقۀ خود بگذارید.
۳- سپس فکرتان -که همان مشورت عقل است- را یادداشت کنید و اگر عقلتان گفت حتی یک لحظه ذهنتان را درگیر آن شبهه نکنید، با اطمینان و خیال راحت به همان عمل نمایید.
نکته: تمرین فوق را بهقدری تکرار کنید تا بدون نیاز به یادداشت، عادت کنید به مشورت عقلتان عمل کنید.
اگر بعد از مشورت با عقل، با اینکه مطمئن شدهاید نباید ذهن خود را درگیر آن شبهه کنید اما در عین حال باز وسوسه میشوید، لازم است تمرین زیر را فوراً انجام دهید:
تمرین طرد افکار مزاحم
✔️ هر زمان وسوسه شدید که قبل از درمان وسواس، ذهنتان را درگیر شبههای کنید، بعد از حداکثر ۳ ثانیه، جملۀ «بهش فکر نکن» یا ترجیحاً کلمۀ «الله» را تا قطع آن وسوسه، پشت سر هم تکرار کنید، البته به این شکل که: هر بار نَفَس را به صورت علمی، از بینی به داخل بدهید و از دهان خارج کنید و سپس هنگام خروج نَفَس، جمله یا کلمۀ مذکور را تکرار نمایید.
✔️ اگر دیدید آن وسوسه مانند کنه، رهایتان نمیکند، لازم است علاوۀ بر تکرار عبارت فوق، بعد از حداکثر ۳ ثانیه، حداقل ۳ متر از محلی که در آن قرار دارید فاصله بگیرید!
تبصره: اگر به طور کامل در انجام تمرین فوق شکست خوردید اما ناامید نشدید و دوباره ادامه دادید، به تجربه خواهید دید که همان شکست، مقدمۀ پیروزی شما خواهد شد.
سوء ظن به خدا و دین + روش درمان
👤 من از وقتی وسواس اعتقادی پیدا کردم متوجه شدم که در احساس و افکارم نسبت به خدا و ائمه (ع) یک سوء ظن و بدبینی پیدا شده به طوری که هر چیز دینی و مذهبی رو میبینم بدون دلیل با بدبینی بهش نگاه میکنم و همین باعث شده که افسردگی بگیرم!
هر بار از سایتهای مذهبی سؤال دینی پرسیدم چون ذهنم بخش منفی آیات و روایات رو میبینه حتی وقتی پاسخ قانع کننده به من میدن، خودم عمدا یک شکی از همون پاسخ در ذهنم تولید کنم!
خودم میدونم مشکل از ذهن خود منه اما شوربختانه بر خلاف شما تا الان هیچ کدوم از سایتهایی که ازشون سؤال پرسیدم و روانشناسهایی که پیششون رفتم به من نگفتند که علت پیش آمدن این سؤالات در مورد خدا و ائمه (ع) ذهن وسواسی خود منه و با درمان وسواس این بدبینی ها از بین میره!
اما برای اینکه دلم آروم بشه لطفا بگید، طبق توضیحات شما آیا من باید تمرکزم را به جای فکر کردن به شبهه، به طور کامل بگذارم بر روی درمان وسواس؟ با دو تمرینی که معرفی کردید؟ (تمرین طرد افکار مزاحم و تمرین مشورت با عقل؟)
آیا طبق توضیحات شما اگه وسوام درمان بشه سوء ظن من به خدا و ائمه (ع) و دین خودش خود به خود از بین میره؟! آیا این برداشت من از توضیحات شما درسته؟
🗣بله مخاطب محترم و صادق، برداشت شما کاملاً درست است.
همانطور که گذشت، یکی از نتایج و آثار رایج وسواس فکری (Intrusive thought) این است که ذهن افراد مبتلا، به طور پیش فرض بر جنبههای منفی هر چیزی–حتی امور غیرمذهبی- متمرکز میشود!
به همین دلیل وقتی امثال نگارنده موفق به حل یک شبهۀ علمی میشویم، باز ذهن وسواسی ایشان از دل همان پاسخ علمی و کاملاً منطقی، چندین شبهۀ جدید دیگر تولید میکند!
تجربه سالها مشاورۀ نگارنده با ناباوران (نمونه) کوچکترین تردیدی باقی نگذاشته که اگر این افراد اختلال وسواس خود را به رسمیت نشناسند و تمرکز کامل را بر درمان نگذارند و در عوض مدام به شبهات ذهنی خویش دامن بزنند، اختلال وسواس باعث میشود روز به روز بر تعداد و عمق شبهات ایشان افزوده شود!
حتی بدبینی افسارگسیختۀ این افراد به خدا، دین و مذهب میتواند ایشان را خدای ناکرده به سمت کفر و الحاد نیز بکشاند!
این افراد به دلیل القائات وسواسی بعد از مدتی به یک یقین کاذب و غیرعلمی نیز خواهند رسید و بر همین اساس برخی حتی بر خلاف نظر بزرگان خداناباور مدعی میشوند اساساً هیچ خدایی وجود دارد (در حالی که بزرگان ایشان نیز احتمال وجود خدا را میدهند)!
در نهایت دایرۀ شک و بدبینی این افراد از خدا و دین به محسوسات مقابل چشمانشان نیز کشیده میشود و حتی در حواس پنجگانۀ خود نیز تشکیک میکنند.
شاید مخاطب عام، باورش نشود که نگارنده برای درمان وسواس اعتقادی با طلبه، سادات و کسانی که دارای مدارک تحصیلی بالا در علوم دینی هستند مشاوره داشته و دارم که متأسفانه برخی از ایشان به دلیل اختلال وسواس، به مرحلۀ پوچی کامل و حتی افکار خطرناک خودکشی و خودزنی نیز رسیدهاند اما خوشبختانه به محض اینکه میپذیرند این همه از آثار اختلال وسواس است، بعد از مدتی کوتاه، موفق به درمان وسواس اعتقادی خویش شده و تمام بدگمانیهای افسارگسیخته، به طور خودکار از ذهن ایشان محو و نگاه ایشان به مسائل به حالت طبیعی و متعارف برمیگردد.
برخی از این افراد که تازه تمرین طرد افکار مزاحم را برای درمان وسواس آغاز میکنند چون هنوز تمرین مشورت با عقل را آموزش ندیدهاند، پیش خود خیال میکنند راه درمان بدگمانی ایشان این است که دیگر به همه چیز مطلقاً خوشگمان باشند!
به همین دلیل هر چیزی را که میبینند سعی میکنند عمداً جنبههای مثبتش را در نظر بگیرند و جنبههای منفیاش را کامل نادیده بگیرند!
این افراد در واقع با چنین تصمیم غیرعاقلانهای، از چالۀ افراط (زیادهروی) بیرون آمده و خود را عمداً داخل چالۀ تفریط (کوتاهی) میاندازند و در عمل گاه ضررهای قابل توجهی میکنند.
خوشبختانه به محض اینکه این افراد تمرین بسیار سادۀ مشورت با عقل را نیز آموزش میبینند، متوجه میشوند که در مواجهه با هر موضوع لازم است پیرامون همان موضوع با عقل خود مشورت کنند و ببینند اگر در واقع، جنبههای منفی آن بیشتر است، به همان میزان برحذر باشند و اگر جنبه های مثبتش بیشتر است، به همان میزان با خوشگمانی با آن مواجه شوند نه بدگمانی!
به عنوان نمونه وقتی شما وارد خیابانی می شوید که دزدی در آنجا زیاد اتفاق میافتد، عقل واقعبین به شما میگوید باید بیشتر مراقب اموال خود مثل تلفن همراه در آن خیابان باشید و به هر کسی که از کنارتان رد شد -خصوصاً موتوری- با سوء ظن نگاه کنید!
اما به محض اینکه از آن خیابان عبور میکنید و خصوصاً وارد منزل خود میشوید، همان عقل به شما می گوید دیگر لازم نیست مانند خیابان مذکور، مراقب اموال خود باشید و به اعضای خانواده نیز مانند افراد بیگانۀ در آن خیابان با سوء ظن نگاه کنید و مدام نگران باشید که مبادا تلفن همراه شما را سرقت کنند!
کسانی که به دلیل اختلال وسواس (OCD)، قدرت تشخیص متعارف خود را از دست میدهند به طوری که به همه چیز و همه کس بدون استثناء سوء ظن و شک پیدا میکنند، لازم است طبق تمرین زیر عمل کنند:
درمان وسواس طبق عمل عرف
مرحلۀ ۱:
✔️ موقتاً از تشخیص شخصی خود دست بردارید!
بهعنوان نمونه، اگر تشخیص شما این است که باید به همه چیز و همه کس -چه خوب و چه بد- مطلقاً با سوء ظن و شک نگاه کنید، لازم است تا درمان وسواس، از این تشخیص خود دست بردارید!
مرحلۀ ۲:
✔️ طبق تشخیص عرف، عمل کنید.
سپس ببینید تشخیص (و عادت) مردمی که وسواس ندارند چیست و دقیقاً طبق همان عمل نمایید.
بهعنوان نمونه اگر تشخیص متعارف این است که به افراد خوب و امین، سوء ظن و شک پیدا نمیکنند، شما نیز از این به بعد طبق همین تشخیص عمل کنید!
مرحلۀ ۳:
✔️ دو مرحلۀ فوق را تا درمان کامل وسواس خود، تکرار کنید.
آیا وسواس اعتقادی خطرناکترین نوع وسواس فکری و عملی است؟
👤 من به لطف خدا همیشه یک باور قلبی به خدا و ائمه (ع) داشتم که باعث شده هر وقت بدبینی به خدا و ائمه (ع) و دین و مذهب سراغم اومده، اعتنای جدی بهشون نکنم و کامل اسیرشون نشم و مطمئنم اگه این باور قلبی نبود تا الان صدبار باید در این سالها آتئیست میشدم!!
ان شاء الله کلاً وسواسم با تمریناتی که معرفی کردید ( تمرین مشورت با عقل / تمرین درمان وسواس طبق عمل عرف و خصوصاً تمرین طرد افکار مزاحم) بعد سالها اذیت و زجر درمان بشه!
سؤال بعدی من اینکه شما که فهرست تمام وسواسها را در سایت خود آوردید (کلیک) به نظرتون آیا خطر وسواس اعتقادی برای من بیشتره یا خطر وسواسهای دیگه؟!!
🗣 علم و تجربۀ تمام کسانی که به وسواس اعتقادی مبتلا شدهاند بدون شک میگوید: متأسفانه وسواس اعتقادی، از خطرناکترین انواع وسواسهای فکری و عملی است. (نگارنده بر اساس تجربۀ سالها مشاوره، خطر وسواس اعتقادی را بیشتر از تمام وسواسهایی که تاکنون شناختهام، میدانم.)
آسیبی که وسواس اعتقادی یا بهتر است بگوییم شکاکیت اعتقادی به روان حتی سالمترین، بیخیالترین و شادترین انسانها نیز وارد میکند، هرگز قابل مقایسه با آسیبی که برخی وسواسهای دیگر مانند وسواس نظم و شستشو به روان انسان میزنند نیست.
علت این آسیب کاری و عمیق این است که هر انسانی حتی خداناباور، خصوصاً در بنبستهای زندگی فردی و اجتماعی که از دست علم و دانشمندان هم کاری بر نمیآید، نیاز واقعی و جدی به قدرتی برتر از تمام قدرتها، یعنی آفریدگار جهان- دارد!
این نیاز، یک نیاز همیشگی و مداوم است به طوری که دکتر الکسیس کارل (DR. ALEXIS NARREL)، فیزیولوژیست معروف فرانسوی گفته است:
انسان همانند اکسیژن و آب به «خدا» نیاز دارد.
📘 اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص ۲۱ به نقل از: نیایش، چاپ اول، ص ۱۷
حتی هر خداناباور لجوج یا غیرلجوج نیز در بن بستهای جدی و واقعی به ناچار، تمام شک و شبهاتش را کنار میگذارد و آفریدگار یگانهاش را بدون هیچ تردید مستقیم مورد خطاب قرار میدهد (نمونۀ اول و نمونۀ دوم) به طوری که به قول محمود درویش، عضو حزب کمونیست و برندۀ جایزۀ صلح استالین شوروی سابق:
«همۀ راهها به تو ختم میشوند، حتی آنها که برای از یاد بردنت طی کردم!»
📘 کتاب تصویری علم و اندیشه ، (تألیف نگارنده)، ص ۷۷۴
👤 من وسواس قرینه، وسواس تمیزی و چند وسواس دیگه هم دارم.
اما در تأیید فرمایشات شما باید بگم فشار روانی و جسمی حاصل از وسواس اعتقادی مخصوصا از وقتی شک به خدا سراغم اومده قابل قیاس با هیچ فشار دیگه ای نیست؛ احساس پوچی! نگرانی از آینده! افکار خودکشی و ..!!
🗣 پس نگارنده نیز از فرصت استفاده میکنم و با استناد به اقرار صریح بزرگان خداناباور توضیح خواهم داد که چرا شک به خدا، بدون شک مساوی است با کشتن عمدی امید، نابودی شادی و آغاز کابوس و بحرانهای خطرناک روانی؟!
با کمی تحقیق شما هم میتوانید مطمئن شوید که تمام دانشمندان جهان با نگاههای متفاوت، ازجمله معتقدان به فرگشت Evolution (اعم از خداباور و خداناباور)، همگی متفقالقول هستند که طبق کشفیات و شواهد موجود، از بدو تاریخ تا به امروز، باور به وجود خدا، در ساختار هر انسانی وجود داشته است، تاجایی که حتی بزرگان خداناباور مانند ریچارد داوکینز (قبلاً مسیحی) مانند خداناباوران ایرانی (قبلاً مسلمان) همگی اذعان دارند که آنها نیز مانند سایر مردم دنیا، روزی به وجود خدا، بدون کوچکترین شک و شبههای باور داشتهاند. (توضیح بیشتر و منابع)
از طرف دیگر هر انسانی به تجربه میتواند در همین زندگی کوتاه مانند آفتاب وسط روز ببیند، حتی اگر بالاترین لذتهای مادی را به هر اندازه که هوس دارد تجربه کند، باز هیچ کدام از این لذتها نمیتوانند او را به خواستۀ اصلی دلش که اطمینانِ با ثبات و جگرخنککن است برسانند.
به عنوان نمونه در خصوص ناکامی عجیب مشهورترین چهرههای سینمای دنیا میتوانید نامۀ نگارنده به یک به اصطلاح یوتیوبر به نام حسن آقا و همچنین آقای مسعود فراستی را «اینجا» مطالعه نمایید.
نگارنده شک ندارم اگر تمام سلبریتیهایی (Celebrity) که آخرِ شهرت و شهوت دنیا را تجربه کردهاند، قبل از مرگ میتوانستند فقط یک بار تمرین مشورت با عقل را انجام دهند، فوراً عقلشان با تکیه به تجربه، حرف دلشان را بر زبانشان میآورد، حرفی که صدها سال قبل مولوی بر زبان آورده بود:
آزمودم دل خود را به هزاران شیوه هیچ چیزش به جز از وصل تو خشنود نکرد
آنچ از عشق کشید این دل من که نکشید و آنچ در آتش کرد این دل من عود نکرد
آه دیدی که چه کردست مرا آن تقصیر آنچ پشه به دماغ و سر نمرود نکرد!
حقیقت مجرب فوق، مورد تصریح آشکارِ آفریدگار جهان نیز هست:
🍃 أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
آگاه باشید، تنها با یاد خدا قلبها آرامش مییابد!
now surely by Allah`s remembrance are the hearts set at rest.
QURAN, YUNUS, 24 ➖ القرآن، یُونس، ۲۴📗
از طرف دیگر همانطور که در پاسخ به سؤال قبلی شما مخاطب محترم به شکل مستند توضیح دادم، حتی خداناباوران نیز در بنبستهای زندگی، آنجا که دیگر مطمئن میشوند هیچ کاری از اسباب مادی برنمی آید، ناخودآگاه متوجه تنها مسبب الاسبابِ جهان میشوند، چه رسد به مخاطبان محترمی چون شما که از کودکی و در همۀ لحظات زندگی مدام متوجه خدا بوده و از او کمک خواستهاید و با او أنس پیدا کردهاید!
حال تصور کنید کسی مثل شما که آخرین امیدش کمک و یاری خداست و از کودکی با نام و یادش مأنوس است، به یک باره به دلیل اختلال وسواس چنان تنظیم ذهنش به هم بریزد که به همه چیز از جمله به وجود خدا که آخرین تکیهگاه او در زندگی است شک پیدا کند!
آنهم یک شک کاملاً خیالی، بیاساس و غیرعلمی که به تصریح بزرگان خداناباور برای آن شک وسواسی، حتی یک دلیل و شاهد قابل تجربه و علمی و عقلی که حداقل خودشان را به اطمینان برساند (در مقابل شواهد بیپایان قابل تجربه و علمی وجود آفریدگار) در دست ندارند، بلکه برعکس تمام ادعاهای ایشان با دلایل و شواهد علمی و عقلی صریحاً ابطال شده است.
به عنوان نمونه (بعد از درمان اختلال وسواس) میتوانید فیلم ۳ ساعتۀ مناظرۀ بحث آزاد که منجر به ابطال علمی و عقلی اصول ماتریالیسم (مادهگرایی Materialism) و خداباور و شیعه شدن مرحوم احسان طبری شد را «اینجا» تماشا کنید یا صوت 30MB آن را «اینجا» دریافت کنید.
افرادی که دچار وسواس اعتقادی میشوند اگر به هر دلیل ازجمله عدم آموزش، ندانند که باید اولویت خود را به جای تمرکز بر شبهات دینی بر درمان اختلال وسواس خویش بگذارند، اختلال وسواس (OCD)، به تدریج در ذهن ایشان، یک یقین کاذب و خیالی با استناد به امور غیرقطعی و خارج از دسترس تجربه بشری را بازتولید خواهد کرد.
در این خصوص میتوانید برخی مشاورههای نگارنده با خداناباوران را در سایت، کانال یا کتاب نگارنده مطالعه کنید که چطور این افراد وقتی به این مرحله از اختلال وسواس میرسند، صریحاً از پوچی زندگی و اینکه ای کاش خدایی وجود میداشت سخن میگویند و از نگارنده میخواهند راهی برای نجات از افکار ناخواستۀ خودکشی نشانشان دهم که مبادا تا چند ساعت آینده کار دست خودشان بدهند!
من نیز به محض اینکه از این خداناباوران میخواهم بدون معطلی، تمرین طرد افکار مزاحم را آغاز کنند، خوشبختانه، خودشان اذعان میکنند که با کمک همین تمرین به ظاهر ساده، فوراً از شر افکار خطرناک خودکشی نجات پیدا میکنند و برخی چون قدردان این نتیجۀ ارزشمند هستند، با شوق تمرین را ادامه میدهند و طبق گزارش خودشان ابتدا با درمان وسواس اعتقادی، ایمانشان بدون نیاز به هیچ استدلال و مطالعۀ کتب (علمی، تجربی و روایی) نگارنده در شواهد وجود خدا بر میگردد و همین افراد در هر مشاوره تصریح میکنند یکی از اختلالات روانی ازجمله افکار خودکشی، حملۀ پانیک و بدخوابی ایشان نیز به دلیل ادامۀ تمرین مذکور کاملاً کنترل شده است.
به عنوان نمونه وارد کانال ایتا شده بر شناسۀ کاربری این فرد قبلاً خداناباور کلیک کنید: #31024 یا بر این عبارات کلیک کنید (مشاوۀ اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم، ششم و هفتم)
اما برای یافتن پاسخ روشنتر به سؤالی که گذشت (چرا با ابتلاء به وسواس اعتقادی خصوصاً شک به اصل وجود خدا، صدمات وحشتناکی به فرد وارد میشود؟) لطفاً به مثال سادۀ زیر توجه کنید:
هر رایانه (تلفن هوشمند، لپ تاپ و غیره) دارای دو بخش نرم افزار و سخت افزار است که اگر نرم افزار آن (اندروید، ویندوز و غیره) از کار بیفتد، سخت افزار آن نیز به طور کامل بدون استفاده خواهد شد.
هر انسان نیز از دو بخش نرم افزار (بخوانید باورها) و سخت افزار (بخوانید بدن) تشکیل شده است.
اگر کسی به دلیل وسواس اعتقادی در باورهایش دچار شک و تزلزل شود، زندگی فردی و اجتماعیاش نیز دچار تزلزل خواهد شد!
به همین جهت اگر این افراد در درمان وسواس اعتقادی خود، خصوصاً با مسامحه در انجام تمرین طرد افکار مزاحم بیش از حد تعلل کنند و در عوض به شبهات بیپایان و افکار وسواسی ذهنی خویش دامن بزنند، با همین خطای آشکار، گاه از دایرۀ ایمان نیز خارج شده و همانطور که عرض شد با دست خود، مرگ امید را رقم میزنند و ذهن خویش را حیات خلوت افکار خطرناک خودکشی میکنند:
بیخدایی (آتئیسم)، مرگِ امید و خودکشیِ روح است.
Atheism is the death of hope, the suicide of the soul.
📘Treasury of Spiritual Wisdom_ A Collection of 10, 000 Powerful Quotations, Page 28.
افراد فوق، اگر همچنان مانع هجوم افسارگسیختۀ افکار مزاحم به ذهن خویش نشوند، به قدری محیط ذهن محدودشان توسط این افکار اشغال خواهد شد که در نهایت در خطای آشکار دیگر (که خلاف صریح عقل، نقل و تجربه نیز هست) تنها راه نجات و راحتی خود را در خودکشی میبینند به طوری که به قول فریدریش نیچه –فیلسوف سرشناس خداناباور:
فکر خودکشی آرامبخشی قوی است ... با آن چه شبهای بد را که بهخوبی میتوان گذراند!
📘 فراسوی نیک و بد، ص ۱۲۴
برخی سرشناسان دیگر خداناباور نیز به آثار وحشتناک بیخدایی تصریح کردهاند؛ از جمله پروفسور ویل پرواین، استاد زیستشناسی در دانشگاه کرنل که یکی از معتبرترین دانشگاههای آمریکاست میگوید:
(همه چیز) با انکار خدا شروع میشود و سپس (بعد از خداناباوری) امیدت را به زندگی بعد از مرگ از دست خواهی داد، وقتی این دو را از دست بدهی، بقیه هم بهراحتی به دنبال آن دو از دست میروند و این نتایج برایت حاصل میشود: بیپایگی اصول اخلاقی و انسانی، معنا نداشتن زندگی و درنهایت آزادی برای انسان وجود نخواهد داشت و هیچ امیدی به معنای عمیق داشتن زندگی وجود ندارد!
این پروفسور خداناباور که دچار تومور مغزی بود ادامه داد:
برادرم نیز پارسال ناامیدانه به خاطر بیماری لاعلاجی مرد و ما نمیتوانستیم کاری کنیم؛ من نمیخواهم اینطور بمیرم و اگر تومور من برگردد قبل از این مرحله خودم را با تیر میزنم.
بعدازاین مصاحبه پروفسور پرواین متوجه شد که تومور مغزی او برگشته و بن استین -مجری مشهور این مصاحبه- پرده از حقیقتی تلخ برداشت و گفت:
داستان انکار خدا (که) توسط دکتر پرواین (مطرح شد) در بین کسانی که مانند او فکر میکنند (خداناباوران) که با آنها مصاحبه کردیم معمول و رایج است.
📽 جهت دیدن فیلم اعترافات فوق در آپارات بر این عبارت: «اثر کنار گذاشتن خدا از زبان پروفسور خدا نا باور» و جهت دیدن در ایتا «اینجا» کلیک کنید.
ارتباط فکار خودکشی با وسواس اعتقادی و بیخدایی طبق پژوهشهای علمی
👤 با سپاس بیکران از اطلاعات ارزشمندی که در اختیارم گذاشتید.
من خودم همانطور که گفتم مشغول تحقیق در این مطالبی که گفتید هستم.
لطفا به عنوان سرنخ چند منبع خارجی به من معرفی کنید.
دوست دارم ببینم پژوهش های علمی دنیا در مورد آثار بی خدایی و خداباوری بر افکار خودکشی به چه نتیجه ای رسیده اند!
🗣 برخی نتایج پژوهشهای علمی در افزایش افکار خودکشی به دلیل خداناباوری:
🗞 دیلی میل، Daily Mail:
احتمال اینکه آتئیستها (خداناباوران) خودکشی کردن را انتخاب کنند بیشتر است.
atheists most likely to choose assisted suiside
🌐 (منبع دیلی میل)
🗞 نیویورکتایمز:
«آتئیسم (بیاعتقادی به خدا) یکی از عوامل خودکشی است».
ATHEISM A CAUSE OF SUICIDE
🌐 (منبع نیویورکتایمز)
✔️ برخی نتایج پژوهشهای علمی در کاهش افکار خودکشی به دلیل خداباوری:
دانشگاه هاروارد، Harvard University:
«شرکت در مراسم مذهبی برای زنان موجب کاهش خودکشی میشود».
second study that found that women attending church services at least weekly were at five-fold lower risk for suicide
🌐 (منبع هاروارد)
مرکز ملی اطلاعات زیستفناوری آمریکا، National Center for Biotechnology Information:
«دین در برابر خودکشی نقش محافظتی ایفا میکند».
Religion plays a protective role against suicide in a majority of settings where suicide research is conducted.
🌐 (منبع)
مطالعات علمی نشان میدهد نوجوانانی که ارتباط معناداری با دین و معنویت دارند، مقاومت روانی بیشتری در برابر مشکلات از خود نشان میدهند و کمتر به افکار خودکشی دچار میشوند.
🌐 (منبع PubMed, 2024)
همچنین سازمان بهداشت جهانی در گزارشهای خود راهکارهایی مانند تقویت حمایتهای اجتماعی، ارتقای سلامت روان و تقویت معنویت و خانواده را برای پیشگیری از خودکشی توصیه کرده است.
🌐 (منبع WHO, 2024)
عاقبت خودکشی بعد از مرگ به تصریح روایات
👤 من به خاطر استرس زیاد که از وسواس اعتقادی پیدا کردم گاهی با اینکه خودم نمیخام افکار خودکشی به ذهنم میاد!
ان شاء الله با تمرینی که معرفی کردید (تمرین طرد افکار مزاحم) این افکار در من کامل کنترل بشن که خیلی امیدوار شدم.
اگه براتون ممکنه بگید حکم خودکشی از نظر خدا و ائمه (ع) دقیقا چیه؟
آیا طبق روایات ائمه (ع) اگه یک آدم با ایمان باشه یا هیچ اعتقادی نداشته باشه و به هر دلیل خدای ناکرده خودکشی کنه بعد مرگ بخشیده میشه یا نه؟
👤امام صادق (ع):
یقیناً کسی که ایمان (به خدا و...) دارد به هر بلائى مبتلا میشود و به هر مرگى میمیرد جز اینکه هرگز خودکشی نمیکند!
إِنَّ الْمُؤْمِنَ یُبْتَلَى بِکُلِّ بَلِیَّةٍ وَ یَمُوتُ بِکُلِّ مِیتَةٍ إِلَّا أَنَّهُ لَا یَقْتُلُ نَفْسَه
📗منبع: الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۲، ص: ۲۵۴
امام صادق (ع):
هر کس عمداً خودکشى کند براى همیشه در آتش دوزخ باقی خواهد ماند!
مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِی نَارِ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها
📗من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص: ۵۷۱
پیامبر اسلام (ص):
کسی که خودکشی کند (به همراه ابلیس، فرعون و سلطان ستمکار) یکی از چهار گروه مردم است که شدیدترین عذاب را در روز قیامت خواهد چشید!
مِنْ أَشَدِّ النَّاسِ عَذَاباً یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِبْلِیسَ وَ فِرْعَوْنَ وَ قَاتِلِ النَّفْسِ وَ رَابِعُهُمْ سُلْطَانٌ جَائِر
📗 ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص: ۲۸۷
امام صادق (ع):
بیتردید تو را (که بهتر از همه از اشکالاتت باخبری) طبیب خودت قرار دادهاند و درد را برایت روشن نمودهاند و (همچنین) نشانهی سلامتى را نیز به تو شناساندهاند و به (یافتن) دواء (دردهایت) راهنماییات کردهاند؛ پس (با توجه به امکان مشورت با عقل و عبرت و پند از تجربهها) ببین چگونه برای (درمان) خودت اقدام میکنی؟
إِنَّکَ قَدْ جُعِلْتَ طَبِیبَ نَفْسِکَ وَ بُیِّنَ لَکَ الدَّاءُ وَ عُرِّفْتَ آیَةَ الصِّحَّةِ وَ دُلِلْتَ عَلَى الدَّوَاءِ فَانْظُرْ کَیْفَ قِیَامُکَ عَلَى نَفْسِکَ.
📗الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۲، ص: ۴۵۴
جمع بندی این مشاوره در روش مجرب درمان وسواس اعتقادی:
هر کسی که به هر دلیل -خصوصاً سبک غلط زندگی و فضای بیدروپیکر مجازی- دچار وسواس اعتقادی شود و نسبت به خدا، دین و مذهب، شک و شبهه پیدا نماید از منظر علم و تجربه، علت آن اختلال وسواس فکری (Intrusive thought) است که به محض درمان (به کمک سه تمرین طرد افکار مزاحم، مشورت با عقل و درمان وسواس طبق عمل عرف که روش انجام هر کدام برای درمان وسواس اعتقادی گذشت) به طور خودکار تمام شک و شبهاتی که حاصل وسواس فکری است در ذهن او از بین خواهند رفت!
سپس این افراد میتوانند بعد از درمان وسواس، در هر موضوعی که خردمندانه یافتند، تحقیق را بدون هیچ نگرانی از افکار زائد و وسواسی آغاز کنند و در کمترین زمان ممکن به نتیجه برسند.
اما اگر برعکس عمل کنند یعنی قبل از درمان اختلال وسواس، به شبهات و افکار وسواسی موجود در ذهن خود دامن بزنند (حتی روش تحقیق ایشان نیز علمی و صحیح باشد)، باز ذهن وسواسی ایشان به شکل خودکار، گاه در مواجهه با پاسخهای بدیهی و استدلال دودوتاچهارتای ریاضی نیز مشغول تولید شک و شبهات وسواسی خواهد شد!
این افراد به دلیل اختلال وسواس، لازم است نسبت به کنترل افکار مزاحم خصوصاً افکار خطرناک خودکشی اهتمام ویژهای بر تمرین طرد افکار مزاحم، داشته باشند و مطمئن باشند که از قدرت بالای کنترل این تمرین به ظاهر ساده بر افکار مزاحم، بسیار خرسند خواهند شد و اگر قدردان این نتیجه باشند تشویق شده تا با ادامۀ تمرین طرد، شاهد درمان تمام اختلالات روانی (Mental disorders) از جمله دیگر وسواسهای فکری و عملی (OCD)، افسردگی (Depression)، استرس (Psychological stress)، اضطراب (Anxiety)، حملۀ پانیک (Panic attack) و غیره در خود باشند و اگر بعد از درمان، همت کنند و تمرین طرد افکار مزاحم را (خصوصاً با تکرار نام الله) ادامه دهند شاهد نتایج بسیار بالاتر از جمله رسیدن به ثبات شخصیت نیز خواهند بود.
📎 اگر مایل بودید، نتیجۀ هر کدام از ۳ تمرین فوق را حداقل یکهفتۀ دیگر، اطلاع دهید (اختیاری) که امید است شما هم خوشخبر باشید.
🖇 میتوانید با کلیک بر هشتگ وسواس مربوط به خود، از تجربۀ دیگر مبتلایان مشابه که با همین تمارین به نتیجه رسیدند، مطلع شوید.
👁 اگر شما نیز میخواهید مشاوره کنید و زودتر به نتیجه برسید، ابتدا «قوانین پرسش، پاسخ و مشاوره» را مطالعه نمایید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید 💐
❓مشاورۀ وسواس و طرد افکار مزاحم
❓پرسش پیرامون موضوعات دیگر
🗣 دربارۀ نگارنده

سلام علیکم.
آیا مشکلی که براتون تعریف میکنم وسواس حساب میشه یا شرم بی خودی؟
من هر وقت که میخوام نماز بخونم باید تنهای تنها باشم، یعنی اگر خانواده یا آشنایان حضور داشته باشن نمیتونم نماز بخونم و یه حس عجیبی بهم دست میده و باید برم توی اتاق در رو هم ببندم.
ولی باز این حس مزاحم تر میشه و من فکری میاد تو سرم که نه، هنوز صدام بهشون میرسه و باید آروم نماز بخونم.
برای نماز های صبح و مغرب و عشا قطعا باید نماز رو بلند خوند وگرنه باطله ولی من که بین این دو مورد یعنی باطل شدن و اون حس گیر کردم یه طوری میخونم که صدای اصلی میاد بیرون ولی خیلی کم به طوری که نمیدونم بلند حساب میشه یا نه.
نمیدونم از روی خجالت کشیدن بی مورد هست یا وسوسه؛ البته این مشکل رو جلوی غریبه ها و همکلاسی ها ندارم و اصلا این حس نمیاد ولی جلوی اقوام و خانواده آشنایان ظاهر میشه که خیلی بده و حتی پیامبر (ص) گفته هر آدمی که شرم بی خود داره احمقه!
البته که درست گفته چون من تو خیلی چیزایی که باید شرم ندارم ولی در ارتباط با خدا چرا.